ایستاده بر قله شعر
تازه ترین اثر محمدباقر کلاهی اهری در مشهد رونمایی شد
نویسنده : محمد بهبودی نیا literature@khorasannews.com
محمدباقر کلاهی اهری در بین تعداد بسیاری از شاعران، نام شناخته شده ای است. او تا امروز کتاب های شعر زیادی را به چاپ رسانده است که آخرین اثر به نام «در وطن سنجاقک ها»، عصر شنبه به همت انجمن شعر بروسان، در مشهد رونمایی شد.در این جلسه که تعداد زیادی از شاعران از شهرهای مختلف استان خراسان گرد هم آمده بودند، از این کتاب رونمایی شد.
شخصیت کلاهی اهری در شعر او متجلی است
حسین صالحی، شاعر و منتقد ادبی در مراسم رونمایی از این کتاب گفت: «صحبت کردن درباره استادکلاهی برای من و بسیاری از حاضران در جلسه دشوار است و ما در مواجهه با شعر کلاهی اهری دچار حالتی به نام سکوت سرشار می شویم. به طور معمول در چنین جلساتی، رسم بر این است که در مورد شاعری که کتاب او رونمایی می شود، به تعریف و تمجید پرداخته می شود اما گزینش ویژگی های اخلاقی و شعری کلاهی و صحبت کردن درباره آن، بسیار سخت است چرا که باید ساعت ها نشست و در این باره صحبت کرد تا شاید گوشه ای از ویژگی های این بزرگمرد بیان شود و بی شک، در نهایت انسان با کمبود کلمه و دایره واژگان مواجه خواهد شد. استادکلاهی بدون هیچ منتی تمام جوانی اش را در خدمت فرهنگ و ادبیات صرف کرده است، اما سوال این جاست که ما برای او چه کرده ایم؟ »
حسین صالحی درباره شعر کلاهی گفت: آن چه در آثار این شاعر متجلی است، به یقین آینه ای در برابر ویژگی های شخصیتی و زندگی این بزرگمرد است و این شاعر در شعرش سرشار از صداقت و زلالی است.وی افزود: شعر کلاهی از دهه 50 با نخستین مجموعه او به نام «بر فراز چهار عناصر» مطرح شد و سابقه شعری این شاعر به بیش از چهل سال می رسد. همه ما می دانیم که در حضور مداوم چهل ساله این شاعر در ادبیات، سرّی نهفته است که آن سرّ چیزی جز عشق نیست و کمتر کسی از این موهبت الهی برخوردار است.
زبان در شعر کلاهی اهری
حسین صالحی درباره زبان در شعر کلاهی اهری گفت: شاعرانی که شعرهای قابل احترامی در ادبیات تولید کرده اند، بی گمان در دو حیطه قدم زده اند؛ اول مسیری که به توانمندی های زبان انجامیده است و دوم مسیر صحیح اندیشه در شعر است، که در شعر استادکلاهی هر دو مورد به روشنی به چشم می خورد اما آن چه شعر ایشان را متفاوت کرده، صورت شعر است. زبان کلاهی تحت تأثیر زبان دیگران است و در واقع، شعر کلاهی دارای چند زبان مستقل و مستحکم در طول سابقه ادبی ایشان است. ما در کتاب «از نو تازه شویم» با یک زبان مستحکم رو به روییم که زبان شعری بسیاری از شاعران را تحت تأثیر قرار داده است و بعد از کتاب «از نو تازه شویم» کلاهی به زبان دیگری از انواع زبان در شعر روی آورد.صالحی خاطرنشان کرد: یکی از ویژگی های کلاهی، استفاده از ظرفیت های زبانی است، به طوری که کلاهی به کرات در حال استفاده از ظرفیت های جدید زبانی در مجموعه های خود است. این شاعر در شعر خود به سراغ گفتار، گفت وگو و محاوره می رود و این بدون شک، کار هر شاعری نیست اما کلاهی اهری به خوبی از عهده این کار بر آمده است.
غافلگیری در شعر
صالحی در ادامه، به آشنایی کامل کلاهی به عنوان غافلگیری مخاطب در شعر اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از ویژگی های شعر کلاهی اهری، غافلگیری هایی است که در شعر ایجاد می کند، به طوری که مخاطب در مواجهه با شعر کلاهی در قسمت هایی از شعر به ناگاه از خواندن باز می ایستد و از زیبایی شعر شوکه می شود. این ویژگی منحصر به فرد شعر کلاهی اهری است. شعر کلاهی اهری معمولا خواننده را غافلگیر می کند.
نگاه فیلسوفانه شاعر کتاب « در وطن سنجاقک ها» به زندگی که از نظر بسیاری از ما سرشار از روزمرگی است، باعث خلق آثاری شگفت آور از لحظاتی می شود که شاید در طول روز بارها هر یک از ما با آن ها رو به رو شده ایم و این نوع تفکر در کنار استفاده از ظرفیت های زبان جدید و عاطفه ای که در رفتار شاعر مشهود است، باعث می شود که ما در طول تاریخ سرایش شعر توسط کلاهی اهری و با خوانش کتاب های او که در زمان های مختلف چاپ شده است، از لذت سرشار شویم که باید بابت این لذت بردن، بارها و بارها از محمدباقر کلاهی اهری تشکر کنیم.
بعد از صحبت های حسین صالحی، در ادامه جلسه، چند شاعر از نقاط مختلف خراسان به خوانش اشعارشان پرداختند و سپس مجری جلسه، علی عربی «رمائیل» را به عنوان سخنران بعدی به جایگاه دعوت کرد.
برای شناخت شعر کلاهی باید زمان زیادی بگذرد
علی عربی صحبت هایش را با این ابیات شروع کرد:
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تأیید نظر حل معما می کرد
دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندر آن آینه صد گونه تماشا می کرد
عربی در ادامه گفت: شاید تنها چیزی که در حین خوانش کتاب «در وطن سنجاقک ها» به ذهن من رسید، این بود که در لحظه خواندن این کتاب دایم در حال تجربه حالت های روحی مختلف و متضادی بودم. گاهی خوشحال می شدم، گاهی ناراحت می شدم و بعضی وقت ها عصبانی می شدم و کسالت تنها حالتی بود که هیچ وقت به سراغ من نیامد. این کتاب آن قدر من را به هم ریخت که حال خودم را نمی دانستم، یک نوع به هم ریختگی دوست داشتنی که کمتر اثری می تواند این حس را در خواننده ایجاد کند.من بارها و بارها در حسرت این مانده ام که کلاهی اهری لب به سخن بگشاید و پرده از اسراری که در کلمات شعر او موج می زند، بردارد. برای شناخت شعر محمدباقر کلاهی اهری باید زمان زیادی بگذرد. باید باستان شناسان به خوانش کتاب های این شاعر بپردازند و سال ها در لابه لای استخوان های کلمات بگردند تا قلب اژدهایی را پیدا کنند که هنوز زنده است و همچنان در میان آن کلمات به تپش مشغول است. شاید کاشفان فروتن اسرار کلمات کلاهی اهری نیستیم، بلکه کاشفان پرهیاهویی هستیم که بدون این که چیزی از شعر کلاهی بدانیم، به هیاهو مشغولیم.
نگاه شاعر «در وطن سنجاقک ها» به جهان کلمات
علی عربی به نگاه خاص کلاهی اهری در شعر اشاره کرد و گفت: در کتاب «در وطن سنجاقک ها»، «بر فراز چهار عناصر» و دیگر کتاب های این شاعر این نگاه نافذ و استادانه به جهان کاملا مشهود است.
وی افزود: نام کتاب، خودش جهانی است که به ساعت ها تحلیل و تفسیر نیاز دارد. یک جهان بینی و راز خاص در زندگی سنجاقک ها وجود دارد. این کتاب برای من یک امید است، یک امید تاریک. چون در بسیاری از سطرها با واژه سیاه وتاریک رو به رو می شویم. کلاهی با کلماتش در این کتاب به ما می فهماند که انتهای نور همان تاریکی است و در آن جاست که می توان نورها و جهان نور را تک تک به روشنی و با رنگ های جدید شناخت و شعر را نیز می توان در همین نقطه شناخت و کلمه را نیز می توان در همین نقطه شناخت.علی عربی ادامه داد: کلمات این کتاب تا ابد می مانند و به زندگی خود ادامه می دهند و این معنی واقعی شعر است. در این کتاب، سطر به سطر می توان با جهان کلمه زندگی کرد. در وطن سنجاقک ها مانند زندگی سنجاقک ها از خشکی کلام می گریزد و شعرهایی که در آن ها ذات رودخانه را می توان فهمید، جریان دارد. این کتاب وطن همیشگی سنجاقک هاست، وطنی که آن ها در آن زندگی جاودانه خود را تجربه می کنند.اما افسوس که محمدباقر کلاهی اهری هیچ گاه متناسب با جایگاهش شناخته نشده است، همان طور که اخوان آن طور که باید شناخته شده نیست، شاید این طبع درویشی این شاعر است. گوشه نشینی کلاهی و دوری او از هیاهوی ادبیات یکی دیگر از دلایل این است که امروز کلاهی اهری را تمام علاقه مندان به ادبیات نمی شناسند.درباره شعر او باید گفت که شعر کلاهی اهری دریاست و ما تنها گاهی در این دریا غوطه ور می شویم و بعضی دیگر از ما تنها به نظاره کردن این دریا بسنده می کنیم:
بحری است بحر عشق که هیچش کناره نیست
آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
من طی روزهای اخیر که این کتاب به دستم رسیده است، هر لحظه لذت بردم و در این روزها بهترین لحظات زندگی ام را داشتم که بابت این روزهای خوب از محمدباقر کلاهی اهری تشکر می کنم. علی عربی در پایان، شعری را که به تازگی سروده بود، به محمدباقر کلاهی اهری تقدیم کرد.
ایستاده بر قله شعر
رضا یاوری آخرین سخنرانی بود که برای صحبت درباره این کتاب به جایگاه دعوت شد. یاوری در ابتدا، از کلاهی اهری به خاطر این که بهانه ای را برای جمع کردن نسلی از شاعران خراسان که امروز در شهرهای مختلف پراکنده شده اند، فراهم کرده بود، تشکر کرد و گفت: این که من بیایم و از شعر کلاهی اهری که بر قله شعر ایستاده است بگویم، کاری ناممکن است و تنها می توانم شبحی از آن چه را می بینم، ارائه دهم. کلاهی اهری به اندازه تمام سال هایی که ما زندگی کرده ایم شعر گفته و در سکوت همراه با متانت خود به ادبیات خدمت کرده است . کتاب جدید او ترکیبی از تمامی خوبی ها و زیبایی ها در کلام است که تنها با خواندن آن می توان به مفهوم واقعی شعر پی برد و ما هر چقدر از شعر محمدباقر کلاهی اهری صحبت کنیم، بی شک حق مطلب ادا نخواهد شد.