تاریخ معاصر
تعداد بازدید : 111
مرید« آتاترک» به روایت یک روزنامه انگلیسی
روز 12 خردادماه سال 1313، رضاخان تنها مسافرت خارجی خود را به ترکیه آغاز کرد؛ سفر به کشوری که با نهضت «پان ترکیسم» به رهبری مصطفی کمال پاشا، ملقب به آتاترک، در حال زدودن آثار فرهنگ اسلامی و جایگزینی آن با فرهنگ غربی بود. در باره شیفتگی رضاخان به ترکیه و اقدامات آتاترک و الگوپذیری از وی، حتی قبل از آنکه به قدرت برسد، مطالب فراوانی گفته شده است. از جمله، روزنامه مورنینگ پست در شماره 12 اکتبر 1924( 20 مهر 1303) در مقالهای، به این شیفتگی اشاره کرده و نوشته است: «رضاخان نسبت به کارهای بزرگ و عملیات نظامی همسایه ترک خود، مصطفی کمال، بسیار شیفته شده و در تقلید از برنامه سیاسی او نیز تردیدی به خود راه نداده است.» یک سال بعد، همین روزنامه در مقالهای باعنوان «سوابق رضاخان و هم چشمی او با مصطفی کمال»، پیشبینی سیاسی خود را تحقق یافته دیده و نوشته است: «رضاخان پس از ارتقا به نخستوزیری، موافقت قطعی خود را با جمهوریت اعلام و خود را نامزد ریاست حکومت کرد؛ ولی بر اثر مخالفت علما، اقدام او موقتاً عقیم ماند ... با وجود این، او تحت تأثیر روش همتای خود، مصطفی کمال پاشا، در ترکیه قرار دارد.» سرمقالهنویس روزنامه «مورنینگ پست» میافزاید:«با این حال، همین که خطر بلشویک از میان برود، رضاخان رویکردی مانند ترکیه در پیش خواهد گرفت؛ اما مطمئناً گامهای وی در ابتدا، محافظهکارانه و آرامتر خواهد بود.» پیشبینی این نشریه انگلیسی درست از آب درآمد. پس از آنکه خطر نفوذ بلشویسم رفع شد و حکومت رضاخان به ثبات رسید، او با اجرای سیاست گام به گام، برای حذف تدریجی دین از صحنه سیاسی و اجتماعی کشور، اقدام کرد. سالها بعد، دیدار پهلوی اول از ترکیه، به منظور الگو برداری شاه ایران برای اجرای آنچه که تجدد میخواند، انجام شد. این اولین و آخرین سفر خارجی رضاخان بود. پس از ورود وی به ترکیه، ظواهر غربی این کشور، رضاخان را بیش از پیش مجذوب اقدامات مصطفی کمال کرد. پهلوی اول پس از این سفر، مصمم شد در بازگشت به ایران، روند غربی سازی جامعه را تسریع کند. او در ضیافت شامی که از سوی آتاترک و به افتخار ورود وی برگزار شده بود، نطقی ایراد و در آن ذهنیت خود را درباره اقدامات همتایش در آناتولی، بیش از پیش آشکار کرد:«مدتهاست با کمال خوشوقتی، ناظر ترقیات عظیم ملت دوست و هم جوار خود هستم و لزوم دوستی با ترکیه را احساس میکنم و به همین مناسبت، خوشبختانه امروز می بینم که این دوستی، در آتیه از هر تزلزلی مصون خواهد بود و دو ملت همسایه و برادر، میتوانند با کمال اعتماد و اطمینان، به یکدیگر متکی باشند و وظیفه خود را که ادامه ترقیات و توسعه تمدن است، ایفا کنند.»