با گذشت سه روز از اعلام تصمیم دولت آمریکا مبنی بر لغو معافیت مشتریان از تحریم های نفتی کشورمان، همچنان واکنش ها و تحلیل های متفاوتی در این خصوص رسانه ای می شود.
از جمله وزیر امور خارجه ترکیه هم که پیشتر مخالفت خود با تصمیم آمریکا را اعلام کرده بود، دیروز دوباره تصریح کرد که پالایشگاه های کشورش با نفت عربستان و امارات تطبیق ندارد و تغییر آن هزینه بر است و این کشور تمایلی ندارد نفت ایران را با نفت عربستان و امارات جایگزین کند. به گزارش شانا از بلومبرگ، مولود چاووش اوغلو افزود: نفت ایران ارزان نیست، اما تفاوتی مهم دارد؛ آمریکا در حال گرفتن تصمیمی است و میخواهد همه کشورها از آن پیروی کنند؛ چرا ما باید هزینه تصمیم آمریکا را بپردازیم؟
درخصوص امکان جانشینی نفت ایران با تولید دیگر کشورها، در حالی که مقامات آمریکایی در روز اعلام پایان معافیت خرید نفت از ایران، بارها به توافق با عربستان و امارات برای جبران کاهش عرضه اشاره کردند، فعالان بازار نفت درباره توان تولیدی این دو کشور، حداقل در کوتاه مدت، خوش بین نیستند. خبرگزاری رویترز در گزارشی ضمن اشاره به این موضوع، می نویسد: تاجران نفت درباره توانایی عربستان و امارات برای جبران کاهش صادرات ایران بدون افزایش قیمت نفت تردید دارند. به گزارش تسنیم، در این گزارش تصریح شده است: تاجران احتمالا به افزایش قیمت نفت ادامه میدهند تا عربستان و امارات تولیدشان را افزایش دهند و بشکه های اضافی را نشان بازار دهند یا کاخ سفید مجبورشان کند این کار را انجام دهند. وزیر نفت عربستان هم دیروز گفت، این کشور نیازی به اقدام فوری در بازار نفت نمی بیند اما به نیازهای مشتریان پاسخ می دهد.
در همین حال یک موسسه بین المللی هم در گزارشی نوشت: چین به طور کامل از تحریمهای آمریکا تمکین نمیکند. به گزارش اقتصادنیوز، براساس تحلیل موسسه FGE درباره تاثیر لغو معافیتهای نفتی، چین به طور کامل از تحریمهای آمریکا تمکین نمیکند و از آن به عنوان ابزار چانهزنی با آمریکا استفاده خواهد کرد و ایران نیز از مسیرهای غیرقابل رصد میتواند حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه در روز نفت صادر کند. این موسسه معتقد است با توجه به پیشبینی قبلی مبنی بر صادرات ۸۰۰ هزار بشکه در روز، ارقام جدید تنها ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار بشکه نسبت به برآورد قبلی بیشتر موسسات متفاوت هستند و بنابراین احتمال به صفر رسیدن صادرات نفت ایران بسیار کم خواهد بود.
از سوی دیگر، قیمت نفت هم در محدوده بیش از 74 دلار تثبیت شده است.در حالی که ترامپ نگران افزایش قیمت بنزین در کشورش است، رویترز گزارش داد که بهای بنزین امسال حدود ۲۵ درصد افزایش داشته و بالاترین نرخ افزایش بهای بنزین در سه سال اخیر را رقم زده است. تحریمهای دولت ترامپ علیه صادرات نفت خام ایران به این موضوع مرتبط است و اقدام اخیرش برای تشدید تحریمها هم میتواند به زودی سبب شود بهای بنزین حتی بیشتر از این هم افزایش یابد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
« تا به حال چه در رسانه و چه از طرف مردم، با لقب ها و نام های زیادی خطاب شده ام. در اوایل فعالیت ام به من «مستربین ایران» می گفتند. همان روزها با این عنوان مخالفت کردم. دلیل اش هم مشخص است، بنده روی وطنم تعصب دارم. دلیلی ندارد نام کمدین دیگری را به من بچسبانند. بعد از آن در برخی از شهرستان هایی که اجرا داشتم، لقب «بمب خنده» را در کنار اسم ام دیدم اما در مجموع دوست دارم من را «حمید» صدا کنند.»
این ها بخشی از صحبت های «حمید ماهی صفت» 60 ساله است که تاکید دارد تنها جوکر ایران است و کسانی که مانند او کمدین کار می کنند، ابتکار زیادی را برای خنداندن مردم به خرج نمی دهند و از کارهای او تقلید می کنند. این کمدین مطرح که تا به حال اجراهای زیادی ارائه داده و از محبوبیت خاص خودش برخوردار است، به صراحت بیان می کند: بابت برخی اجراها تا 25 میلیون تومان هم دستمزد دریافت می کنم اما برخی اجراهای خیریه ام به صورت رایگان انجام می شود.
با «حمید ماهی صفت» که مصاحبه اش پُر است از شوخی های بامزه، درباره حرفه سختی که نتیجه اش لبخندهای شیرین بر لب مردم است، به گفت و گو نشستیم:
تقلید صدا و قدردانی مرحوم هاشمی رفسنجانی
در ابتدای صحبت، نظر ماهی صفت را درباره «استندآپ کمدی» در کشورمان و این که تا چه اندازه این شاخه از طنز جای خود را در جامعه ایرانی باز کرده، می پرسیم. وی براین باور است که صدا و سیما آن طور که باید و شاید به ترویج این هنر نپرداخته و بیان می کند: شاید دلیل اش همان چهارچوب های خاص و خط قرمزهای پررنگ رسانه ملی است که حضور کمدین ها و اجراهای شان را با محدودیت هایی مواجه می کند. البته گروهی از فعالان این حوزه نیز به صورت آزاد فعالیت می کنند که بعضا یک سری قواعد اخلاقی و کلامی را رعایت نمی کنند و ماهیت استندآپ کمدی را زیر سوال می برند و واکنش های منفی در میان افکار عمومی ایجاد می کنند.
ماهی صفت در اجراهای فراوانی که داشته، به دفعات سر شوخی را با مسئولان و چهره های سرشناس باز کرده است؛ از سیاسیون بگیرید تا هنرمندان و ورزشکاران. می خواهیم بدانیم تا امروز این کار برای او اسباب دردسر را فراهم نکرده است، کمی فکر می کند و جواب می دهد: در بحث تقلید صدا، بنده چون علاقه زیادی به مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی داشتم، صدای وی را تقلید می کردم و سه ماه قبل از فوت ایشان، نزد او رفتم و از علاقه قلبی ام گفتم و این که حس کمدی ام باعث شده تا صدایش را روی صحنه تقلید کنم که پاسخ ایشان برایم ارزشمند بود. او گفت که تقلید صدایش را شنیده و ایرادی در این کار نمی بیند اما گلایه داشت که برخی هستند که با تقلید صدای او حرف های ناشایست می زنند. خلاصه خیالش را راحت کردم که من از آن جنس نیستم و بابت همان حد و اندازه ساده و معمولی هم حلالیت طلبیدم. اما درباره تقلید صداهای خوانندگان خانم باید بگویم که شاید 20 سال پیش حساسیت هایی وجود داشت اما حالا رفع شده است.
به یک سری خط قرمزها پایبندم
این کمدین در ادامه، از منوچهر نوذری یادی می کند و می گوید: اوایل دهه 70 ملاقاتی با مرحوم منوچهر نوذری داشتم. او در آن دیدار جمله ای را خطاب به من بیان کرد که آن را همه این سال ها آویزه گوشم کرده ام؛«جُک را اول باید پخت، بعد گفت». 90 درصد مطالبی که روی صحنه می گویم، با مضامین مشابهی هم در بین مردم و هم در فضای مجازی بیان می شود. حالا این که چطور مردم با شنیدن این مطالب از دهان ماهی صفت می خندند، به قشنگ تعریف کردن آن و نوع بیانش مربوط می شود و همین من را از بقیه متمایز کرده است. ابتدا به ویرایش جملات طنز می پردازم و مسائل مختلفی را کنار هم می گذارم و در عین حال به یک سری خط قرمزها پایبندم.
علاقه زیادی به ادا بازی داشتم
وی تاکید می کند: خنداندن مردم کار مشکلی است اما این را که در تمام این سال ها توانسته ام کام ملتی را شیرین کنم، ابتدا لطف خدا می دانم و بعد نیاز جامعه به شادی.
ماهی صفت در ادامه از اولین باری می گوید که حس کرد می تواند اطرافیانش را بخنداند: « از همان دوران کودکی علاقه زیادی به ادا بازی داشتم و اغلب این اداها رفتاری و گفتاری بود و اطرافیانم را سر ذوق می آورد. کار جالب دیگرم این بود که لطیفه ها را از مجلات جمع آوری می کردم و در دفتری که داشتم و نامش را «لطیفه» گذاشته بودم، می نوشتم.بعدها، در دوران راهنمایی به تئاتر کمدی علاقه پیدا کردم.»
ماهی صفت در بخشی از صحبت هایش به سخت ترین اجرایی که داشته اشاره می کند و می گوید: در بهمن ماه 83 پدرم فوت کرد. اتفاقا در همان روز سه اجرا داشتم اما چون خوش قولی برایم مهم است برنامه هایم را بدون کوچک ترین خللی اجرا کردم.
دستمزد 25 میلیونی آقای کمدین
حرف به سمت و سوی پیشنهاد بازیگری می رود که ماهی صفت تعریف می کند: در سال 80 در یک نشست خصوصی و دوستانه در تورنتوی کانادا، مسعود کیمیایی کارگردان سینما، نصیحتی به من کرد؛ گفت از حرفه ای که هم اکنون به آن مشغول هستی، خارج نشو. بعدها که شهرتم بیشتر شد، از سینما، تئاتر و حتی از طرف تهیه کنندگان تلویزیون پیشنهاد بازی داشتم اما همه را رد کردم و این موضوع از قضا یک خروجی خوب برایم داشت و آن این که تا امروز، تنها جوکر ایران هستم. فعالان این عرصه اکنون یا خاطره تعریف می کنند یا تقلید صدا اما جوکر نداریم.
این کمدین درباره دستمزدهای اجراهایش هم برایمان می گوید: دستمزدها معمولا متفاوت است. برای مثال برای روحیه بخشیدن و شاد کردن سیل زدگان شهرم شیراز یک ریال هم دریافت نکردم اما از طرف دیگر برای یکی از آخرین اجراهایم 25 میلیون تومان دریافت کردم. به بیان بهتر، اجراهایم از رایگان تا سقف 25 میلیون تومان است.
سلفی با چغاله بادام
ماهی صفت، نقبی هم به عکس العمل مردم در مواجهه با او در مکان های عمومی می زند و تعریف می کند: مردم هنرمندانشان را دوست دارند، می خواهند با آن ها گپ بزنند و شوخی کنند. من اصلا دوست ندارم در مکان های عمومی یا در زمان اجرا ارتباطم با مردم قطع شود، به خاطر ماهیت شغل ما، مردم تمایل بیشتری به ارتباط گرفتن و گپ و گفت دارند.
وی ادامه می دهد: خاطرم هست یک بار در مکان عمومی آقایی با یک پلاستیک چغاله بادام کنارم آمد و گفت: آقای ماهی صفت یک سلفی با من و چغاله بادام هایم می گیری؟ من هم با کمال میل قبول کردم. چندوقت پیش هم در مشهد با خانم و آقایی مشغول صحبت شدیم که خانم به رنگ ست ساعتم و کت و شلوارم واکنش نشان داد که اتفاقا ساعتم با رنگ شال آن خانم یکی بود و فورا ساعتم را باز کردم و به آن خانم هدیه دادم.
وی ادامه می دهد: اما آن خاطره ای که هنوز با مرورش اشک شوق می ریزم مربوط به یک اجرا در زندان بوکان است. یکی از مسئولان زندان به عنوان تشکر یک سکه به من هدیه داد که قبول نکردم و درخواست کردم با این سکه یک نفر را آزاد کنند. 10 سال گذشت و در سفر دیگری که به سیرجان داشتم، ناگهان یک پاکبان زحمتکش من را در خیابان در آغوش کشید و گفت: آقای ماهی صفت من همانی هستم که با سکه شما آزاد شدم. او در پایان تاکید می کند: مثبت نگر باشیم. بنده آرزو می کنم که روحیه مثبت و تولید شادی در کشورم رونق بگیرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
همه چیز مرتب به نظر میرسید؛ هیچکدام از طراحان عملیات «پنجه عقاب» فکر نمیکردند که نیروهای مخصوص «دلتا»، در قلب کویر مرکزی ایران، چنین افتضاحی را به بار بیاورند. کارتر که به دلیل تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، به شدت زیر فشار رقبای سیاسی خود قرار داشت، در 11 آوریل 1980(22 فروردین 1359)، به صراحت به مشاورانش اعلام کرد که میخواهد برای نجات گروگانها از گزینه نظامی استفاده کند. به نظر بسیاری از کارشناسان نظامی، چنین عملیاتی از هر جهت نامعقول به نظر میرسید. اما کارتر بعد از جلسه اول آوریل 1980 و اظهارات هارولد براون، وزیر دفاع وقت آمریکا، تردید را کنار گذاشته و برای اجرای عملیات، تصمیم قطعی گرفته بود. هر چند نقش براون در تصمیمگیری کارتر مهم بود، اما در کنار او، افرادی مانند برژینسکی، سایروس ونس، ماندیل، پاول، ترنر، جردن و جونز نیز حضور داشتند که بر تصمیم رئیسجمهور آمریکا، تأثیرگذار بودند.
یک دموکرات جنتلمن!
هارولد براون، مردی که سخنانش به کارتر برای صدور دستور عملیات «پنجه عقاب»، اطمینان خاطر داد، وزیر دفاع ایالات متحده بود؛ دانش آموخته دانشگاه برکلی در رشته فیزیک هستهای و استاد دانشگاه کالیفرنیا که دنیای علم را رها و شانس خود را در دنیای سیاست و با حزب دموکرات آمریکا امتحان کرد. برخی او را احیاکننده ارتش آمریکا میدانند؛ اما براون در جریان عملیات عقاب نشان داد که وقتی در شرایط بحرانی قرار داشته باشد، از واقعگرایی همیشگیاش فاصله میگیرد و دست و پایش را گم میکند! تعدادی از مورخان، براون را مغز متفکر عملیات «پنجه عقاب» میدانند.
روباه لهستانی تبار
یکی دیگر از کسانی که مشاور کارتر در انجام عملیات نظامی علیه ایران محسوب میشد، زبیگنیف برژینسکی بود؛ مشاور امنیت ملی کارتر و یک آمریکایی لهستانیتبار که در سال 1958، تابعیت ایالات متحده را پذیرفت. او دکترای علوم سیاسی خود را از دانشگاه هاروارد گرفته بود. از آنجا که کارتر، تسلط چندانی بر مسائل خارجی و روابط بینالملل نداشت، برژینسکی را به عنوان مشاور امنیت ملی خود برگزید تا راه و چاه را نشانش دهد. برژینسکی کاملاً موافق اقدام نظامی علیه ایران بود، اما در خاطراتش ادعا کرده که در جریان تهیه و تنظیم نقشه عملیات «پنجه عقاب» نقش محوری نداشته است. او مینویسد: «طرح عملیات نجات را من، ابتدا به عنوان آخرین چاره یا یک اقدام اضطراری در صورت به خطر افتادن جان گروگانها تعقیب میکردم و ما، به مؤثر بودن اقدامات نظامی [دیگر]، مانند محاصره دریایی ایران یا تصرف جزیره خارک و حملات هوایی به هدفهایی در داخل خاک این کشور، بیشتر اعتقاد داشتیم.» با این حال، وقتی پای استفاده از نیروی «دلتا» به میان آمد، برژینسکی هم با براون همصدا شد و کارتر را قانع کرد که این اقدام میتواند او را از برزخ سیاسی که در آن گیر افتاده است، نجات دهد. با این حال، نه براون و نه برژینسکی، نمیتوانستند تصور کنند که به چه دامی وارد میشوند، دام هولناکی که ضربه سنگینی به حیثیت دموکراتها در ایالات متحده وارد کرد.
نقشه عملیاتی که عملیاتی نشد!
زمان طراحی شده برای انجام عملیات «پنجه عقاب»، دو روز تعیین شد. طبق نقشه، قرار بود نیروهای دلتا، مستقر در مصر، با فرماندهی سرهنگ چارلی بکویث، به مصیره، جزیرهای واقع در اقیانوس هند که متعلق به کشور عمان است، منتقل شوند. همزمان، هشت بالگرد در عرشه ناو «نیمیتز»، در انتظار دستور پرواز به سوی قلب کویر مرکزی ایران بودند. سه هواپیمای ام سی-۱۳۰ حامل نیروها و سه هواپیمای ای سی-۱۳۰ حامل سوخت، به همراه نیروهای نظامی، جزیره مصیره را به مقصد ایران ترک میکردند و در محلی واقع در صحرای طبس که «کویر یک» نامیده میشد، فرود میآمدند و در آنجا، منتظر هشت بالگردی که عرشه ناو را به مقصد کویر مرکزی ایران ترک کرده بودند، میماندند. بالگردها، باید از عرشه ناو «نیمیتز» که در دریای عمان لنگر انداخته بود، در چهار دسته دوتایی و با مسیرهای متفاوت، پرواز میکردند و تقریباً، ۳۰ دقیقه پس از فرود آخرین هواپیما، به نیروهای مستقر در کویر ملحق میشدند. بالگردها به محض فرود، باید سوختگیری و نیروی ۱۱۸ نفره دلتا را برای انتقال به مقصد بعدی، سوار میکردند. دست کم شش بالگرد برای انتقال نیروها لازم بود. آن ها باید یک ساعت قبل از روشن شدن هوا، به محل مد نظر میرسیدند؛ این محل جایی در نزدیکی شهر گرمسار بود. در آنجا، دو مأمور وزارت دفاع که از قبل به تهران رفته بودند، نیروها را به مخفیگاه هدایت میکردند.
طرح آغاز مرحله دوم
طبق نقشه، نیروهای دلتا، به فرماندهی سرهنگ چارلی بکویث، تمام روز را در این مخفیگاه میماندند و با تاریک شدن هوا، به انباری در نزدیکی تهران منتقل میشدند. نیروها به سه دسته قرمز، آبی و سفید تقسیم شده بودند. شش کامیون در ساعت 20 و 30 دقیقه، آن ها را به داخل تهران میبرد. آمریکاییها میدانستند که در پاسگاه شریف آباد، همیشه یک پایگاه ایست و بازرسی مستقر است. قرار بر این بود که چنانچه مشکلی پیش بیاید، نیروهای دلتا، ماموران ایرانی را دستگیر کنند و با خود ببرند. یک تیم یورش ۱۳ نفره، سوار بر یک فولکس واگن استیشن، مأموریت داشت به ساختمان وزارت خارجه حمله کند و سه گروگانی را که آنجا نگهداری میشدند، آزاد کند. ساعت ۱۱ و نیم، یک تیم، با اسلحه کالیبر ۲۲ مجهز به صداخفه کن، باید نگهبانان خیابان روزولت را از پا درمیآورد و دو پست نگهبانی واقع در این خیابان را تصرف میکرد. در این زمان، کامیونها خود را به خیابان روزولت (خیابان شهید مفتح فعلی) میرساندند و نیروها، بی سر و صدا، از دیوار سفارت بالا میرفتند و وارد محوطه آن میشدند. قرمزها که ۴۰ نفر بودند، باید بخش غربی محوطه را تصرف میکردند، نگهبان ها را میکشتند و هر گروگانی را که در محل سکونت کارمندان و معاون سفیر وجود داشت، با خود میبردند. وظیفه کشتن نگهبانهای محل پارکینگ و مرکز برق هم، با قرمزها بود. آبی ها هم ۴۰ نفر و ورود به شرق سفارت را بر عهده آن ها گذاشته بودند. آن ها باید گروگانهای مستقر در محل اقامت سفیر، انبار و دفتر سفیر را آزاد می کردند. سفیدها، با ۱۳ نفر، مسئول تامین امنیت خیابان روزولت و ایجاد پوشش آتش برای عقب نشینی قرمزها و آبیها، به سوی ورزشگاه امجدیه(شهید شیرودی) که در مجاورت سفارت قرار داشت، بودند. نیروها باید برنامه ورود به سفارت و آزاد کردن گروگانها را ظرف 45 دقیقه تمام میکردند. در این زمان، بالگردهای مخفی شده در تپههای اطراف گرمسار، خود را به محل ورزشگاه میرساندند و در همین محل، نیروها و گروگانها را سوار میکردند.
طرح حمله به ساختمان وزارت خارجه ایران
درست همزمان با آغاز عملیات در سفارت، گروه دیگری از سفیدها هم در وزارت خارجه وارد عمل می شدند. دلیل ورود آن ها به این ساختمان، نگهداری سه نفر از گروگانها در آنجا بود. نیروها باید از پنجرههای طبقه سوم، وارد ساختمان میشدند، تمام نگهبانان را از بین میبردند و سه گروگان مد نظر را آزاد میکردند. یک بالگرد در محلی نزدیک به ساختمان، آن ها را سوار و از منطقه دور میکرد. در حالی که نیروهای دلتا در تهران مشغول عملیات خود بودند، یک گروه رنجر، به وسیله هواپیما در فرودگاه منظریه – بین تهران و قم- فرود میآمد و کنترل فرودگاه را در دست میگرفت. مقصد همه بالگردها، این فرودگاه بود. در منظریه، باید تمام نیروها، اعم از رانندهها، مترجمان، خلبانهای بالگرد، خدمه، ماموران وزارت دفاع، تیمهای یورش و البته گروگانها، سوار هواپیماهای «استارلیفتر سی۱۴۱» میشدند و ایران را ترک میکردند.برای این طرح، طرحهای جایگزین و موازی نیز، طراحی شده و به تأیید کارتر و برژینسکی رسیده بود؛ اما همه آن ها زمانی اجرایی میشد که پای نیروهای دلتا به تهران میرسید؛ اتفاقی که هیچگاه روی نداد.
منابع :
توطئه در ایران: دو برداشت از یک متن؛ زبیگنیف برژینسکی و سایروس ونس؛ گردآورنده محمود مشرقی؛ 1362
هدف تهران: تهاجم کارتر و وقایع پشت پرده؛ جولیتو کیهزا؛ ترجمه هادی سهرابی؛ نشر نو ؛ 1362
بحران؛ جردن همیلتون، ترجمه محمد طاهریمقدم؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ 1390
انقلاب اسلامی به روایتی دیگر؛ غلامرضا خارکوهی؛ کتابخانه پیرداد؛ 1393
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قطار لیگ برتر تنها چهار ایستگاه تا پایان خط فاصله دارد و تنور بازیهای لیگ قهرمانان آسیا هم برای سه نماینده کشورمان، داغتر از هر زمان دیگری شده است. به رغم این مقدمه باید بدانید که پرونده امروز ما فوتبالی نیست البته بهانهاش 100 درصد فوتبالی است! اگر اتفاقات و حاشیههای تیم استقلال تهران بعد از باخت در دربی را به یاد داشته باشید، یا همین اتفاقاتی که برای تراکتور در دو هفته اخیر لیگبرتر افتاده یا صحبتهای مالک این باشگاه تبریزی درباره اینکه قهرمان و نایبقهرمان لیگ از قبل مشخص شدهاند و ... ، به این نتیجه میرسید که این باشگاهها به جای اینکه به دنبال حل ریشهای مشکلات و یافتن دلایل اصلی یک شکست باشند، فقط دنبال یک قربانی هستند تا همه تقصیرها را گردن او بیندازند و خودشان را نجات دهند. طناب نجاتی که شاید برای یک یا دو هفته فوتبالی، کمی کارساز باشد اما به احتمال زیاد پاره خواهد شد و دوباره دردسرساز میشود. در این پرونده علاوه بر مرور چند مثال از حاشیههای اخیر برای تیمهای لیگ برتری در همین باره، نگاهی روانشناسانه به این ماجراها خواهیم داشت که چرا انسانها در زمان شکست خوردن، به جای بررسی عوامل نرسیدن به هدف به دنبال این هستند که تقصیرها را گردن دیگران بیندازند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آرانیان- اشکالات گفتاری و نوشتاری در زبان فارسی به ویژه در فضای مجازی هر روز بیشتر میشوند؛ از غلطهای املایی و نگارشی رایج که بگذریم، به غلطنویسی و غلطگوییهایی که حاصل رواج شبکههای اجتماعی است، میرسیم و این روزها هم زیاد میشنویم مانند: «فلانی از گروه لفت داد»، «من رو توی کانال جوین کنید»، «این مطلب رو برات فوروارد کردم»، «یک پیام رو توی گروه پین کردم»، «همه پیامها دیلیت شدند»، «این آهنگ هیت شده»، «شیر و موز رو میکس کردم» و... . حاصل ترکیب یک فعل یا مصدر انگلیسی با فعل کمکی فارسی، معجونی از غلط است. به طور مثال درباره ترکیب «لفت دادن» باید گفت فعل «لفت» در زبان انگلیسی به زمان گذشته است و وقتی آن را در فارسی با فعل کمکی ترکیب میکنیم، معنایش این میشود: «ترک کرد داد»! جای تعجب است وقتی به جای همه این ترکیبات غلط، عبارتهای فعلی مناسب در زبان فارسی خودمان داریم، باز هم عدهای اصرار به استفاده از آنها دارند. دسته دیگری از ترکیبات فعلی و عبارتهای غلط در زبان فارسی هم هستند که حاصل ترجمه لفظ به لفظ از متنهای خارجیاند و بهتر است به جای آنها فعل و عبارت مناسب فارسی را به کار ببریم. چند نمونه از این ترکیبات عبارتند از: کلید خوردن(آغاز به کار کردن)، در جریان قرار دادن(باخبر کردن) و روی کسی یا چیزی حساب کردن (پشت گرم بودن). البته بخشی از این اشتباهات متوجه مترجمهایی است که عبارات و افعال زبان مبدا را کلمه به کلمه به فارسی ترجمه کردهاند و نتیجهاش دور شدن زبان فارسی از شکل و ساختار اصیل خود است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پس از دیدار الهلال-استقلال در هفته چهارم لیگ قهرمانان که با شکست آبیها همراه بود تصاویری از رحمتی و حسینی در فضای مجازی دست به دست شد که از درگیری بین این 2 دروازهبان حکایت داشت. اما این موضوع از پایه و اساس نادرست بود چراکه سیدمهدی رحمتی که دیدار الهلال-استقلال را از روی نیمکت دنبال کرد پس از پایان بازی و شکست استقلال، برای دلداری دادن به بازیکنان، به عنوان یکی از بزرگترهای تیم داخل زمین رفت که صحنهای از این ابراز همدردی که برخورد با سیدحسین حسینی بود توسط دوربین عکاسان شکار شد اما همان صحنه و همان تصاویر منجر به ایجاد شایعه و شائبه شد؛ شایعهای که از اساس نادرست بود. در طول 2 سال اخیر رقابت نزدیک حسینی و رحمتی با شایعات و حواشی زیادی همراه بوده و کوچکترین اتفاق دستمایه انتشار شایعاتی شده که بعضا به خبری مبنی بر جدایی یکی از این 2 دروازهبان هم منجر شده است. هرچند اختلافات شدید رحمتی و حسینی بر اساس شایعات بیاساس بوده اما خبر جدایی یکی از این 2 دروازهبان چندان هم با واقعیت فاصلهای ندارد. حسینی و رحمتی هر 2 جزو بهترینهای لیگ برتر در 2 فصل اخیر بودهاند و هر 2 دروازهبان داعیه شماره یک بودن را دارند و با توجه به اینکه در صورت ماندن در استقلال یکی از آنها باید پیه نیمکتنشینی را به تن بمالد احتمالا در پایان فصل باید شاهد جدایی یکی از آنها از جمع آبیها باشیم. مسلما در این بین تصمیم وینفرد شفر میتواند تا حدود زیادی تعیینکننده باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پس از برگزاری نخستین دور از کنفرانس تبادل آرا میان گروه طالبان و برخی از رهبران احزاب و فرماندهان جهادی افغانستان در مسکو که با استقبال همه طرفها روبه رو شده بود، قرار بود تا دور دوم این کنفرانس جمعه گذشته در دوحه پایتخت قطر برگزار شود. با این حال، این نشست به علت مخالفت گروه طالبان با فهرست 250 نفره منتشر شده از سوی دولت افغانستان و تلاش برای تغییر آن که با مخالفت ارگ ریاستجمهوری افغانستان مواجه شده لغو شد و تا اطلاع ثانوی به تعویق افتاد. از زمان لغو این نشست، تحلیلهای مختلفی درباره چرایی شکست در انجام این دور از دیدار رهبران احزاب و فرماندهان جهادی سابق افغانستان و گروه طالبان مطرح شده است اما ریشه اصلی آن به «ترفند آمریکایی» برمیگردد که به اختصار توضیح داده خواهد شد:
تاکنون پنج دور مذاکرات میان زلمی خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان و دفتر سیاسی طالبان در قطر برگزار شده است که میتوان گفت، آخرین دور از این مذاکرات که به مدت 16 روز نیز در دوحه جریان داشت، باعث نگرانی جدی دولت وحدت ملی افغانستان شده بود. در واقع دولت افغانستان احساس میکرد توافقات مهمی میان دو طرف در دوحه صورت گرفته و کابل از این میان حذف شده است. هیئت آمریکایی و رسانههای این کشور تمام تلاش خود را به کار بستند تا اعلام کنند در این نشست با طالبان بر سر دو موضوع مذاکرات بینالافغانی(مذاکره مستقیم میان دولت افغانستان و گروه طالبان) و همچنین پایان نبرد و آغاز آتشبس با گروه طالبان به توافق رسیدهاند. از سوی دیگر گروه طالبان به صورت رسمی اعلام کرد که با آمریکا تنها درباره خروج نیروهای این کشور از خاک افغانستان صحبت کرده و تا زمان اشغال این کشور حاضر به گفتوگو با دولت افغانستان نیست. در واقع طالبان اعلام کرده است که حکومت وحدت ملی را حکومتی دست نشانده و فاقد قدرت اجرایی و تصمیمگیری میداند که گفتوگو با آن جز اتلاف وقت نیست. از سوی دیگر سخنگوی رسمی طالبان بارها پس از مذاکره با نماینده آمریکا اعلام کرده که بحث آتشبس و آغاز مذاکرات بینالافغانی خارج از صلاحیت طرف آمریکایی بوده و آنها فقط باید درباره خروج تصمیم بگیرند و پس از خروج آنها خود افغانها در خصوص مسائل داخلیشان به جمعبندی و توافق خواهند رسید. به رغم اعلام تمام این مسائل ارگ ریاستجمهوری افغانستان که خود را بازنده اصلی مذاکرات صلح این کشور میدانست با طرف آمریکایی وارد گفتوگوی جدی و خواستار ایفای نقش مستقیم در مذاکرات شد موضوعی که هم آمریکاییها و هم دولت افغانستان به خوبی میدانند که طالبان زیر بار این حرف نخواهند رفت.
در این جا به نظر میرسد خلیلزاد و دولت کابل به جمعبندی رسیده بودند در حرکتی غیررسمی گروه طالبان را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند و این عمل هم حضور مقامات دولتی در ترکیب تیم اعزامی به دوحه برای حضور در نشست بینالافغانی بود. ارگ ریاستجمهوری افغانستان با مطرح کردن «جرگه مشورتی صلح» و جمع کردن برخی چهرههای مختلف در نهایت به فهرستی 250 نفره رسید تا آن را برای حضور در نشست دوحه عازم قطر کند. نکات مهم این فهرست حضور چهرهها و مقامات دولتی در آن و همچنین مورد تأیید قرار گرفتن این فهرست از سوی دولت افغانستان بود و معنای حضور این فهرست در نشست دوحه در واقع یعنی برگزاری نخستین دور «مذاکرات مستقیم» میان گروه طالبان و دولت افغانستان. گروه طالبان که پیش از این نیز خط قرمز خود را مذاکره مستقیم با دولت افغانستان اعلام کرده بود متوجه چنین ترفندی از سوی آمریکاییها شد و در لحظات آخر با حضور افراد حاضر در این فهرست در نشست دوحه مخالفت کرد.
به نظر می رسد بدنه سیاسی و تیم مذاکرهکننده طالبان بر این مسئله آگاه است که فرماندهان میدانی و بدنه میانی و مبارز این گروه بر خطوط اساسی مذاکره و صلح تعیین شده از سوی طالبان عصبیت و تمرکز دارد و اگر توافقی خارج از خطوط قرمز تعیین شده صورت بگیرد به احتمال فراوان فرماندهان میدانی این گروه با آن به جدیت مخالفت کرده و خارج از بدنه طالبان به مبارزه با آمریکاییها ادامه خواهند داد بنابراین یکی دیگر از مسائل در مخالفت با فهرست 250 نفره دولتی افغانستان نیز همین موضوع بوده است.
طالبان بر این گمان هستند که حضور مقامات دولتی در قطر باعث خواهد شد آمریکاییها از این فرصت بهره ببرند و با استفاده از ابزارهای رسانهای پرتعداد و قدرتمند خود، این نشست را تبدیل به میدان مذاکرات مستقیم طالبان و دولت کابل کنند. بر این اساس آمریکاییها با این ترفند طالبان را به صورت ناخواسته پای میز مذاکره با دولت نشانده بودند و دولت افغانستان را وارد بازی کرده و توانسته بودند دل او را به دست آورند و خود را در اوج روزهای شکست، برنده صلح افغانستان معرفی میکردند.
از سوی دیگر در تمامی ادوار برگزار شده مذاکرات میان طالبان و آمریکاییها، طالبان همواره بر به وجود آوردن امارت اسلامی در افغانستان تأکید کردهاند و این معنایش این است که این گروه تمامیت حکومت در افغانستان را میخواهد و بعد از آن ممکن است سایر احزاب و گروهها را در حکومت سهیم کند، بنابراین درواقع هدف طالبان از نشستن با سایر گروههای افغانستانی در اماکن مختلف از جمله مسکو و دوحه بیان همین نظر است و در نهایت جلب نظر آنها. بنابراین تاکنون هیچ توافقی میان طرفین از جمله تعیین زمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، تعریف ماهیت تروریسم از نگاه طرفین، تشکیل حکومت موقت و سایر گمانهزنیهایی که مطرح میشود، صورت نگرفته و تنها تحلیلهایی است که درباره این مذاکرات صورت میگیرد.
آمریکاییها به خوبی میدانند چنان چه قبل از خروج نیروهایشان بتوانند موضوع آتشبس و مذاکرات مستقیم میان دولت افغانستان و گروه طالبان را به نتیجه برسانند، برنده یک طرفه بازی خواهند بود زیرا از این طریق تمام مشروعیت طالبان را زیر سؤال خواهند برد و با شکستن مبارزه 18 ساله این گروه بدون کمترین هزینهای به مطلوب خود خواهند رسید. از سوی دیگر طالبان به دنبال خروج پرهزینه آمریکا از افغانستان است بنابراین با توجه به این که به نظر می رسد هماکنون در میدان نبرد و مذاکرات دست بالا را داشته و از تمایل آمریکا برای خروج از کشورش آگاه است، به راحتی اسیر این چنین ترفندهایی از طرف آمریکایی نمیشود. تلاشهای وزارت امورخارجه آمریکا و اشخاصی مانند پمپئو و خلیلزاد برای برگزاری هرچه زودتر نشست بین الافغانی قطر حکایت از آن دارد که آمریکاییها همچنان بر این ترفند خود اصرار دارند و به آن امید بستهاند. با این حال با توجه به آن چه در بالا گفته شد دستاورد مذاکرات چند دورهای میان آمریکا و طالبان همچنان «هیچ» است و با توجه به خواستههای طرفین بعید است در مدت زمان کوتاه جمعبندی نهایی درباره موضوع صلح افغانستان به وقوع بپیوندد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قاضی دادگاه بانک سرمایه از سکته همزمان سه تن از مدیران سابق بانک سرمایه به هنگام احضار (به دادگاه) برای اجرای حکم و همچنین صدور رای بخشی از پرونده هدایتی خبر داد.
به گزارش خبرگزاری میزان، قاضی مسعودی مقام، در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سوال که آیا پرونده هادی رضوی از متهمان پرونده بانک سرمایه تعیین وقت شده است؟ گفت: پرونده اعضای هیئت مدیره بانک سرمایه و همچنین چند تن از بدهکاران این بانک از جمله هادی رضوی به دادگاه ارسال شده و احتمالا اوایل ماه مبارک رمضان رسیدگی به این پروندهها آغاز میشود. وی درباره تعداد متهمان این پروندهها اظهار کرد: تعداد اعضای هیئت مدیره هشت نفر و سه تا چهار پرونده مربوط به بدهکاران بانک سرمایه است. رئیس شعبه سوم دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی در پاسخ به این سوال که آیا حکم سه تن از مدیران سابق بانک سرمایه اجرا شد؟ گفت: زمانی که متهمان برای اجرای حکم احضار شدند، نمیدانم چرا هر سه نفر همزمان سکته کردند و در بیمارستان بستری شدند. قاضی مسعودی مقام افزود: از پزشکی قانونی خواستیم موضوع را بررسی کند. وی گفت: هم اکنون پرویز کاظمی به زندان رفته و درخصوص دو محکوم دیگر، معالجات در حال انجام است و گفته ایم اگر محکومان توانایی تحمل حبس را ندارند باید در بهداری زندان، تحمل حبس کنند که این موضوع هم در دست بررسی است. وی همچنین در پاسخ به این سوال که حکم حسین هدایتی صادر شده است؟ گفت: بخشی از حکم این پرونده صادر و تا قبل از ماه رمضان اعلام میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
موج جدید فضاسازی آمریکایی علیه ایران و تهدید دیگر کشورها به نخریدن نفت ایران، همان طور که انتظار می رفت، در جلسه دیروز هیئت دولت، سفرهای دیپلماتیک مقامات کشورمان به نقاط مختلف جهان و همچنین سخنرانی های داخلی مسئولان واکنش هایی در پی داشت که رد مذاکره با دولت عهدشکن آمریکا و بحث درباره وضعیت تنگه هرمز در شرایط جدید از جمله محورهایی بود که مسئولان کشورمان به آن اشاره کردند.
در این بین رئیس جمهور به صراحت مذاکره با آمریکا را به دلیل فشارهای غیرقانونی این کشور رد و تأکید کرد: آمریکاییها با فشارهای خود مشکلاتی برای زندگی روزمره مردم ایجاد می کنند، اما ملت ایران به خوبی میدانند که در مقابل اقدامات غیرقانونی متجاوزان، راهی جز ایستادگی و مقاومت وجود ندارد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، روحانی درباره درخواست آمریکایی ها برای این که ایران پای میز مذاکره بیاید تأکید کرد: مردم به خوبی آگاه باشند که آمریکا به هیچ عنوان آمادگی برای مذاکره ندارد، مذاکره در صورتی میسر است که همه فشارها برداشته شود، از اقدامات غیرقانونی خود عذرخواهی کنند و احترام متقابل وجود داشته باشد. بدون تردید قبول خواسته فرد چاقوکشی که به زور و به دروغ دنبال مذاکره است، به جایی نخواهد رسید و ما با فرد چاقوکش و فرمول چاقوکشی مذاکره نمیکنیم و قبول چنین مذاکرهای به معنای ذلت و تسلیم است.
رئیس جمهور با تأکید بر این که در اولین اقدام باید آمریکا را از اقدامات غیرقانونی و ظالمانه خود پشیمان کنیم، گفت: باید در مقام عمل ثابت کنیم که آمریکاییها اشتباه می کنند و محاسباتشان غلط است و هر زمان که به اشتباه محاسباتی خود پی بردند و حاضر شدند از طریق منطق و استدلال مشکلات را حل کنند، ما برای این کار آمادگی داریم. رئیس دولت دوازدهم از کشورهای عربستان و امارات هم که همراهی کاملی در بازگرداندن تحریم های نفتی اخیر داشته اند انتقاد کرد و گفت: شما که وجودتان در سایه جمهوری اسلامی ایران است، چطور به ترامپ میگویید اگر صادرات نفت ایران را به صفر برسانید ما آن را جبران خواهیم کرد؟ آیا از تبعات این حرف خود آگاه هستید و میدانید که این به معنای دشمنی صریح با ملت ایران است؟ نمیدانید که دوران ترامپ به پایان خواهد رسید و ما ماندگار هستیم و به عنوان همسایه سالیان طولانی در کنار هم خواهیم بود؟
بقای عربستان و امارات در سایه تصمیمات ایران بوده است
روحانی با یادآوری این که در مقطعی از تاریخ منطقه صدام علاوه بر کویت به دنبال اشغال عربستان، عمان، امارات و قطر بود، افزود: عربستان و امارات باید بدانند که وجود و بقایشان در سایه تصمیم خردمندانه حکومت جمهوری اسلامی ایران است. چنان چه سران نظام اسلامی و بزرگان کشورمان و مقام معظم رهبری و مرحوم آیت ا... هاشمی تصمیمات دقیقی را در مقطعی که صدام به کویت حمله کرد، نگرفته بودند امروز اثری از این کشورها وجود نداشت. روحانی خاطرنشان کرد: نهایت اقدامات غیرقانونی که آمریکاییها به دنبال آن هستند، ایجاد آشوب در خیابان است، اما با این گونه اقداماتی که مرتکب میشوید اگر هم کسی معترض باشد وقتی ببیند دشمن شمشیر به رخ ملت ایران کشیده است، معلوم است که با آن همراهی نخواهد کرد و اختلاف خانوادگی را کنار میگذارد.
وزیر امور خارجه کشورمان هم که برای شرکت در نشست «روز بینالمللی چندجانبهگرایی» به نیویورک رفته، با بیان این که آمریکا پلیس دنیا نیست که معافیت بدهد یا معافیتها را لغو کند، افزود: حرکت آمریکا از دزد سر گردنه هم بدتر است زیرا دزدهای سر گردنه حداقل دیگران را به همراهی و دزدی مجبور نمی کنند اما آمریکا نه تنها خودش دزدی می کند و بر سر گردنه ایستاده بلکه به بقیه نیز میگوید شما هم اگر همراه من دزدی نکنید مجازات خواهید شد.
به گزارش فارس، وی در پاسخ به این که آیا بستن تنگه هرمز روی میز ایران است یا خیر، گفت: من درباره گزینه های نظامی اظهار نظر نمی کنم و درباره این مسئله باید بخش نظامی تصمیم گیری کند. ظریف افزود: ما گفته ایم که ایران از منافع خود که یکی از آن ها ثبات در منطقه است محافظت می کند. ثبات در منطقه باید برای همه باشد، کامیابی اقتصادی باید برای همه باشد، منفعت نهایی ایران در ادامه حفظ ثبات منطقه است و ثبات باید برای همه فراهم باشد. ظریف همچنین تصریح کرد: تا جایی که به نفع منافع ملی ایران باشد، در خلیج فارس آزادی کشتی ها برقرار است. به گزارش فارس، وی گفت: ما از گذشته تنگه هرمز و خلیج فارس را باز نگه داشتهایم و در آینده نیز چنین میکنیم اما آمریکاییها بدانند که هنگام ورود به این تنگه باید با محافظان این تنگه صحبت کنند و این محافظان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران هستند.ظریف دیروز در انجمن جامعه آسیایی تأکید کرد: خلیج فارس، رگ حیاتی ماست، من آن را خلیج فارس مینامم تا همه بفهمند نامش خلیج مکزیک نیست. اگر جلوی ما برای استفاده از خلیج فارس و برای امنیت ملی ما گرفته شود، قطعا اجازه نمیدهیم کسی دیگر هم از آن استفاده کند.
محسن رضایی: فعلاً چیزی نمیگوییم ولی در زمان لازم آن را اعلام خواهیم کرد
در همین حال دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از جلسه دیروز این نهاد، تاکید کرد: اقدام آمریکاییها یک جنگ اقتصادی -تروریستی علیه ایران است و به موقع واکنش نشان خواهیم داد. به گزارش فارس محسن رضایی افزود: البته فعلاً چیزی نمیگوییم ولی در زمان لازم آن را اعلام خواهیم کرد. امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع کشورمان نیز که در هشتمین کنفرانس امنیت بینالمللی در مسکو سخنرانی می کرد، گفت: ادعای آمریکا در به صفر رساندن صادرات نفت ایران غیرعملی است. جنیدی معاون حقوقی رئیس جمهور از ارائه پیشنهادهای حقوقی این معاونت به رئیس جمهور برای مقابله با اقدامات خلاف قانون آمریکا خبر داد. واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور در حاشیه جلسه دیروز هیئت دولت، درباره تأثیر اقدام اخیر آمریکا در بازار ارز، گفت: هم اطلاعرسانی خوبی توسط صدا و سیما انجام شده و هم مردم آگاهی داشتند و مسئله را جدی نگرفتند به گونهای که میبینیم این مسئله تاثیر آن چنانی در بازار ارز و بقیه بخشها نداشته است.
سوال محمود صادقی از وزیر خارجه درباره برجام
محمود صادقی نماینده مردم تهران نیز تصویری از سوال رسمی خود از وزیر خارجه را منتشر کرد که در آن پرسیده شده است: با وجود نقض عهد و خروج طرف آمریکایی از توافق نامه هستهای (برجام) و تعلل طرفهای اروپایی در انجام تعهدات شان حفظ برجام چه فایدهای برای جمهوری اسلامی ایران دارد و چرا دولت ایران از ضمانت اجرایی خروج متقابل از توافق استفاده نمیکند؟
آمریکا: ایران به نقل و انتقال انرژی در تنگه هرمز احترام بگذارد!
در این بین، یک مقام وزارت خارجه آمریکا از ایران خواست تنگه هرمز و باب المندب را باز نگه دارد! به گزارش ایسنا، یک مقام وزارت خارجه آمریکا بدون ذکر نامش به خبرگزاری رویترز گفت: ما از ایران و تمام کشورها میخواهیم که به مسیر ترافیک آزاد برای نقل و انتقال انرژی و تجارت و همچنین آزادی کشتیرانی احترام بگذارند. پیشتر دریادار تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه گفته بود: «تنگه هرمز طبق قوانین بین المللی یک گذرگاه دریایی است و اگر از استفاده از آن منع شویم، آن را خواهیم بست.» دیروز فلاحت پیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی پیشنهاد داد که ایران درباره تنگه هرمز با دبیر کل سازمان ملل و اتحادیه اروپا وارد مذاکره جدی شود. روزنامه لبنانی البناء تحلیل کرده که اگر عربستان و امارات به مشارکت خود در تجاوز اقتصادی آمریکا به ایران ادامه دهند، ممکن است نفتکشهایشان از عبور از تنگه هرمز منع شود. دولت روسیه هم در بیانیه ای تأکید کرده هدف آمریکا از اعمال فشار علیه ایران تلاش برای تغییر نظام این کشور است. وزارت خارجه روسیه اعلام کرد آمریکا با بهانههای ساختگی در تلاش برای افزایش فشار علیه ایران و تغییر حاکمیت یک نظام مستقل از بیرون است. وزیر خارجه ترکیه نیز در یک کنفرانس خبری مشترک با همتای بلژیکی تحریم های اخیر ترکیه را بچه گانه دانست. در یک تحلیل دیگر ریچارد نفیو یکی از مسئولان سابق دولت اوباما تصریح کرد که دولت ترامپ به خاطر ثبات حکومت ایران و دوری این نظام از فروپاشی سرخورده شده است.
خبرمرتبط
روایت پایگاه رویداد 24 از اظهارات منتسب به یک مقام امنیتی
پایگاه رویداد 24 روایتی از یک نشست بین مدیران مسئول رسانهها و مدیران ارشد وزارت اطلاعات منتشر کرده و در آن به نقل از یک مقام امنیتی نوشته است: ایران در تنگه هرمز برنامههایی دارد و قرار است از راهکارهای غیر نظامی مانند اختلال سیستماتیک در تنگه هرمز استفاده کند و به جای درگیری نظامی از روشهایی همچون بالا بردن هزینههای ترانزیت در تنگه هرمز بهره بگیرد. به نوشته این گزارش به کشورهای منطقه هشدارهای شدیدی داده شده که علیه امنیت ملی ایران اقدامی نکنند وگرنه عواقب آن بسیار تند و سخت خواهد بود. همچنین در جلسات شورای عالی امنیت ملی و در تصمیمهای کلان حاکمیت این موضوع مطرح شد که تصمیم خروج ایران از برجام و NPT فعلا در دستور کار قرار نگیرد.
به گزارش رویداد 24 این مقام وزارت اطلاعات تأکید کرده پیش از خروج آمریکا از برجام بین آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) و کاخ سفید اختلافاتی وجود داشته است؛ به این شکل که آژانس امنیت ملی آمریکا معتقد بود اقدامات تهاجمی آمریکا عامل شکست ایران نخواهد بود اما کاخ سفید اعتقاد داشت این فشارها حتما ایران را پای میز مذاکره خواهد آورد. آن ها حتی نامههایی به ایران فرستادند و در آن نامهها امتیازهایی فراتر از برجام به ایران پیشنهاد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
باوجوداینکه استان خراسان رضوی در تولید محصولات کشاورزی جزو استانهای برتر کشور است و سطح اراضی زیر کشت محصولات کشاورزی این استان حدود 850 هزار هکتار است، تنها 450 هکتار از کل اراضی کشاورزی استان تحت پوشش گلخانه ای کشت می شوند که حدود 5/0 درصد کل اراضی کشاورزی استان است.
به گزارش خراسان رضوی، یکی از مهمترین سیاستهای دولت در بخش کشاورزی افزایش بهرهوری در استفاده از منابع آبی بوده است. در همین زمینه سیاستهای توسعه کشت گلخانهای نهتنها در کشور بلکه در استان خراسان رضوی یکی از مهمترین راهبردها در حوزه کشاورزی استان در سال 97 بوده است. فروردین امسال بود که مدیرکل دفتر امور گلخانهها، گیاهان دارویی و قارچ خوراکی معاونت باغبانی وزارت جهاد کشاورزی سطح زیر کشت گلخانهای کشور را حدود 13 هزار هکتار مطرح کردکه درخراسان رضوی تنها 350 هکتار کشت گلخانه ای و 100 هکتار کشت زیر سازه های سبک درپایان سال 97داریم که درمجموع کمتر از 4درصد ازکشت گلخانه ای کشور می شود .شایان ذکر است که استان خراسان رضوی دارای 850 هزار هکتاراراضی زیر کشت محصولات کشاورزی در پایان سال 96 بوده است که تنها 350 هکتار از اراضی زیر کشت محصولات گلخانهای در استان بوده است. ابتدای سال گذشته بود که رئیس سابق سازمان جهاد کشاورزی استان در گفت وگو با ایسنا خبر از احداث 10 مجتمع گلخانهای در استان در 20 شهرستان داد. مدیر امور باغبانی جهاد کشاورزی استان نیز در 17 مهر سال گذشته در گفتوگو با خراسان رضوی بابیان اینکه تا پایان سال 96 حدود 350 هکتار از اراضی کشاورزی استان زیر کشت گلخانهای رفتهاند، افزود: از ابتدای امسال تاکنون مجوز احداث حدود 60 هکتار گلخانه در استان صادرشده است که پیشبینی میشود تا پایان سال( 97) این رقم به 140 هکتار برسد و مجموع اراضی زیر کشت گلخانههای استان به 490 هکتار افزایش یابد. برای پیگیری سرنوشت برنامههای جهاد کشاورزی برای توسعه کشت گلخانهای در استان ابتدا سراغ سرپرست سازمان جهاد کشاورزی استان رفتیم. صالحی در گفت وگو با خراسان رضوی درباره سرنوشت 10 مجتمع گلخانهای در استان اظهار کرد: تاکنون پنج مجتمع از این مجموعه به بهرهبرداری رسیده است ولی با توجه به نوسانات اقتصادی اخیر در کشور درصورتیکه اعتبارات موردنیاز جذب شوند میتوانیم بقیه مجموعهها را به بهرهبرداری برسانیم. وی در خصوص سطح زیر کشت گلخانهای استان گفت: هم اکنون سطح زیر کشت گلخانهای استان 350 هکتار است البته به این اراضی میتوان اراضی تحت پوشش سازههای سبک را اضافه کرد که حدود 100 هکتار است. البته به نظر بنده سازه های سبک جزو گلخانه محسوب نمی شوند. بنابراین اینکه بیان شده است که میزان گلخانه های استان در سال 97 به 490 هکتار خواهند رسید؛ شاید به این دلیل بوده است که سازه های سبک را نیز در نظر گرفته اند. مدیرکل امور باغبانی سازمان جهاد کشاورزی استان نیز در خصوص جایگاه استان در توسعه کشت گلخانهای در کشور گفت: درست است که سهم استان از 13 هزار هکتار اراضی زیر کشت گلخانهای قابلتوجه نیست اما باید توجه داشته باشید که تا پیش از سال 92 استان خراسان رضوی جایگاه دهم را در توسعه کشت گلخانهای کشور دارا بوده است اما با برنامههای اجراشده در دوره جدید استان به جایگاه هشتم کشت گلخانهای کشور ارتقا پیدا کرد.
سید هاشم نقیبی حسینی افزود: از سویی دیگر بخش عمده کشتهای گلخانهای کشور در استانهای جنوبی کشور واقعشدهاند. زیرا در این استانها هزینههای کشت گلخانه به دلیل پایین بودن میزان مصرف انرژی در این استانها نسبت به استانهایی مانند خراسان رضوی بسیار کمتر است. وی با اشاره به تأثیر کشت گلخانهای در کاهش مصرف آب در استان گفت: بهطور مثال میزان مصرف آب هر کیلو گوجهفرنگی در کشتهای روباز استان بیش از 450 لیتر است ولی اگر این محصول را در محیطهای گلخانهای کشت کنیم میزان مصرف آب این محصول به کمتر از 40 لیتر خواهد رسید. عمدهترین موانع پیش روی توسعه کشت گلخانهای بالا بودن نرخ سود در تسهیلات واگذارشده برای کشت گلخانهای است. مدیر امور باغبانی سازمان جهاد کشاورزی استان در خصوص گلخانههای به بهرهبرداری رسیده استان در سال 97 گفت: در طول سال 97 بیش از 100 هکتار به اراضی کشت گلخانهای استان افزودهشده است. البته این میزان مجموع سازههای سبک بهعلاوه کشتهای گلخانهای بوده است. درواقع 350 هکتار اراضی زیر کشت گلخانهای در استان وجود دارد و بیش از 100 هکتار سازههای سبک کشت هستند که خود نوعی کشت گلخانهای هستند. وی توضیح داد: میزان سطح زیر کشت گلخانه ای استان در پایان سال 96 تنها معادل 280 هکتار بوده است و علاوه بر آن 70 هکتار سازه سبک نیز به آن اضافه شده بود که مجموع سازه های گلخانه ای در آمار ها 350 هکتار ذکر شده بود. در طول سال 97 در مجموع بیش از 100 هکتار سازه سبک و گلخانه ای از تعهد 140 هکتاری به اتمام رسیده است که بخش عمده آن گلخانه بوده است. در نهایت گلخانه های استان در پایان 97 به 350 هکتار رسیده و مجموع سازه های گلخانه ای و سبک به بیش از 460 هکتار رسیده است. این سخنان در حالی است که عضو هیئت مدیره نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی مشهد معتقد است جهاد کشاورزی نتوانسته است بستر های مورد نیاز برای توسعه کشت گلخانه ای را در کشور و به تبع آن در استان به وجود بیاورد. احمد رضا رضازاده در گفتوگو با خراسان رضوی اظهار کرد: اعتراض ما به جهاد کشاورزی این است که چرا نگاهشان به کشاورزی هنوز سنتی است و به سمت کشت های صنعتی و گلخانه ای گام بر نمی دارند. از سویی بستر های مورد نیاز برای توسعه علمی برای کشت های گلخانه ای مهیا و منطبق بر علم روز نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فیلمی از عتاب و خطاب رئیس سازمان جنگلها به مدیر زیر دستش به دلیل پیگیری قضایی پرونده های زمین خواری در فضای مجازی پخش شد که به دوربین مخفی شباهت داشت. در این فیلم، رئیس سازمان جنگل های کشور علنا به مدیر منابع طبیعی جهرم دستور می دهد پرونده های زمین خواری را پیگیری قضایی نکند! او حتی به مدیران منابع طبیعی می گوید، اگر نمی توانید این کار را بکنید مشکل از شماست و نامه استعفایش را بنویسید ما برای کسی کارت دعوت نفرستادیم. این صحبت ها استعفای عرب شیبانی مدیر و ابراهیمی فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی شهرستان جهرم را در پی داشت و در فضای مجازی به این ماجرا واکنشهای زیادی نشان داده شد. کاربری مدعی شد: «وقتی معاون وزیر و مسئول سازمان جنگل ها این جوری داره از جنگل خواری حمایت می کنه بایدم جنگل ها نابود بشن و سیل ویرانی ایجاد کنه.» کاربر دیگری نوشت: «گویا این مدیر کشور که مسئولیت سازمان جنگل ها رو داره عواقب جنگل خواری رو نمی دونه که در این صورت صلاحیت مسئولیت داشتن رو نداره.» کاربری هم نوشت: «قطعا قوه قضاییه با قاطعیت به این ماجرا ورود می کنه و ان شاءا... دولت هم خودش این مسئله را حل و فصل کند.»
این در حالی است که بعد از بازتاب گسترده این ویدئو و واکنش های زیادی که به آن صورت گرفت، اداره کل منابعطبیعی و آبخیزداری استان فارس در اطلاعیه ای که بخشی از آن را می خوانید اعلام کرد: «حفظ، احیا، توسعه و بهرهبرداری اصولی از منابعطبیعی از وظایف، سیاستها و راهبردهای اصلی سازمان جنگلها برای دستیابی به توسعه پایدار محسوب میشود و این سازمان برای نیل به این اهداف هیچگونه مسامحه و گذشت نسبت به زمینخواران نخواهد داشت .... از جمله اولویتهای وزارت جهاد کشاورزی (سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور) رفع تداخلات ناشی از اجرای مقررات موازی و تثبیت مالکیت دولت میباشد ... . در این بین سیاست اصولی وزارت جهاد کشاورزی و تاکید ریاست سازمان جنگلها رفع تداخلات اراضی است. انجام این مهم موجب میگردد بسیاری از پروندههای قضایی مردم علیه دولت و دولت علیه مردم از پروسه قضایی خارج و به طریق اداری حل و فصل گردد که در همین راستا قانون رفع موانع تولید و آرای صادره از دیوان عالی کشور دلالت بر صلاحیت کمیسیونهای رفع تداخلات در رسیدگی به این موضوعات را داشته و موجب کاهش پروندههای قضایی در حوزه زمین میگردد که این امر به هیچ عنوان حاکی از چشمپوشی و مسامحه سازمان جنگلها با برخورد با زمین خواران نبوده ... . در پایان لازم به تاکید است که سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور برای انجام وظایف خود که حفاظت جزو شاکله اصلی آن است از هیچ تلاش و کوششی دریغ نخواهد کرد و به خاطر انجام این وظایف است که تاکنون برای صیانت از منابع طبیعی 21 شهید و بیش از 500 نفر مجروح و بعضاً قطع نخاعی تقدیم کرده است.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه سینما و تلویزیون - بیانات رهبر انقلاب و فتوای آیتا... مکارم شیرازی درباره مسابقات بختآزمایی تلویزیونی، افکار عمومی را بیش از گذشته به ماجرای این برنامهها حساس کرده است. مسئولان مختلفی از جمله وزیر ارتباطات به این دو موضع، واکنش نشان دادهاند و به نوبه خود سعی کردهاند در مسیر تحقق این بیانات قدم بردارند. اگرچه هنوز سازمان صداوسیما به این ماجرا واکنشی نشان نداده است.
دستور وزیر ارتباطات برای نظارت اپراتورها
بیانات رهبر انقلاب با استقبال وزیر ارتباطات مواجه شد و محمدجواد آذری جهرمی ساعتی بعد از انتشار آن، در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «روز گذشته طی دستورالعملی، مدیران عامل اپراتورهای تلفن همراه را موظف کردم شخصاً بر روند مسابقات غیرمشروع بختآزمایی در تلویزیون و غیر آن نظارت کنند و جلوی این پدیده سوء را بگیرند. عدم رعایت دستورالعمل برای اپراتورها عواقب جدی در پی خواهد داشت.» بنابراین میتوان انتظار داشت دامنه این بحث به مسابقات آنلاین مانند اسنپکیو که چند وقتی است به راه افتاده و مخالفتهای زیادی را هم برانگیخته، کشیده شود.
ورود عجیب شورای نظارت
در پی اعلام این مواضع، دیروز اظهارنظری عجیب از غلامرضا کاتب نماینده مجلس و عضو شورای نظارت بر صداوسیما منتشر شد که جای سؤال داشت. این عضو شورای نظارت در گفتوگو با ایرنا، وعده داد در جلسه بعدی این شورا که 15 روز دیگر برگزار میشود، درباره حواشی «برنده باش» بحث کنند! یعنی در حالی که از شورای نظارت بر صداوسیما انتظار اقدام عاجل میرود، این شورا دو هفته دیگر تازه قرار است ماجرا را بررسی کند و این بررسی، طبعاً ممکن است به تداوم پخش آن بینجامد! همه این اتفاقات در حالی است که رهبر انقلاب در سخنرانی دیروز خود صراحتاً صداوسیما را از برگزاری مسابقات بختآزمایی نهی کردهاند.
«پنج ستاره» هم هست
باید توجه داشت بختآزماییهای تلویزیونی محدود به مسابقه «برنده باش» نیست و این برنامه به دلیل مخاطب گستردهتر، تنها در مرکز توجهات قرار گرفته است. مسابقاتی نظیر «پنج ستاره» هم هستند که با همین روش فعالیت میکنند. اپلیکیشن «پنج ستاره» که ساختاری مشابه با «برنده باش» دارد، اگرچه شامل خریدن سؤال نیست، اما با عضویت اجباری در سرویسی پیامکی همراه است که روزی 600 تومان برای مخاطب آب میخورد. بنابراین میتوان مطمئن بود با توجه به مقدار کمتر جوایز اهداشده در «پنج ستاره» نسبت به «برنده باش»، جوایز این برنامه هم از شرکتکنندگان گرفته میشود و مشابه با تعریف قمار است.
جوایز چند صد میلیونی فراموش نشود
اگر بخواهیم به گستره بیانات رهبر انقلاب توجه کنیم، متوجه میشویم که برخی قرعهکشیهای تلویزیونی هم کارکرد همان ترویج «روحیه انتظار برای ثروت بادآورده» را دارد که در بیانات ایشان آمده است؛ مانند جایزه 500 میلیونی که 780 حامی مالی «خندوانه» اهدا میکرد و خودروی 170 میلیونی قرعهکشی فروشگاه رفاه که هر شب از شبکه 3 پخش میشود. این دو مثال هم اگرچه بر پایه خرید کالا هستند، اما همان روحیه ناپسند را ترویج میکنند. از همه بدتر مسابقه عجیبوغریب روبیکیو است که این شبها تلویزیون را پر کرده و در هر شبکهای یافت میشود. این مسابقه نیز اگرچه بختآزمایی نیست، اما نوعی پولپاشی است و در همان مسیر ناپسند حرکت میکند.
سود حداقل 135 میلیاردی «برنده باش»!
با یک حساب سرانگشتی از بین 65 هزار شرکتکننده فعال «برنده باش» که هرکدام به طور میانگین و برای خرید تقریباً سه بسته 500 تایی سؤال در هفته، باید بیش از 60 هزار تومان هزینه کنند، به عدد باورنکردنی چهار میلیارد تومان درآمد برای هر هفته این برنامه میرسیم. با وجودی که تعداد شرکت کننده های اپ در هفته های قبل که برنامه در اوج قرار داشت، بیش از این حرف ها بود. با توجه به این که «برنده باش» 35 هفته است که پخش شده، چیزی حدود 138 میلیارد تومان درآمد داشته است و اگر هر هفته به طور میانگین 100 میلیون تومان جایزه به شرکتکنندگان داده شده باشد، بنابراین تا به حال بیش از 135 میلیارد تومان سود برای سازندگان برنامه باقیمانده است!
با دانستن تعداد دقیق شرکت کنندگان در هفته های قبل، ممکن است این رقم تا ۲۰۰ میلیارد هم بالا برود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.