خوانندگان محترم! در صفحه حقوقی روزنامه خراسان، پاسخگوی پرسش های حقوقی شما هستیم. شما می توانید پرسش های خود را در تمام زمینه های حقوقی، از طریق پیامک به شماره 2000999 ارسال کنید. لطفاً در ابتدای متن پیامک حتما کلمه «حقوقی» را قید فرمایید.
پرسش: هنگام عقد از همسرم حق طلاق گرفتم. آیا اگر بخواهم طلاق بگیرم، باید مهریه ام را ببخشم؟
پاسخ: هنگامی که زن قصد دارد با وکالت در طلاق از شوهر خود جدا شود و کلاً در موارد طلاق توافقی پیشنهاد می شود طلاق با بخشیدن قسمتی هر چند اندک از مهریه انجام شود. به این ترتیب، طلاق، باین (یا خُلع بر وزن ربع) خواهد بود. زیرا چنین طلاقی از سوی مرد قابل رجوع نیست مگر با رضایت زن. مثلاً زن می تواند با بخشیدن یک سکه از پانصد سکه مهریه، به طلاق خلع از همسر خود جدا شود. در صورتی که پس از ازدواج با همسر خود، حتی یک بار رابطه زناشویی و نزدیکی نداشته اید، نیازی به بخشیدن مهریه یا بخشی از مهریه نیست. طلاق پیش از نزدیکی را اصطلاحاً «طلاق غیر مدخوله» می گویند. به حکم ماده ۱۱۵۵ قانون مدنی، «زنی که بین او و شوهر خود نزدیکی واقع نشده و همچنین زن یائسه نه عده طلاق دارد و نه عده فسخ نکاح.... »به طور کلی طلاق بر دو نوع است: 1- طلاق رجعی 2- طلاق بائن
در طلاق رجعی، شوهر می تواند در زمان عده به زن رجوع و به عبارت دیگر طلاق را بی اثر کند. رجوع یعنی انصراف مرد از طلاق و تمایل وی به ادامه زندگی مشترک. در طلاق باین که زن در مقابل طلاق از تمام یا بخشی از مهریه خود گذشته است، مرد حق رجوع ندارد. طلاق باین نیز انواعی دارد که یکی از آنها طلاق خُلع است. در طلاق خُلع، زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد، مالی را که ممکن است همان مهریه یا بیشتر یا کمتر از آن باشد به شوهر خود می بخشد و از او جدا می شود.
در طلاق باین (وخُلع) زن می تواند در زمان عده، از بخشش خود صرف نظر و به مال بخشیده شده اش رجوع کند. در این صورت، نوع طلاق از باین به رجعی تغییر پیدا می کند. یعنی به محض رجوع زن، نوع طلاق رجعی می شود و مرد نیز می تواند متقابلاً به زوجیت خود رجوع کند و رابطه زناشویی را از سر گیرد.
پرسش: آیا خانم بنده می تواند به من یا یکی از فرزندانش برای وصول سهم الارث خود وکالت بدهد؟ برای این کار باید چه قراردادی تنظیم شود؟ آیا لزومی دارد آن را در دفاتر ثبت اسناد، تنظیم کنیم؟
پاسخ: بله، هر کس می تواند برای انجام کارهایی که خود مجاز به انجام آن است، وکیل انتخاب کند. بنابراین همسر شما می تواند برای پیگیری وصول سهم الارث خود به شما یا فرزندتان وکالت دهد. البته وکیل انتخاب شده نیز باید اهلیت لازم برای انجام عمل موضوع وکالت را داشته باشد. به عبارت دیگر، وکیل باید عاقل، بالغ و رشید (یعنی دارای رشد فکری کافی) باشد. در صورتی که پیگیری حقوق همسرتان نیازمند مراجعه به دادگاه باشد، ضروری است این عمل توسط وکلایی که دارای پروانه وکالت دادگستری هستند، انجام شود. پیشنهاد می کنم برای اعطای وکالت در وصول سهم الارث به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه و با مشورت سردفتر نسبت به تنظیم سند رسمی وکالت اقدام کنید. وکالت قراردادی است که به موجب آن یکی از دو طرف، طرف دیگری را برای انجام امری نماینده خود می کند. (ماده 656 قانون مدنی) اما تنها کسانی می توانند در دادگاه ها به عنوان وکیل اقدام کنند که دارای پروانه مخصوص وکالت دادگستری باشند. ماده 33 قانون آیین دادرسی مدنی دراین زمینه بیان می کند: «وکلای طرفین دعوا باید دارای شرایطی باشند که در قوانین راجع به وکالت در دادگاه ها برای آن ها این شرایط مقرر شده است». برخی کسانی که پروانه وکالت دادگستری ندارند نیز می توانند با شرایطی و به صورت استثنایی در دادگاه ها وکالت کنند. به موجب ماده 2 قانون وکالت مصوب 1317 ،«افرادی که دارای معلومات کافی برای وکالت باشند اما شغل آن ها وکالت نباشد، می توانند برای نزدیکان سببی یا نسبی خود تا درجه دوم از طبقه سوم وکالت کنند و امکان دارد به آن ها در سال، 3 نوبت جواز وکالت اتفاقی داده شود.» اشخاص فاقد پروانه وکالت دادگستری که به دروغ خود را وکیل دادگستری معرفی یا به هر نحو تظاهر به وکالت کنند، به مجازات حبس محکوم می شوند. ماده 55 قانون وکالت بیان می کند: «وکلای معلق و اشخاص ممنوعالوکاله و به طور کلی هر شخصی که دارای پروانه وکالت نباشد از هر گونه تظاهر و مداخله در عمل وکالت ممنوع است اعم از اینکه عناوین تدلیس از قبیل مشاور حقوقی و غیره اختیار کند یا اینکه به وسیله شرکت و سایر عقود یا عضویت در مؤسسات خود را اصیل در دعوی قلمداد نماید. متخلف از یک الی شش ماه حبس تأدیبی محکوم خواهد شد.»