شرکت بزرگ «هیوندا» ی  کره جنوبی اعلام کرد که قصد دارد از ماه آوریل(فروردین) فروش محصولات «نیمه مونتاژ» و «نیمه سوار شده» خود به ایران را از سر بگیرد. به گزارش فارس، به نقل از «کوریا هرالد»، شرکت «هیوندا موتور گروپ» با فروش محصولات نیمه مونتاژ شده و نیمه سوار شده، در حال تدارک برای بازگشتن به بازار ایران است و قرار است هیوندا و کیا محصولات خود را به شرکتهای خودروسازی ایرانی دهند.
 

روز سه شنبه، شاخص 200 واحد عقب نشینی کرد، هر چند که با این افت هنوز بالاتر از 80 هزار واحد است، در هر حال نشانۀ طبیعی بودن بازار هم همین است، در نمادهایی که رشد کرده اند عرضه زیاد داریم، بسیاری شناسایی سود می کنند و سهام شرکتها بدین ترتیب دست به دست می شود. اما نقش اول را در اصلاح دیروز شاخص فولاد مبارکۀ اصفهان عهده دار شد، این نماد با 4 درصد افت، بیش از 103 واحد شاخص را پایین آورد. با این افت، قیمت هر سهم فولاد به 145 تومان رسید، فولادی که ابتدای زمستان بین 100 تا 110 تومان نوسان قیمت داشت. بنابراین یک بازدهی 30 درصدی نصیب سرمایه گذاران شده است، البته این 30 درصد نسبت به ابتدای زمستان است، اگر کمی به عقب تر برگردیم قیمت هر سهم فولاد ابتدای سال 94، حدود 200 تومان بوده که در مجمع این شرکت تقسیم 45 تومان سود نقدی بین سهامداران تصویب شده است، یک افزایش سرمایۀ 50 درصدی هم در مهر ماه 94 داشته که 40 درصد آن از محل آورده و 10 درصد از محل سود انباشته بوده است، با احتساب تقسیم سود نقدی و اعمال افزایش سرمایه، بازدهی از ابتدای سال این سهم با توجه به قیمت کنونی 19 درصد است. رقمی که هنوز کمتر از بازدهی کم ریسک سپرده های سرمایه گذاری است، اما ممکن است روزهای خوشی در انتظار این غول بورسی باشد، افزایش بیش از 50 دلاری ورق گرم، یکی از خبرهایی است که بر وضعیت فولاد اثر مثبت دارد و انتظار می رود در صورت تداوم افزایش قیمت، تعدیل مثبت در پیش بینی های فولاد مبارکه صورت گیرد. پس از فولاد، فملی و پارسان تأثیر گذار بر افت شاخص بودند. اما در خبرهای مربوط به شرکتهای بورسی بد نیست شرکت کیسون را بررسی کنیم، شرکتی که به عنوان یک پیمانکار در سطح کشور شناخته شده است، اما در بورس به دلیل حضور در بازار پایۀ فرابورس هنوز شهرتی ندارد، البته مسئولان این شرکت در صدد فراهم ساختن مقدمات انتقال به بازار دوم فرابورس هستند. این شرکت که در دورۀ تحریمها مشکلات زیادی داشت، با باز شدن سوئیفت و امکان ارائه ضمانتنامه پتانسیل جذب پروژه های پیمانکاری تا حجم 3 میلیارد دلار را داراست. قرار است بلوک 25 درصدی کیسون نیمۀ دوم سال 95 عرضه شود. گویا این بلوک خریدار آلمانی تبار هم خواهد داشت و شرکتهای آلمانی برای خرید این شرکت ابراز تمایل کرده اند.

معلمی - رئیس اتحادیه کشوری  خشکبار اعلام کرد : قیمت آجیل در مقایسه با سال گذشته حدود 10 تا 15 درصد کاهش یافته است.  به گفته مصطفی احمدی دلیل افزایش قیمت برخی خشکبار مثل بادام هندی، بادام آمریکایی یا مغز گردوی شیلی جلوگیری از واردات غیرقانونی خشکبار بوده، ولی به طور کلی در شش ماه گذشته رکود بر بازار حاکم بوده و قیمت بقیه اقلام ‌ نسبت به سال گذشته کاهش یافته است.  گزارش های میدانی نیز نشان می دهد که اقلام آجیلی تولید داخل نظیر پسته احمد آقایی ، پسته کله قوچی ، پسته اکبر آقایی ، بادام زمینی ، بادام و فندق ، کشمش آجیلی ، تخمه هندوانه و کدو ، گردو و مغز گردو ، نخود بو داده بی پوست، انجیر خشک و برگه زردآلو و هلو ، گیلاس و آلبالوی خشک و میوه خشک فرآوری شده  در 2 ماه گذشته با کاهش قیمت مواجه شده و  البته نارضایتی صنف آجیل فروش را در پی داشته است .
 

آنچه در بهار 94 گذشت...
رکود آنقدر گسترده و عمیق شده است که کسی نمی تواند آن را انکار کند. کمتر شرکتی را می توان پیدا کرد که مشکل نقدینگی نداشته باشد.
این شرکت ها به امید فروش محصولاتشان سرمایه، نیروی کار و زمین را به خدمت گرفتند، اما حالا محصولاتشان فروش نرفته است و کلی قرض بالا آوردند.
آن ها که با دنبال کردن اخبار مذاکرات هسته ای می دانند گشایشی در راه است، قصد دارند با چنگ و دندان خود را در بازار حفظ کنند. در این شرایط، برای شرکت های مقروض یک راه باقی می ماند و آن دریافت وام است. اما...
اما یک اشکال بزرگ وجود دارد: نرخ سود دریافتی بانک ها آنقدر بالاست که کسی جرات نمی کند از بانک وام بگیرد. مثلا، برای وام دو ساله 100میلیون تومانی، این شرکت ها باید حدود 32 میلیون سود بپردازند که اگرچه با منطق اقتصادی جور در نمی آید اما خیلی از شرکت ها به دلیل در باغ سبز تحریم ها این کار را انجام دادند.
آمارهای بانک مرکزی نشان می داد که بالغ بر 80 درصد تسهیلات بانکی برای تامین سرمایه در گردش شرکت ها بود. با این حال، یک خطر بزرگتر نیز وجود داشت، شرکت هایی که حرفه خود را سودده نمی دیدند با تعطیل کردن شرکت، سرمایه های خود را در بانک قرار می دادند تا از طریق نرخ سود بانک سودی بیشتر از آنچه فکرش را می کنند به دست آورند. نتیجه این اقدام نیز گسترش بیکاری بود. لذا همه چیز برای یک بحران بزرگ آماده بود.
عهدشکنی بانک ها آغاز می شود
با این حال، در اردیبهشت ماه، خبری از نشست شبانه مدیران عامل بانک های دولتی و خصوصی منتشر شد که نشان می داد بانک ها توافق کردند نرخ سود بانکی یکسال را به 20 درصد کاهش دهند. با شنیدن این خبر خیال بسیاری آسوده شد که مشکل نرخ سود بانکی برطرف می شود. اما...
اما شواهد از این مساله حکایت می کرد که بانک ها سر عهد خود نیستند و بدعهدی گسترده ای صورت گرفته است. هنوز یک هفته از توافق نگذشته بود که رئیس شورای هماهنگی بانک های دولتی با گلایه از عملکرد برخی بانک ها گفت: « از برخی بانک‌ها خبرهایی شنیده‌ایم که نرخ سود را رعایت نمی‌کنند» شکست پروژه همکارانه بانک ها برای کاهش نرخ سود بانکی در حالی اتفاق افتاده که انگشت اتهام به سمت بانک مرکزی بود. بانک مرکزی که مسئول اصلی ساماندهی نظام پولی کشور است، با مشاهده تخلف برخی از بانک ها دو دلیل عمده را برای این اتفاق مطرح کرد. دلیل اول، وجود موسسات غیرمجازی بود که به گفته مسئولان بانک مرکزی تحت نظارت نیستند و هر آنچه که می خواهند انجام می دهند. دلیل دوم هم بالا بودن نرخ سود در بازار بین بانکی و هزینه بالای استقراض از بانک مرکزی عنوان می شد. این دو دلیل باعث شد تا دو جریان مهم در نظام بانکی ایران در سال 94 ایجاد شود: جدال با غیرمجازهای بانکی و کاهش نرخ سود بین بانکی.
جدال با غیرمجازهای بانکی
از آن جایی که موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز ضربه های متعددی بر پیکره نظام بانکی وارد کرده بودند، بانک مرکزی شمشیر را از رو بسته بود. اقدام اصلی بانک مرکزی برای مبارزه با این موسسات،ایجاد موج بی اعتمادی مردم علیه این موسسات بود. برمبنای این استراتژی بارها و بارها سیف، تهرانفر و دیگر مسئولان بانک مرکزی به مردم هشدار دادند که حساب های خود را از این موسسات خارج کنند. این هشدارهای پیاپی سبب شد این موسسات یکی پس از دیگری با مشکل مواجه شوند. بی تفاوتی بانک مرکزی در قبال مشکلات و شلوغی های این موسسات سبب شد تا بساط این موسسات از طریق دستگاه های امنیتی برچیده شود. موسسه میزان و ثامن الحجج بزرگترین موسسات غیرمجازی بودند که از این مسیر عبور کردند و از نظام بانکی ایران خارج شدند. اگرچه بانک مرکزی با این روش توانست برخی از این موسسات را منحل کند، اما این اتفاق به قیمت فشارهای بسیاری بر سپرده داران رخ داد. با این حال، تمامی این رویدادها باعث نشد که بانک مرکزی از هدف خود دست بردارد و توانست به فعالیت برخی از این موسسات پایان دهد، موسساتی که به گفته مسئولان مخل سود بانکی بودند.
سقوط نرخ سود بین بانکی
بازار بین بانکی بازاری است که در آن بانک ها از یکدیگر قرض می گیرند. به دلیل کمبود منابع در سال های اخیر نرخ سود در این بازار به شدت بالا رفته بود. این رقم در ابتدای سال حدود 29 درصد بود. یعنی بانک ها حاضر بودند با نرخ های بیشتری قرض بگیرند و این مبالغ را با نرخ کمتری وام بدهند! دلیل این رفتار غیرعقلانی بانک ها گرفتاری در کمبود نقدینگی بود. از این رو بانک مرکزی که اعتقاد داشت کاهش دستوری نرخ سود بانکی کارساز نیست، اقدام به کاهش این نرخ در بازار بین بانکی کرد .  اتفاقی که برمبنای برنامه خروج از رکود دولت طرح ریزی شده بود و رئیس جمهور هم از آن رونمایی کرد. این اقدامات سبب شد تا نرخ سود بین بانکی به حدود 19 درصد کاهش پیدا کند. با گذر از سال 94 و نگاهی سریع به این رخدادها در می یابیم که بانک مرکزی به دنبال از بین بردن انگیزه های بالا بودن نرخ سود بانکی بوده است. این رفتار بانک مرکزی سبب شد تا نرخ سود بین بانکی کاهش یابد و موسسات غیرمجاز تعطیل شوند. این اقدامات در نهایت به توافق جدید بانک ها منجر گردید تا با تصویب شورای پول و اعتبار نرخ سود یکساله بازهم کاهش پیدا کند و به 18 درصد برسد.
داستان عهدشکنی ها ادامه دارد...
با وجود این اقدامات هنوز هم شواهدی از عهد شکنی برخی بانک ها مشاهده می شود. یعنی رکود حاکم بر بازارها سبب شده است که بازپرداخت وام های بانک ها با مشکل مواجه شود و آن ها به هر اقدامی دست بزنند تا جلوی ورشکستگی آن ها گرفته شود. بالا نگه داشتن نرخ سود برای جذب نقدینگی مهم ترین اقدامی است که بانک ها انجام می دهند و آن را عهدشکنی بانک می نامیم.

برخی از مدیران یا صاحبکارهای قدیمی، عادت دارند که همه کارها را خودشان انجام می دهند یا به دقت رفتار کارگرانشان را رصد می کنند تا همه چیز خوب پیش برود. مدیرانی با این طرز فکر، حتی در شرکتها و کسب و کارهای بزرگ، سعی می کنند با ایجاد واحدهای نظارتی یا حسابرسی متعدد و موازی، از انجام موفق کارها مطمئن شوند. اما این سبک مدیریت دیگر منسوخ شده است. مدیران حرفه ای امروزی به دو واقعیت توجه ویژه دارند: اولا"موفقیت کسب و کارشان تا حد زیادی به انگیزه ها و کارکرد کارمندان وابسته است» و دوم  اینکه «نحوه کار و تلاش کارمندان مشخصا وابسته به نحوه رفتار مدیر( یا سازمان) با آنهاست".  با علم به این واقعیات است که کارآفرینان بزرگ و موفق در مقام مدیریت به جای دستور دادن و نظارت مداوم و ملال آور بر عملکرد کارکنان، در مجموعه خود یک «نظام انگیزشی» ایجاد می کنند که کارمندان با میل خود، بهترین کارایی را داشته باشند. مثلا برای ارائه ایده های جدید، بازاریابی موفق یا افزایش رضایت مشتریان، مشوق هایی برای کارمندان در نظر می گیرند. علاوه بر یک نظام پاداش مبتنی بر کارایی، نوآوری و مسئولیت پذیری برخی تکنیک های دیگر را هم می توان از تجربیات مدیران بزرگ آموخت.

لازلو بوک  (Laszlo Bock) نایب رئیس ارشد بخش اداره مردمی گوگل می‌گوید: انسان ها عموما به‌دنبال پیدا کردن یک معنا در کارشان هستند. آنها می‌خواهند بدانند که در محیط کاری شان چه اتفاق هایی در حال رخ دادن است و دوست دارند در شکل دادن محیط کارشان نقش داشته باشند. به گزارش دنیای اقتصاد بوک تاکید می کند: «اگر کسی در شرکت شما ایده هوشمندانه ای دارد، به او اجازه دهید تا آن را عملی سازد. کارمندان با داشتن نقش های پرقدرت کاری می‌توانند تاثیر بسزایی در حرکت یک شرکت به سوی پیشرفت داشته باشند. به کارمندانتان اجازه دهید تا با گرفتن پروژه، خودشان را منحصرا مسئول نتایج آن بدانند".

به گفته جرمی اسمیت (Jeremy Smith)، نویسنده و سردبیر آمریکایی تشکر کردن، یک روش غیر مادی برای حمایت از انگیزه های غیرمادی است. اگر شما یک کارآفرین و مدیر شرکتی کوچک یا بزرگ هستید، این تکنیک ها را به کار ببرید و اگر کارمند یا کارگرید، تلاش کنید برای خود یک نظام انگیزشی کارآمد در چهارچوب سازمان تعریف کنید.