معاون فنی صندوق بازنشستگی کشوری درباره میزان افزایش حقوق سال آینده بازنشستگان گفت: پیشنهاد ما همانند سال 95، افزایش پلکانی حقوق بازنشستگان است. در لایحه بودجه سال 96 دولت که هنوز به مجلس تقدیم نشده نیز به همین موضوع و تلاش برای یکسان سازی حقوق بازنشستگان تاکید شده است.محمدعلی ابراهیم زاده درباره سرانجام اصلاحات پارامتریک و تغییر در سن و فرمول محاسبه بازنشستگی در صندوق بازنشستگی کشوری اظهار کرد: پیش نویس و پیشنهاد اصلاحات پارامتریک از سوی ما ارائه شده است.وی درباره احتمال حذف اصلاحات پارامتریک از برنامه ششم توسعه به ایسنا، گفت: ظرفیتهایی در برنامه ششم توسعه وجود دارد که استفاده از آن به عهده نمایندگان مجلس است. قاعدتا باید اصلاحات پارامتریک انجام شود ولی زمان تصویب و انجام آن هنوز مشخص نیست. برنامه ششم توسعه حاوی احکام اجرایی مورد نیاز است و مجلس میتواند به این بحث ورود کند و یا شاید نخواهد اصلاحات پارامتریک را پررنگ ببیند که این امر به عهده نمایندگان است و مستندات آن در اختیارشان قرار دارد.معاون فنی صندوق بازنشستگی کشوری همچنین درباره میزان افزایش حقوق سال آینده بازنشستگان گفت: پیشنهاد ما همانند سال 95 افزایش پلکانی حقوق بازنشستگان است. در لایحه بودجه سال 96 دولت که هنوز به مجلس تقدیم نشده است نیز به همین موضوع و تلاش برای یکسان سازی حقوق بازنشستگان تاکید شده است که کمک میکند فاصله و شکاف حقوقی میان بازنشستگان کاهش پیدا کند.ابراهیم زاده ادامه داد: امسال افزایش پلکانی حقوق اجرا شد و حقوق بازنشستگان بر حسب میزان دریافتی از 12 تا 20 درصد افزایش پیدا کرد تا آن دسته از افرادی که حداقل حقوق را دریافت می کنند مشمول افزایش حقوق بیشتری شوند. برنامه این است که افزایش پلکانی حقوق طی چند سال ادامه پیدا کند و بر اساس آن، فاصلههای حقوقی طی چندسال برطرف شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مهدی حسن زاده - بازار ارز در هفته های اخیر جو ملتهبی داشت و به ویژه در هفته ای که گذشت این التهاب بیشتر شد و دلار تا 4 هزار تومان افزایش یافت و سپس با آرامش نسبی به 3800 تومان برگشت. اگرچه طی روزهای گذشته دلایل زیادی درباره افزایش قیمت دلار عنوان شده و مواردی همچون رفع کسری بودجه از طریق افزایش نرخ دلار، خطر لغو برجام با انتخاب ترامپ و مواردی از این دست مطرح شده بود و حتی برخی از نقش گروه های سیاسی برای سوء استفاده از گرانی دلار سخن به میان آوردند اما مسئولان بانک مرکزی دلایلی نظیر نوسانات فصلی و افزایش تقاضا در ایام اربعین و سال جدید میلادی را برای افزایش نرخ دلار عنوان کردند. گزارش امروز خراسان در همین صفحه نیز موید این است که ماه های آذر و دی در سال های اخیر ماه های گرانی دلار بوده است. با این حال توجه به چند نکته درباره گرانی دلار ضروری است:
1- روند شاخص نرخ دلار در سطح جهانی افزایش 3 درصدی قیمت دلار طی یک ماه اخیر را نشان می دهد. یعنی دلار فارغ از عوامل موثر بر بازار داخلی در سطح جهانی 3 درصد افزایش یافته است. لذا با احتساب قیمت 3620 تومان یک ماه قبل، افزایش قیمت تا محدوده 3730 تومان ناشی از رشد قیمت جهانی بوده است و افزایش قیمت پس از این سطح ناشی از عوامل دیگر است.
2- در یک نگاه کلان قیمت گذاری دلار باید بر پایه یک منطق اقتصادی مشخص باشد. در قوانین داخلی از جمله بند ج ماده 81 قانون برنامه پنجم توسعه آمده است: «نظام ارزی کشور، «شناور مدیریت شده» است. نرخ ارز با توجه به حفظ دامنه رقابتپذیری در تجارت خارجی و با ملاحظه تورم داخلی و جهانی و همچنین شرایط اقتصاد کلان از جمله تعیین حد مطلوبی از ذخایر خارجی تعیین خواهد شد.» به این ترتیب با توجه به بالاتر بودن نرخ تورم داخلی در مقایسه با تورم جهانی و همچنین دو معیار دیگر یعنی حفظ دامنه رقابت پذیری و حد مطلوبی از ذخایر خارجی، ناچار به افزایش نرخ ارز هستیم تا علاوه بر تعدیل نرخ ارز براساس تفاوت تورم داخلی و خارجی، تعیین نرخ ارز کمکی به تجارت خارجی کشور و حفظ ذخایر کند. خروجی این ملاک ها افزایش قیمت ارز است. لذا بانک مرکزی باید به صراحت از افزایش قیمت ارز البته به صورت منطقی و غیرشوک آور دفاع کند.
3- گزارش امروز خراسان اگرچه موید ادعای مسئولان بانک مرکزی در فصلی بودن افزایش نرخ ارز است، اما جای این انتقاد از بانک مرکزی وجود دارد که چرا بر این نوسان فصلی نتوانسته است فائق آید. تردیدی نیست که یکی از دستاوردهای دولت یازدهم آرام کردن بازارهای سفته بازی از جمله بازار ارز است. در این میان با توجه به قابل پیش بینی بودن افزایش تقاضای ارز در ایامی نظیر اربعین و پایان سال میلادی، ضرورت دارد که بانک مرکزی در این مقطع با توان بیشتری در بازار اثر بگذارد. اتفاقا این که افزایش نرخ ارز، فصلی است به معنای قابل پیش بینی بودن است و به این ترتیب بانک مرکزی باید پاسخ دهد که چرا نتوانسته پیش بینی کند و یا در صورت پیش بینی افزایش تقاضا بازار را مدیریت کند.
در هر صورت ورود دیرهنگام رئیس کل و موضع گیری همراه با تاخیر ایشان، اگرچه در بازگرداندن آرامش نسبی به بازار موثر بود اما جای طرح این سوال وجود دارد که چرا بانک مرکزی در 3 سال اخیر در برابر نوسان فصلی افزایش تقاضای ارز در ماه های آذر و دی منفعل بوده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خبرهای بسیار امیدوارکننده و خوبی از حلب می رسد .تروریست ها این روزهابزرگترین شکست خود از سال ٢٠١٢ را تجربه می کنند و نیروهای مقاومت ، بزرگترین پیروزی خود را. واقعیت این است که عوامل متعددی در موفقیتهای روز افزون ارتش سوریه در حلب نقش داشت که مهمترین آن شناخت واقعی از ماهیت عرصه نبرد و ضعف تروریست های محله های شرقی حلب پس از ماه ها محاصره توسط ارتش و متحدانش بود ، حمله هوایی اخیر روسیه وقطع راه های کمک رسانی به تروریست ها از سمت عراق توسط حشد الشعبی نیز نقش بزرگی در خلق این پیروزی ها دارد. افزون بر این نمیتوان نقش بزرگ تحول موجود در عرصه سیاست جهانی را نادیده گرفت.تغییر دولت آمریکاوایجاد خلاء سیاسی تا روی کار آمدن ترامپ، یا غرق شدن فرانسه در مشکلات داخلی خود اعم از انتخابات و سرگرمی انگلیس به ساماندهی اوضاع خود برای خروج از اتحادیه اروپا از جمله این عوامل است. این روزها روابط بین المللی ترکیه نیز خواه با آمریکا یا با اروپا متشنج است چرا که هنوز اجازه ورود به اتحادیه اروپا هم پیدا نکرده و این علاوه بر مشکلات پنهانی آن با روسیه است که آنکارا را وادار به فرمانبرداری از مسکو کرده است. مجموعه این عوامل از شدت توطئههای غربی عربی برای مقابله با پیشروی ارتش سوریه کاسته و آنها را از برگزاری نشستها یا بازی رسانه ای با مسائل انسانی در حلب بازداشته است. حالا بیشتر به گفته سید حسن نصرا... پی می بریم وقتی که گفت: «حتی نماز در حلب هم برای اردوغان محال شده است» چه رسد به مسجد اموی دمشق.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تصمیم روز چهارشنبه اوپک برای کاهش 1.2 میلیون بشکه ای عرضه نفت، یک موفقیت قابل توجه برای اعضای این سازمان و مخصوصا ایران است. احیای اوپک بعد از سال ها بی اثری و اغما یک جنبه این موفقیت است و منافع دلاری ناشی از این تصمیم جنبه دیگر آن. این توافق پیام های روشنی به بازار و اقتصاد جهانی داشت. مهمترین پیام این بود که اوپک زنده است و می تواند برای منافع اعضای خود، اختلافات سیاسی را کنار بگذارد. پیام دیگر به رسانه هایی بود که در غرب تلاش می کردند با مدیریت اخبار، قیمت طلای سیاه را در راستای منافع گروه خاصی تنظیم کنند. در حالی که این رسانه ها طی 50 روز گذشته (بعد از نشست الجزایر که زیربنای توافق اخیر اوپک در آنجا شکل گرفت) با بزرگنمایی و وارونه نمایی برخی اخبار تلاش می کردند که اوپک را مرده جلوه دهند و توافق آتی را شکست خورده، روز چهارشنبه اوپک نشان داد که مدیریت بازار نهایتا در دست بازیگران واقعی نفت است نه فضاسازی های رسانه ای. نشانه های حیات اوپک و فراهم شدن زمینه برای توافق اعضا خیلی وقت پیش آشکار شده بود اما این رسانه ها نمی خواستند آن را باور کنند (نگارنده در یادداشتی مورخ 11 آبان به توضیح بی اساس بودن این فضاسازی ها پرداخته که چرا توافق الجزایر از هم نخواهد پاشید) و حتی تا آخرین لحظات قبل توافق هم دست از این تلاش بر نداشتند.
اما پیام های این نشست به اقتصاد ایران قابل تامل و درس آموز است. ایران در جریان مذاکرات و چانه زنی های صورت گرفته طی یک سال گذشته، پایدارترین و بهترین مواضع را داشت و از این محل بیشترین منافع را به دست خواهد آورد. اما چه شد که ایران توانست با اقتدار در این مذاکرات حاضر شود و منافع قابل توجه کسب کند؟ برای پاسخ روند مذاکرات و مواضع کشور را طی یک سال گذشته بررسی کرده و برای مقایسه چرخش مواضع سایر کشورها را نیز مرور خواهیم کرد.
عربستان؛ سردرگمی های سیاسی و چرخش 180 درجه ای مواضع
قطعا سعودی ها بزرگترین بازنده نشست اخیر هستند. آنها که دو سال قبل چشم بر همه چیز بسته بودند و فقط از سهم بازار و بیرون راندن نفت شیل آمریکا از عرصه انرژی جهان سخن می گفتند از اوایل سال جاری میلادی با چرخش 180 درجه ای مواضع، پیشنهاد فریز نفتی را ارائه کردند. اما در عمل نتوانستند مواضع محکم ایران را بپذیرند و با وجود تمایل اقتصادی این کشور، فشارهای سیاسی برخی شاهزادگان، مانع از شکل گیری توافق فریز نفتی در فروردین ماه امسال شد. اما شرایط اقتصادی برای سعودی بدتر شد. آمریکا نیز با تصویب قوانینی علیه این کشور در موضوع حادثه 11 سپتامبر بیشتر پشت آنها را خالی کرد و نهایتا پیروزی ترامپ و شکست سرمایه گذاری (بخوانید قمار) سنگین این کشور در حمایت از کلینتون، عاملی شد برای نرمش بیشتر این کشور. حالا هم که آنها برای جبران کسری های خود تصمیم به فروش بخشی از سهام شرکت بزرگ نفتی خود یعنی آرامکو گرفته اند ترجیح می دهند قیمت نفت بالاتر باشد تا پول بیشتری از این محل عایدشان شود. مجموع این مواضع نشان از سردرگمی تصمیم گیران این کشور و اتخاذ مواضع ناپایداری است که تعیین کننده آن بیش از آنکه در دست تصمیم گیران این کشور باشد در تحولات بیرونی است.
روسیه؛ تلاش ناکام برای سواری مجانی
اما بازی روسیه در جریان مذاکرات اخیر جالب تر بود. آنها تلاش می کردند ضمن اعلام حمایت و همراهی با اوپک، زمینه را برای توافق اوپکی ها فراهم کنند. اما همواره مواضعی دوپهلو و حتی متناقض می گرفتند تا بتوانند از منافع تصمیم اوپک، بدون کاستن از تولید خود، بهره ببرند. البته آنها در نشست فریز نفتی در دوحه قطر تا پای امضای توافق هم رفتند اما بعد از چرخش ناگهانی مواضع عربستان، ناکام به مسکو برگشتند. بعد از آن نیز گاهی از کاهش تولید و همراهی با اوپک گفتند و گاهی از افزایش تولید یا تثبیت آن. اکنون نیز آن ها رسما کاهش 300 هزار بشکه ای تولید را پذیرفته اند. در این حالت می توان گفت روسیه نیز نتوانسته به اهداف خود برای گرفتن سواری مجانی برسد.
عراق؛ چانه زنی بی حاصل تا آخرین لحظه
عراقی ها هم تا آخرین لحظه تلاش کردند که با بهانه هایی چون جنگ با داعش و نیاز این کشور به فروش نفت خود را استثنا کنند. اگرچه واضح بود که منافع این کشور در افزایش قیمت است و نهایتا با کاهش تولید موافقت خواهد کرد اما آنها تا آخرین لحظه تلاش کردند که ضمن همراهی با اوپک، سهم بیشتری از بازار را در اختیار بگیرند. یعنی آنها نیز به دنبال سواری مجانی بودند اما نهایتا مجبور به کاهش بیش از 200 هزار بشکه ای تولید خود شدند.
ایران؛ پشتوانه محکمی که یک بازی برد-برد را رقم زد
اما موضوع درباره ایران متفاوت است. مواضع ایران از همان ابتدا صریح و مقتدرانه بود؛ "ایران باید تولیدش را به سطح قبل از تحریم ها برساند". هیچ چیز دیگر هم برای ایران به اندازه بازپس گیری سهم بازار مهم نبود. ایران سال هایی سخت را پشت سر گذاشته بود که هم قیمت نفت در حضیض بود و هم صادرات نفت در کمترین مقادیر تاریخی خود. کشوری که این شرایط را پشت سر گذاشته، حالا می تواند با کسب فقط یک منفعت (افزایش تولید وصادرات یا افزایش قیمت) شرایط اقتصادی خود را بهبود ببخشد. علاوه بر آن در طول این سال ها، وابستگی به نفت به مرور آنقدر کاهش یافته که مذاکره کنندگان با فشار بیرونی کمتری می توانند مواضع خود را اتخاذ و اعلام کنند. در حالی که سایر کشورها مثل روسیه ژست بی تفاوتی به قیمت نفت را می گرفتند، ایران نشان داد که واقعا حاضر نیست هر کاری بکند تا قیمت افزایش یابد. مواضع صریح و پایدار ما به همه کشورها، مخصوصا عربستان، فهماند که این آنها هستند که باید عقب نشینی کنند. ایران توانست با حفظ سهم خود از بازار در عین همراهی برای بهبود قیمت، در شرایطی که سایر تولیدکنندگان بزرگ نفت در کسب همزمان این دو منفعت ناکام مانده اند، به یک موفقیت دست یابد. پیام روشنِ این موفقیت به اقتصاد آن است که یک ساخت اقتصادی نسبتا مستحکم ( حتی با وجود آنکه از سر قهر و اجباری چون تحریم ایجاد شده باشد) می تواند زمینه را برای مذاکره ای مقتدرانه فراهم کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
الهام یوسفی/ گاهی وقتها کارهای ما مثل راهرفتن روی دستگاههای پیادهروی خودکار است. مدام میدویم و میدویم، اما هر چه بیشتر عرق تنمان درمیآید، کمتر نتیجه میگیریم. به مقصد نمیرسیم چون به اشتباه به جای صرف انرژی در جاده اصلی، وقت و انرژیمان را روی یک دستگاه ثابت هدر داده ایم. در واقع به جای اینکه راه برویم، ادای راهرفتن را درآوردهایم. مثل وقتهایی که هر چه میدویم و تلاش میکنیم و کار میکنیم هشتمان گرو نهمان است. با همه زرنگبازیهایمان در کسوت یک کاسب، همیشه عقبیم و کاسه چهکنم دستمان میگیریم. به قول قدیمیها «ما میدویم و نان هم میدود»، یعنی هر چه میدویم به روزیمان نمیرسیم. در واقع مشکل از ما نیست. مشکل از نوع راه رفتن ماست. گاهی باید نگاهی بیندازیم به زیر پایمان، به کفشهایمان و به مسیرمان، تا مطمئن شویم این همه انرژی و وقت را سرجایش و در مسیر درستش هزینه کردهایم. گاهی باید به جای دویدن تنها راه برویم، اما قدمهایمان را آنقدر درست بگذاریم تا زودتر و سالمتر به مقصد برسیم. در این پرونده میخواهیم روشهایی را به یادتان بیاوریم که ما را به رزق و روزی حلال میرساند؛ رفتارهایی که روزیمان را در مقام کاسب، کارمند و... بیشتر میکند و با برکتتر.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تحریم های 10 ساله آمریکا با اجماع دموکرات ها و جمهوری خواهان علیه ایران تمدید شد و بر اساس چند بند از برجام و همانطور که آقای ظریف وزیرخارجه ایران در سال 94 در جلسه علنی مجلس با صراحت اعلام کردند، این اقدام نقض صریح برجام است. حال سوالی که این روزها زیاد از ما پرسیده می شود این است که تحولات آینده در این زمینه چگونه رقم خواهد خورد؟
پیش از ورود به بحث اصلی، ضروری است نکته بسیار مهمی مطرح شود و آن نکته این است که پیام اجماع تقریبا کامل هر 2 حزب در تمدید تحریم ها، این است که هرگونه امید داشتن به بخشی از بدنه حاکمیت آمریکا خطایی راهبردی است. لذا ما در مواجهه با این کشور نباید تردیدی به خود راه دهیم که با کشوری دشمن روبرو هستیم و ضعف نشان دادن در برابر دشمن، مقدمه پیشروی و امتیازخواهی بیشتر است. به همین جهت نوع واکنش ما به تمدید تحریم های 10 ساله از این نظر اهمیت دارد که در صورت عدم واکنش متناسب، طرف مقابل را به اقدامات سخت تر بعدی تشویق خواهیم کرد. مخصوصا دولت آینده آمریکا بطور جدی مترصد واکنش ما خواهد بود و در صورتی که تصویر یک کشور منفعل و ضعیف را از خود به نمایش بگذاریم، باید منتظر اقدامات شدیدتر بعدی باشیم.اما در پاسخ به سوال اصلی، درباره اتفاقات احتمالی پیش رو، چون متغیرهای متعددی در منظر ما قرار می گیرد، تنها می توان از «احتمالات» و «سناریوی احتمالی» آینده سخن گفت.
اولین متغیر، واکنش دولت اوباما است که 3 گزینه پیش روی خود می بیند.
گزینه اول عبارت است از «امضای قانون جدید و اجرای کامل آن». احتمال انتخاب این گزینه توسط اوباما به نظر کم است اما در صورت وقوع این احتمال، چاره ای برای ایران نمی ماند که ذره ای وقت را تلف نکرده، و با رها کردن خود از قید و بندهای برجام پاسخ نقض اساسی برجام توسط آمریکا را بدهد و هر چه زودتر خود را از نظر هسته ای در جایگاهی قرار دهد که طرف های مقابل از نقض عهد خود پشیمان شوند.
گزینه دوم دولت اوباما این است که مصوبه جدید را وتو کند و چون این مصوبه دوباره با رای بیش از دو سوم تصویب می شود، وتوی اوباما بی اثر خواهد شد، اما پس از آن اجرای تحریم های هسته ای که مطابق برجام تا کنون متوقف شده را دوباره متوقف کند. (توجه شود فرض این که دولت اوباما تحریم های غیرهسته ای را نیز متوقف کند، به دلیل بعید بودن آن در نظر گرفته نشده است) و گزینه سوم این است که مصوبه جدید را امضا و آن را تایید کند اما دستور توقف تحریم های هسته ای را بدهد. به عبارت دیگر در گزینه دوم و سوم تحریم های هسته ای دوباره متوقف می شود اما با این تفاوت که در سناریوی دوم، اوباما اول مصوبه کنگره را وتو می کند و بعد از نهایی شدن، دستور توقف تحریم ها را صادر می کند اما در گزینه سوم ،مصوبه را همان ابتدا بدون اعلام مخالفت تایید می کند و دستور توقف تحریم ها را هم صادر می کند. ممکن است این سوال مطرح شود که چون در هر 2 صورت مصوبه کنگره تبدیل به قانون می شود پس وتوی دولت آمریکا چه اهمیتی دارد؟ پاسخ این است که در برجام دولت آمریکا متعهد شده هرگونه امکان خود برای جلوگیری از بازگرداندن تحریم های هسته ای را به کار گیرد لذا دولت اوباما طبق برجام موظف است که از این امکان خود «حتما» استفاده کند .بنابراین در صورتی که مصوبه را امضا و آن را تایید کند، به روشنی نشان داده که موافق قانون بوده است. در این حالت توجیهی برای عدم امکان و نداشتن اختیارات، قابل پذیرش نیست، در نتیجه سطح و نوع واکنش ایران در قبال هر کدام از گزینه های فوق باید متفاوت باشد.
حال باید مروری بر سناریوهای احتمالی ایران داشته باشیم. تکلیف واکنش ایران به انتخاب گزینه اول توسط اوباما روشن شد؛ به گونه ای که در این صورت چاره ای برای ایران باقی نمی ماند جز این که با واکنشی حداکثری، نشان دهد ایران درحفظ منافع ملی خود کوچکترین تردیدی به خود راه نمی دهد اما چگونگی واکنش ایران به 2 احتمال دیگر چندان ساده نیست.
در صورتی که اوباما گزینه دوم را انتخاب کند (مصوبه را وتو کند و بعد از نهایی شدن، دستور توقف تحریم ها را بدهد) هیات نظارت بر برجام باید بین چند مسئله تصمیم «بهینه» را انتخاب کند. ممکن است هیات نظارت بر برجام به این جمع بندی برسد، که علیرغم وضع دوباره تحریم های غیر هسته ای که مطابق حق شرط و تفسیر ما از برجام، مساوی نقض برجام است، اما چون دولت آمریکا هم از حق وتوی خود استفاده کرده است و هم دستور توقف تحریم های هسته ای را داده، پس مطابق تفسیر اولیه از برجام، نقض اساسی برجام صورت نگرفته است. لذا با توجه به آنچه گفته شد اگر هیات نظارت بر برجام به جمع بندی فوق برسد، این احتمال تقویت می شود که یا ایران واکنشی نشان ندهد یا سطح و شدت واکنش به گونه ای باشد که اقدام متقابل ایران، نقض اساسی برجام محسوب نشود.
این احتمال هم به طور جد وجود دارد که هیات نظارت بر برجام اولا با توجه به نقض صورت گرفته در تمدید تحریم های 10 ساله ثانیا بدعهدی های متعددی که آمریکایی ها پیش از این در رفع تحریم ها در عمل داشتند و ثالثا برای ضعف نشان ندادن و جلوگیری از امتیازخواهی های بعدی، ایران از حق شرطی که در تایید برجام توسط رهبر انقلاب گذاشته شد (و مطابق آن هر تحریم جدید حتی غیرهسته ای نقض برجام محسوب می شود) استفاده کند و واکنشی جدی تر در حد عدم انجام تعهدات اصلی از خود نشان دهد.
احتمال دوم یعنی واکنش جدی تر آن هم در حد عدم انجام برخی تعهدات اصلی هسته ای، در صورتی که اوباما گزینه سوم را انتخاب کند، بیشتر خواهد شد. یعنی اگر اوباما از همان ابتدا بدون استفاده از حق وتو مصوبه کنگره را تایید کند و فقط دستور توقف تحریم های هسته ای را بدهد، ایران مجبور به واکنش شدیدتر می شود چرا که نه فقط کنگره (که ممکن است دولت آمریکا مدعی شود از اختیارات من خارج است) بلکه خود دولت نیز رسما مهر تایید بر این قانون ناقض صریح برجام زده است و طبیعی است منافع ملی برای جلوگیری از امتیازخواهی بعدی ایجاب می کند که واکنش قوی تری توسط ایران صورت گیرد. مخصوصا آنکه سکاندار دولت بعدی آمریکا، ترامپ خواهد بود و زبان تهدید در او تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت.
در هرصورت به نظر می رسد ایران در محاسباتش درباره نشان دادن یا ندادن واکنش یا سطح و شدت آن، علاوه بر این که به نوع رفتار دولت اوباما و ضرورت ارائه تصویر غیرمنفعل از خود برای نباختن قافیه در آینده نظر خواهد داشت، به این مسئله نیز توجه جدی می کند که متغیر بسیار مهم در این عرصه،«بازی مقصر سازی» و نوع برداشت دیگر بازیگران این عرصه خواهد بود. علی الخصوص اروپا که با رئیس جمهور شدن ترامپ زمینه واگرایی جدی بین آن ها و دولت آینده آمریکا وجود دارد و در نتیجه بازی مقصر سازی فقط در جایگاه بین المللی ایران تاثیرگذار نخواهد بود؛ بلکه با عدم همراهی اروپایی ها در بازگرداندن تحریم ها، ما به ازای اقتصادی مهمی خواهد داشت.بخش زیادی از این که اوباما چه تصمیمی می گیرد و ایران متناسب با آن چه واکنشی نشان خواهد داد و اروپا چه موضعی خواهد گرفت، بر می گردد به متغیرهای مختلف و رایزنی های مفصلی که قاعدتا پشت درهای بسته در حال انجام است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جمال رستم زاده -رئیس جمهور که چهارشنبه گذشته به منظور زیارت بارگاه منوررضوی به مشهد سفر کرده بود در حاشیه حضورش در مشهدمقدس ضمن بهره برداری از خط انتقال آب رسانی سد ارداک به مشهد و افتتاح بزرگ ترین تصفیه خانه کشور در خین عرب،دستور افتتاح 14 طرح دیگر در بخش های صنعتی،راه ،برق،کشاورزی و آغاز عملیات ساخت بیمارستان 540 تخت خوابی در حاشیه شرق مشهد و همچنین افتتاح سه طرح آب رسانی روستایی در استان های خراسان شمالی ،کرمانشاه و سمنان را از طریق ویدئو کنفرانس صادر کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محاصره تروریستهای سوری در شرق حلب روز به روز تنگتر می شود. با پیروزیهای دومینووار ارتش میتوان گفت، پنج سال و نیم شورش مسلحانه تروریست ها تحت حمایت غرب در سوریه خاتمه یافته و آن ها ضربه مرگباری متحمل شده اند. عملیات ارتش که از محور منطقه هنانو آغاز شد، تاکنون موفق شدهاست 14 محله در شرق حلب را از لوث تروریستهای تکفیری پاکسازی کند. ارتش سوریه هنگام ورود به منطقه الشیخ خضر به مقر گروههای وابسته به جبهه النصره و مقادیر زیادی سلاحهایی که گروههای تروریستی هنگام فرار به عمق محلههای شرقی بهجا گذاشتند،دستیافت و ساکنان این منطقه بهمحض ورود نیروهای ارتش،به ابراز شادمانی پرداختند.اکنون این پیشرویها باعث شده تا تروریستها از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کنند؛ «جبهه بهاصطلاح نجات ملی سوریه»، نوار ویدئویی منتشر کرد که در آن خواستار همکاری با اسرائیل شده است و از دولت اسرائیل خواسته شد که برای براندازی دولت سوریه به آنها کمک کند. همزمان، سازمان ملل اعلام کرده که روسیه پیشنهاد داده است تا ۴ گذرگاه انسانی برای مناطق شرقی حلب در نظر گرفته شود. این درحالی است که «رجب طیب اردوغان»، که گفته بود دخالت نیروهای ترکیه در شمال سوریه باهدف براندازی دولت بشار اسد است ،ساعاتی پس از گفتگوی تلفنی با پوتین خیلی زود از این صحبتهای خود عقبنشینی کرد و گفت که کشورش، هیچ دولت و یا فردی را هدف قرار نداده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دلار پس از روند صعودی روزهای گذشته و به ویژه جهش آن در روزهای ابتدای هفته گذشته و ثبت قیمت 4 هزار تومان، با ثبات نسبی مواجه شد و به قیمت 3820 تومان کاهش یافت. در این میان خبر توافق اوپک و افزایش قیمت نفت و همچنین موضع گیری رئیس کل بانک مرکزی به عنوان دلایل بازگشت آرامش نسبی به بازار ارز عنوان شده است، اگر چه با مصوبه سنای آمریکا درباره تمدید تحریم های 10 ساله برخی از تاثیر منفی این مصوبه بر بازار ارز طی روزهای آینده خبر داده اند. در این میان رئیس کل بانک مرکزی و معاون ارزی وی نوسانات فصلی را عامل اصلی رشد قیمت دلار در روزهای اخیر دانسته اند، عاملی که بررسی های خراسان از روند قیمتی دلار در بازار آزاد، آن را تایید می کند. در همین حال پس از ثبت قیمت 4 هزار تومان برای دلار در روز یکشنبه، روند نزولی از روز سه شنبه آغاز و قیمت دلار به حدود 3930 تومان رسید و در روز پنج شنبه پس از موضع گیری رئیس کل بانک مرکزی و توافق اوپک که روند صعودی قیمت نفت و امید به افزایش درآمدهای ارزی دولت را تقویت کرد به 3820 تا 3850 تومان کاهش یافت. البته ایسنا تزریق ارز توسط بانک مرکزی از کانال صرافی های دولتی در روز پنج شنبه را نیز در کاهش قیمت دلار موثر دانسته است.
سیف: گرانی دلار پایدار نیست
پس از چند روز از روند افزایش قیمت دلار در بازار آزاد، سرانجام رئیس کل بانک مرکزی در کانال تلگرامی خود نسبت به قضایای اخیر واکنش نشان داد و اعلام کرد که "گرانی ارز و شرایط موجود پایدار نخواهد بود".ولی ا... سیف با اشاره به التهاب بازار ارز در چند روز گذشته و انتظار از بانک مرکزی برای اتخاذ موضع در این زمینه نوشت: عوامل مختلفی در تحلیل نوسانات اخیر بازار ارز توسط تحلیلگران در روزنامهها، خبرگزاریها و سایت های تحلیلی بازار ارز ارائه شده و در این خصوص به مواردی همچون افزایش فصلی تقاضای ارز به دلیل مناسبتهای مختلف مانند مسافرتهای اربعین و سال نو میلادی، نتایج احتمالی اجلاس اوپک و چشمانداز قیمت نفت، نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ... اشاره شده است. لیکن در تحلیل قابلیت اثرگذاری هر یک از این عوامل بر تحولات بازار ارز باید به ماهیت این عوامل و درجه پایداری آنها توجه کرد.وی در ادامه آورده است: واقعیت آن است که تحولات روزهای اخیر بیشتر از هرچیز دیگری ناشی از شوکهای انتظاری است که با عواملی همچون افزایش تقاضای فصلی ارز ترکیب شدهاند و علیرغم تاثیرگذاری مقطعی بر تغییرات نرخ ارز، از سوی بنیانهای اقتصاد کلان حمایت نمیشوند.رئیس کل بانک مرکزی سپس با اشاره به کاهش نرخ تورم، سود بانکی جذاب و روند مثبت تراز تجاری نوشته است: با توجه به این که بنیانهای اقتصادی، جهش و نوسانات اخیر بازار ارز را تایید نمیکند، لذا ماهیت این تحولات بر خلاف سالهای 1390 و 1391 از جنسی نیست که واجد آثار ماندگار باشد. کما اینکه در سالهای 1390 و 1391 نیز بخشی از جهش نرخ ارز، به دلیل عوامل انتظاری بود که بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم و اصلاح انتظارات، در طی زمان تعدیل شد. ولی ا... سیف در ادامه با اعلام این مطلب که افزایش نرخ ارز در روزهای اخیر یک شوک انتظاری است و پایدار نخواهد بود، نوشته است: نگاهی به روند نرخ ارز طی سه سال اخیر نشان میدهد که نوسانات نرخ ، تحت تاثیر عواملی مانند تقاضای فصلی (اربعین و سال نو)، رابطه برابری ارزها در بازارهای جهانی و تقویت نرخ دلار، انتظارات در خصوص زمان اجرای برجام و نوسانات فصلی عرضه ارز توسط صادرکنندگان کالاهای غیرنفتی (شرکتهای پتروشیمی)، قرار داشته است. روند تحولات بازار ارز در این سالها نشان داده است که پس از سپری شدن تعطیلات سال نو میلادی و خروج تقاضای فصلی از بازار و همچنین تقویت عرضه ارز از سوی صادرکنندگان کالاهای غیرنفتی که معمولاً در ماههای پایانی سال شدت میگیرد، نرخ ارز در سه ماهه چهارم از روندی نزولی برخوردار بوده است. به عنوان مثال در سال 1393، حداکثر نرخ دلار در همین ایام معادل 3595 تومان بود، حال آنکه نرخ دلار در پایان سال به 3399 تومان تقلیل یافت. به همین صورت در سال 1394، حداکثر نرخ دلار معادل 3737 تومان بود، حال آنکه در پایان سال به 3472 تومان کاهش پیدا کرد.
معاون ارزی بانک مرکزی: نوسانات دلار، هیجان فصلی است
در همین حال معاون ارزی بانک مرکزی گفت: نوسان اخیر بازار ارز بیشتر ناشی از هیجان و شرایط فصلی بوده است.به گزارش مهر، غلامعلی کامیاب ظهر پنج شنبه در گفت و گو با اخبار ساعت 14 شبکه یک سیما افزود: اگر به روند تغییرات نرخ ارز در سال های اخیر بنگریم در می یابیم که معمولا در فصل پاییز شاهد یک روند افزایشی هستیم و امسال هم مانند سه سال گذشته این افزایش را تجربه کردیم. کامیاب گفت: این افزایش ناشی از عواملی مانند تقاضای مسافرتی و زیارتی، افزایش تقاضا برای واردات کالا و تسویه حسابها به علت نزدیک شدن به پایان سال میلادی است.
آذر و دی ماه گرانی دلار است
بررسی خراسان از اظهارات سیف و کامیاب درباره فصلی بودن گرانی دلار در روزهای اخیر نشان می دهد که آذر و دی ماه سال های پیش نیز با گرانی دلار نسبت به ماه های قبل و بعد همراه بوده است. براساس گزارش شاخص های ماهانه اقتصادی که توسط بانک مرکزی منتشر می شود، قیمت دلار در سال های 93 و 94 در ماه های آذر و دی روند صعودی داشته است. میانگین قیمت دلار در ماه های سال 1393، 3280 و در ماه های آذر و دی همان سال 3387 و 3519 تومان بوده است. همچنین میانگین قیمت دلار در ماه های سال 1394، 3450 تومان بوده که در ماه های آذر و دی همان سال 3639 و 3673 تومان بوده است.البته امسال گرانی دلار در سطح جهانی نیز در افزایش قیمت دلار موثر بوده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- تحریم های 10 ساله و احتمالات پیش رو
- باورها و باید و نبایدهایی برای افزایش رزق و روزی
- فقدان ضمانت اجرا در قانون حمایت از معلولان
- بررسی برخی زیرساخت های فنی برای پاسخ به نقض برجام در آمریکا
- وقف مشارکتی؛ فصل نوینی برای مردمی شدن وقف
- پیام توافق اوپک به اقتصاد ایران
- پشت پرده پیشروی های ارتش در حلب
- فصل غافلگیری بانک مرکزی!