
آیت ا... نوری همدانی در درس خارج فقه در مسجد اعظم قم با اشاره به این که مسئولان اختلافات خود را به روزنامه ها نکشانند، اظهار کرد: یکی از موعظه های امام راحل، تأکید بر وحدت و اتحاد بوده و مسئولان باید به این نکته توجه داشته باشند. به گزارش خبرگزاری حوزه، وی اظهار کرد: امام خمینی(ره) فرمودند که انقلاب با وحدت به وجود آمده و برای حفظ انقلاب، وحدت را حفظ کنید. این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: ممکن است قشرهای گوناگون، مطالب مختلفی داشته باشند؛ اما باید اتاق فکری تشکیل دهند و مباحثات خود را در آن جا انجام دهند که در این صورت می توانند به نتیجه مطلوبی برسند؛ چراکه یک نفر نمی تواند همه چیز را بداند؛ چون همه چیز را همگان دانند. این استاد برجسته حوزه تصریح کردند: در مملکتی که ولی فقیه حضور دارد، نباید اختلاف باشد؛ البته بحث، گفت وگو و مناظره اشکال ندارد؛ اما نباید این مسائل به روزنامه ها کشیده شود. آیت ا... نوری همدانی بیان کردند: یکی از دغدغه های آیت ا... خامنه ای نیز همین مسئله بوده و ایشان تأکید دارند که مجادلات خود را به متن جامعه نکشانید. این مرجع تقلید با تأکید بر این که فصل الخطاب، سخن ولی فقیه است، اظهار کردند: وحدت و اتحاد از نکات بسیار ضروری است که باید محفوظ بماند؛ اگر اختلاف در دیگر کشورها وجود دارد، در ایران اسلامی نباید باشد؛ چراکه ولی فقیه در این کشور حضور دارد. همچنین به گزارش رسا آیت ا... نوری همدانی اظهار کرد: البته برخی خودشان به مردم حرف هایی را می زنند و بعد توقع دارند کسی جوابشان را ندهد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هفدهمین روز از ماه زمستان هر سال یادآور مرگ اسطوره و جهانپهلوانی است که مدال را فدای جوانمردی کرد تا نامش همیشه در قلب ایرانیان زنده بماند؛ مردی که راز مرگش 49 ساله شد. مدالهای رنگارنگ در کنار افتادگی و مردمداری هرچند عاملی برای محبوبیت یک ورزشکار است اما چند اتفاق مهم باعث شد تا «غلامرضا»ی تشک کشتی، جهانپهلوان «تختی» قلب مردم ایران شود؛ آن هم در حالی که در حدود نیم قرن است که از واقعیت به خاطره تبدیل شده است. قهرمان میادین نفسگیر کشتی و پهلوان دل مردم، در حالی در ساعات پایانی ۱۷ دیماه سال ۱۳۴۶ دار فانی را وداع گفت که دلایل مرگش همچنان راز بزرگی برای هوادارانش است. آنچه از قهرمانیهای تختی صرفنظر از پهلوانیهایش که در این مقال نمیگنجد باقی مانده آن است که تختی در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن به همراه امامعلی حبیبی نخستین مدالهای طلای تاریخ ورزش ایران در بازیهای المپیک را کسب کرد. او با یک مدال طلا و 2 مدال نقره المپیک، 2 طلا و 2 نقره قهرمانی جهان و یک طلای بازیهای آسیایی در فهرست برترینهای قرن فیلا در جایگاه سیزدهم قرار دارد. وی یکی از 3 کشتیگیر ایرانی (در کنار امامعلی حبیبی و عبدا... موحد) است که تصویر آنها در تالار افتخارات فیلا نصب شده است. اما سوالی که همیشه در ذهن هر ایرانی وجود دارد این که واقعا تختی که بود؟ آیا محبوبیت و شهرت تختی به واسطه مدالهای او بود؟ پس چرا عبدا... موحد و امامعلی حبیبی که مدالهایشان از تختی خوشرنگتر بود، جاودانه نشدند؟ تختی عصاره ملتی است که همواره بزرگی و جلال خود را در به پشت زدن نامردان روزگار میبیند. تختی برای ما مدال آورد. اما همه آنهایی که وقتی تختی میخواست به مسابقهای اعزام شود، خانیآباد را چراغانی میکردند و جلوی پایش گوسفند به زمین میزدند یا وقتی بر میگشت بوی دود و اسپند بود که محله را پر میکرد و آقا تختی ساعتها سردست بچه محلها گردانده میشد، همانها که تختی را دوست داشتند نیز لقب جهانپهلوان را به او دادند تا پهلوان اسطورهایشان برای همه دنیا باشد. پهلوانی برای یک جهان. همان مرگ رمزآلودش هم باعث شد تا اسطوره برای دوستدارانش دوستداشتنیتر از همیشه شود، جاودانه به اندازه یک تاریخ؛ به اندازه یک ملت و به اندازه یک قوم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

امام رضا(ع) تنها غریب الغربا نیست بلکه مشهد هم غریب المدینه است، شهر امام رضا(ع) هم غریب است.خبر حذف بودجه زیارت آواری بود که از سوی دولت و مجلس بر مشهد فرود آمد. در حالی که سال هاست از ایجاد ردیف بودجه زیارت می گذرد و انتظار بود با مطرح شدن مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام اعتبار این ردیف افزایش یابد اما متاسفانه دولت به زائران هدیه داد و این ردیف را حذف کرد!! البته هنوز لایحه بودجه 96 در مجلس تصویب نشده و امید به تلاش نمایندگان برای ادامه حیات این ردیف وجود دارد.همه به یاد داریم که در مجلس فراکسیون زیارت در گذشته تشکیل شد و انعقاد ردیف بودجه از آن ها به یادگار ماند و اکنون نیز توقع مردم از موکلان خود همین است که مشهدالرضا(ع) غریب واقع نشود.نباید فراموش کرد که نگاه های غیرکارشناسانه و غیرعلمی به مشهد باعث شده است که مشهد از پروژه های زیربنایی و عمرانی لازم برخوردار نباشد! و بودجه هایی که می توانست باعث شود، کمر مشهد در مقابل نیازهای شهری خم نشود به مشهد تخصیص نیافته و این نگاه غیرمهربانانه مرکزنشینان باعث شده که از سویی کلان شهر زیارتی جهان در مقابل پروژه های زیربنایی زانو بزند و از ضرورت های شهری محروم باشد و از سوی دیگر پایتخت معنوی ایران، غریب بماند، همین نوع نگاه عاملی شده که میزان ماندگاری زائران در مشهد از 10 شبانه روز به یک و نیم روز برسد! همین نوع نگاه ها موجب شده که کلان شهر مذهبی جهان از ناوگان ریلی شهری فقط در حد یک خط برخوردار شود و خط دو هنوز منتظر است که روبان آن را ببافند! و سرنوشت خط 3 با کرام الکاتبین است.آن روزی که مجلس و دولت بودجه زیارت را برای مشهد ردیف دادند این امید در دل ها زنده شد که مرکزنشینان بنا دارند در خصوص اعتبار و اختصاص بودجه های فرااستانی با مشهد آشتی کنند و عینک واقع بینی بزنند ولی با حذف ردیف بودجه زیارت باید گفت احساس می شود دولت و مجلس بنا دارند فقط تابلوی پایتخت معنوی را برای مشهد داشته باشند و بس!!، و باید منتظر بود که این تابلو هم چون پشتوانه اعتباری ندارد بر اثر گرما و سرما و ... بپوسد و از بین برود.آقایان حذف بودجه زیارت آن هم در حالی که مشهد سالانه 30 میلیون زائر دارد یا به عبارت دیگر از هر دو ایرانی یکی مهمان مشهد است چه معنا و مفهومی دارد؟ آیا وجود آمار وحشتناک حاشیه نشینی در مشهد ارمغان همین نوع نگاه نیست؟
آیا همین نگاه موجب نشده که مشهد حتی از ناوگان ریلی و اتوبوسرانی شهری قوی برخوردار نباشد، آیا همین باور باعث نشده که کلان شهر مذهبی جهان یک وجب اقامتگاه ارزان قیمت و زائرسرای ارزان قیمت نداشته باشد؟
آیا این نگرش باعث نشده که مشهد به شهر تشنه شهرت یابد؟ آقای رئیس جمهور از نگاه توریست پذیری هم اگر به مشهد نگاه کنید حق می دهید که به مشهد و مشهدی ها، به زائر و مجاور ظلم می شود اگر برای مشهد اعتبارات فرااستانی در نظر گرفته نشود.در کجای کتاب عدالت قرار می گیرد که اعتبارات شهری که می بایست به پروژه های زیربنایی اختصاص یابد صرف پذیرایی مهمانان بشود البته پذیرایی از زائران هم، افتخار است و هم توفیق برای مشهد و مجاوران ولی اگر انصاف در تخصیص اعتبارات ملی به مشهد لحاظ نشود باید گفت مشهد شرمنده زائر و مجاور خواهد بود و از ایاب و ذهاب و آب شرب تا اقامتگاه ارزان قیمت و آلودگی هوا مجبور است روی خطوط قرمز حرکت کند.مردم از نمایندگان خود در مجلس انتظار دارند که اجازه ندهند این ظلم تاریخی نسبت به مشهد صورت گیرد بالاخره آقایان حالا نوبت شما است و تاثیرگذار در معدلی که مردم از شما توقع دارند.البته معاون رئیس جمهور هم وعده داده که قضیه را دنبال کند، افکار عمومی نیز از دولت توقع دارد که پایتخت معنوی ایران را در بودجه، به طور واقعی ببیند و آوار بی مهری را بر مشهد فرود نیاورد.
یا غریب الغربا ادرکنی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


بررسی منطقه ای شدن حداقل دستمزد یکی از موضوعات دستور جلسه دیروز شورای عالی کار بود. در این جلسه، معاون اقتصادی وزارت کار، ضمن تاکید بر این که نمی توان برای تمامی مناطق یک نسخه واحد در نظر گرفت درباره ملاحظات منطقه ای شدن حداقل مزد توضیح داد و در نهایت مقرر شد بررسی های بیشتری در این زمینه انجام شود.آن گونه که تسنیم گزارش کرده، جلسه شورای عالی کار با دستور جلسه بررسی تعیین حداقل مزد به صورت منطقه ای و موضوع مقاوله نامه شماره 144 سازمان بین المللی کار برگزار شد. در این جلسه حجت میرزایی معاون اقتصادی کار، درباره سیاست های پیشنهادی در تعیین حداقل مزد منطقه ای سخن گفت. وی در این باره گفت: تعیین حداقل مزد منطقه ای دارای معیارهای مختلفی همچون محیط زیست، موقعیت جغرافیایی ، تفاوت های فرهنگی – اجتماعی و ... است که در حوزه روابط کار نقش بسیار تعیین کننده ای دارد. در این جلسه مقرر شد که درباره تعیین حداقل دستمزد منطقه ای، بررسی بیشتری به ویژه به صورت میدانی انجام شود و در صورت لزوم در جلسات آینده مطرح و بررسی شود.
فراخبر
منطقه ای شدن دستمزد به چه معناست و چه فوایدی دارد؟
اگرچه تعیین دستمزد برای کارگران ماهر از طریق چانه زنی انجام می شود اما در بسیاری از کشورها برای حمایت از کارگران در برابر کارفرمایان یک نرخ حداقل دستمزد تعیین می شود که کارفرما حق ندارد هیچ کارگری را با کمتر از این نرخ استخدام کند. این نرخ در برخی کشورهای ملی است و در برخی ،منطقه ای. گاهی نیز حداقل مزد به صورت صنفی یا در هر حوزه شغلی تعیین می شود.فایده اصلی منطقه ای شدن دستمزد، انعطاف پذیری و کمک به اشتغال است. مثلا فرض کنید در برخی مناطق کشور یا روستاها به دلیل هزینه های پایین تر زندگی یا داشتن درآمد جانبی (مثل اجاره خانه یا سود بانکی)، کسی حاضر باشد با ماهانه 700 هزار تومان کار کند. با قانون فعلی (حداقل دستمزد 812 هزار تومان به صورت سراسری) هیچ کارفرمایی مجاز نیست این فرد را با این دستمزد استخدام کند.اما اگر در منطقه ای که هزینه های زندگی پایین تر از شهرهای بزرگ است حداقل دستمزد پایین باشد به دلیل پایین تر بودن دستمزد تولید کنندگان به جای سرمایه گذاری در شهرهای بزرگ در این مناطق محروم سرمایه گذاری می کنند. لذا از این طریق هم اشتغال ایجاد می شود، هم قیمت تمام شده کالا پایین می آید و کالاهای تولیدی قابل رقابت با کالاهای خارجی خواهند شد. البته این کار ملاحظات و سختی هایی هم دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


پیکرهای مطهر 98 شهید دوران دفاع مقدس، پیش از ظهر چهارشنبه با استقبال جمعی از مردم آبادان و خرمشهر و مسئولان محلی از مرز بین المللی شلمچه وارد میهن اسلامی شدند. پیکرهای این شهدا که به تازگی از سوی نیروهای کمیته جست وجوی مفقودان ستاد کل نیروهای مسلح در خاک عراق تفحص شده اند، با حضور قشرهای مختلف مردم و مسئولان به میهن اسلامی منتقل و آیین استقبال از این شهدای گلگون کفن در مرز شلمچه برگزار شد.
یادگاران محرم، خیبر، بدر، کربلای 4
فرمانده قرارگاه عملیاتی کمیته جست وجوی مفقودان ستاد کل نیروهای مسلح روز چهارشنبه در گفت و گو با ایرنا در این باره اظهارکرد: این شهدا مربوط به عملیاتهای محرم، خیبر، بدر، کربلای 4 و تک پشتیبانی عملیات والفجر 8 هستند. سرهنگ حسین عشقی اضافه کرد: پیکرهای این شهدا در مناطق عملیاتی شرهانی، شرق دجله، جزایر سهیل و ام الرصاص با تلاش کمیته جست وجوی مفقودان، کشف شد. براساس برنامه پیکرهای این شهدا به هفتکل و باغملک در شرق خوزستان منتقل و آیین استقبال از کاروان شهدا ساعت 9 صبح پنج شنبه 16 دی از میدان بسیج هفتکل و ساعت 16 از ورودی شهر باغملک برگزار می شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جانشین فرمانده کل ارتش از «پیگیری های مستمر» رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره «ارتقای سطح معیشت کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران» خبرداد. امیرسرتیپ احمدرضا پوردستان این مطلب را روز گذشته هنگام بازدید از پروژه های در حال ساخت چیتگر ارتش در تهران مطرح کرد.
تاکیدات رهبر انقلاب در حکم انتصاب امیرسرتیپ پوردستان
حضرت آیتا... خامنهای 29 آبان 95 در حکم انتصاب امیر سرتیپ پوردستان به عنوان جانشین فرمانده کل ارتش بر سه اولویت برای پیگیری از سوی وی، تاکید کرده بودند که «رفع معضلات معیشت کارکنان» ارتش از جمله این اولویت ها بود: «ارتقای آمادگیهای اطلاعاتی و عملیاتی آجا و رفع معضلات معیشت کارکنان در چارچوب تدابیر فرمانده کل، مورد انتظار است.
به گزارش روابط عمومی ستاد ارتش، در راستای تحقق منویات فرماندهی معظم کل قوا مبنی بر «ارتقای سطح معیشت و مسکن کارکنان آجا» امیر سرتیپ پوردستان به همراه مدیر عامل بنیاد تعاون ارتش و چند تن از مسئولان از پروژه های در حال ساخت چیتگر ارتش بازدید کرد و از نزدیک در جریان روند پیشرفت پروژه ها قرار گرفت.
براساس این گزارش، در این مراسم جانشین فرمانده کل ارتش ضمن بازدید از میزان پیشرفت واحدهای مسکونی در حال ساخت پروژه چیتگر خاطر نشان کرد: واقعیت مطلب این است که انتظار کارکنان ارتش از این پروژه بیشتر از این است بنابراین نقایص این پروژه باید به سرعت رفع شود.
پوردستان با اشاره به پیگیری های مستمر فرماندهی معظم کل قوا در خصوص ارتقای سطح معیشت کارکنان آجا تصریح کرد: «یکی از مواردی که بنده به طور مرتب به معظم له گزارش می کنم، وضعیت پروژه چیتگر است و خدمت آقا عرض کردم، این مجموعه ای که مشغول کارند بسیار فعال و با جدیت در حال سازندگی هستند تا به موقع پروژه ها را به افراد ذی نفع تحویل دهند.» پروژه چیتگر در ضلع غربی دریاچه چیتگر تهران واقع و بخشی از بزرگ ترین شهرک های مسکونی پایتخت است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کارلوس کیروش پس از اقدام به بازگرداندن 7 بازیکن ملیپوش پرسپولیس به دنبال مصاحبههای انتقادی برانکو ایوانکوویچ، دستیاران ایرانیاش را هم از اردو مرخص کرد و تصمیم گرفت آنها را به ایران بفرستد. جواد نکونام، مارکار آقاجانیان، مهرداد خانبان، آرین قاسمی مترجم کارلوس کیروش و طباطبایی مسئول مالی فدراسیون فوتبال ترخیص شدند اما عصر روز گذشته فقط طباطبایی به ایران بفرستد و به دلیل نبود بلیت سایر اعضای تیم ملی در لیست انتظار ماندند تا با اولین پرواز به تهران برگردند. کیروش در توجیه ترخیص دستیاران ایرانیاش گویا به یک جمله بسنده کرده و گفته است: «با این تعداد کم ملیپوشان در اردوی امارات نیازی به این همه دستیار و همراه نیست!» این تصمیم کیروش پس از دیپورت 7 ملیپوش پرسپولیس شوک دیگری بود که ظرف 48 ساعت به فوتبال ایران و فوتبالدوستان ایرانی وارد شد. شاید تصمیم کیروش را بابت دیپورت ملیپوشان پرسپولیس پس از متهم شدن از سوی برانکو به عاملیت در ناکامی احتمالی سرخپوشان بتوان توجیه کرد اما بازگرداندن 5 عضو ایرانی کادر فنی و تیم ملی تصمیمی بود که خود کیروش را زیرسوال برد و آنهایی که در مورد ملیپوشان پرسپولیس به او حق میدادند، با این تصمیم مرد پرتغالی انگشت به دهان ماندند. البته به زعم برخی این تصمیم کیروش هم به خاطر انتقادهایی بود که پس از خروج ملیپوشان پرسپولیس از اردوی تیم ملی در امارات و از حداکثر افتادن اردونشینان رخ داد و سرمربی پرتغالی شاید با این اقدام میخواست پاسخ منتقدانی را بدهد که پرسیده بودند اصولا اردو با 16بازیکن و بدون لژیونرها با این همه هزینه چه توجیه و منطقی دارد؟ درواقع کیروش با تصمیم برای بازگرداندن 5 مربی و همراه تیم ملی خواست اردوی 16نفره تیم ملی را با کمترین هزینه برگزار و جلوی انتقادهای بعدی را بگیرد. حالا مشخص نیست اقدام و واکنش بعدی سرمربی تیم ملی به منتقدانش در قبال این 2 تصمیم جنجالی چه خواهد بود! این درحالی بود که دقایقی پس از انتشار این خبر اعلام شد تصمیم کیروش عوض شده یا تحت فشار مسئولان عوض کرده و مربیان و مترجمش در دبی می مانند!
مشخص بود که تصمیم کیروش در بازگرداندن ملیپوشان پرسپولیس تبعات و پیامدهای زیادی خواهد داشت و واکنشهای مختلفی را برمیانگیزد. لحظاتی پس از انتشار خبر دیپورت ملیپوشان پرسپولیس، واکنشها شروع شد. برگزاری جلسه اضطراری در باشگاه پرسپولیس، تجمع هواداران این تیم در فرودگاه برای استقبال از ملیپوشان دیپورتی، صدرو بیانیه باشگاه پرسپولیس در واکنش به اقدام کیروش و حضور ملیپوشان در باشگاه و جلسه با مسئولان و برانکو همه نشان از بروز یک اتفاق بزرگ با ابعاد مختلف میداد. اظهارنظرهای موافق و مخالف اقدام کیروش نیز گواهی بر این ادعا بود و نقطه مشترک همه واکنشها درخواست ورود فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش به ماجرای اختلاف کیروش و برانکو و پایان دادن به اختلاف آنها بود تا فوتبال ملی و باشگاهی بیش از این متضرر نشود.
هرچند برخی دیپورت ملیپوشان پرسپولیس را یک ضدحمله 7 نفره توسط کیروش علیه حمله برانکو تعبیر کردهاند اما این تصمیم سرمربی تیم ملی توسط برخی کارشناسان و فوتبالدوستان و رسانهها علیه خودش استفاده شد. اولین پیام این تصمیم کیروش بهزعم تحلیلگران و کارشناسان این بود که اردوی امارات علیالسویه است، بهطوری که اگر 7 ملیپوش پرسپولیس هم نباشند، مهم نیست و اتفاقی در ماهیت اردو و برنامهها رخ نمیدهد. دومین اثر سو تصمیم کیروش طلبکار شدن دیگر باشگاههایی بود که مثل پرسپولیس در اردوی امارات بازیکن دارند. حالا آنها به خصوص ذوبآهن و تراکتورسازی هم میتوانند به کیروش خرده بگیرند و او را متهم به تبعیض و اجحاف در حق تیمشان کنند، چراکه کیروش 7 ملیپوش پرسپولیس را ترخیص و آنها را در اختیار باشگاهشان قرار داد اما سایر باشگاهها از چنین لطفی محروم هستند! نکته منفی دیگر تصمیم کیروش از دست دادن حمایت میلیونها هوادار پرسپولیس در دیدارهای ملی است. زمانیکه کیروش با امیر قلعهنویی سرمربی سابق استقلال بر سر مسائل تیم ملی و ملیپوشان استقلال دچار مشکل شده بود، پرسپولیسیها در فضای مجازی و ورزشگاه حمایت کاملشان را از برنامههای سرمربی تیم ملی اعلام کردند اما اقدام اخیر کیروش باعث شده هواداران پرسپولیس علیه او موضع بگیرند و در مقابل هواداران استقلال حامی کیروش شوند! البته در تمرین روز گذشته مسئولان تیم پرسپولیس از لیدرها و هواداران خواستند کسی در تمرین و بازی علیه کیروش شعار ندهد و بیانیه باشگاه نیز تاکید ویژهای بر حمایت از تیم ملی داشت، با اینحال کیروش فعلا محبوبیت سابق را نزد سرخها ندارد و شاید با ادامه لج و لجبازی او و برانکو این محبوبیت بیش از پیش خدشهدار شود.
به زعم برخی پیشکسوتان، کارشناسان و هواداران کیروش با دیپورت ملیپوشان پرسپولیس درواقع خواسته آنها را مقابل برانکو قرار دهد. اگر این اتفاق رخ دهد و قصه تیم قلعهنویی و ملیپوشان استقلال تکرار شود، قطعا پرسپولیس و برانکو بیش از تیم ملی ضرر میکنند، چراکه کیروش میتواند جانشینانی مناسب برای ملیپوشان پرسپولیس پیدا کند اما مرد کروات قادر نیست برای 7 ملیپوش در این مقطع جانشین با انگیزه پیدا کند. ظاهرا برخی از پیشکسوتان و نزدیکان به برانکو و باشگاه راهکاری را برای مقابله با تقابل احتمالی ملیپوشان پرسپولیس با مرد کروات ارائه دادهاند! بر اساس شنیدهها مشاوران و نزدیکان برانکو به او پیشنهاد دادهاند در صورت مشاهده هرگونه رفتار غیرحرفهای از سوی ملیپوشان دیپورتی سریعا آنها را از ترکیب فیکس خارج و نیمکتنشین کند تا به این ترتیب هواداران و مسئولان باشگاه در جریان امور قرار بگیرند و خودی و ناخودی مشخص شود! البته با توجه به اینکه بسیاری از ملیپوشان پرسپولیس با پوشیدن پیراهن این تیم و درخشش در آن به تیم ملی رسیدهاند و میدانند برانکو منتخب هواداران است و از حمایت میلیونی آنها برخوردار بوده و هست قطعا هیچگاه به فکر تقابل با سرمربی باشگاهیشان نیستند و امیدوارند اختلاف بین برانکو و کیروش با وساطت و دخالت دیگران به زودی رفع و وضعیت به شرایط عادی برگردد. البته این به شرطی است که کیروش تا پیش از بازگشت از امارات شوک سوم را به فوتبال ایران وارد نکند و تصمیمی مثل آنچه برای ملیپوشان سپاهان و رحمتی و عقیلی گرفت برای ملیپوشان پرسپولیس نگیرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

نسخه 3.16 تلگرام با امکانات مهمی همچون حذف پیام، استیکر یا اموجیهای ارسال شده، به خاطر سپردن محل اسکرول، گزارش ریز مصرف دیتا، اموجیهای جدید و ... منتشر شد.به گزارش zoomit، میتوان این به روزرسانی را یکی از بهترین و مهمترین به روزرسانیهای اخیر این برنامه دانست.
حذف پیامهای ارسال شده:مطمئنا برای شما هم بارها پیش آمده که پیام یا استیکری را به اشتباه برای شخصی ارسال کنید یا بعد از گذشت چند دقیقه از ارسال یک پیام و قبل از خوانده شدن آن، از کار خود پشیمان شوید. در نسخه 3.16 سرانجام این امکان به تلگرام اضافه شد و ازاین پس قادر خواهید بود پیامها، استیکرها و فایلهای مختلف را حتی پس از ارسال (تا ۲ روز) حذف کنید به طوری که پیام مورد نظر از گوشی شخص مقابل نیز به طور کامل پاک شود و نوتیفیکیشن در گوشی او باقی نماند.نکته جالب و شاید کمی دردسر ساز این است که این امکان حتی برای پیامهای Seen شده نیز قابل انجام خواهد بود و میتوانید تا ۲ روز پیامهای Seen شده را نیز حذف کنید. از این پس دیگر نمیتوانید به وجود یک پیام در گوشی خود اتکا کنید چرا که شخص مقابل میتواند با حذف پیام ارسالی خود، به طور کامل گفته خود را منکر شود.
ذخیره شدن مکان اسکرول بعد از خروج:مورد دیگری که پس از مدتها انتظار به تلگرام اضافه شده، به خاطر سپرده شدن مکان اسکرول در صورت خروج از یک گفت وگو است. پیش از این زمانی که مشغول خواندن مطالب یک گفت وگو، کانال یا گروه بودید و به هر دلیل از آن خارج میشدید؛ در مراجعه بعدی مجددا باید با اسکرول کردن صفحه به پیام مورد نظر میرسیدید. اما از این پس اگر از یک گفت وگو خارج شوید و در آینده به آن مراجعه کنید، مطالب از همان جایی نمایش داده خواهد شد که گفت وگو یا کانال را ترک کردهاید.
گزارش بایت به بایت دیتای مصرفی در Data and Storage:تغییر سوم، اضافه شدن گزارش مصرف بسیار دقیق به تلگرام است. از این پس میتوانید میزان دقیق ارسال یا دریافت دیتا را بر حسب «تعداد» و «حجم» فایلهای ارسال شده مشاهده کنید. نکته جالب تفکیک شدن فایلها ست.
فعال شدن دامین T.me:با فعال شدن دامین اختصاصی و خاص تلگرام از این پس برای لینک دادن به یک آیدی، گروه یا کانال نیاز نیست آدرس telegram.me را ابتدای آن تایپ کنید و میتوانید تنها با استفاده از t.me/user لینک خود را به اشتراک بگذارید.
اضافه شدن تاریخ شناور هنگام اسکرول:تغییر جالب بعدی اضافه شدن تاریخ شناور در صفحه پیامها ست. ازاین پس زمانی که پیامهای یک شخص یا کانال را اسکرول میکنید؛ همزمان با اسکرول، تاریخ دریافت پیامها نیز به صورت شناور نمایش داده میشود تا به راحتی متوجه تاریخ دریافت پیام مورد نظر شوید.
اموجیهای جدید:بعد از راه پیدا کردن اموجیهای جدید به اندروید، تلگرام نیز آنها را به آرشیو اموجیها اضافه می کند و از این پس میتوانید از آنها استفاده کنید. دقت کنید که این اموجیها تنها برای افرادی نمایش داده خواهد شد که تلگرام خود را به نسخه 3.16 به روز کرده باشند و برای نسخههای پیشین قابل نمایش نخواهد بود. موارد دیگری که در این به روزرسانی شاهد خواهید بود:پشتیبانی از Gboard اپلیکیشن صفحه کلید گوگل و امکان ارسال مستقیم گیف از صفحه کلید،اضافه شدن منوی کاربری و چتهای اخیر به HomeScreen اندروید ۷واضافه شدن فایلهایی که به تازگی دانلود کردهاید به صفحه اشتراک گذاری فایل (برای استفاده راحتتر و سریع تر).

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رستم زاده -معاون اقتصادی وزیر کشور؛ از دستور وزیر به کارگروه ویژه پیگیری مسائل مربوط به شرکت پدیده شاندیز، مبنی بر تعیین تکلیف فوری وضعیت 63هزار و 525 نفر از دارندگان تعهد نامه شرکت پدیده شاندیز خبر داد. به گزارش پایگاه خبری وزارت کشور بابک دین پرست با اعلام این خبر گفت: به دنبال تعیین تکلیف و تبیین فرآیند لازم به منظور رفع قانونی بسیاری از مشکلات عمومی موجود در مسیر آغاز به کار مجدد فعالیت های قانونی شرکت پدیده شاندیز و همچنین الزامات مورد نیاز برای تحقق این امر طی 40 روز گذشته، اکنون کارگروه ویژه در حال بررسی و احصاء مشکلات اختصاصی و اتخاذ تمهیدات مناسب برای تعیین تکلیف این دسته از مشکلات می باشد. رئیس کارگروه ویژه پیگیری مسائل مربوط به شرکت پدیده شاندیز ادامه داد: براساس اطلاعات دریافتی و متعاقباً بررسی های اولیه و برگزاری جلسه ای چند ساعته با مدیرعامل شرکت پدیده شاندیز در 14 دی ماه جاری مشخص شد که در بازه زمانی خاص آذر ماه سال 93 تا بهمن ماه سال 94، شرکت پدیده شاندیز اقدام به خرید سهام متعلق به تعداد 63 هزار و525 نفر از سهامداران ( معادل 47 درصد از کل سهامداران آن دوره) نموده است و در قبال آن، برگ تعهد مشخصی را با در نظر گرفتن 30 درصد سود سالیانه و در سررسید هشت ماهه، در اختیار فروشندگان سهام قرار داده است درحالیکه شرکت به دلیل شرایط ویژه ای که تاکنون داشته، موفق به تسویه حساب با این گروه نشده است.
ابلاغ دستوربه استاندار
معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منطقه ای وزارت کشور، تصریح کرد: گزارش تکمیلی این موضوع، به استحضار وزیر کشور رسید و حسب دستور موکد وزیر مقرر شد، تا استاندار خراسان رضوی، به عنوان رئیس ستاد تدبیر و ساماندهی بازار غیرمتشکل پولی و شرکت های سرمایه گذاری خراسان رضوی، دراسرع وقت و در یک مهلت زمانی معین، نسبت به برگزاری جلسه ستاد موصوف و یا دیگر جلسات مورد نیاز اقدام و با بررسی تمامی جوانب امر و به ویژه جنبه های حقوقی موضوع، تمهیدات لازم را به منظور احقاق حقوق قانونی فروشندگان سهام و دارندگان تعهدنامه های مورد اشاره تدارک نماید.وی تاکید کرد: ابلاغیه مورد نظر به استانداری خراسان رضوی منعکس و ابلاغ شده است.
پرداخت تعهدات برعهده پدیده است
در همین باره مدیرعامل گروه شرکتهای سرمایه گذاری پدیده در گفت و گو با خراسان رضوی گفت :اگرچه رقم تعهدات این شرکت به سهامدارانی که در مقطع زمانی خاصی سهام خود را در قبال دریافت تعهدنامه پرداخت به فروش رساندند زیاد است اما پرداخت آن بر عهده شرکت است .

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سیدخلیل سجادپور – با ورود دستگاه قضایی به پرونده نواقص متعدد بهداشتی در کشتارگاه صنعتی دام مشهد، بسیاری از موارد غیربهداشتی رفع و برای برطرف شدن دیگر نواقص موجود طی یک برنامه زمانبندی، ضرب الاجل تعیین شد. قاضی رسیدگی کننده به این پرونده در گفت و گوی اختصاصی به خراسان گفت: در پی ابراز نگرانی برخی از شهروندان و ارائه گزارش هایی به دادستانی مشهد مبنی بر رعایت نشدن برخی موارد بهداشتی در کشتارگاه صنعتی دام، گروه قضایی با صدور دستورات ویژه ای از سوی دادستان و به طور سرزده از کشتارگاه صنعتی بازدید کردند. قاضی سید «هادی سبحانی» افزود: در این بازدید، مواردی از رعایت نشدن بهداشت در بخش های مختلف این کشتارگاه مشاهده شد که به هیچ وجه قابل اغماض نبود چرا که دستگاه قضایی در تأمین امنیت غذایی مردم حساس است و نمی تواند از موارد غیربهداشتی نیز چشم پوشی کند. از سوی دیگر هم در تأمین مایحتاج و گوشت قرمز شهروندان نباید خللی به وجود می آمد به همین خاطر پرونده ای در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد تشکیل شد و با ورود دستگاه قضایی به این موضوع، موارد مطرح شده در گزارش های عینی، در دستور کار قرار گرفت. قاضی شعبه 217 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد تصریح کرد: متصدیان و مسئولان کشتارگاه احضار شدند و موارد مهم برای رفع نواقص بهداشتی که به طور مستقیم در تأمین سلامت مردم نقش داشت به آن ها اعلام شد. قاضی «سبحانی» خاطرنشان کرد: در ادامه رسیدگی به این پرونده، مدیرکل دامپزشکی و مسئولان شهرداری نیز با دستور قضایی وارد موضوع شدند و جلساتی در این باره برگزار شد تا مقامات مسئول در امور نظارتی وظیفه خود را با دقت و سرعت انجام دهند. قاضی پرونده کشتارگاه صنعتی همچنین با اشاره به قدیمی بودن برخی تجهیزات و ساخت و سازها در این کشتارگاه اضافه کرد: با تعیین ضرب الاجل برای رفع نواقص بهداشتی، بسیاری از موارد ضروری مانند سیستم حمل و نقل گوشت، حوضچه ها، بسته بندی و... رفع نقص شد و برای برخی از موارد مانند ساخت و سازها و تعمیرات اساسی نیز یک جدول زمانبندی به دادسرا ارائه شد که در حال بررسی این جدول هستیم و در صورتی که جدول مذکور به تأیید دادسرا برسد زمان خاصی را بر اساس آن تعیین خواهیم کرد تا اقدامات ضروری برای رفع کلیه نواقص بهداشتی صورت گیرد. این مقام قضایی یادآور شد: برای آن که خللی در کار کشتارگاه به وجود نیاید از پلمب آن صرف نظر کردیم و مقرر شد تعمیرات و رفع برخی نواقص در ساعات غیر اداری انجام شود. وی به شهروندان اطمینان داد: با نظارت مستقیم دادستان در این پرونده و تلاش خادمان آن ها در دستگاه قضایی، اجازه نخواهیم داد سلامت مردم هر چند در رعایت نشدن موارد جزئی بهداشتی نیز به خطر بیفتد و مردم می توانند با اطمینان کامل مواد گوشتی خود را از شبکه مجاز توزیع که ممهور به مهر دامپزشکی است تهیه کنند. این مقام قضایی در پایان به مسئولان و متصدیان دیگر کشتارگاه ها هشدار داد قبل از آن که دستگاه قضایی وارد موضوع شود خودشان به رفع نواقص بهداشتی بپردازند چرا که در صورت بازدید سرزده حتماً محل مذکور پلمب و طبق موازین قانونی با آن ها برخورد خواهد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بگو مگوهای اخیر مسئولان ارشد کشور را می توان از لایه های مختلف مورد بررسی قرار داد. اینکه شروع کننده این اظهارات چه کسی بوده است؟ هدف دو طرف در این اختلاف چیست و آیا این اظهارات معطوف به انتخابات است یا خیر؟ حق با چه کسی است و کدام طرف پاسخ های منطقی تری داده است؟ و ده ها سؤال دیگر که در این خصوص می توان مطرح کرد. اما در نگاهی کلان تر، خروجی این کشمکش ها، چیزی جز «کاهش اعتماد مردم به مسئولان ارشد کشور» و «موج سواری رسانه های بیگانه» نخواهد بود. رهبر معظم انقلاب نیز همواره با توصیه مسئولان به همدلی و وحدت نسبت به علنی کردن اختلاف مسئولان هشدار داده اند. ایشان در این باره تصریح کردهاند: «یکی از موارد مضرّ، اختلاف میان مسئولان و بدتر از آن کشاندن اختلاف به میان مردم است...من به مسئولان و رؤسای قوا هشدار میدهم که مراقب باشند و اختلافات را به میان مردم نکشانند. چیزهای جزئی را مایه جنجال و هیاهو و استفاده تبلیغاتی دشمن و خوراک تبلیغاتی رادیوهای بیگانه و تلویزیونهای بیگانه نکنند» این اظهارات را رهبر انقلاب در سال 91 هنگامی که اختلاف میان رؤسای 3قوه بالا گرفته بود مطرح کردند. بعد از این هشدار بود که سران 3 قوه به ایشان نامه نوشتند و نسبت به این دستور علنی و البته همیشگی اعلام تبعیت کردند. اکنون گویی بار دیگر هشدار رهبر انقلاب به فراموشی سپرده شده است. امیدوارم کار بار دیگر به هشدار «پشت بلندگو»ی رهبر انقلاب نکشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


گروه پلاک عزت- می گفت وقتی پدر را از دست می دهی انگار تکیه گاهت را از دست دادی، یعنی ممکن است حس کنی با رفتن پدر دیگر پشتت به کسی گرم نیست. برای همین است که همیشه پدر برای فرزندانش آن جایگاه و بزرگی خودش را دارد. ماجرای شهید بابا رستمی هم همینطور بوده است، رزمنده ها و بسیجی ها در شرایط سخت و طاقت فرسای آن روزها شاید درناخودآگاه این احساس، عنوان«بابا» را برای فرمانده خود، سردارشهیدمحمد رستمی یا همان «بابارستمی» جبهه ها انتخاب کرده اند. امروز و در سی و ششمین سالگرد عروج این شهید والا مقام در چند سطر به روایت همرزمان و خانواده اش، جانمان را به یادش جلا می بخشیم.
روایت سردار شاملو درباره بابا
سردار شاملو از فرماندهان خراسان در سال های دفاع مقدس و از همرزمان و دوستان شهید بابارستمی درباره ماجرای «بابا» گفتن به شهید رستمی به نکته قابل تاملی اشاره می کند. او به نقش و جایگاه خطیر شهید بابارستمی اشاره و عنوان می کند:
کلمه «بابا» در زمان جنگ از احترام و تقدس خاصی برخوردار بود و رزمنده ها تنها تعداد معدودی را به این اسم صدا می زدند و تا جایی که من خبر دارم در تمام استان خراسان تنها دو نفر را بابا خطاب می کردند یکی سردار شهید محمد حسن نظر نژاد که اورا بابانظر صدا می زدند و دیگری هم شهید محمد رستمی بود که او را بابارستمی صدا می زدند. در واقع این خطاب ها به نوعی بیان یک واقعیت است؛ اینکه می توان به او اعتماد کرد، می توان به او تکیه کرد و اینکه می توان جای پدر را با او پر کرد...
عبور از خطر
صبحانه خوردیم و راه افتادیم و یکسره رفتیم تا پل دختر. از آن جا به بعد دیگر منطقه جنگی حساب می شد. بچه های پاسگاه قبل از پل دختر به ما گفته بودند که اگر روز حرکت کنیم ، هواپیماهای عراقی ما را می بینند وهمه اتوبوس ها را بمباران می کنند. ستون پنجم دشمن تمام اعزام ها را به عراقی ها خبرمی داد. چاره ای نبود باید تا شب صبر می کردیم ، بعد از پل دختر، کنار رودخانه ای اتراق کردیم تا هوا تاریک شود .در این مدت بچه ها وضو گرفتند و نمازمغرب و عشا را خواندیم وصبر کردیم تا هوا کاملا تاریک شود. هوا که تاریک شد، شهیدبابا رستمی دستور داد که سوار شویم . سوار شدیم و اتوبوس ها حرکت کردند. اماکمی جلوتر نیروهای پاسگاه بین راه جلویمان را گرفتند رئیس پاسگاه مسئول گروه را خواست . بابا رستمی جلو رفت . سلام و علیکی کرد و گفت :امرتان! رئیس پاسگاه گفت : «جاده دست عراقی هاست. تا شوش آمده اند و جاده از شوش به اندیمشک و دزفول بسته است .» می گویند جاده دست دشمن است، بابا خندید و گفت : «این که مشکلی نیست ، ما آمده ایم توی آبادان و خرمشهر با عراقی ها درگیر شویم . حالا صدکیلومتر جلوتر درگیر می شویم ...هر جا جلویمان را گرفتند همان جا با آنها می جنگیم . ما که برای تفریح نیامده ایم ، حالا تفریح مان به هم بخورد.» رئیس پاسگاه گفت : «هزار تا نیرو داخل این اتوبوس هاست، از این محل که عبور کنید، هواپیماهای دشمن دقیقه به دقیقه این جاها گشت می زنند. نور چراغ هاتان را می بینند و بمبارانتان می کنند.» بابا گفت : «چراغ خاموش می رویم » رئیس پاسگاه گفت : «چراغ خطرهایتان را چه کار می کنید، می توانید ترمز نکنید!؟» بابا گفت : «فیش چراغ خطرها را در می آوریم » بعد بابا دستور داد، همه ماشین ها، فیش چراغ خطرهایشان را در آوردند، چراغ خاموش راه افتادیم و رفتیم تا اهواز.
دوستی بابا با دکتر چمران
وارد اتاق شدیم، شهید چمران هم آنجا بود . بابا از دور گفت : «سلام آقای دکتر!» دکتر چمران با شنیدن صدای بابا، جلو دوید. بابا را در بغل گرفت . چند لحظه ای آن دو یکدیگر را در بغل گرفته بودند. آن طور که بچه ها تعریف می کردند، دکتر و بابارستمی در کردستان مدتی با هم بودند. دکتر و بابا، با هم شهر پاوه راآزاد کرده بودند. در سنندج ، در سقز و جاهای دیگر، با هم بودند. چندین عملیات رابا هم رهبری کرده بودند. دکترخیلی خوب بابا را می شناخت و با دیدن او کلی خوشحال شد. از بابا پرسید: «شماها کی آمده اید؟دیشب کجا مستقر شده اید ؟»! بابا گفت : « در باشگاه نیرو! ولی هیچ امکاناتی نداریم . اسلحه نداریم ، فقط نیروی خوب و آموزش دیده داریم.» دکتر چمران گفت : «ما هم در نزدیکی تپه های ا... اکبر مستقر شده ایم . گروهی درست کرده ایم و حملات چریکی می کنیم و به عراقی ها ضربه می زنیم . حالا که توان رزمی برابر با آنها را نداریم این طوری جلویشان را گرفته ایم . اگر شما کمکمان کنید، خیلی ممنون می شوم .نیروهای خراسان همیشه نیروهای آبدیده ای بوده اند. در کردستان که این طوری بود.» بابا گفت : «خیلی هاشان همان بچه ها هستند.» دکتر گفت : «خب ، بیایید پیش ما. با هم باشیم ، بهتر می توانیم جلوی دشمن را بگیریم ». بابا گفت : «چشم . ما در خدمت انقلاب هستیم ، همین امروز، دستور می دهم بچه ها بیایند آن جا. شما هم هماهنگ کنید، نیروها در جریان باشند.» بابا رستمی هیچ حرفی از دوستی اش با دکتر چمران نزده بود.
توکل مطلق
از مشهد به سمت منطقه جنگی حرکت کردیم ،وقتی به قم رسیدیم بابا غیبش زد،هر کدام از بچه ها به شوخی چیزی می گفت ،یکی می گفت حتما جنگ تمام شده که بابا رستمی غیبش زده،دیگری با خنده می گفت بی خیال ما شده اند و مارا به حال خودمان رها کرده اند .
از روی کنجکاوی شروع به جستجو کردم ،بعد از مدتی بابا رستمی را در گوشه ای پیدا کردم در حالی که گوشه ای نشسته بود و در حال راز و نیاز با خدایش بود و در حالی که گریه می کرد ، می گفت:"خدایا من به تو توکل کردم و راه افتادم ،آبرویم را پیش این همه آدم نبر " حسابی کنجکاو شده بودم که در همین لحظه دو نفر از رزمنده ها را دیدم که جلو آمدند و بعد از کمی شوخی با شهید بابارستمی یک پلاستیک که مقداری پول داخل آن بود به شهید بابا رستمی دادند" بعد ها فهمیدم که قبل از حرکت ما از مشهد فرمانده سپاه به شهید بابا رستمی گفته "یک روز باید صبر کنید تا پول اعزام رزمندگان به مناطق جنگی فراهم شود و در حال حاضر موجودی ما بیست و دو هزار تومان بیشتر نیست" و بابا رستمی در جواب می گوید :"ما برای خدا کار می کنیم ،خدا هم به موقع خودش همه چیز را جور می کند" بعد هم از دفتر فرمانده بیرون می آید و به همراه سی اتوبوس به سمت مناطق عملیاتی راه می افتد.
(برداشتی از کتاب بابا محمد نوشته حسین فتاحی)
یادبود شهید بابارستمی فردا برگزار می شود
یادبود سی وششمین سالگرد عروج سردار شهید بابارستمی صبح فردا همزمان با مراسم دعای ندبه رزمندگان در مشهد برگزار می شود. در این مراسم پس از قرائت دعای ندبه، علی معدنی ازهمرزمان شهید به خاطره گویی می پردازد.این مراسم فردا صبح از ساعت 6:45 در جامعة الحسین رزمندگان واقع در بلوارمصلی نبش مصلی11آغاز می شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

«خبر فوت السفیر را اعلام می کنم، فرصت دهید تا مراسم تشییع آن را برگزارکنیم»،این عبارتی بود که هفته گذشته « طلال سلمان» سردبیر السفیر با آن خبر پایان راه این روزنامه وزین و باسابقه 42 ساله لبنانی را اعلام کرد. مدیران ارشد السفیر چند ماه پیش هم برای توقف انتشار روزنامه تصمیم گرفته بودند اما تلاش های «طلال سلمان» صاحب امتیاز و سردبیر کارکشته السفیر و همچنین درخواست های اهالی رسانه و سیاست باعث شد آنان از این تصمیم منصرف شوند.
اما گویا این انصراف تنها چند ماه دوام آورده و باعث نجات کامل السفیر نشده است ، به همین دلیل در روزهای اخیر بار دیگر تصمیم برای توقف انتشار این روزنامه در ابتدای سال جدید میلادی مطرح شد.
روز گذشته همه اما و اگرها پایان یافت و سرانجام روزنامه السفیر، با بیش از 4 دهه سابقه درخشان در عرصه رسانه ای جهان عرب تعطیل شد. این روزنامه دیروز آخرین نسخه خود با شماره 13552 را منتشر و با خوانندگانش خداحافظی کرد.
کلکسیونی از دستاوردهای یک روزنامه
السفیر درآخرین شماره خود کلکسیونی از تاریخ پرفراز و نشیب و پر از شکست و موفقیت های خود را که ملت های منطقه و عرب زبان و به ویژه لبنان ، سوریه و فلسطین با آن زندگی کرده اند، منتشر ساخت. السفیر در این شماره تولیدات به یادماندنی خود به ویژه مصاحبه با حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، مرحوم حافظ اسد رئیس جمهوری سابق سوریه ، مرحوم یاسر عرفات ، مرحوم محمد حسنین هیکل و همچنین مصاحبه معروف با سید حسن نصرا... دبیرکل حزب ا... را در کنار ده ها مصاحبه و گزارش دیگر چاپ و منتشر کرد.
سرنوشت مشابه برای رسانه های دیگر
« جونی منیر» روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی روزنامه لبنانی الجمهوریه ، علت توقف انتشار روزنامه السفیر را مشکلاتی خواند که بیشتر روزنامه ها امروز با آنها مواجه هستند، مشکلاتی که باعث شده است مدیران تعدادی از روزنامه های لبنانی به توقف انتشار روزنامه های خود فکر کنند. به اعتقاد جونی منیر کاهش درآمدهای تبلیغاتی روزنامه ها به ویژه در گیرودار بحران اقتصادی امروز لبنان، گرایش زیاد مردم به رسانه های دیداری و آغاز عصر روزنامه های اینترنتی از مهمترین دلایلی هستند که مدیران روزنامه ها را به توقف انتشار روزنامه های خود وادار می کنند. تحلیلگران معتقدند اجرای تصمیم برای توقف انتشار السفیر، ممکن است بسیاری از روزنامه های دیگر را به اقدام مشابه ترغیب کند به ویژه اینکه از چند ماه پیش حرف هایی درباره احتمال توقف انتشار «النهار» قدیمی ترین روزنامه لبنان هم مطرح شده است.
مجازات السفیر به دلیل حمایت از مقاومت
"سامی کلیب" نویسنده و روزنامه نگار برجسته لبنانی هم با تایید نظر جونی منیر تاکید کرد که این مشکل به روزنامه السفیر اختصاص ندارد بلکه همه روزنامه های دنیا امروز با بحران هایی مشابه روبه رو هستند که آنها را به توقف انتشار مجبور کرده است زیرا این روزنامه ها بدون کمک های مالی مستقیم قادر به ادامه فعالیت نیستند. او تصریح کرد: امروز بازار تبلیغات در کشورهای عربی در انحصار شرکت های بزرگ است و سیاست های این شرکت ها با رویکرد برخی رسانه ها که از راه تبلیغات و کمک ها گذران می کنند، تناقض دارد. سامی کلیب که یکی از نویسندگان اصلی روزنامه السفیر به شمار می آید و برای همین این روزنامه برای او از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است در گفت وگو با ایرنا تاکید کرد که السفیر به خاطر موضع گیری هایش در حمایت از محور مقاومت و سوریه و مخالفت با محور حامی رژیم صهیونیستی که درصدد تجزیه کشورهای منطقه اند، امروز مجازات می شود. این روزنامه نگار لبنانی خاطرنشان کرد که تبلیغات شرکت ها در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و حتی تبلیغات شرکت های لبنانی که تحت تاثیر این کشورها هستند امروز با ممنوعیت انتشار در السفیر مواجه شده اند که بر درآمد روزنامه تاثیر منفی گذاشته است. او گفت که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس مانند قطر و سعودی امروز رسانه های زیادی در اختیار دارند و دیگر مانند دهه های هفتاد و هشتاد میلادی نیازی به روزنامه های لبنانی احساس نمی کنند. سامی کلیب افزود: همه این عوامل باعث شده است تا مدیران السفیر امروز به توقف انتشار این روزنامه تصمیم بگیرند و احتمال دارد روزنامه های دیگری مانند النهار هم تصمیم های مشابهی اتخاذ کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

برخلاف باور عمومی، قانونی به نام «کشف حجاب»، هیچگاه در مجلس شورای ملی تصویب نشد. دستورالعملی که گاه از آن، به قانون «کشف حجاب» تعبیر میشود، در واقع بخشنامهای بود که دولت، به دستور رضاخان، تنظیم و آن را اجرا کرد. او پس از مسافرت به ترکیه و مشاهده تغییراتی که آتاتورک در فرهنگ و زندگی مردم این کشور ایجاد کرده بود، به فکر تغییر دادن شکل لباس و نیز کشف حجاب در ایران افتاد. این به اصطلاح تجددخواهی، که در آن، به تعبیر «جلال آلاحمد»، رضاخان میخواست با زور سرنیزه چادر را از سر زنان بردارد، تا اجرای نهایی، یک دوره زمانی تقریباً یک ساله را طی کرد. به دستور رضاخان و برای نخستین بار، دختران دبیرستانی، بدون حجاب، در جشن تأسیس دانشگاه تهران که در بهمنماه سال 1313، برگزار شد، حضور پیدا کردند. این اقدام، در جشن روز سیزدهم نوروز سال 1314 هـ.ش در شیراز که در آن «علی اصغر حکمت»، وزیر معارف وقت نیز حضور داشت، تکرار شد؛ اقدامی که خشم عمومی را برانگیخت و پس از سخنرانی مرحوم «فال اسیری»، عالم و مجتهد نامدار شیرازی، علیه این حرکت، به قیامی عمومی تبدیل شد.
آشکار شدن یک گسست
هرچند رضاخان این قیام را، مانند سایر قیامهای مردمی دوران حکومتش، با توسل به زور و کشتار سرکوب کرد؛ اما این جنبش مردمی، مقدمهای برای اعتراضات گسترده در تبریز، اصفهان و در نهایت مشهد شد. رضاخان، با قتلعام متحصنان مسجد گوهرشاد که نسبت به رویکردهای ضددینی و نیز، تبعید مجتهد شهرشان، مرحوم آیتا...العظمی سیدحسین قمی، اعتراض داشتند، نشان داد که درصدد است برای اجرای خواستههایش، از قوه قهریه، به صورت گسترده، استفاده کند. برخی از مورخان معاصر، این رویکرد رضاخان را باعث آشکار شدن شکاف عمیق میان حکومت و مردم میدانند و معتقدند که قیام مسجد گوهرشاد و اعتراضات دیگری از این قبیل، نقطه عطفی در تاریخ اعتراضات مردمی دوره پهلوی اول محسوب میشود.
مقاومتهای مردمی
با اجرای کشف حجاب، محدودیتهایی که مردم باید برای تحقق خواستههای شاه تحمل میکردند، افزایش یافت. بسیاری از بانوان متدین، حاضر به خروج از خانههایشان نشدند و در خانه ماندن را به تن در دادن به بیحجابی و ترک واجب دینی، ترجیح دادند. مأموران رژیم، برای اجرای سیاستهای شاه و با دستور اکید او، با خشونت عمل می کردند و از هیچ توهین، تحقیر و تعرضی نسبت به بانوان محجبه، خودداری نمیکردند. «محسن صدر»، معروف به «صدرالاشراف»، یکی از رجال سیاسی مشهور دوره قاجار و پهلوی که مناصب متعدد و از جمله، مدتی استانداری خراسان را عهدهدار بود، در خاطراتش مینویسد:«زنهایی که زیاد مقید به حجاب بودند، از خانه بیرون نیامدند؛ چه آن که در اتوبوس، زن با حجاب را راه نمیدادند و در معابر، پاسبانها از اهانت و کتکزدن زنهایی که چادر داشتند، با نهایت بیپروایی و بیرحمی، فروگذار نمیکردند. بعضی از مأموران، به خصوص در شهرها و دهات، زنهایی که پارچه روی سر انداخته بودند، اگرچه چادر معمولی نبود، از سر آنها کشیده، پارهپاره میکردند و اگر زن فرار میکرد، او را تا داخل خانهاش تعقیب میکردند و به این هم اکتفا نکرده، اتاق زنها و صندوق لباس آنها را تفتیش می کردند و اگر چادر، از هر قبیل، میدیدند پارهپاره میکردند یا به غنیمت میبردند. من این حرکات وحشیانه مأمورین پستفطرت را در ولایات، زیاد شنیده بودم، ولی در [شهر]محلات که بهتر از همه جا اطلاع به اوضاع داشتم، این قبیل اقدامات از طرف مأموران حاکم و خود حاکم، زیاد واقع شدهبود.» در همین زمینه، دکتر «غلامعلی حداد عادل»، در کتاب «فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی»، ضمن شرح وقایع دوران کشف حجاب، خاطرهای را به نقل از یکی از دوستانش تعریف میکند و مینویسد:«دوستی تعریف میکرد، که در شهر کوچکشان، کاشمر، رئیس شهربانی وقت (همان که مدرس را شهید کردهبود)، روی تپه مرتفعی در حاشیه شهر میایستاد و با دوربین نگاه میکرد و تا از دور زنی را با چادر در حرکت میدید، به پاسبانها دستور میداد با اسب بتازند و او را بگیرند و چادرش را پاره کنند. چه بسیار زنانی که مأموران چادرشان را برداشتند و آنها از شدت غصه و ناراحتی دق کردند و مردند. چه بسیار زنانی که از هول و اضطراب، سقط جنین کردند و چه بسیار مادران و مادربزرگهای ما که در همه آن سالهای وحشت و دیکتاتوری، از خانه بیرون نیامدند و اگر توانستند، در خانه حمام ساختند تا حتی برای این گونه موارد ضروری نیز، ناچار به بیرون رفتن از خانه نباشند. من خود در حدود سال 1346 در شیراز، پیرمرد محترم معممی را در خانهاش ملاقات کردم که از سال 1314، یعنی از آغاز بیحجابی، تا آن زمان، پای خود را از خانهاش بیرون نگذاشتهبود و بالاخره نیز به کوچه و خیابان نرفت تا از جهان رفت.»
ممنوعیت عزاداری
رضاخان برای مقابله با فرهنگ دینی تنها به کشف حجاب اکتفا نکرد. «حسین مکی»، مورخ معاصر و از فعالان نهضت ملی شدن صنعت نفت، در بخشی از کتاب «تاریخ بیست ساله ایران» مینویسد:«از سال 1315[هـ.ش] در ماه محرم، از طرف دولت، از سران اصناف و بنگاهها اجباراً خواسته میشد که کارناوال [کاروان شادی] به راه بیندازند و سال 1319[هـ.ش]، روز کارناوال مصادف با دهه اول ماه محرم بود و شب قتل[عاشورا]، کارناوال مفصلی [به مناسبت] روز تولد رضاشاه به راه انداختند که در کامیونها، عدهای عمله طرب و فواحش را جمع کردهبودند که به پایکوبی و رقص بپردازند. این عمل در نظر مردم بسیار سوء اثر داشت.»
شیفتگان تجدد رضاخانی
در این میان، بودند افرادی که در لباس روشنفکری، بر خواستههای دیکتاتور و شیوه وی در اجرای آنها، مُهر تأیید میزدند؛ روشنفکرانی که غایت آمالشان را در فرهنگ غرب جستوجو میکردند و مانند «میرزا ملکمخان»، معتقد بودند برای ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه، باید «از فرق سر تا نوک پا فرنگی شد.» بخشی از این روشنفکران را، تحصیلکردگان از فرنگ برگشتهای تشکیل میدادند که پس از بازگشت از اروپا، شیفتگی و دلباختگی نسبت به فرهنگ غربی را در قالب دفاع و همراهی با دیکتاتور برای اجرای تغییرات فرهنگی و اجتماعی، بروز میدادند. البته سابقه چنین تمایلاتی، به سالها پیش از کشف حجاب و در واقع، به نخستین سالهای پس از پیروزی انقلاب مشروطیت باز میگردد. پیش از به قدرت رسیدن رضاخان، «ابوالقاسم آزاد مراغهای» یکی از روشنفکرانی بود که به همراه همسرش، «شهناز رشدیه»، دست به انتشار نشریهای به نام «نامه بانوان» زد که مطالب آن، در راستای ترویج بیحجابی بود. به نوشته «مرتضی سیفی تفرشی» در کتاب «پلیس خفیه ایران»، «آزاد مراغهای»، پیش از انتشار این نشریه، انجمنی مخفی را به نام «مجمع کشف حجاب»، در سال 1299هـ.ش و مدتی پیش از کودتای سوم اسفند، تشکیل داده بود. به ادعای نویسنده نشریه «اطلاعات هفتگی»، مورخ 28 خردادماه سال 1325، اقدامات و تحرکات «آزاد مراغهای» برای ترویج بیحجابی و بیبندوباری، با اعتراضات گستردهای روبهرو شد و او را 4 بار روانه زندان کرد. به گفته «سعید نفیسی»، «آزاد مراغهای»، بعدها، با وجود محدودیتهایی که برای انتشار نشریه داشت، دست از ترویج بیحجابی بر نداشت و با به قدرت رسیدن رضاخان و سپس، اجرای سیاستهای ضددینی وی، «آزاد مراغهای» یکی از مدیحهسرایان و مدافعان جدی فعالیتهای دیکتاتور بود.گروه دیگری از مدافعان سیاستهای ضددینی پهلوی اول، وابستگان به فرقههای ضاله، مانند «ازلی» و «بهائی» بودند که در سایه شرایط ناشی از تسلط رضاخان بر کشور و تضعیف حوزههای علمیه، رشد و بقای خود را در پیوند با رژیم پهلوی و همراهی با آن در اجرای سیاستهایش میدیدند؛ رویکردی که با دیدگاههای منحرفانه آنها درباره دین و فرهنگ مردم ایران نیز، همخوانی داشت. «فخر آفاق پارسا» و شوهرش، «فرخدین پارسا»، یک نمونه قابل بررسی در این زمینه هستند. این دو که از اعضای فرقه ضاله بهائیت بودند، در سالهای نخست حکومت پهلوی، به مشهد کوچیدند و در این شهر مذهبی، دست به انتشار مجلهای برای بانوان زدند که عموماً مروج فرهنگ ضد دینی بود. نظیر چنین اقدامی، توسط «صدیقه دولتآبادی» در اصفهان انجام شد. او که اعضای خانوادهاش، عموماً از گردانندگان تشکیلات «ازلی» در ایران محسوب می شدند، با انتشار روزنامهای به نام «زبان زنان»، در پی گسترش به اصطلاح تجدد در میان بانوان ایرانی بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در هفته های گذشته، از همه خوانندگان صفحه دخل و خرج خواستیم تا نظر و تجربه خود را در مورد بازاریابی شبکه ای برای ما بفرستند. در این مدت، پیام های متعددی به دست ما رسید که برخی از آنها فقط مدعی بی سوادی پژوهشگران و نویسندگان مطالب خراسان بود. برخی هم از الفاظی استفاده کرده بودند که قابل چاپ نبود! برخی هم در تایید گزارش های خراسان ارسال شده بود. خلاصه اینکه بعد از پالایش اخلاقی پیام ها، آن هایی که می توانست اطلاعات مفیدی در اختیار مخاطبان قرار دهد را آماده کردیم. انتخاب پیام ها بدون هیچ گونه سوگیری و کاملا بی طرفانه انجام شده است. بدیهی است برای اطلاع دقیق تر از موضوع بازار یابی شبکه ای و دیدگاه های کارشناسی و فنی درباره آن می توانید به گزارش های قبلی خراسان در همین صفحه همچون گزارش «تجربه های جهانی بازاریابی شبکه ای »، « نگاهی به طرح های درآمدزایی بازار یابی شبکه ای » ، «چالش های شرعی بازاریابی شبکه ای» و....مراجعه کنید .
یک پیام متفاوت
در یکی از پیام هایی که به روزنامه رسید، نوشته بود:
«خداقوت چندوقته که روزنامه خراسان فقط داره از نقص های بازاریابی شبکه ای صحبت می کنه و فقط هم سمت آدمایی میره برای صحبت کردن که تو این بیزینس به علت کم کاری خودشون شکست خوردن و دارن گردن این صنعت میندازن. حالا روزنامه خراسان یک قسمت قرار داده و گفته تجربیات خودتونو از بازاریابی شبکه ای بفرستین... دوستان عزیز، همکارای باغیرتم هرچقدر باور دارین روی صنعتتون و هر چقدر براتون فایده داشته برین برای شماره 09033337010 ارسال کنین. این شماره پل ارتباطی شما با خراسان از طریق تلگرامه.. موفق و پیروز باشید »
موافقان
لذت آموزش های منحصر به فرد
بنده در حال حاضر مشغول به فعالیت در بازاریابی شبکه ای هستم. در مدت زمان فعالیت ۱۰ ماه تجربیاتی را به دست آوردم که در بیرون و بازار سنتی نتوانستم به دست بیاورم. بنده چندین سال در بازار فعالیت داشتم چه برای دیگران و چه برای خودم و در شرکت های فروش سنتی کار می کردم. آخرین جایی که بودم به عنوان کارمند اداری در یک شرکت خصوصی وابسته به شرکت نفت بودم. خیلی از آموزش های عمومی و تخصصی این شرکت رو بنده در هیچ کجا ندیدم چه در بازار و چه در دانش!
زندگی را بهتر از پدر و مادرم به من یاد داد
من در خصوص بازاریابی شبکه ای می خواستم صحبت کنم. حقیقتش من خیلی راضی ام چون وارد یک کاری شدم که از خیلی وقت پیش دنبالش بودم. کاری که در آن آزادی داشته باشم حالا در کنار آزادی درآمدم دارم و خداروشکر ماه به ماه هم دارد بیشتر می شود. این صنعت به من زندگی کردن رو یاد داد. غیرت و شجاعت یاد داد. کارهایی که والدینم ۲۵ سال نتونستن به من یاد بدن را اینجا یاد گرفتم و مدیونشم...
اشکال از افراد است نه بازاریابی شبکه ای
من عاشق بازاریابی شبکه ای هستم و با آن دارم به اهدافم می رسم. من دارم با بازاریابی شبکه ای مشکل خیلی ها را حل می کنم. خیلی هم کارمو دوست دارم و ازاین که دارم مشکل آدمها را حل می کنم خیلی راضیم وعاشق کارمم. خیلی ها در این کار کم کاری می کنند وفکر می کنند یک شبه می شود پولدارشد و متاسفانه شکست می خورند. مشکل رو ازخودشون نمی بینند از بازاریابی می بینند.
نت ورک؛جایگزین درآمدهای نفتی کشور!
من همچنان مطمئن هستم تا5 سال آینده بازاریابی شبکه ای اقتصاد مملکت ما را عوض خواهد کرد. به امید آن روز که نت ورک ایران بین المللی بشه و در چاه های نفت ایران بسته شود و ما محصولات کشور عزیزمان را به تمام دنیا بفروشیم به جای نفت.
شغل دیگری نیست
من 6 ماه است که در شرکت بازاریابی شبکه ای کار می کنم و از کارم واقعا راضیم. کسانی اومدن اینجا که زندگیاشون عوض شده حتی خود من. ما هیچ شادی در این جامعه نداریم... کار بیرون با حقوق کم و هزار نوع مشکلات جور واجور. ولی وقتی میایم سرکار در این شرکت روحیه همه ما عوض می شود. اینجا فرق دارد با بیرون. این چیز ها را در مدرسه و دانشگاه به ما یاد ندادند. اینجا هدف هایمان را پیدا کردیم. اینجا با امید کار می کنیم. من چند ساله بیرون کار می کنم. هیچ چیزی تو زندگیم عوض نشد. حقوقم کم بود حتی حالم هم خوب نشد...در همه کشورها دارند این کار رو انجام میدن ولی تو ایران شما تا بازاریابی شبکه ای رو جمع نکنید دست ازاین اخبارتون بر نمی دارید. این همه مشکلات داریم تو جامعه درمورد اونا بنویسید. ...من واسه چند نسل پایین ترم دارم فعالیت می کنم و کمک می کنم. این کار گروهیه. مثل کار بیرون دیگران را زیر پا له نمی کنیم. برای منی که درس خوندم حقوقم فقط 400 هزار تومان است. رشته ام هنری است، ولی یک جمعه بازار هنرمندها بود که آن را هم جمع کردند. به این مسائل توجه نمی کنید فقط دنبال حلال و حرام بودن پول بازاریابی شبکه ای هستید. ما هیچ مشکلی نداریم که پورسانتمون به بالاسری برسد. با چیزایی که شما چاپ میکنین فقط جامعه را افسرده تر می کنید....بازنشستگی تو کشور ما یعنی پدر 60 ساله من بازم باید بره سر کار... برام مهم نیست چاپ کنین یا نه فقط حرفم با خودتون بود که نشستین و چاپ می کنین و از مردم خبر ندارین.
پول اولویت من نیست!
به عنوان یک بازاریاب شبکه ای که تازه به این صنعت پیوستم می گویم که در همین مدت کوتاه تغییرات زیادی چه از نظر عقیدتی و چه از نظر خودشناسی و انگیزشی در من ایجاد شده است. طوری که دیگه جنبه مادی نت ورک که در اول کار جذب آن شدم، اولویت کاری من نیست...
مخالفان
مایه افتخار بنز و پورشه هستم!
به نظر من افرادی که وارد سیستم میشن به وسیله کد ملی که ثبت می کنند در واقع در سیستم کشور به عنوان یک فرد دارای شغل محسوب می شوند ولی اکثرا از این شغل درآمدی ندارند. یک جورایی میشه گفت یه حیله است تا نرخ بیکاری در آمارهای رسمی کاهش داشته باشد. من تو محل کارم8-7نفر رو می شناسم که چندین ساله مشغول به این کارن ولی هنوزم همون درآمد اصلی شون رو از همین محل کار فعلی تامین میکنن و عملا هیچی به دست نیاوردن. من توی دفتر چاپ کار می کنم این فایل رو یکی آورد تا پرینت بگیره و بچسبونه به دیوار اتاقش ! این عکس را یکی از مجموعه ها در بازاریابی شبکه ای برای ما فرستادند.
مثل آشغال پرت شدند بیرون
ممنون از اینکه چشم همسرم وبرادرش را باز کردید. این دو نفر چند ماه در این شرکت ها کار می کردند و خرید انجام می دادند.
این شرکت ها مثل زالو از خونشون استفاده کردند و بعد که دیدند نمی توانند ورودی بگیرند مثل آشغال پرتشون کردند بیرون. به همه توصیه می کنم که به سمت این شغل نروند. چون قطعا زیان می بینند.
نت ورک بین اعضای خانواده فاصله می اندازد
اگر نت ورک درآمد دارد، چرا داداش من بعد از 2 سال 20 میلیون قرض واسه خودش درست کرده است. قرض داداشم را مجبور شدند خانواده بدهند. آن ها با کلی بدبختی پول جور کردند. به نظر من که نت ورک فقط بین اعضای خانواده فاصله میندازه.
ماشین خریده که بگن نت ورک درآمد دارد
خانمی رو می شناسم که چند ماه عضو شبکه بازاریابی شده. این خانم سه دونگ خونشو که به نام خودش بوده فروخته و ماشین خریده که همه بگن دیدی نت ورک درآمد دارد و در عرض چند ماه توانست یک ماشین گران قیمت بخرد. الان با خرید این ماشین زندگیش در مرز نابودیه و با یک فرزند داره جدا میشه.
حاشیه ها نت ورک را از بین می برد
می خواستم در مورد بازاریابی شبکه ای نظر بدم. از نظر من خود سیستم بازاریابی خوبه و پول میده اما امان از حاشیه این کار. حرف هایی که در موردت می گویند تا تو را خراب کنند. من خودم در ٦ماه توانستم به درآمد 1.5 میلیون تومان برسم و درآمدم از لیدرم بیشتر شد و افراد مجموعه ام بیشتر از لیدرم شد. من ٢دست فعال داشتم و پورسانت می گرفتم اما او یک دست داشت و پورسانتی نمی گرفت. همین دلیلی شد که لیدر من نسبت به من حسادت کرد و یک دست از مجموعه من را به سمت خودش برد. کلا یک دست من ریخت و درآمدم خیلی کم شد. این باعث شد که من نت ورک را ترک کنم. بعدا فهمیدم افراد دیگری که زیرمجموعه من بودند را هم به خودش انتقال داده است. خلاصه که از نظر من نت ورک خودش خوبه اما افرادی که تو این سیستم کار میکنن این کاررو پر حاشیه کردند. این باعث شده که نتوانید روی درآمدهای بلند مدت حساب کنید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
