- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- تا چند روز قبل همه از او می ترسیدند. حتی نامش هم در میان اعضای شرکت هرمی اعتباری داشت. بسیاری از هموطنانش را به بهانه استخدام در یک شرکت بازاریابی فریب داده و به مشهد کشانده بود تا رویاهای دلارآلودشان تعبیر شود! با آن که سن و سالی نداشت و خیلی جوان بود اما چشمان ترسناکی داشت چرا که برای گرفتن زهر چشم از اعضای شرکت هرمی یکی از هموطنانش را به قتل رسانده بود و اکنون با چهره ای نگران در پشت میله های بازداشتگاه سرنوشت را انتظار می کشید. اشک هایش نشان از ندامت داشت اما او یک تبهکار مخوف بود که افراد زیادی را به مرداب خونین شرکت های هرمی انداخته بود .
آن چه می خوانید گفت وگوی خبرنگار روزنامه خراسان با این تبهکار خطرناک پشت میله های بازداشتگاه است.
نامت چیست؟ گل احمد – ن
ایرانی هستی؟ نه! اهل یکی از روستاهای شهر هرات در افغانستان هستم.
چند سال داری؟ 21 سال و چند ماه!
درس هم خوانده ای؟ نه! در روستای ما اوضاع اقتصادی اهالی به گونه ای نبود که فرزندان شان راهی شهر بشوند یا ادامه تحصیل بدهند. من هم به مدرسه نرفتم و بیسواد هستم.
متاهل هستی؟ بله! یک پسر یک ساله هم دارم.
در ایران ازدواج کردی؟ نه! 17 ساله بودم که با دختر عمویم در افغانستان ازدواج کردم اما به تنهایی وارد ایران شدم.
به صورت قانونی وارد ایران شدی؟ نه! قاچاقی آمدم.
چگونه؟ به همراه تعداد دیگری از همشهریانم بعد از تسلط و حکومت طالبان در افغانستان تصمیم گرفتیم به ایران بیاییم. به همین علت با قاچاقچیان تا مرز ایران آمدیم و سپس با خودروهایی که اتباع را به طور قاچاق به شهرهای مختلف انتقال می دهند به تهران رفتم.
چه زمانی به طور غیرقانونی وارد ایران شدی؟ حدود 2سال قبل.
در تهران چگونه کسب درآمد می کردی؟ در ساخت و سازهای مسکن بنایی می کردم.
البته چند نفر با هم بودیم که آن ها هم از اهالی روستاهای مجاور ما در هرات بودند.
معتادی؟ فقط قرص ها مخدردار استفاده می کنم ولی سیگار زیاد می کشم.
اولین بار در ایران سیگار کشیدی؟ نه! هنوز نوجوان بودم که سیگار کشیدن را با دوستانم در روستا شروع کردم اما وقتی به ایران آمدم میزان مصرفم خیلی بیشتر شد.
چه شد که به مشهد آمدی؟ حدود 9 ماه قبل بود که با تماس یکی از همشهریانم به مشهد آمدم او از شرکت های بازاریابی اینترنتی اطلاع داشت و از من خواست برای درآمد بیشتر به مشهد بیایم.
چگونه شرکت هرمی را راه اندازی کردی؟ من 63 میلیون تومان پول داشتم وقتی در جریان فروش کالاهای نفیس و گران قیمت اینترنتی قرار گرفتم پول هایم را برای بازاریابی سرمایه گذاری کردم و سپس دیگر هموطنانم را که می شناختم به مشهد کشاندم و بدین ترتیب تعدادمان زیاد شد.
این سرمایه را در ایران پس انداز کرده بودی؟ نه! زمانی که قصد داشتم به ایران بیایم مقداری از زمین هایمان را فروختم و مبلغی هم پس انداز داشتم.
چگونه به صورت زیرزمینی و مخفیانه فعالیت می کردید؟ ابتدا در بولوار توس خانه ای را اجاره کردیم اما وقتی تعداد اعضای شرکت هرمی بیشتر شد یک زیرزمین بزرگ تر را تدارک دیدم وقتی افراد بیشتری را با تماس های تلفنی و به امید استخدام در یک شغل پرسود به مشهد کشاندم از هرکدام مبلغ 35 میلیون تومان برای عضویت و خرید محصول اینترنتی می گرفتم.
یعنی آن کالا یا محصول به دست شما نمی رسید؟ نه! اصل این شرکت ها در خارج از کشور هستند و ما فقط کالاهایی مانند ساعت های مارک دار را به صورت تصویری خرید و فروش می کردیم البته اگر می خواستیم اصل آن کالا را دریافت کنیم باید به یک کشور دیگر می رفتیم.
در واقع زندگی مخفیانه داشتید؟ بله! هیچ کس حق خروج از زیرزمین را نداشت هفته ای 150 هزارتومان از هر عضو برای غذا می گرفتیم که یک نفر مورد اعتماد از زیرزمین خارج می شد و مواد غذایی لازم را تهیه می کرد.
نمی دانستی این کار هم غیرقانونی است؟ نه! چون در تهران هم شبکه های زیادی وجود داشتند و بسیاری از دوستان و هموطنانم عضو شرکت های بازاریابی اینترنتی شده بودند ولی هیچ وقت پولدار نشدند! من هم تصور می کردم آن ها نمی توانند عضو زیادی پیدا کنند به همین علت همه تلاشم را به کار گرفتم تا افراد بیشتری را به عضویت شرکت دربیاورم! آن ها هم به امید یافتن کار و استخدام به من اعتماد می کردند و تصورشان این بود که با درآمد هنگفتی روبه رو می شوند.
«حبیب» (مقتول) را هم تو به عضویت شرکت هرمی درآوردی؟ بله! ولی او نمی توانست کار کند! پول هم تحویل داده بود به همین علت از نزد ما رفت تا در تهران کار کند!
پس خروج او از شرکت علت اصلی نزاع بود؟ بله! «حبیب» اهل ولایت هلمند در افغانستان بود وقتی از ما جدا شد در میان اعضای دیگر شرکت همهمه به راه افتاد چرا که وقتی افرادی را عضو کردی باید برای آن ها کار کنی تا حداقل به پول خودشان برسند ولی خروج او باعث ضرر و زیان شده بود. به همین دلیل از آن جا فرار کردیم ولی خیلی زود کارآگاهان پلیس آگاهی در حالی به سراغ ما آمدند که در مخفیگاه دیگری بودیم و قصد داشتم به افغانستان بگریزم!
فکر نمی کردی با این سرعت شناسایی شوی؟ به هیچ وجه! حتی به فکرم خطور هم نمی کرد چون ما به طور غیرقانونی و قاچاقی از افغانستان به مشهد آمده بودیم و هیچ گونه هویتی در سامانه های پلیس یا دیگر ادارات و سازمان های ایران نداشتیم ولی نمی دانم چگونه افسران پلیس آگاهی خراسان رضوی فقط طی دو روز ما را دستگیر کردند.
پشیمانی؟ خیلی! روزی صدبار به خودم لعنت می فرستم که چرا دست به چنین کاری زدم و آینده ام را تباه کردم.
خنجر را برای قتل «حبیب» با خودت حمل می کردی؟ آن را قبلا یکی دیگر از دوستانم به من داده بود که اگر هنگام رویارویی با «حبیب» یا کس دیگری درگیر شدم من هم از خنجر استفاده کنم.
چرا ضربات متعدد زدی؟ می خواستم زهر چشم بگیرم که دیگران هم بترسند! ولی آن قدر خشمگین و عصبانی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم. کاش می توانستم از خیر خروج او از شرکت بگذرم در نهایت 400 یا 500 دلار ضرر می کردم.
وقتی پول های هموطنانت را می گرفتی سرنوشت آن ها چه می شد؟ دیگر خودشان می دانستند اگر دوست داشتند به یک کشور دیگر بروند و در آن جا کار کنند و اقامت بگیرند! اگر هم نمی خواستند باید افراد دیگری را به عضویت شرکت درمی آوردند تا به پول خودشان برسند!
اگر زمان به لحظه قبل از قتل برسد چه تصمیمی می گیری؟ خودم را کنترل می کنم دست از قدرت نمایی و منم منم برمی دارم!
دلت برای خانواده ات تنگ نشده؟ چرا! مگر می شود من هم آرزو دارم پسر خردسالم را یک بار ببینم ولی حالا باید در گوشه زندان انتظار بکشم! آن هم اگر مجازاتم اجرا نشود. خیلی دوست دارم به افغانستان بازگردم.
سابقه خبر
به گزارش روزنامه خراسان عصر هشتم اردیبهشت با مرگ جوانی در بیمارستان طالقانی مشهد که با ضربات مهلک خنجر مجروح شده بود، پرونده جنایی دیگری روی میز قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) گشوده شد. ساعتی بعد گروهی از افسران ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سروان آرمین منفرد (افسر پرونده) تحقیقات پلیسی را برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت هولناک آغاز کردند و به سرنخ هایی از یک شرکت هرمی رسیدند. طولی نکشید که کارآگاهان با بازبینی دوربین های مدار بسته و استفاده از شگردهای اطلاعاتی، مخفیگاه ضارب و همدست وی را در حالی به محاصره درآوردند که همه اعضای شرکت هرمی از زیرزمین اجاره ای گریخته بودند. با دستگیری گل احمد (ضارب) و همدست وی، بررسی های تخصصی با بهره گیری از تجربیات قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ادامه یافت تا این که جوان 21 ساله به قتل هموطنش با انگیزه خروج از شرکت هرمی اعتراف کرد. این تبهکار مخوف مدعی شد که برای گرفتن زهر چشم «حبیب» (مقتول) را هدف ضربات هولناک خنجر قرار داده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پوتین از پیشنهاد خود به واگنر برای فعالیت به عنوان یک مجموعه واحد نظامی خبر داد
خلع قدرت پریگوژین
سرمربی استقلال با بیان این که از بیرون پای یک بچه بار دیگر در این باشگاه باز شده و این بچه هیچ وقت نمیگذارد آب خوش از گلوی استقلال پایین برود، افزود :« باعث و بانیاش هم من مدیرعامل و مربی هستم زیرا تصمیماتی میگیرند که به ضرر استقلال است. هر زمان این ها در این باشگاه نبودند، نتیجه گرفته. بروید و ببینید چرا فرهاد مجیدی قهرمان شد؟ زیرا پا و دست این ها از استقلال کوتاه بود.» سرمربی استقلال درپاسخ به این سوال که منظورش از بچه چه کسی است؟ توضیح داد: همه او را میشناسند و نیازی به گفتن نیست. این ها در استقلال خیلی کارها میکنند و الان هم در این باشگاه جولان میدهند. این افراد چه کسی هستند که دنبال جلسه با من هستند؟ پیغام می دهند که یک جا بنشینند و با من حرف بزنند. شما چه کسانی هستید که بخواهید با من جلسه بگذارید؟نکونام در ادامه صحبت های افشاگرانه اش به وضعیت نابسامان باشگاه با وجود انتخاب خطیر اشاره کرد و گفت:« درست است علی خطیر تازه تشریف آورده است اما قرارداد من در باشگاه نیست. قرارداد مهرداد محمدی و آرمین سهرابیان هم در باشگاه نیست. نمیدانم چه اتفاقی افتاده اما این که یک نفر میتواند اسناد یک باشگاه را راحت ببرد، خندهدار است.» او در ادامه از یک راز دیگر هم در این باشگاه پرده برداشت، این که فرد یا افرادی تصمیم گیر به او گفته اند از استقلال قهرمانی نمی خواهند، پنجم شود کافی است! «هر بازیکن یا مربی که می خواهم میگویند گران است. تیمهای دیگر چگونه هزینه میکنند؟ برای آن ها ارزان است و برای ما گران است؟ به من میگویند قهرمانی نمیخواهیم تیم پنجم شود کافی است! گفتم من هم آدمی نیستم که برای قهرمانی نجنگم. تیم قوی میخواهم و باید برای قهرمانی بجنگم. تازه برای قهرمانی میجنگم نه این که قول قهرمانی بدهم. سعی میکنم در سال اول برای قهرمانی بجنگم. نشد در سال دوم برای این کار قول میدهم ولی میگویند تیم پنجم شود. » سرمربی استقلال درپاسخ به این سوال که آیا خطیر گفته باید تیم پنجم شود؟ گفت: اسم نمیآورم! اظهارات تند و عجیب نکونام واکنش های متعدد و مختلفی در پی داشت و جالب این که برخی از رسانه ها و افراد به او بابت این صحبت ها تاخته اند در حالی که مشابه این اظهارنظرها در طول فصل گذشته و فصل های پیش توسط سرمربی و مدیران تیم های مطرح، بیان شده بود و اتفاقا حمایت شده بودند! با این حال هواداران استقلال به شدت از سرمربی شان حمایت کرده و خواهان شفاف سازی درباره کسانی شده اند که به او گفته اند استقلال قهرمان نشود و پنجم شود کافی است! ضمن این که به زعم برخی کارشناسان و فوتبال دوستان، هرچند نکونام تاکید کرده که خطیر فقط چند روز است که به باشگاه آمده اما احتمالا مخاطب بسیاری از صحبت های سرمربی استقلال، سرپرست تازه وارد باشگاه است تا هم درباره روند کند نقل و انتقالات و هم در خصوص حواشی باشگاه و خروج اسناد محرمانه از آن پاسخگو باشد و از حالت انفعال خارج شود!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مجاور-پس از پایان سفر منطقهای فشرده به سه کشور قاره آفریقا که به دعوت رسمی روسای جمهور کنیا، اوگاندا و زیمبابوه انجام شد، رئیس جمهورکشورمان با بدرقه رئیس جمهور زیمبابوه، هراره پایتخت این کشور را به مقصد تهران ترک کرد.رئیس جمهور در این سفر علاوه بر دیدار و گفت وگو با روسای جمهور سه کشور کنیا، اوگاندا و زیمبابوه با برخی از تجار و فعالان اقتصادی و دانشگاهی نیز دیدار کرد.در این سفر همچنین به منظور ارتقای سطح روابط با کشورهای دوست و همسو در مجموع ۲۱ سند همکاری میان مقامات عالی رتبه ایران و همتایان شان در سه کشور کنیا، اوگاندا و زیمبابوه به امضا رسید.این سفر را می توان در راستای تاکید رئیس جمهور بر اولویت بخشی ارتباط با قاره آفریقا در سیاست خارجی دولت تلقی کرد زیرا در ۱۱ سال گذشته این نخستین سفر یک رئیس جمهور ایران به این قاره تلقی می شود تا به گفته رئیس جمهور سهم 1.2 میلیارد دلاری ایران از تجارت با بازار ۱۲۰۰ میلیارد دلاری آفریقا ارتقا یابد. سفری که حاصل آن امضای چندین سند همکاری میان تهران و نایروبی، هراره و کامپالا بود . اقدامی مهم که عملیاتی شدن آن می تواند کمک شایانی به گسترش روابط تهران با کشورهای قاره سیاه کند. به گفته کارشناسان گسترش روابط اقتصادی ایران با کشورهای آفریقایی نه تنها سبب افزایش جایگاه و اعتبار ایران در این قاره می شود، بلکه تامین کننده منافع اقتصادی ایران به عنوان یک بازار هدف صادراتی است. سفر به آفریقا و گسترش روابط با این قاره پهناور گسترش نفوذ ایران در افق های جهانی بزرگ تر را به ارمغان خواهد آورد و آفریقا میتواند به عنوان کاتالیزور، روند حضور ایران را در بازارهای جهانی تسهیل کند. نباید فراموش کرد آفریقا قاره بکری است که دههها برای تجارت مغفول مانده بود اما اکنون زمان آن فرا رسیده است با وجود منابع طبیعی نفت، گاز و ذخایر آبی و معدنی، فرصت بسیار مناسبی برای اجرای پروژه های صنعتی با حضور شرکت های فنی ومهندسی ایرانی فراهم شود که به گفته کارشناسان این قاره کانالی برای حفظ روابط بینالمللی ایران، بی اثر کردن تحریم ها و مقاومت در برابر فشارهای قدرتهای رقیب است.در این میان همان طور که جزئیات سفر رئیس جمهور به آفریقا حکایت دارد، هم و غم دولت سیزدهم برنامه ریزی برای اتخاذ یک «دیپلماسی تجاری» در کنار افزایش همگرایی سیاسی با دولت های آفریقایی بوده است. موضوعی که رئیسی در بازگشت از سفر آفریقایی خود به آن اشاره کرد و محورهای سخنان او همگی رنگ و بوی اقتصادی داشت. رئیسی در بخشی از اظهارات خود گفت:ارتباط ما با قاره آفریقا، مثل ارتباط با کشورهای قاره آسیا و دیگر نقاط جهان اهمیت دارد و نباید ارتباط با این قاره که سرزمین فرصتهاست، مورد غفلت واقع شود.رئیس جمهور با اشاره به علاقه مندی این کشورها برای خرید محصولات دانشبنیان ایرانی گفت: تسهیل تامین مواد اولیه و کالاهای اساسی با قیمت مناسب و امکان اجرای طرح کشت فراسرزمینی در این کشورها از دیگر اهداف این سفر بود که با موفقیت دنبال و توافق شد که به شکل تهاتری و در ازای فروش محصولات و مواد پتروشیمی کالاهای اساسی مورد نیاز ایران از این کشورها وارد شود.همچنین در راستای گسترش همکاریهای علمی و فناورانه، دفاتر علمی و فناوری ایران در هر سه کشور کنیا، اوگاندا و زیمبابوه فعال شد تا گام موثری در زمینه تسهیل و تقویت ارتباطات و همکاریهای ما در این زمینه برداشته شود.همزمان،«امیرحسین میرآبادی» رئیس مرکز تعاملات بینالمللی معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان ریاست جمهوری، بازار آفریقا را فرصتی جذاب برای شرکتهای دانش بنیان دانست و از آغاز فرایند صادرات ۵۰ دستگاه پزشکی و ۱۰ داروی ساخت ایران به این قاره خبر داد. وی با اشاره به نمایش پهپاد فناورانه کشاورزی ساخت یک شرکت دانش بنیان کشورمان که از قابلیت های سم پاشی، کودپاشی و حتی بذرکاری و نقشه برداری و تصویربرداری از مزارع برخوردار است، افزود: مقرر شد از رئیس جمهور کنیا برای بازدید از خانه نوآوری و فناوری ایران در کنیا دعوت کنیم و یکی از نکاتی که در ملاقات دو رئیس جمهور پرتکرار بود، موضوع همکاری های فناورانه بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدن بناهای کهن هر شهر و کشوری برای گردشگرها جذاب است و یک جورهایی نماینده تاریخ آن منطقه است. خوردن غذاهای سنتی و محلی هم یکی از جاذبههایی است که میتواند گردشگرها را با فرهنگ و آداب و رسوم هر شهر آشنا کند. همانطور که همه اصفهان را به گز و بریانی، مشهد را به شله مشهدی و شیشلیک و ایتالیا را به پیتزا و وافلهایش میشناسند. به این نوع شناخت مردم از شهرها و جغرافیا، گردشگری غذایی هم میگویند. فالوده یا پالوده هم جزو یکی از همین عناصر گردشگری است که پای هرکسی را که به شیراز، یزد و کرمان باز میشود به فالودهفروشیهای شهر میکشاند و سفیر خنک و خوشمزه این شهرهاست. نقش فالوده شیرازی و کرمانی در فرهنگ آنقدر، پررنگ است که سال 94 مهارت تهیه فالوده سنتی شیراز و سال 95 فالوده کرمانی در فهرست میراث فرهنگی ناملموس کشور به ثبترسیدند. طعم فالودههای خنک و دلچسب بهخصوص اگر در روزهای گرم تابستان نوشجان شود، هیچوقت از یاد نمیرود و احتمالا همین الان هم، زیر زبانتان آمد و حس خوبی به شما داد! یکی از معروفترین انواع «فالوده»، ترکیب رشتههای نازک نشاسته در شربتی نیمهمنجمد حاوی شکر و گلاب است. اما داستان فالوده به سادگی ترکیب اینها با هم نیست. از آشپزهای دربار گورکانی گرفته تا بستنیفروشهای شیراز، یزد، کرمان و ... هر یک فوتوفن و رمزوراز خاص خود را برای آماده کردن این دسر لذتبخش تابستانی دارند. در پرونده امروز زندگیسلام میخواهیم از فالوده، تاریخچه آن، انواعش، تجربههای جالب گردشگرهای خارجی از خوردن آن و ... بگوییم.
پالوده یا فالوده؟
در فرهنگ لغت دهخدا میخوانیم: «اصل واژه پالوده از پالودن است به معنای پاک و صاف کردن. در شیراز فالوده، پالوده نامیده میشود.» بنابراین واژه فارسی «پالوده»، از مصدر پالودن به معنای صاف کردن و از صافی گذراندن میآید. «فالوده»، شکل معرب یا عربیشده واژه «پالوده» است که پس از تسخیر ایران به دست اعراب مانند دیگر واژههای فارسی همچون پردیس، پیروز و امثال آن، «پ» در آنها به «ف» تغییر یافت. در فرهنگ معین هم آورده شده که در گذشته فالوده به خوراکی گفته میشد که از پختن پودر بادام و شکر تهیه میشده است و این موضوع حکایت از آن دارد که فالوده در زمانهایی از تاریخ با روش و موادی کاملاً متفاوت تهیه میشده است.
قدمت این دسر یخی شگفتانگیز
شاید قرن پنجم
برخی از تاریخدانان معتقد هستند که قدمت فالوده در ایران به دوران پیش از اسلام برمیگردد؛ اما متاسفانه از تاریخچه دقیق ابداع این دسر لذیذ، اطلاعات کاملی در دست نیست و بهصورت کلی دو نظریه درباره پیدایش فالوده وجود دارد که در ادامه آنها را به شما توضیح خواهیم داد.
طبق نظریه اول، پالوده یک دسر شبیه به حلوا بوده که از آرد، پودر بادام، شکر و شربت نشاسته تهیه میشده است. موافقان این نظریه اعتقاد دارند که پالوده در دوران خلافت خلفای اسلامی به کشورهای عربی رفته و «فالوذج» عربی در واقع همان پالوده ایران باستان است. در بیشتر لغتنامهها هم «فالوذج»، معادل عربی واژه پالوده است.
در نظریه دوم که موافقان بیشتری هم دارد، آمده که در قرنهای گذشته، صنعت نساجی در ایران و بهویژه در استانهای جنوبی کشور، بسیار پررونق و نشاسته، یکی از محصولات مورد استفاده در این صنعت بوده است. بیشتر اوقات، مقداری از نشاستهای که صنعت گران به بافندگان میدادند باقی میماند و از آن جا که آنها میدانستند که این ماده از غلات تهیه میشود و ارزش غذایی دارد به این فکر افتادند که از آن استفاده دیگری کنند. به همین علت، آنها نشاسته را تصفیه و پالایش کردند و به آن شربت قند و گلاب، افزودند و اینگونه پالوده ابداع شد.
از هزاران سال قبل...
همانطور که میدانید درست کردن فالوده در تابستان، ارتباط مستقیمی به دسترسی به یخ برای فرایند نیمهمنجمد کردن رشتههای نشاسته دارد که به لطف فناوری باستانی «یخخانه» یا همان «یخچال»، حتی هزار سال قبل هم ایرانیان مشکلی برای دسترسی به آن نداشتند. اینگونه یخچالها عمدتا در مناطق کویری و گرمسیر ساخته میشدند؛ جاهایی که مانند کرمان، یزد و شیراز، فالودههای مشهوری دارند. رد پای فالوده در نوشتههای قرن پنجم هم دیده شده است. ابن سیده، از پیشگامان علم زبانشناسی، در کتاب خود از «فَالوذج» یاد کرده است بنابراین احتمال دارد که قدمت این دسر یخی شگفتانگیز به قرن پنجم برگردد.
جوتی، ظرفی برای سرو فالوده در گذشته
در گذشته بهدلیل نبود امکانات و محدودیت فضایی که برای فروش فالوده در نظر گرفته میشد، فالودهفروشها این دسر را در ظرفی به نام «جوتی» تهیه میکردند. جوتی، یک قالب چوبی دو جداره بود. فروشندگان فالوده، فاصله بین این دو جدار را پر از یخ و نمک میکردند تا فالوده در قالب خنک بماند و رشتهها حالت یخزدگی خود را از دست ندهند. آنها جوتی را روی گاری میگذاشتند و تا زمانی که داخل جدارهها یخ وجود داشت، فرصت داشتند در سطح شهر فالوده بفروشند.
فالوده فقط شیرازی نیست
آشنایی با انواع فالوده از کرمانی و یزدی بگیرید تا فالوده هندوانه و زغال اخته
خیلیها شیراز را به فالودهاش میشناسند؛ فالوده شیرازی یکی از پرطرفدارترین خوراکیهای شیراز است که در سفر به شیراز امتحان کردنش را نباید از دست داد. اما فالوده فقط شیرازی نیست. در ادامه از محبوبترین انواع فالوده خواهیم گفت.
فالوده شیرازی فالوده شیرازی، مشهورترین و قدیمیترین نوع فالوده با عمری حداقل ۹۰ ساله در ایران است که رشتههای آن از نشاسته گل و آب تهیه میشود. رشته فالوده شیرازی را به دو صورت رشته فالوده آماده یا رشته فالوده خانگی، تهیه و به همراه آب لیمو، گلاب، بستنی سنتی و شربت آلبالو سرو میکنند.
فالوده یزدی فالوده یزدی یا ماقوتک، یکی از لذیذترین دسرهایی است که میتوان در شهر تاریخی یزد امتحان کرد. این فالوده متشکل از رشتههای فالوده بههمراه شربت گلاب، تخم شربتی و انواع عرقیجات است. رشتههای نشاستهای فالوده یزدی قطورتر از رشتههای فالوده شیرازی است.
فالوده کرمانی ظاهر فالوده کرمانی، رشتهای نیست، بلکه شبیه به دانههای مروارید است و معمولا با عرق نعناع، عرق نسترن، گلاب و شیره شکر در کاسههای بلورین سرو میشود تا در طول خوردن، خنک باقی بماند. نشاسته خمیری را میتوان با هر ابزاری بهشکلهای مختلف درآورد، اما در کرمان معمولا از آبکش برای تهیه فالوده کرمانی استفاده میکنند. فالوده کرمانی، یک فالوده نسبتا ناشناخته است که عموما تنها افرادی که به کرمان سفر کردهاند، آن را میشناسند. البته کافی است که تنها یک بار طعم خاص آن را بچشید تا به آن وابسته شوید.
فالوده بستنی فالوده بستنی، یکی از دسرهای محبوب ایرانیان است که از ترکیب فالوده و بستنی سنتی تشکیل میشود.
فالوده هندوانه فالوده هندوانه از آب هندوانه، پودر ژلاتین، فالوده، شکر و عرق نسترن تهیه میشود. برای تهیه این دسر لذیذ و مبتکرانه، کافی است آب هندوانه را با شکر مخلوط کنید و سپس آن را با رشتههای فالوده هم بزنید. در ظرفی دیگر پودر ژلاتین را با آب یا عرق نسترن به روش بن ماری ذوب کنید و به فالودهها بیفزایید. مواد را در یک قالب دلخواه بریزید و بهمدت چند ساعت در یخچال قرار دهید تا خودش را بگیرد.
فالوده زغالاخته یا طالبی و ... فالوده زغال اخته شباهتی به فالوده سنتی ندارد و در واقع یک اسموتی است که از ترکیب زغالاخته و شاتوت یخزده یا تازه، ماست هلوی کم چرب، شیر و یخ خردشده تشکیل میشود. برای تهیه این فالوده خنک و بسیار ساده، شیر، ماست و میوهها را داخل مخلوطکن بریزید و با هم مخلوط کنید. یخها را هم به تدریج به ترکیب مواد بیفزایید تا یک نوشیدنی شبیه به اسموتی ایجاد شود. این نوع فالوده را میتوان با میوههای مختلف مانند طالبی، توتفرنگی و ...هم درست کرد.
دسری فرا مرزی؛ از هند تا سریلانکا
در قرون ۱۶ تا ۱۸ میلادی، پادشاهان گورکانی در هند، نوشیدنی دسر سردی به نام «فالودا» داشتند که همچنان در این مناطق پرطرفدار است و مشتری دارد. این دسر هم اکنون بخشی از فرهنگ غذایی بنگلادش، سریلانکا، هند و پاکستان است و در مراسم ازدواج و مناسبتهای دیگر تهیه و صرف میشود. همانطور که گفته شد، «فالودا» دسر دربار گورکانی بود و شاید ما را به یاد ضربالمثل «با شاه فالوده نخوردن» که کنایه از نخوت و تکبر است، بیندازد. فالوده هندی و پاکستانی را با غوطهور کردن خمیر نشاسته در شیر درست میکنند و کمی هم گلاب به آن میافزایند که رنگ زیبایی به آن میدهد و دانههای تخمشربتی ظاهر آن را تکمیل میکند. فالوده در بسیاری از کشورهای عربی طرفداران زیادی دارد و در بستنیفروشیها میتوان آن را با ظاهری شبیه «بستنی معجون» ایرانی یافت که پر از آجیل و گاهی میوههای خشک مانند انجیر و توت است.
خط قرمزها
و بهترین زمان مصرف فالوده
نشاسته، ماده اصلی تشکیلدهنده فالوده است و از مهمترین منابع انرژی بدن انسان و یک کربوهیدرات به شمار میآید. نشاسته در بدن تجزیه و به گلوکز(قند خون) تبدیل میشود. قند خون هم انرژی لازم برای مغز و مرکز عصبی بدن انسان را تامین میکند. بنابراین مصرف فالوده در مواقع فعالیتهای شدید فکری، مطالعات، یادگیریهای تحصیلی و درسی یا در هنگام کاهش حجم مایعات بدن در زمان گرمازدگی و مسمومیتهایی که منجر به اسهال میشوند، بسیار مفید است. خوردن فالوده در مواقع کاهش قندخون در زمان روزهداری و گرسنگی طولانیمدت، انرژی لازم را برای بدن تامین و خستگی را برطرف میکند. به طور کلی، فالوده ارزش غذایی بالایی دارد و برای برخی ناراحتیهای ریه و حلق بهویژه در فصول گرم سال مفید است.
در مصرف فالوده زیادهروی نکنید
توجه داشته باشید که مصرف مقدار زیاد کربوهیدرات، به ذخیره چربی در بدن و افزایش وزن منجر میشود. پس سعی کنید که فالوده را قبل از عصر میل کنید تا قبل از زمان خواب، فرصت هضم شدن را داشته باشد. مصرف مقدار زیاد کربوهیدرات میتواند به افزایش چربی خون و ناراحتیهای قلبی عروقی بینجامد، پس در مصرف فالوده زیادهروی نکنید. مصرف زیاد مواد نشاستهای و قندی میتوانند منجر به بیماری دیابت هم بشوند زیرا با مصرف این مواد، سطح قند خون به سرعت بالا میرود و لوزالمعده شروع به ترشح انسولین برای تنظیم قند خون میکند. در نتیجه سطح قند خون سریع پایین میآید و ممکن است از حالت اولیه هم کمتر شود. مصرف زیاد مواد نشاستهای و قندی همچنین ممکن است در جذب مواد مغذی و پروتئینها اختلال ایجاد کنند و در نتیجه باعث سوء تغذیه و اختلال در رشد سلولهای مغز شوند. مصرف بیش از حد مواد نشاستهای و قندی با تحریک تولید انسولین، زمینه ابتلا به سرطان لوزالمعده را فراهم میکند. مصرف مداوم فالوده به افراد مبتلا به معده سردوتر یا سردمزاجها و بیماران کبدی مثل کبد چرب توصیه نمیشود.
گردشگرهای خارجی
درباره فالوده چه میگویند؟
خوردن فالوده بعد از غذای اصلی به عنوان یک دسر، پای ثابت برنامه گردشگرهای خارجی است. این نتیجه یک جستوجوی ساده در سایتهای گردشگری است. بیشتر گردشگرها طعم فالوده را دوستداشتند و وقتی از سفر بازگشتند در سفرنامه خود از طعم این دسر خنک ایرانی و تجربه خوردن آن در شهرهایی مانند شیراز نوشتند. میخواهیم نظر چند گردشگر را درباره فالوده بدانیم. یک گردشگر حرفهای در سایت «تریپ ادوایزر» که یک سایت معروف گردشگری است از سفر خود به شیراز و تجربه فالوده گفتهاست. او فالوده شیرازی را پیشنهادکرده و نوشته :« فالوده رشتههای سفید یخی است که با گلاب مخلوط شده است. همچنین سه بطری روی میز گذاشتهشده که یکی آبلیمو، یکی عرقیجات و دیگری آبآلبالوست. هرکدام را روی این نشاستههای یخی بریزید طعم خاص خودش را دارد.» همچنین «سانی ساید» یک گردشگر آمریکایی است که در ایران کلهپاچه و خورشت ماست را امتحانکرده، او در ویدئویی که در یوتیوب بارگذاری کردهاست، طعم فالوده را اینطور توصیفمیکند :«میخوام سعیکنم بهش بگم بستنی ولی نیست! چون توش رشته داره! رشتههای واقعی! شاید شبیه یک بستنی رشتهای باشه و برخلاف رشتههای هندی بافت یخزده و خوبی داره. یک جورایی باید خوب بجوی تا خرد بشن.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.