تعداد بازدید : 1
گزارش میدانی خراسان از منطقه زلزله زده زهان
خانههایی که طی سالهای گذشته توسط بنیاد مسکن مقاوم سازی شده آسیبی ندیده است
باورش سخت است این كه تا ساعاتی قبل خانه هایی اینجا بود و سرپناهی و حالا دیگر هیچ شباهتی به روستا ندارد و خشت، سنگ و خاك روی هم تلنبار شده است و برای ما که 11ساعت و 22دقیقه بعد از زمین لرزه به این منطقه رسیدهایم چیزی جز ویرانی قابل مشاهده نیست و اگر رفت و آمد محتاطانه مردم نبود، نمی توانستی بپذیری اینجا روستای «شاج» بوده است. خانه ها با خاك یكسان شده و ویرانه هایی بر جا مانده كه نمی توان تصور خانه و زندگی، هر چند ساده و روستایی از آن داشت. خشت و خاك كوچه ها را فرا گرفته و آجر و دیوار باغ ها در كوچه ها ریخته است. از لابه لای خاك و سنگ، فرش، پتو، رختخواب، ظرف، تلویزیون و هر چه در خانه بوده است دیده می شود. اینجا بقایای روستای شاج از توابع بخش زهان زیركوه است كه در زلزله ساعت 20:38 چهارشنبه شب گذشته لرزید. بنا بر اعلام مسئولان، عمق و كانون زمین لرزه در این محل بوده و بیشتر خسارت ها مربوط به روستاهای زهان است. در این زمین لرزه ۶نفر جان باختند که ۵نفر آنان اعضای یک خانواده بودند. همچنین ۲۷نفر مصدوم شدند و به علت وسعت زلزله هزار و ۸۸۰واحد مسکونی در ۴شهرستان خراسان جنوبی آسیب دید و حتی تخریب شد. عباس آباد، حسین آباد شاج، فخرود و برخی روستاهای دیگر به گفته «قرایی»، بخشدار زهان در این زلزله آسیب دید اما روستاهای شاج و حسین آباد صددرصد تخریب شد و بقیه هم بین 50 تا 60 درصد صدمه دید. ساعت 8:30 صبح پنج شنبه نیروهای امدادی هلال احمر همراه اهالی روستای عباس آباد مشغول بر پا كردن چادر هستند. باد سرد تن آدم را می لرزاند و چادرهای در حال نصب را به این طرف و آن طرف تكان می دهد. آیا درون چادر گرم می شود؟
ماندن در خانه ها غیرممكن است
یک زن روستایی به خبرنگار ما می گوید: بعد از زلزله برق قطع شد، بیشتر خانه ها مقاوم سازی بود اما همه آسیب دید، سقف ها شكاف و ترك هایی برداشت كه ماندن در خانه را غیرممكن می كند. مردم تمام شب را بیرون، در صحرا و كنار آتش گذراندند. «زهرا قاسمی» مادر 41 ساله ای است كه خدا را به خاطر سلامتی خانواده و اهالی روستایش شكر می كند و می گوید: فقط یك خانواده زیر آوار ماندند كه قبل از حضور نیروهای امدادی و با كمك مردم نجات یافتند. او ادامه می دهد: بخشدار اولین فردی بود كه در محل حاضر شد. خودروهای دولتی هم پشت سر هم آمد و در مورد اقلام مورد نیاز، وسایل گرمایشی، لباس و... می پرسیدند اما مردم ترجیح دادند كه كمك ها به مناطقی كه خسارت بیشتری دیده است ارسال شود. وی گفت: مشكل اصلی ما نبود سرویس بهداشتی است كه جرات استفاده از سرویس بهداشتی منازل را نداریم و هر لحظه ممكن است با ورود به داخل منزل مصالح ساختمانی ریزش كند.حدود 13 ساعت از زمین لرزه می گذرد كه خودروی سپاه حامل موكت، پتو، چراغ و تن ماهی سر می رسد و اقلام رابین خانواده ها توزیع می كند. زن اضافه می كند: چادرهای هلال احمر شب حادثه ساعت 12 رسید، اما مردم دور آتش ایستادند و بچه ها را سوار خودروها كردند و رویش را پلاس و فرش كشیدند تا سرما نخورند.
صحنه های باور نكردنی در «شاج»
روستای شاج چندان از عباس آباد دور نیست اما جاده اش خاكی است و بالا و پایین دارد و كاملا پیداست كه جاده را قبل از صبح تیغ زده اند. روستاییان منطقه مدتی پیش محصول درختان زرشك را چیده اند اما آن چه لابه لای خاك، سنگ و خشت ها پیداست، انبارهای زرشكی است كه زیر آور رفته و دسترنجی باقی نمانده است. آن چه پس از زلزله باقی مانده باور كردنی نیست، دیوار مسجد از بیرون و درون ترك های بزرگی برداشته و پشتی و وسایل داخل آن به هم ریخته است اما خانههایی که طی سالهای گذشته توسط بنیاد مسکن مقاوم سازی شده آسیبی ندیده است. خانه های خشت و گلی روستا برخی كاملا و بعضی تا نیمه فرو ریخته است. انگار بر خرابه های قدیمی پا می گذاری، مردم هنوز سراسیمه و سرگرداندند، برخی همدیگر را بغل كرده گریه می كنند و بعضی به هم تسلیت و دلداری می دهند، برخی هم خدا را شكر می كنند كه همه اعضای خانواده سالم مانده اند و یادی می كنند از خانواده ای كه اینك همراهشان نیست، مرحوم حسن رضایی، همسر و 3 فرزندش. خیلی زود ویرانه باقی مانده از خانه اش را نشان می دهند. خانه اش بر بلندی بود، از زیر خاك ها، فرش و پتو و زیرانداز دیده می شود. بالش دخترك 2 ساله و ساعت دیواری خانه روی خاك مانده است و عقربه ها 8:37 را نشان می دهد. ساعت عمر حسن رضایی، 3 فرزند و همسرش از كار ایستاد. خواهر مرحوم به زحمت و با گریه می گوید: خانه برادرم 2 طبقه و قدیمی، خشت و گلی بود. یك طبقه را هم با تیرهای چوبی «سرم» مسقف کرده بود، زلزله كه آمد خانه ها را به شدت لرزاند و راه فراری نبود. درها بسته شده بود و باز نمی شد و دیوارها فرو می ریخت. زن غمدیده ادامه می دهد: دختر كوچك برادرم 2 سال داشت و 3 دختر دیگر هم كلاس دوم و ششم بودند اما فقط یكی از دخترهای دو قلوی كلاس ششمی زنده مانده است، جنازه بقیه را از زیر خاك بیرون آوردند، فاطمه تا كمر زیر آوار بود اما زنده ماند. «رضایی» تاكید می كند: بارها به برادرم در مورد خانه قدیمی اش تذكر دادم و گفتم هر چند مشكل مالی دارد اما برای خانه اش فكری بردارد. زنان دیگری از فامیل به دیدن و دلداری او می آیند. زن جوانی در نیمه راه كوچه غش می كند و بر زمین میافتد. همه می گویند: دایی اش خیلی مهربان بود، حالا جنازه او و خانواده اش را به سردخانه قاین برده اند. تنها بازمانده خانواده متوفی، دخترك 11 ساله ای است كه مددكار بهزیستی او را همراهی و برایش صحبت می كند تا روحیه كودكانه اش برای پذیرفتن غم تنهایی و گذراندن زندگی بدون پدر و مادر و شیطنت های خواهر كوچك و قل دیگرش آماده شود. چشم های درشت دختر سرخ است، حرف نمی زند اما اگر از او سوالی بپرسی پاسخ می دهد. انگار همه سوال ها را فراموش كرده ام، چه و چگونه بپرسم كه چرا او باقی مانده است!
امید به زندگی در حسین آباد
بعد از بازدید و رفتن استاندار، هوا ابری می شود و باران می بارد اما این بار كشاورز خوشحال نیست و شاید هم این گریه آسمان است كه بر دل داغدار اهالی شاج، حسین آباد و... می بارد. آن طور كه «قرائی»، بخشدار زهان می گوید: شاج 144 و حسین آباد 186 نفر جمعیت دارد، در روستاهای عباس آباد، زردان و نخرود هم به ترتیب 186، 44 و 142 نفر ساكن هستند. روستای حسین آباد بین عباس آباد و شاج قرار دارد كه بعد از شاج، بیشترین خسارت در آن جا وارد شده است. باران همچنان به شدت بر چادرها می بارد و مسئولان كمی قبل از آن حسین آباد را ترك كرده اند. خانه ها ترك های عمیق برداشته و شیشه ها شكسته و ریخته است. باد زیر پرده ها می زند، دیدن شیشه های شكسته و دیوارهایی شكافته احساس ناخوشایندی به دنبال دارد. در یك خانه بزرگ روستایی، اعضا و فرزندانی كه روستا را ترك كرده اند، زیر باران، مشغول حمل و بارگیری وسایل خود در كامیون هستند. فرش، تلویزیون، اجاق گاز، لباس و... همه زیر باران و در حیاط است. خیلی از مردم به چادرها پناه می برند.
گفته هایشان یكی است «وقت زلزله خانه ها لرزید و همه جا تاریك شد، به زحمت از خانه بیرون آمدیم، كسی جرات ماندن زیر سقف های ترك خورده را نداشت. هر چند تحمل سرما در این جا راحت تر است اما در روستای شاج وضعیت از اینجا بدتر است.» زن جوان در كنار مدرسه شهید فامیلی حسین آباد این ها را می گوید.
باید زندگی را از نو بسازیم
«فاطمه یوسفی» از حضور به موقع نیروهای امدادی به ویژه بخشدار، اورژانس و هلال احمر تشكر می كند و ادامه می دهد: خواسته ای نداریم و باید زندگی را از نو بسازیم، همین كه همه خانواده ام سالم هستند خدا را شكر می كنم. وقتی از خراب شدن خانه دام هایشان و از نابود شدن زرشك و تنها منبع درآمد خانواده اش سخن می گوید اشك میهمان چشمانش می شود.
پیرمردی به چادر گرم و چای دعوتمان می كند، او هم رنجیده است. باران دیگر خوشحالی برای آن ها ندارد. پیرمرد چشم هایش بارانی است وقتی ناخواسته می گوید: انبار زرشكش زیر باران است، دست هایش خالی است و باید مدت ها نگاهش به دست های دیگران باشد تا اول سرپناهی درست كند و بعد دنبال كار برود، روزهای سختی در انتظار است. معلم مدرسه شهید فامیلی این روستا نیز با بیان این كه راه روستای شاج از مدت ها پیش خراب بود و از مسئولان نیز خواسته شده است نسبت به رفع این مشكل اقدام كنند، می گوید: ساعتی بعد از وقوع زلزله به دلیل تسهیل در امدادرسانی با یك دستگاه گریدر مسیر را هموار كردند. ساعت حدود 14 است كه نیروهای امدادی هلال احمر هنوز در حال رفت و آمد هستند اما از تردد آن ها كاسته شده است. جلوی چادرها كارتن پهن و اطراف آن را با خاك مهار می كنند تا آب باران درون چادر نرود. مردی از حسین آباد، انبار علوفه اش را نشان می دهد، تیرهای چوبی سقف كاملا پایین آمده است، كیسه های درون انبار زیر خاك و آب باران است، او خدا خدا می كند كه هوا بدتر نشود. باران همچنان می بارد كه حسین آباد را ترك می كنیم. در حاشیه جاده خاكی، 2 فروند بالگرد هلال احمر كه مواد خوراكی و اقلام مورد نیاز را به منطقه آورده اند دقایقی بعد محل را ترك می كنند. تانكرهای سوخت رسان هم در مسیر عباس آباد حركت می كند و برای توزیع سوخت مردم راهنمایی می شوند. دوباره به عباس آباد بازگشته ایم، هنوز هیچ ماده غذایی بین مردم توزیع نشده است. برخی مسئولان استان در منطقه مشغول بازدید هستند.
درخواست برای یك چادر در كبودان
چند نفر از اعضای شورای اسلامی كبودان، كنار جاده منتظر مسئولان و آمدن نماینده اند، ساعت از ۱۵ عصر گذشته است. «حسین زاده» از اهالی كبودان از اضطراب و ناراحتی مردم روستا می گوید و این كه شورا محكوم و متهم است. مردم از رفتن به خانه های ترك خورده می ترسند و از شب وقوع زلزله همه در خودروها به سر می برند. او تصریح می كند: در روستاهای اطراف چادر توزیع شده اما برای این روستا كاری نشده است و مردم از ترس جان فقط چادر می خواهند تا شب را در آن بگذرانند. با این صحبت ها راهی كبودان می شویم. مردم در كوچه ها آتش روشن كرده و اطراف آن خود را گرم می كنند. كبودان روستای بزرگی است كه بیشتر خانه هایش مقاوم سازی شده است و در بافت قدیمی آن خانه های خشت و گلی هم به چشم می خورد كه از زلزله آسیب دیده است. خودروهای زیادی در كوچه ها پارك شده و عده ای هم درون آن هستند. انگار مردم منتظر كسی هستند. شاید مسئولی بیاید، از همه طرف دنبال مان می آیند تا خانه شان را نشان دهند. پیرمردی ترك های دیوارهای خانه اش را نشان می دهد و با غم می گوید: در منزل بیمار سرطانی دارم و او نباید سرما بخورد، چند روز دیگر نوبت شیمی درمانی دارد، چطور او را امشب در كوچه بخوابانم؟ «غلام احمد عبدی» یك چادر درخواست می كند و از بی توجهی مسئولان به اهالی این روستا دلگیر است چرا كه گفته اند برای 350 خانوار 100 چادر تحویل می شود. بیرون خانه اش، زنی دیگر منتظر است و شكاف ها ، سقف های ترك خورده ، شیشه های شكسته و خانه به هم ریخته اش را نشان دهد و می گوید: با فرزندان یتیم خود چه كنم، آن ها را به سرمای شب بسپارم یا امید به چادر داشته باشم. آیا حتما باید همه سقف ها خراب شود و پایین بیاید، یا چند نفر از دنیا بروند كه به اهالی چادر بدهند. بقیه هم گفته او را تایید می كنند و از رسیدن شب در هراس اند. هنوز جمعیت زیادی در كوچه ها پراكنده اند و بین ساكنان زمزمه هایی است. عضو شورا از حل شدن مشكل تامین چادر برای همه اهالی خبر می دهد و این كه رئیس هلال احمر قاین برای این كار قول مساعد داده است و تا شب چادرها بین همه مردم توزیع می شود.
امداد رسانی توسط نیروهای جوان
«قاسم طلایی» 26 ساله نیروی جوان امداد و نجات است كه از فردوس به مناطق زلزله زده اعزام شده است. او می گوید: یك ساعت بعد از وقوع زلزله عازم زهان شدیم و اقدام به توزیع و نصب چادر كردیم و تا الان كه حدود ساعت 9 صبح است، این كار ادامه دارد و تاكنون حدود 40 چادر فقط در عباس آباد نصب شده است.«محمدی»، سرپرست جمعیت هلال احمر سربیشه نیز با بیان این كه از شب وقوع زلزله تا 10 ساعت بعد حدود 90 چادر در روستای عباس آباد نصب شد، می گوید: این روستا 350 نفر جمعیت دارد كه تاكنون 170 تخته موكت، 85 چراغ والر و بیش از 700 پتو در بین اهالی توزیع شده است.
برق شاج یك ساعت بعد از زلزله وصل شد
یكی از نیروهای اتفاقات برق زهان نیز كه برای رفع مشكل برق به روستای شاج آمده است، می گوید: پس از وقوع زلزله به محل حادثه اعزام شدیم و یك ساعت بعد برق روستا وصل شد و الان در حال برقكشی به چادرها هستیم كه امیدواریم تا قبل از تاریكی هوا به اتمام برسد.«غلامحسین گردویی» می افزاید: یك گروه دیگر به روستای فخرود كه 30 كیلومتر از شاج فاصله دارد اعزام شد و تا الان كه حدود 11 ساعت از وقوع زلزله گذشته روستاها برق دار شده است.«غلامی» از كارشناسان امور فرهنگی و پیش گیری زیركوه كه ساعت های اولیه صبح پنج شنبه در محل حادثه حضور یافته است، می گوید: برای اجرای طرح «محب» كه هدفشان حمایت های روانی اجتماعی در زمان وقوع بلایای طبیعی به آسیب دیدگان است، آمده ایم.وی اضافه می كند: خدمات مشاوره ای به بازماندگان، زنان، كودكان و... همچنین رابطه درمانی، روان شناختی، تخلیه هیجانات روانی و... از دیگر برنامه های این طرح است كه برای حدود 20 كودك و گروه های مختلف سنی به اجرا درآمده است.
تأكید امام جمعه زیركوه بر حفظ عزت نفس مردم
امام جمعه زیركوه هم كه پس از وقوع زلزله در منطقه حضور یافته بود، می گوید: از بازماندگان و روستاییان مناطق زلزله زده می خواهم عفت و عزت نفس خود را حفظ و صبر پیشه كنند.حجت الاسلام والمسلمین «رجایی» با اشاره به این كه این حوادث از آزمایشات الهی است و در قرآن كریم هم آمده است كه ما شما را رها نمی كنیم و همیشه مومنان در معرض آزمایش های الهی هستند، می افزاید: در این حوادث عده ای صدمه می بینند و عده ای هم می مانند كه باید به بهترین نحو انجام وظیفه كنند.وی تلاش نیروهای امداد و حضور دیگر دستگاه های اجرایی در منطقه را خوب ارزیابی می كند و از مسئولان می خواهد برای ساخت بناهای مستحكم در این مناطق اقدام كنند.
تامین سرپناه نیاز اصلی ماست
در گوشه و كنار روستای شاج، انبارهای خراب شده زرشك به چشم می خورد، آوار برداری و خارج كردن لاشه های دام ادامه دارد. غم را می توان در چهره روستایی دید. زنی می گوید: بیشتر دام هایشان بیمه بوده اما برای خانه و محصول كشاورزی اقدام نكرده اند و چقدر این كار به ضررشان تمام شده است. «دهقانی» كه مشغول خارج كردن وسایل زندگی از خانه آسیب دیده است، شكاف دیوارها را نشان می دهد و تاكید می كند: خانه دام ها هم خراب شده و هنوز معلوم نیست چند راس از حیوانات تلف شده است. او مهم ترین نیاز خود و دیگر اهالی را با توجه به سردی هوا، تامین سرپناه عنوان می كند. ساعت به 11 ظهر نزدیك می شود اما هنوز هیچ غذایی به آن ها تحویل نشده است. فقط بچه ها چند كنسرو ماهی خوردند. توزیع موكت هم از حدود یك ساعت قبل شروع شده است. نیروهای امدادی موكت تحویل می دهند و از اسم و اعضا هم فراموش نمی كنند. لابه لای دیوارهای فرو ریخته خشت و گلی، خانه ای جدیدساز به چشم می خورد كه آهن، آجر، كاشی و سرامیك آن پیداست، فكرش هم سخت است اما ظرف های چینی، رومیزی، تلویزیون و... زیر پاهاست.
تسهیلات احداث، مقاوم سازی و نوسازی در اختیار آسیب دیدگان قرار می گیرد
ساعت 11 ظهر استاندار خراسان جنوبی و هیئت همراه وارد روستا می شوند و سراغ خانواده متوفی را می گیرند، مرد روستایی از وضعیت راه و درخواست ها برای بهبود آن می گوید اما «قهرمان رشید» می گوید برای كار دیگری آمده و این موضوع باشد برای بعد. استاندار از دختربچه به جا مانده و خانواده مرحوم رضایی دلجویی می كند و این جملات را بر زبان می آورد: این دختر بچه فرزند خودمان است، مثل فرزند خودمان از او نگهداری و حمایت می كنیم و اگر مشكلی داشت كمكش می كنیم. «رشید» در ادامه مردم را مخاطب قرار می دهد و از آمادگی دستگاه های دولتی، آب و فاضلاب شهری و روستایی، برق، راه و شهرسازی، نیروی انتظامی و... برای خدمات رسانی خبر می دهد. وی مردم را به استفاده از امكانات برای محكم ساختن سرپناه توصیه می كند و می افزاید: تسهیلات احداث، مقاوم و نوسازی و... منازل در اختیار آسیب دیدگان قرار می گیرد. وی به هماهنگی برای تامین سوخت مورد نیاز مردم اشاره می كند و می گوید: دستگاه های اجرایی به وظایف خود عمل خواهند كرد. از توان و بضاعت دولت و استان هم استفاده می شود تا بخشی از مصیبت هموار شود. به گفته وی، دستگاه های اجرایی به وظایف خود توجه می كنند اما باید به مشكلات باقی مانده مثل جاده و ارتباطات هم بیشتر توجه شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 58
دلایل توکلی برای احیای کوپن
درشرایط فعلی اقتصاد کشور
حتی با وجود کاهش نوسان شدید نرخ ارز و تثبیت قیمت دلار در بازه ۲۷۰۰ تا ۳هزار تومان در ۳هفته اخیر بازخوانی تحلیلی درباره عوامل دخیل در افزایش نرخ ارز و تبعات سنگین آن برای اقتصاد ایران در زبان شخصی که در عین فعالیت سیاسی و مواضع صریح در موضوعات روز، نگاهی تحلیلی و کارشناسی به اقتصاد کشور داشته است، خواندنی است. کم و بیش مواضع احمد توکلی درباره بحران ارزی کشور را شنیده یا خوانده ایم اما با گذشت حدود ۲ماه از سخنرانی وی در تحریریه خراسان شنیدن مشروح تحلیل وی از ریشه های بحران ارزی و راهکارهای برون رفت از آن هنوز هم تازگی دارد چرا که زخم افزایش و نوسان نرخ ارز بر پیکره اقتصاد ایران هنوز تازه است. در این میان اگر چه موضع توکلی درباره ضرورت احیای نظام کوپنی و تامین مایحتاج مورد نیاز مردم از طریق کوپن پیش از این رسانه ای شده بود اما خواندن استدلال های وی در این رابطه و استناد وی به تجربیات جهانی در زمینه ارائه کوپن برای رفع نیازهای غذایی مردم حتی در کشورهای پیشروی نظام سرمایه داری خالی از لطف نیست. البته توکلی صرفا به بحثهای اقتصادی نپرداخت. از معامله برخی نمایندگان مجلس با دولت که گاهی به یک دفتر پیشخوان خدمات دولت راضی میشوند تا اظهاراتی صریح و بعضا تند در باره احمدی نژاد از زبان وی مطرح شد. مروری بر استدلال های توکلی درباره نقش اندک تحریم در آشفتگی بازار ارز، نگاهی به بحران کاهش ارزش پول ملی در مکزیک و مالزی، بازخوانی افزایش نرخ ارز در سال ۱۳۷۴ در دولت هاشمی یادآوری اثرات تورمی آشفتگی ارزی و تبعات رکودی آن در بخش تولید و در نهایت فهرست راهکارهای توکلی برای مهار آشفتگی بازار ارز به ویژه راهکار سیاسی خروج از این بحران و تحلیلی از برخی موضوعات سیاسی مهم ترین سرفصل های ۲ساعته سخنرانی و پرسش و پاسخ توکلی با اعضای تحریریه خراسان در مشهد است که مشروح آن در ادامه آمده است:
اولین موضوع قابل بحث، افزایش شدید نرخ ارز طی ماه های گذشته است. افزایش نرخ ارز از پاییز سال ۱۳۹۰ شروع شد و از ۱۳۲۰ تومان در ۳۰ آبان تا ۴ بهمن سال 90 به ۲۰۵۰ تومان رسید. در این مدت دولت هیچ اقدامی نکرد یا نتوانست اقدام موثری انجام دهد. زمانی که قیمت به مرز ۲هزار تومان که مرز وحشتناکی بود، رسید و سروصدا در جامعه زیاد شد و مجلس و روزنامه ها اعتراض کردند، دولت دخالت کرد و ظرف ۳ روز نرخ ارز به سمت پایین سرازیر شد. همان افزایش ۲ماهه، ارزش پول ملی را ۵۵ درصد کاهش داد. وقتی که قیمت ارز بالا می رود ارزش ریال پایین می آید. پس از این که دولت دخالت کرد تغییر و نوسانات باز هم ادامه داشت.
کاهش ۱۱۳ درصدی ارزش پول ملی طی ۱۰ ماه
اگر این ۱۰ماهه یعنی ۳۰ آبان ۹۰ تا ۸ مهر که نمودارش قابل رسم است را در نظر بگیریم (از ۸ مهر به بعد به علت کنترل امنیتی اطلاعات را در اختیار نداریم) در مجموع ارزش پول ملی ۱۱۳ درصد کاهش یافت، یعنی به کمتر از نصف رسید.(نمودار شماره یک )نمودار یک ماهه تغییرات را هم در نظر بگیریم روند از ۳۰ آبان ۹۰ تا ۸ مهر ۹۱ روند صعودی همراه با نوسانات شدید است. نمودارهای ستونی نقاط برگشت را نشان می دهد که چگونه قیمت با نوسانات شدید مواجه بوده است. (نمودار شماره دو و سه )
تورم قابل پیش بینی و غیر قابل پیش بینی
اثر نوسانات بدتر از افزایش است، ما در تقسیم بندی روند تورم، این روند را به ۲ دسته تقسیم می کنیم، تورم قابل پیش بینی و تورم غیرقابل پیش بینی. تورمی که قابل پیش بینی باشد همه فعالان اقتصادی خودشان را با آن هماهنگ می کنند.تورم قابل پیش بینی یک پدیده پولی است و اقتصاد به هم نمی زند ولی تورم غیرقابل پیش بینی بر اقتصاد بهم می زند.
نوسانات اثر بدتری بر اقتصاد دارد. از ۳۰ آبان تا ۴ بهمن ۹0 ارزش پول ملی ۵۵درصد کاهش یافت. سپس از ۴ بهمن ۹۰ تا ۲۴ اردیبهشت ۹۱ ارزش پول ملی ۲۳درصد ترمیم شد و مجددا از ۲۴اردیبهشت ۹۱ تا ۸ مهر ۹۱ ارزش پول ملی ۷۸ درصد کاهش یافت.
اثرات بدتر نوسانات نرخ در مقایسه با افزایش نرخ ارز
اولین اثر نوسانات افزایش نااطمینانی و ریسک است چرا که فعالان اقتصادی نمی دانند قیمت ارز باز هم افزایش می یابد یا کاهش خواهد یافت. نااطمینانی و ریسک باعث می شود تولید و سرمایه گذاری کاهش یابد و حتی متوقف شود و تولید به شدت پایین می آید.
اثر دیگر نوسانات نرخ ارز افزایش سفته بازی است. سفته بازی شامل خرید ارز برای فروش است. بسیاری از مردم ارز می خرند برای این که آن را برای دانشجویشان بفرستند یا بیمارشان را به خارج از کشور بفرستند و یا مواد اولیه مثل کاغذ از خارج بخرند. این موارد را تقاضای معاملاتی می نامند.
معمولا مقداری ارز نیز به صورت احتیاطی برای همان مقاصد می خرند. به آن هم تقاضای احتیاطی می گویند. برخی مواقع هم ارز خریده می شود تا فروخته شود. این نوع تقاضا برای خرید ارز را تقاضای سفته بازی می گویند. اصطلاح عامیانه آن بورس بازی است. مقصود خرید برای فروش است .تقاضای دیگر مربوط به تقاضای حفظ ارزش دارایی پولی است.
فرار از پول داغ به پول محکم و غیر قابل فرسایش
همه ما پس انداز پولی برای مخارج آینده داریم. در این شرایط به اصطلاح می گویند پول داغ می شود. یعنی همه می خواهند پول را از دست خود خارج کنند. همه از پول داغ فرار می کنند. پول داغ پولی است که به طور مدیریت نشده مرتب ارزش آن کاهش می یابد. در این شرایط مردم از پول داغ به سمت پول محکم و غیرقابل فرسایش حرکت می کنند.لذا تقاضای جدیدی به میان می آید که تقاضا برای حفظ ارزش دارایی پولی است. وقتی نوسان نیست چنین تقاضایی وجود ندارد.
ورود ۳ نوع تقاضای جدید به بازار ارز
در این شرایط تقاضای دیگری هم وارد بازار می شود برای این که برخی افراد سرمایه خود را از کشور خارج کنند. چون می بینند با پول خود نمی توانند در داخل سرمایه گذاری کنند، پول خود را به کشورهای دیگر می برند و آن جا سرمایه گذاری می کنند. لذا این ۳ تقاضای جدید وارد بازار می شود: تقاضای ارز برای حفظ ارزش دارایی پولی، تقاضای ارز برای فرار سرمایه و تقاضای ارز برای سفته بازی. تقاضای احتیاطی نیز افزایش می یابد.
اثر رانتی نوسانات نرخ ارز
نکته دیگر اثر رانتی نوسانات نرخ ارز است. این آثار رانتی ۲ گونه است: یک اثر رانتی این است که فردی ارز ارزان از دولت بگیرد و در بازار گران بفروشد یا کالایی که وارد می کند به قیمت گران در بازار بفروشد. دولت مدعی بود در ۵ ماه نخست امسال ۲۴میلیارد دلار ارز به نرخ ۱۲۲۶ تومان در بازار فروخته است. اگر متوسط اختلاف قیمت ارز در بازار و ارز ۱۲۲۶ تومانی را ۶۰۰تومان در نظر بگیریم (اگر به طور متوسط قیمت ارز در بازار ۱۸۲۶ تومان بوده باشد) در این صورت حدود ۱۵هزار میلیارد تومان رانت در این وضعیت ایجاد شده است.
یک رانت دیگر هم ناشی از خرید و فروش ارز و سفته بازی است. این نوسانات باعث ایجاد یک حالت بی عدالتی و ناامیدی می شود. باعث می شود کسانی که این کارها را نمی کنند، احساس غبن و حرمان به آنان دست دهد، احساس زیان کنند که آثار سیاسی مخرب دارد. به نمودار نوسانات دقت کنید؛ اگر فردی اطلاعات داشته باشد و زمان کاهش قیمت ارز، ارز بخرد و در زمان افزایش قیمت بفروشد ثروت هنگفتی جابه جا می شود.اگر بخواهیم شناخت دقیق تری درباره بازار ارز داشته باشیم باید به واقعیاتی که درباره این بازار وجود دارد توجه کنیم:
چهار پنجم عرضه بازار ارز در اختیار دولت
۱ - چهار پنجم درآمد صادراتی کشور از نفت و مشتقات نفتی نظیر میعانات گازی و فرآورده های نفتی است که متعلق به دولت است. در نتیجه دولت بزرگ ترین عرضه کننده بازار ارز است. (در سال 89 به میزان 3/79 و در شش ماهه 90 به میزان 6/84 درصد، بانک مرکزی، نماگرهای اقتصادی، شماره 65 صص 13)
پس بحث راه اندازی بورس ارز شوخی است؛ زیرا دولت به مثابه عرضه کننده انحصاری عمل می کند یعنی قیمت گذار است نه قیمت پذیر. سفته بازی در بازارهای ارز جهانی یک امر کاملاً متداول است. در سال ۳۹۸۰ میلیارد دلار گردش روزانه سفته بازی در بازارهای جهانی ارز است(آمار آوریل ۲۰۱۰). اما چون در آن جا حاشیه سود ناشی از خرید و فروش یک دلار بسیار کم است، حجم بالای معاملات سود ایجاد می کند. اما در شرایط فعلی کشور چون حاشیه سود بالاست خرید و فروش اندک هم ممکن است افراد را دارای ثروت های هنگفت و افسانه ای کند. بنابراین حرف دولت که می گوید می خواهد بورس ارز راه اندازی کند کاملاً غیرواقع بینانه و خنده دار است. چرا که وقتی در یک بازار یک عرضه کننده چهار پنجم عرضه را در اختیار دارد در حقیقت خود قیمت گذار است و قیمت پذیر نخواهد بود.
دولت بزرگ ترین متقاضی در بازار ارز
۲ -نکته دیگر درباره تقاضای ارز است. دولت علاوه بر این که بزرگ ترین عرضه کننده ارز است بزرگ ترین تقاضاکننده ارز نیز هست. در طرف عرضه یک بنگاه حکومتی یعنی بانک مرکزی عرضه کننده اصلی است اما در طرف تقاضا صدها بنگاه عمدتاً دولتی حضور دارند.
از شرکت نفت، وزارت نیرو، وزارت بهداشت و درمان، وزارت آموزش و پرورش و... همه متقاضی ارز هستند. پس بزرگ ترین عرضه کننده و بزرگ ترین تقاضاکننده ارز دولت است، بنابراین بازار ارز، بازار انحصاری است نه رقابتی. وقتی بازاری رقابتی نباشد بحث بورس و مواردی از این دست شوخی است.
آمار واردات در ۳ سال اخیر و بحث درباره نقش تحریم ها در آشفتگی بازار ارز
۳ -واقعیت دیگر این است که آیا اساساً مشکل ارزی داریم یا نه؟ درآمد ارزی کشور در سال ۸۹ که تحریم هم بودیم ۱۰۹ میلیارد دلار بود. در سال ۹۰ هم حدود ۱۰۰میلیارد دلار بود. واردات کشور در سال ۸۹ با وجود تحریم 55.7 میلیارد دلار بود. در سال ۹۰ هم با وجود تحریم 57.5 میلیارد دلار واردات داشتیم. در ۶ ماهه نخست امسال که تحریم ها سخت تر هم شده است، 27 میلیارد دلار واردات داشتیم که یک ساله آن ۵4 میلیارد دلار می شود که تقریباً معادل سال های ۸۹ و ۹۰ است. معنی این آمارها این است که به رغم تحریم ها واردات ما از حیث ارزش، کم و بیش به جای خود باقی است. این بدان معناست که تلاش دشمن برای آن که دارایی ارزی ما را از دسترسمان خارج سازد ناموفق بود. بنابراین انداختن تقصیرهای موجود به گردن تحریم نادرست است .البته تحریم نقش داشته است و نقش آن را توضیح خواهم داد.
پس این ادعا که نمی توانیم نفت بفروشیم، نفتی هم که می فروشیم، به درآمدش دسترسی نداریم.بلکه مشکل فقط عده ای در بازارند که نمی گذارند ما کارمان را بکنیم، ادعای بی اساسی است. پس این حرف که همه مشکلات ناشی از تحریم است لذا باید دست های خود را بالا ببریم تا همه چیز درست شود، مبنای درستی ندارد. حال اگر کسی می خواهد به دلیل دیگری با آمریکا رابطه برقرار کند ممکن است خوب باشد (که البته در این وضعیت، من قبول ندارم) اما اگر به بهانه مشکلات تحریم بخواهند تسلیم شویم واقعیت ندارد.
این سوال مطرح می شود که چرا تحریم ها نمی تواند مشکل زیادی ایجاد کند؟ زیرا نظام سرمایه داری عاشق پول است .هزاران شکاف در نظام سرمایه داری وجود دارد که می توان برای دور زدن تحریم ها از آن ها استفاده کرد. اگر عقل و تدبیر و صداقت بیشتر باشد با هزینه کمتری هم می توان تحریم ها را دور زد. اگر نباشد، هزینه بیشتر می شود.
ما در زمان جنگ هم تحریم بودیم. البته تحریم کالایی نه تحریم بانکی. ولی تقریباً همه کالاهایی که می خواستیم را به دست می آوردیم. زیرا آن قدر دلال در جهان وجود داشت که ریسک کند و کالا را برای ما تهیه کند و به ما بفروشد. پس، از شکاف های نظام سرمایه داری می توان استفاده کرد و تحریم را دور زد. ولی تحریم هزینه هایی دارد که اشاره خواهم کرد.
اثر تحریم تنها گرانی واردات است نه بستن راه دسترسی به دارایی ارزی
من زمانی که آمارهای واردات را مرور کردم آمار ارزش واردات را بیان کردم ممکن است این ایراد در ذهن شما ایجاد شده باشد که در موضوع تحریم حجم واردات از ارزش واردات مهم تر است. این نکته را قبول دارم و باید بگویم اثرات تحریم همین جا خود را نشان می دهد. احتمالاً حجم واردات کم شده است چون واردات گرانتر صورت گرفته است. پس اگر همان میزان پولی که برای واردات در سال های گذشته خرج کرده بودیم برای امسال خرج کنیم بدین معناست که ممنوعیت جابه جایی ارز را شکسته ایم گرچه کالای کمتری وارد شده است. پس تحریم تنها به شکل گرانی واردات تاثیر خود را گذاشته است، نه بستن راه دسترسی به دارایی ارزی.
عوامل افزایش نرخ ارز؛ افزایش ۵ برابری نقدینگی طی ۷ سال اخیر
با توجه به این واقعیت ها عوامل افزایش نرخ ارز را با هم مرور می کنیم:
عوامل افزایش نرخ ارز عبارتند از:
۱ - رشد شدید نقدینگی: افزایش نقدینگی نامتناسب با تولید ملی یکی از آن هاست. شهریور سال ۱۳۸۴ که دولت احمدی نژاد فعالیت خود را شروع کرد نقدینگی ۷۸هزار میلیارد تومان بود و در پایان شهریور امسال به حدود ۴۰۰هزار میلیارد تومان رسید، یعنی بیش از ۵ برابر شد. فقط یک ساله شهریور ۹۰ تا شهریور ۹۱، نقدینگی ۲۵درصد اضافه شده است.
رکود در عرصه تولید و ورود نقدینگی به بازار سکه وارز
وقتی نقدینگی افزایش می یابد، پولی که می خواهد کار کند وارد عرصه تولیدی که دچار رکود باشد، تجارتی که دست انداز داشته باشد و کشاورزی که سرمایه گذاری بلندمدت نیاز دارد، و یا بازار مسکن که در اختیار مسکن مهر است، نمی شود. لذا پول در بازار ارز و سکه می چرخد.
در نتیجه یکی از عوامل وضعیت بازار ارز، افزایش نقدینگی است که چون نمی تواند وارد بازارهای دیگر شود سر از بازار طلا و ارز در می آورد.
نقش نقدینگی در افزایش تورم با استفاده از یک مثال
خود نقدینگی چرا این طور افزایش یافته است؟ یک علتش این است که ارز نفتی بیش از اندازه در بودجه به کار گرفته شده است. وقتی دولتی بر اساس مالیات اداره شود، اگر در جامعه ای معادل ۱۰۰ واحد پولی کالا تولید شود و ۱۰۰واحد پول در جامعه وجود داشته باشد، دولت معادل ۲۰واحد مالیات دریافت کند و ۸۰ واحد پول هم در دست مردم باقی بماند، قدرت خرید ۸۰ به اضافه ۲۰ یعنی ۱۰۰تومان است، عرضه کالا هم ۱۰۰ واحد است.
اگر سال دیگر شرایط همان گونه باشد یعنی تولید رشد نکند میزان پول هم افزایش نیابد، تورم نخواهیم داشت یا اگر میزان پول ۵درصد و تولید هم ۵درصد رشد کرد تورم نخواهیم داشت.
حال فرض کنیم که در این کشور نفت کشف شد و نفت صادر شد و فروخته شد و ارز حاصل از آن در بانک مرکزی تبدیل به ۴۰واحد پول رایج شد. حال قدرت خرید چه قدر است؟ ۸۰تومان پول دست مردم است، ۲۰ تومان مالیات از مردم گرفته شده است و ۴۰تومان از پول نفت اضافه شده است لذا قدرت خرید دولت حالا 60 واحد و از آن مردم 80 واحد است و قدرت خرید کل می شود ۱۴۰تومان، در حالی که میزان تولید و عرضه کالا همان ۱۰۰واحد است، حال ۴۰درصد تورم داریم.
بانک مرکزی می گوید من که معادل ۴۰ تومان ارز دولت از خریده ام، حالا بخشی از ارز را به مردم می فروشم که کالا وارد کنند تا عرضه و تقاضای کالا متناسب شود، لذا تورم نخواهیم داشت. خب اگر به این سادگی باشد خیلی خوب است ولی واقعیت هایی است که این مثال ساده را عوض می کند.
اولین واقعیت این است که ما از خارج با آن ارز سیب، موز و یا کاغذ روزنامه وارد کردیم اما مثلا زمین نمی توانیم وارد کنیم. زمین و خانه را نمی شود وارد کرد. بخشی از کالا و خدمات قابل تجارت و بخشی دیگر غیرقابل تجارت اند.
وقتی تقاضای جامعه ۴۰درصد افزایش می یابد تقاضا برای همه کالاها افزایش می یابد، چه برای کالاهای قابل تجارت و چه غیرقابل تجارت. گرانی از بازار مسکن و زمین شروع و به سایر بخش ها کشیده می شود. چون گرانی از بازار مسکن شروع می شود بقیه هم بسته به میزان کشش مصرفی کالایشان تا جایی که می توانند گران می کنند لذا سطوح عمومی قیمت ها افزایش می یابد و تورم ایجاد می شود.
اثر واردات بی رویه با ارز نفتی بر تولید
از آن طرف، چون بانک مرکزی سر کیسه ارز را شل کرده است و وارد کننده کالایی نظیر موز را وارد می کند، مصرف کالای جانشین کاهش می یابد. میوه خارجی که وارد بازار می شود، میوه داخلینند سابق مشتری ندارد. پارچه کره ای که می آید تترون کاشان تعطیل می شود. کفش چینی که وارد می شود بازار و شهرک چرم تبریز تعطیل می شود. (این مورد آخر را به چشم خود دیده ایم که انسا باید برای آن مویه کند). نتیجه چه می شود؟ چون مقیاس تولید در خارج بالاتر از داخل است قیمت تمام شده کالایشان کمتر است و چون ارزانتر تمام می شود بیشتر می توانند در تحقیقات سرمایه گذاری کنند لذا کیفیت کالایشان نسبت به محصولات ما افزایش می یابد نتیجه این فرآیند منکوب شدن تولید داخل و رکود است.
رکود تورمی، بیماری هلندی و بی مبالاتی در مصرف ارز نفتی
مسئله رکود تورمی که سال هاست دارم روضه آن را می خوانم و برخی کمتر گریه شان می گیرد، نتیجه بی مبالاتی در مصرف ارز نفتی است که بیماری هلندی را که سال های پیش دچار آن بودیم ایجاد می کند. به این نمودار توجه کنید این نمودار اتکای بودجه به نفت است. البته بسیاری از اوقات بانک مرکزی به دلایل مختلف تمام ارزی را که از دولت خریده است نمی تواند بفروشد، در نتیجه معادل ارزهایی که نمی فروشد، ریال در بازار زیاد می شود. یعنی افزایش نقدینگی.
سال ۸۸ مبلغ ۵۲ هزار میلیارد تومان، و در سال ۹۱ طبق بودجه ۷۴ هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است که البته چون اوضاع درآمدهای نفتی کمی به هم ریخته است نمی توانیم به این عدد برسیم ولی اگر تا پارسال را دقت کنیم این نمودار خیلی تکان دهنده است. (نمودار شماره چهار)
رکورد مصرف ارز نفتی در دولت احمدی نژاد
نموداربعدی مصرف سرانه ارز با قیمت ثابت است.(نمودار شماره 5)
در زمان جنگ به ازای هر ایرانی در سال ۶۰۸ دلار نفتی خرج شده است، در زمان دولت سازندگی ۳۸۴دلار، در زمان دولت اصلاحات ۳۶۴ دلار و در ۷ سال اول فعالیت دولت آقای احمدی نژاد ۸۹۰ دلار نفتی به ازای هر فرد در سال هزینه شده است. البته مجلس در همه اقدامات غلط استفاده زیاد از ارز نفتی شریک است ولی در اقدامات غلط از این دست در دوره احمدی نژاد شریک تر است.
ارز نفتی اگر با بی مبالاتی مصرف شود زیانبار می شود و اتفاقی می افتد که به آن مصیبت منابع طبیعی می گویند. چون نخستین بار این اتفاق در هلند رخ داد به آن بیماری هلندی گفته شده است.
اصطلاح مصیبت منابع طبیعی در اقتصاد توسعه وجود دارد و کشورهایی که منابع طبیعی فراوان دارند به طور متوسط در دوره های مختلف توسعه خود نسبت به کشورهایی که منابع طبیعی فراوان ندارند، نرخ رشد کمتری دارند.
پول پرقدرت نتیجه استفاده بیش از حد بانک ها از منابع بانک مرکزی
عامل دیگر افزایش نقدینگی، استفاده بیش از اندازه بانک ها از منابع بانک مرکزی بود. ارزی که به بانک مرکزی فروخته می شود معادل آن ریال چاپ می شود. بانک مرکزی بانکی نیست که مردم در آن سپرده گذاری کنند. بانک های تجاری از محل سپرده ها و پس اندازهای ما قدرت تسهیلات دهی پیدا می کنند اما در بانک مرکزی کسی از مردم سپرده گذاری نمی کند. وقتی دولت می خواهد ارز را به صورت ریالی استفاده کند، ارز را به بانک مرکزی می دهد و بانک مرکزی معادل آن اسکناس چاپ و به اقتصاد تزریق می کند. اسکناس یعنی پول پرقدرت. پول پرقدرت ضرب در ضریبی مشخص می شود. چون اسکناس چند بار در سال می چرخد که به آن ضریب افزایش یا سرعت گردش پول می گویند که در ایران به 4.7 یعنی حدود ۵ رسیده است. یعنی وقتی که اسکناس چاپ می شود هر اندازه که ذخایر خارجی افزایش می یابد(ارزی که بانک مرکزی می خرد) ضرب در نرخ ارز ضرب در ۵، می شود نقدینگی. بانک ها هم وقتی از بانک مرکزی اعتبار دریافت می کنند همین اثر را دارد چرا که بانک مرکزی باید به بانک ها اعتباراتی قرض بدهد. لذا بدهی بانک ها به بانک مرکزی می شود دارایی بانک مرکزی در ترازنامه اش. زمانی که بدهی بانک ها به بانک مرکزی افزایش می یابد یعنی پول پرقدرت و بعد نقدینگی افزایش می یابد. بانک ها کم و بیش اعتبارات تازه ای از بانک مرکزی گرفته اند یکی از بدترین آن بانک مسکن است که به آن اشاره خواهم کرد. وقتی میدان تحرک نقدینگی تنگ باشد، یعنی وقتی رکود افزایش می یابد، سرمایه گذاری کم می شود، نقدینگی به بازار سکه و ارز هجوم می آورد.
نقش انتظارات تورمی در افزایش نرخ ارز
2. انتظارات تورمی:بعد از نقدینگی، عامل دیگر وضع فعلی ارز، انتظارات تورمی است. اگر نمودار نوسانات نرخ ارز را به خاطر بیاورید می بینید که شیب روند منحنی صعودی است اما همراه با نوسانات شدید.
زمانی که روند تغییرات قیمت صعودی اما همراه با نوسان است، همه انتظار دارند که وضع بدتر شود لذا انتظارات تورمی به وجود می آید. در این شرایط خریداران خریدشان را جلو می اندازند چون می گویند ممکن است فردا گران تر شود، فروشندگان فروششان را به تاخیر می اندازند چون می گویند فردا گرانتر می شود و اگر فردا بفروشیم بهتر از این است که امروز بفروشیم.
با پیدایش این تلقی در بازار، عرضه کاهش و تقاضا افزایش می یابد و شکاف عرضه و تقاضا بیشتر می شود. همین انتظارات تورم ایجاد می کند. در این شرایط ممکن است عرضه هم کم نشده باشد و نقدینگی هم افزایش نیافته باشد. اما تقاضای موثر افزایش یافته است. چون همه نقدینگی، همیشه به تقاضا تبدیل نمی شود. چرا که بخشی از نقدینگی جامعه همین حساب های سپرده ای است که مردم در بانک ها دارند. این سپرده ها در شرایط معمول تبدیل به تقاضای موثر نمی شود اما در شرایطی که شکاف بین عرضه و تقاضا تشدید می شود، تقاضای موثر افزایش می یابد و سپرده ها برای خرید از بانک ها خارج می شود.
در این شرایط مردم اگر بخواهند جهیزیه بخرند زودتر می خرند و در خانه انبار می کنند و آن ها که جهیزیه می فروشند کمتر می فروشند و جهیزیه را در انبار نگه می دارند. لذا میل به احتکار افزایش می یابد و موجب افزایش قیمت می شود. خود همین مسئله باعث افزایش نرخ ارز می گردد.
تقاضاهای جدید ارز عامل دیگر افزایش نرخ ارز
۳ - تقاضاهای جدید ارز: چهار تقاضایی که قبلاً گفتم اضافه می شود، این جا خود را نشان می دهد. تقاضای سفته بازی، تقاضا برای فرار سرمایه و تقاضا برای حفظ دارایی ارزش پولی. علاوه بر این ها تقاضای احتیاطی نیز که همیشه وجود دارد، افزایش می یابد. تقاضای احتیاطی یعنی مقدار پولی که همیشه در جیب خود نگه می دارید تا مثلاً سر راه رفتن به منزل خریدهای روزمره خود را انجام دهید. البته الان کارت های بانکی تا حدی این تقاضا را کاهش داده است، اما در مجموع هر فردی در درون کیف پول یا جیبش مقداری پول نگه می دارد.
در شرایط تورمی تقاضای احتیاطی افزایش می یابد و پول بیشتری در جیب خود نگه می داریم. مثلاً اگر موسسه خراسان بخواهد کاغذ وارد کند ارز بیشتری در گاوصندوق خود نگه می دارد. ارز می خرد که جنس بیاورد اما احتیاط اقتضا می کند ارز بیشتری خریداری کند تا اگر برای واردات عجله داشت معطل بوروکراسی بانک مرکزی نشود.
نقش بی کفایتی و کم اراده بودن مسئولان دولتی در افزایش نرخ ارز
۴ -بی اعتمادی به مسئولان دولتی: عامل مهم دیگر وضعیت فعلی بازار ارز این است که مسئولان پولی و اقتصادی دولت بی کفایت هستند. آدم های کم مایه و به خصوص کم اراده هستند. من چند بار به آ ن ها گفته ام مسلوب الاختیار هستید. در آخرین جلسه غیرعلنی مجلس گفتم یکی از عوامل به هم ریختگی بازار ارز مسلوب الاختیار بودن مسئولان پولی و اقتصادی کشور در برابر رئیس جمهور است.
یکی از نمایندگان داد زد آقای حسینی (وزیر اقتصاد) اگر مسلوب الاختیار هستی بلند شو بگو؛ ما وزیر مسلوب الاختیار نمی خواهیم. اگر نیستی از خودت دفاع کن.
آقای ابوترابی ایشان را ساکت کرد و به من گفت ادامه بده. ایشان در آخر صحبت هایش گفت همین دشمنی ها و فحش دادن ها یکی از عوامل مشکلات مردم است. من پاسخ دادم همکاران عزیز آقای ... گفتند این فحش دادن ها و دشمنی های مشکل ایجاد کرده است. من که فحش ندادم. اُشِهدُبالله با هیچ کس هم دشمنی ندارم حتی با محمود احمدی نژاد. من دوستشان هستم چون می گویم این ره که تو می روی به ترکستان است. مشکل ما این است که آقای احمدی نژاد می خواهد همه را ببرد به ترکستان! این مشکل امروز ماست.
می گویند نادرشاه بادمجان را خیلی دوست داشت. روزی آشپز یک دیس بزرگ کشک بادمجان درست کرده بود، نادرشاه هم می خورد و وزیرش از بادمجان تعریف می کرد که اطبا از آن تعریف کرده اند و گفته اند صفرا را کم می کند و اثرات مفید دیگری دارد.
نادرشاه هم می گفت عجب و می خورد. ساعتی گذشت و نادرشاه دچار دل درد شد، همان وزیر گفت: در برخی کتاب ها آمده است بادمجان خیلی بد است چون بلغم را زیاد می کند و صفرا را خراب می کند.
نادرشاه گفت: پدرسوخته یک ساعت پیش مگر از بادمجان تعریف نمی کردی. وزیر گفت: قربان من نوکر بادمجان که نیستم، نوکر حضرت والا هستم.
تغییر موضع برخی مسئولان درباره بورس ارز
این ها هم نوکر بادمجان نیستند، نوکر حضرت والا هستند. شاهدش این است که بورس ارز را که آن همه درباره اش صحبت می کردند، (البته بنده از مخالفان آن بودم) و در شورای پول و اعتبار بورس ارز را تصویب کردند و مصوبه اش را بردند پیش آقای احمدی نژاد که ایشان تایید نهایی کند. عده ای که خدا پدرشان را بیامرزد به آقای احمدی نژاد گفتند بورس ارز چنین خطراتی دارد. ایشان مصوبه را داخل کشو گذاشت. من از این که آن مصوبه داخل کشو گذاشته شد، خوشحال شدم اما از این که عده ای تا دیروز می گفتند بورس ارز خوب است و پس از آن گفتند بورس ارز اشکال دارد متاسف شدم. این از عوامل بسیار مخرب است زیرا تصمیم درست گرفته نمی شود و عقل مرخص می شود و اراده سیاسی جای عقل می نشیند.
علت دیگر شرایط فعلی بازار ارز تعلل دولت است. تعلل دولت از ۳۰آبان تا ۴ بهمن ۹۰ادامه یافت و در این مدت دولت تقریباً اقدام مشخصی انجام نداد.
فاصله ۱۸ روز بین تصمیم گیری و اجرا برای کاهش نرخ ارز در بهمن سال گذشته
اگر به خاطر داشته باشید روند نرخ ارز تا ۴ بهمن سال گذشته صعودی بود. پس از آن که داد همه از افزایش نرخ ارز به هوا رفت. طی ۳ روز قیمت دلار را از ۲۰۵۰ تومان به ۱۶۵۰ تومان پایین آوردند یعنی ظرف ۳ روز ۲۳ درصد وضعیت بهتر شد. اقدامی که اجرا شد تصمیم آن را ۱۸ روز قبلش گرفته بودند و طی این ۱۸ روز اجرایی نشد. در بازارهای ملتهب ساعت و بلکه دقایق مهم است.
همان روزها بنده در مجلس گفتم آقایان شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور اکوادور را بر اداره بازار ملتهب ارز ترجیح داده اند. سپس مسئولان اقتصادی به من اعتراض کردند و گفتند که ما بولیوی بودیم و رئیس جمهور اکوادور بود. من هم گفتم چشم اصلاح می کنم، شما مذاکرات بازرگانی در بولیوی را به اداره بازار ملتهب ارز ترجیح دادید. یک بار دیگر هم در شهریور چنین اتفاقی تکرار شد که قیمت ارزاز ۲۱۶۰ تومان به ۲۸۰۵ تومان جهید. دولت طی یک ماه هیچ کاری نکرد. مجلس مجدد اعتراض کرد. دولت پاسخ داد که ما ارز به قیمت ۱۲۲۶ تومان داده ایم. از آقای بهمنی پرسیدم به چه کسانی داده اید؟ پاسخ داد: به شرکت بازرگانی دولتی. آیا این یعنی عرضه ارز به بازار؟ البته این که یک میلیارد و ۴۰۰میلیون دلار ارز به شرکت بازرگانی دولتی داده اند که کالاهای اساسی وارد کند کار خوبی بوده است. اما نگویید به بازار ارز داده اید. بگویید یک بنگاه انحصاری دولتی به یک بنگاه تجاری دولتی ارز داده است.
آیا دولت ها ارزش پول ملی خود را کاهش می دهند؟
مسیر تاثیر نرخ ارز بر اقتصاد کشور از طریق تاثیری است که بر صادرات و واردات قدرت رقابت خارجی، تامین بودجه دولت، سطح عمومی قیمت ها و تولید و سرمایه گذاری می گذارد.
آیا دولت ها ارزش پول خود را کاهش نمی دهند؟ پاسخ این است که: بله، به خاطر تاثیرگذاری مثبت بر همین مواردی که ذکر شد گاهی این کار را می کنند. به عنوان مثال چین و آمریکا دعوای مفصلی طی چند سال گذشته داشتند که براساس آن آمریکا می گفت ارزش یوان چین پایین است و باید گران شود چرا که در آن صورت زمانی که یک آمریکایی از چین فرضاً یک ساعت را به ۱۰ یوان بخرد، ۵ دلار می دهد. اگر یوان گران شود تقاضای آمریکایی برای خرید ساعت چینی کاهش می یابد چرا که باید برای خرید ساعت چینی دلار بیشتری بپردازد. لذا صادرات چین به آمریکا کم و وارداتش به چین زیاد خواهد شد و در نتیجه تراز تجاری به نفع آمریکا تغییر می کند.در این موارد صحبت از کاهش نیم درصدی یا یک درصدی ارزش پول ملی است. اما وقتی درصد تغییر بیشتر باشد حتی اگر مدیریت شده صورت گیرد همراه با ریسک خواهد بود.
مروری بر تجربه سقوط ارزش پول ملی در مکزیک
در سال ۱۹۹۴ مکزیک که با ایالات متحده و کانادا هم پیمان منطقه ای هستند تصمیم گرفت ارزش پولش را کاهش دهد و از ۳ و خرده ای پزو در برابر یک دلار به ۴ پزو در برابر یک دلار کاهش دهد. نتیجه این می شد که اگر یک دلار که وارد مکزیک می شد ۳ پزو و خرده ای بود پس از آن یک دلار معادل ۴ پزو می شد. یعنی هر آمریکایی به ازای یک دلار پزوی بیشتری گیرش می آمد. با این کار باید واردات مکزیک از آمریکا کم می شد و در مقابل صادراتش به این کشور افزایش می یافت. دولت مکزیک در آن مقطع چندان مورد رضایت مردم نبود. دولت مکزیک ارزش پزو را ۱۵درصد کاهش داد. مردم ترسیدند و انتظارات و اعتماد به دولت که ۲عامل بسیار مهم است باعث شد ارزش یرو که قرار بود در حد معینی کاهش یابد سقوط کند. مقامات دو کشور نگران شدند. کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا ظرف مدت کوتاهی فشار آورد صندوق بین المللی پول بیشترین اعتبار خود را در آن سال که معادل 17.7 میلیارد دلار می شد یک جا به مکزیک داد و این پول وارد بازار مکزیک شد اما کفایت نکرد ۲۰ میلیارد دلار از سوی دولت آمریکا وارد بازار مکزیک شد باز هم نشد. کلینتون سرمایه داران آمریکایی را جمع کرد و گفت باید پول وارد بازار مکزیک کنید آن ها هم برای دولت مکزیک شرط گذاشتند که باید شورشیان زاپاتیستا را سرکوب کنی که دولت مکزیک هم قبول کرد. در نتیجه ظرف مدت چند روز جمعا ۵۴ میلیارد دلار در بازار مکزیک تزریق شد تا پزو قبل از این که با شیرجه به ته استخر برخورد کند تغییر مسیر دهد و نهایتاً کاهش ارزش پزو در حد ۶ پزو در برابر یک دلار متوقف شد. ۲ سال مکزیک گرفتار این مسئله رکود تورمی بود. به جای آن که رونق حاصل شود.
مهاتیرمحمد: آن چه در ۳۰ سال جمع کرده بودیم سوروس در ۳ روز برد
در مورد مکزیک آمریکا علاوه بر این که دشمنی سیاسی نداشت حمایت سیاسی و به علاوه آن حمایت بسیار موثر اقتصادی هم می کرد. حال اگر کاهش ارزش پول ملی بی حساب و مدیریت نشده باشد واویلا می شود و مثل بحران سال ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ آسیای جنوب شرقی می شود که مهاتیرمحمد گفت آن چه در ۳۰ سال جمع آوری کرده بودیم سوروس در ۳ روز برد. تغییر نرخ باعث شد همه سرمایه ها از مالزی خارج شود. پس کار عاقلانه ای که مهاتیرمحمد انجام داد و بسیاری از تحقیقات علمی هم آن را تایید کرد این بود که بالای سر بازار سرمایه ایستاد و آن را قفل کرد.
یعنی دو دستی بازار سرمایه را کنترل کرد و در نتیجه زودتر از همه کشورهای آسیای جنوب شرقی بحران را از سر گذراند. این مثال ها را زدم تا بدانید نکته ای که می گویم پشتوانه تاریخی هم دارد در شرایط فعلی مشکل ما بحران اعتماد است زیرا سیر صعودی پرنوسان داشته ایم.
احساس مردم درباره ناتوانی دولت در کنترل اوضاع اقتصادی
اعتماد به بازار ارز در چنین شرایطی از بین می رود. پول ایرانی تبدیل به پول داغ می شود. احساس می شود دولت در کنترل اوضاع ناتوان است. هرچه دوره بحران طولانی تر باشد این احساس قوی تر می شود. حال که رئیس دولت خودش هم گفته است نمی توانیم. در حضور خبرنگاران و جلوی چشم بینندگان تلویزیون گفت نفت ما را که نمی گذارند بفروشیم. آن چه هم که می فروشیم درآمدش در دسترس نیست. عده ای پدرسوخته هم نمی گذارند ما کار خود را انجام دهیم.
۶۴ بخشنامه طی یک سال و نیم
در طول یک سال و نیم گذشته ۶4 بخشنامه یا اقدام ارزی صورت گرفت. یعنی هر ۶ یا ۷ روز یک بخشنامه یا اقدام دولت، حال چه تعداد مصاحبه ضدونقیض انجام شدمی توانید جست وجو کنید و آمارش را دربیاورید. آقای بهمنی یک روز می خواست در سوپر مارکت ها سکه بفروشد روز دیگر گفت امروز پول بدهید ۶ماه دیگر سکه بگیرید( اشاره به طرح پیش فروش سکه) از این گونه موارد زیاد بود.
دیروز از بورس ارز دفاع می کردند امروز اصلاً به روی خودشان نیاوردند که بورس ارز را مطرح کرده بودند و بازار مبادلات ارزی را راه انداختند. دیروز گفتند قیمت را در این مرکز ۲درصد زیر نرخ بازار آزاد تعیین می کنند ولی امروز بر خلاف آن عمل کرده اند. این مسئله باعث می شود صاحبان پس اندازها تقاضای حفظ ارزش پول داشته باشند و سرمایه گذاران و سرمایه داران تقاضای ارز داشته باشند برای فرار سرمایه و بورس بازها وارد بازار شوند. چون نوسان دائمی بود و تجربه نشان داده بود نوسانات صعودی است این بازار خودافزا می شود و حتی اگر عرضه را زیاد کنید تقاضا کم نمی شود بلکه افزایش عرضه تقاضا را هم زیاد می کند که پدیده عجیب و غریبی است چون اعتماد به دولت وجود ندارد، چون نمی دانند که افزایش عرضه تاکی ادامه دارد و قیمت چقدر پایین می آید لذا هجوم می آورند و ارز می خرند و قیمت مجدد افزایش می یابد. دولت هم که پول بی اندازه ندارد.
مردم هم که فهمیده اند دست دولت تنگ است.در این وضعیت تجار از عرضه کالا خودداری می کنند. این مسئله کاملاً در بازار محسوس است.
در این شرایط اگر کاسبی کالایش را نفروخت ملامت نکنید
در این شرایط میل به احتکار افزایش می یابد. ملامت هم نکنید. چرا که کاسبی که در مغازه اش کالا دارد همه سرمایه اش همین است اگر قرار باشد امروز همان کالا را بفروشد فردا باید چند درصد روی همان قیمت که فروخته اضافه کند تا بتواند همان کالا را برای تجارت خریداری کند. کدام آدم عاقلی چنین کاری می کند؟ فردی که چنین کند باید توکل خیلی بالایی داشته باشد که بگوید به قیمت خرید با سود معمول می فروشم. این از آن احتکارهایی است که برای سودپرستی اتفاق نمی افتد بلکه برای حفظ سرمایه صورت می گیرد و فرق می کند بااحتکاری که در شرایط عادی انجام می شود. در شرایط عادی محتکر با احتکار خود کمبود عرضه ایجاد می کند. درحالی که در شرایط فعلی قیمت به دلایل دیگری به شدت در حال افزایش است و تاجر نمی تواند کالا را بعداً با قیمت قبلی خریداری کند لذا میل به خرید کالای بادوام به سرعت بالا می رود. لذا کارخانه داران دست از تولید می کشند. من چند روز قبل رفته بودم شهرک صنعتی مورچه خورت که یک شهرک صنعتی قدیمی و آباد بوده است. از ۵ کارخانه پایین دستی پتروشیمی بازدید کردم که مواد اولیه تولید می کردند.
همه حدود در ۲۰ تا ۳۰ درصد تولید می کردند و فقط یک کارخانه که قرارداد بلندمدت داشت 7۰ درصد تولید می کرد. پرسیدم مجموعه آبگرمکن خورشیدی چند است؟ گفتند: نمی دانیم! در این شرایط تولید متوقف می شود چون معلوم نیست که مواد اولیه را برای تولیدات بعدی باید با چه قیمتی خریداری کنند. بلاتکلیفی خیلی بدتر از سیر قابل پیش بینی قیمت است. تولیدکننده اگر مواداولیه اش را با دلار ۳۵۰۰ تومان خرید و سپس دلار به ۲هزار تومان کاهش یافت، ضرر می کند.
افزایش شدید تورم حتی به تولید صادراتی هم آسیب می زند
در شرایط افزایش نرخ ارز انتظار می رود صادرات افزایش یابد اما در شرایطی که تورم به شدت افزایش می یابد تولید صادراتی هم آسیب خواهد دید و همه چیز دچار آسیب می شود و نتیجه آن گیجی و حیرت است که بر بازار مستولی می شود.
بهتر است در ادامه درباره راه حل ها صحبت کنیم خداوند هیچ درد بی درمانی نیافریده است. حقیقت مهمی که باید باور داشته باشیم این است که برای درمان شوک های اقتصادی هیچ راه فوری وجود ندارد. ما در اقتصاد کیمیا نداریم که به سرعت مشکلات را حل کند.همه اقدامات و سیاستگذاری های اقتصادی با وقفه جواب می دهند.
۵ وقفه ای که در مسیر حل مشکلات اقتصادی وجود دارد
وقفه ممکن است در یک مورد ۳ماه باشد در یک مورد دیگر ۶ماه یا یک سال وقت ببرد. لذا این انتظار را ایجاد نکنید که اگر فرد دیگری به جای احمدی نژاد بیاید به سرعت مشکلات حل می شود.
آن چه به وقوع پیوسته تحت تاثیر اقدامات از ۳ سال پیش تا چند ماه قبل است.
بنابراین باید دقت کنیم که حل مشکل بازار ارز زمان می برد و وقفه هایی در راه حل مشکل وجود دارد. این وقفه ها عبارتند از:
1 - وقفه ای تا شوک باور شود. چون شوک به تدریج وارد می شود عده ای زودتر متوجه آن می شوند و برخی دیرتر. لذا تا آثار شوک ظاهر شود زمان می برد.
2 - وقفه تشخیص و تصدیق؛ یعنی شوک را تشخیص دهند و وجود آن را تصدیق کنند. آقای احمدی نژاد حدود سه ماه پیش در مصاحبه ای که با آقای حیدری داشت، گفته بود: چه کسی گفته رکود داریم. حال آن که ۳ سال است که از شروع رکود گذشته است. تصدیق یک شوک خود زمان می برد.
3 - وقفه سوم، وقفه ای است که پاسخ سئوالِ برای مقابله با شوک باید چه کرد؟ وقت می خواهیم. اگر اختلاف بین قوا کم باشد این وقفه کمتر خواهد بود. لزوم اتحاد قوا خودش را اینجا هم نشان می دهد.
4 - وقفه چهارم، وقفه تعیین تکلیف و اعمال سیاست است.
5 - وقفه پنجم، وقفه پاسخ اقتصاد به سیاست های اعمال شده است که زمان می برد. هرچه وقفه ها طولانی تر باشد اثربخشی سیاست ها کمتر است و هرچه وقفه ها کوتاه تر باشد اثربخشی سیاست ها بیشتر خواهد بود.
۷ شرط اصلاح نرخ ارز
با توجه به این وقفه ها برای رسیدن به راه حل های اصلاح وضعیت بازار ارز باید ۷ شرط را در اصلاح نرخ ارز رعایت کنیم. این ۷ شرط عبارتند از:
1 - تصحیح نرخ ارز ابزار تعادل در اقتصاد کشور است و نباید به عنوان ابزار تامین کسری بودجه دولت تلقی گردد. در اقتصاد برخی اوقات از بودجه غیرمتعادل دفاع می شود برای این که کل اقتصاد را به تعادل برسانند. بودجه غیرمتعادل یعنی بودجه ای که یا کسری دارد و یا مازاد. بودجه خوب بودجه ای است که تراز باشد. برخی اوقات بودجه را با کسری می بندیم که اقتصاد به تعادل مطلوب برسد. نه این که ابزار تعادل اقتصادی را خرج کنیم که بودجه به تعادل برسد. این سر و ته کردن و با دست راه رفتن است.
2 - کسری تراز بازرگانی خارجی را کم کنیم.
3 - قدرت رقابت خارجی را افزایش دهد. یعنی تقاضا برای خرید کالای داخلی را افزایش و تقاضا برای خرید کالای خارجی را کاهش دهد.
4 - اقلاً یک سال سیاست ارزی ثابت باشد.
5 - ذخایر ارزی را صفر نکند یا به حد قرمز نرساند. چند وقت قبل لس آنجلس تایمز سرمقاله ای نوشته بود که منابع ارزی ایران ظرف ۶ماه آینده به جایی می رسد که نمی تواند کاری انجام دهد. سپس با فردی مصاحبه کرده بود که می گفت برآورد از ذخایر ارزی ایران بین ۲۰ میلیارد تا ۱۱۰ میلیارد دلار است که با این تفاوت در برآوردها نمی توان پیش بینی دقیقی داشت. اما در هر حال آن ها منتظر همین هستند که ذخایر ارزی ما کاهش یابد و نتوانیم مواد اولیه و کالاهای مورد نیازمان را از خارج تامین کنیم و تولید متوقف شود و تنش واقع شود. لذا نباید تصمیمی درباره ارز بگیریم که ذخایر ارزی را به شدت کاهش دهد. برخی می گویند ارز در بازار بریزید و قیمت را کاهش دهید بانک مرکزی کار خوبی می کند که این کار را انجام نمی دهد. البته درست است که باید رعایت ذخایر ارزی بانک مرکزی بشود اما این ابزار باید جایی به درد بخورد و باید با احتیاط از آن استفاده کرد. در هر صورت نباید ذخایر ارزی را صفر کرد یا به نقطه قرمز رساند.
6 - شکاف ۲ نرخی در بازار را کاهش دهد و سفته بازی را کم کند
7 - مهم ترین شرط اصلاح نرخ ارز باید این باشد که بسته ارزی ما اعتماد را به بازار بازگرداند. این مسئله از همه مهم تر و مقدم بر هر چیز است.
راه حل های برون رفت از بحران ارزی:
۱ - براساس قانون عمل شود و نرخ ارز مرجع کنار گذاشته شود. اصطلاح ارز مرجع جعلی است. زمانی که می خواهند بودجه کشور را تنظیم کنند، به عنوان مثال درطرف منابع می نویسند درآمد حاصل از واگذاری دارایی های سرمایه ای که اصطلاح خوبی است که بجای درآمد نفتی می نویسند و گوشزد می کند ما داریم از دارایی های خود می فروشیم تا کشور را اداره کنیم. درآمد حاصل از واگذاری دارایی های سرمایه ای (فروش نفت) امسال در بودجه ۶۸ هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است. سپس برای این که نشان دهیم این رقم چگونه به دست آمده است، می گویند مثلاً در روز ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه نفت و میعانات گازی صادر می کنیم. قیمت نفت را در بودجه ۸۰ دلار پیش بینی کرده اند. هر دلار را هم در بودجه ۱۲۲۶ تومان پیش بینی کرده اند تا به رقم ۶۸ هزار میلیارد تومان برسند. این یک عدد محاسباتی و فرضی برای تعیین درآمد ریالی حاصل از فروش نفت است. هیچ منبع قانونی درباره ارز مرجع چیزی نگفته است. آن هم در حالی که برنامه پنجم می گوید نرخ ارز با توجه به تفاوت نرخ تورم داخل و خارج، قدرت رقابت خارجی و شاخص های کلان اقتصادی، باید نرخ شناور مدیریت شده باشد.
نرخ ارز مرجع جعلی است
پس باید با توجه به این شاخص ها نرخی مثلاً ۱۴۰۰ تومان را تعیین می کردند و به آن نرخ ارز می فروختند و برای مدیریت بازار کمی بالاتر یا پایین تر نرخ ارز را اندکی تغییر می دادند. اگر قیمت بالا می رفت عرضه ارز را زیاد می کردند و اگر قیمت پایین می آمد عرضه را کم می کردند. این کار را نکرده اند و به جای آن ارز را به قیمت ۱۲۲۶ تومان فروخته اند و اسم آن را نرخ مرجع گذاشته اند. در جلسه ای به من گفتند که چرا گفتی نرخ ارز مرجع جعلی است ما اصطلاحی تحت عنوان «reference exchange rate» داریم که به معنای نرخ ارز مرجع است. در حالی که منطق مرجع بودن نرخ تعیین شده باید معلوم باشد. مثلا با این منطق که برای اقتصاد ملی مفید است و یا می توان با این نرخ نیازها را تامین کرد بدون آن که ذخایر ما به نقطه قرمز برسد. نه این که عدد حسابداری را جای نرخ مرجع بگذارید.
واردات پورشه با ارز مرجع
حال با ارز به نرخ مرجع چه وارد کرده اند؟ پورشه وارد کرده اند. ۹۰۰ پورشه در دنیا تولید شده است ۷۰۰ تای آن در ایران دارد می چرخد و عده ای در برابر مردم وفادار به جمهوری اسلامی به آن خودروها تفاخر می کنند. با این نرخ ارز موز و برخی چیزهای دیگر وارد کرده اند.
راهکار دیگر این است که برای یکی دو سال باید سیستمی که در برنامه پنجم برای تعیین نرخ شناور مدیریت شده برای ارز آمده است را تغییر دهیم و یک نرخ ثابت تعیین کنیم. در این شرایط که بی ثباتی اقتصادی پیدا می شود، همه نظام های جهان اولین کارشان احیای ثبات است. اگر فردی تصادفی را به قسمت اورژانس منتقل کنند اول خونش را بند می آورند. بعد به فکر سایر مشکلاتش می افتند. اولین اقدام باید چاره جویی برای بی ثباتی باشد.
مروری بر بحران ارزی سال ۷۴ در زمان دولت هاشمی رفسنجانی
زمان آقای هاشمی که بحران ارزی در سال ۷۴ اتفاق افتاد ناشی از ۳- ۲ سال نسیه خریدن بود که ال سی ها را نمی توانستند پرداخت کنند.
در آن شرایط آقای هاشمی مانده بود که چه کار کند ارز تا ۶۵۰ تومان بالا رفته بود و تبدیل به یک بحران شده بود. ال سی های ما را در دنیا نمی پذیرفتند. تحریم نبودیم چون بدحساب شده بودیم ال سی های ما را نمی پذیرفتند و واردات متوقف شده بود. آقای محمد خان وزیر اقتصاد وقت رفت به سراغ آقای دکتر شرافت رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی که معاون دکتر نمازی وزیر اقتصاد کشور در سال های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۴ بود. دکتر شرافت گفت من آقای هاشمی را قبول ندارم ولی برای این که مشکل ارز را حل کنم آماده ام برای کمک بیایم. بلافاصله زمانی که آمد و در حالی که قیمت ارز تا ۶۰۰ تومان افزایش یافته بود، گفت قیمت ارز ۳۰۰ تومان است. آقای هاشمی هم در نماز جمعه گفت ما سیاست تعدیل را عوض نکرده ایم بلکه اقتضای کشور این بود. لذا سیاست تعدیل تبدیل شد به سیاست تثبیت که کار بسیار عاقلانه ای بود. ایشان عاقل بود و ترمز را زد و آدم کارکشته، باسواد، جگردار و تاجرزاده ای مثل ناصر شرافت جهرمی را آورد و حریف بازار شد. دکتر شرافت چون بازار را می شناخت، پدرش تاجر بود و خودش هم از بچگی کنار پدرش در جهرم کار کرده بود و می دانست بازار یعنی چه؟ برگردیم به امروز. این نرخی که تعیین می کنیم باید به گونه ای باشد که بتوانیم مدعی شویم برای واردات هر کالایی که مجاز می دانیم می توانیم ارز با این نرخ اختصاص دهیم. در عین حال باید باور کنیم که نرخ بازار آزاد ارز حتماً وجود خواهد داشت. خجالت هم ندارد. باید بگوییم هر چه که برای ملت لازم می دانیم با نرخ تعیین شده تامین می کنیم و هر کس هرچه ارز اضافه تر خواست می تواند از بازار آزاد تامین کند و نگران هیچ چیزی هم نباشد. اگر ما بتوانیم نیازهای اصلی را تامین کنیم. میزان اندکی نیاز ارزی باقی می ماند. اگر سیاست ما ثابت باقی بماند نرخ ارز بازار آزاد به نرخ تعیین شده نزدیک خواهد شد و این سیاست حداقل تا یک سال نباید تغییر کند.
سهمیه بندی کالا، تضمین برخی کالاها برای مردم
ارز را نباید ۲ نرخی کنیم باید یک نرخ وجود داشته باشد، حتی برای کالاهای اساسی. حال سوال این است که برای کالاهای اساسی چه باید کرد؟ با توجه به این که گرانی ها به سرعت چاره پذیر نیست و به علت رکود دسته ای از کارگران اخراج می شوند، دسته ای ماه هاست حقوق نمی گیرند و اکثریت بقیه هم اضافه کاری ندارند؛ و در بخش دولتی نیز اضافه کاری قطع شده است و پیمانکاران طرف دولت نیز چون بودجه عمرانی کاهش یافته است نیروهایشان را کاهش می دهند، درآمد اسمی مزد و حقوق بگیران کم می شود. حکومت موظف است از مردم حمایت کند. بنابراین مکمل این طرح، سهمیه بندی کالاست. حتماً باید نظام کوپنی برگردد و در این زمینه نباید تردید کرد. حتماً باید برای مردم تضمین کنیم که بخشی از کالاها برای آن ها تامین می شود. برخی کوپن را نجس ذاتی می دانند. به آن ها گفتم این حرف ها را نزنید.
کوپن غذای گرم دولت برای ۴۵ میلیون آمریکایی
کشورهای سرمایه داری هر زمان اقتضا کند از این کارها می کنند. الان در آمریکا، دولت به ۴۵ میلیون نفر کوپن غذا (Food Spam) می دهد. چه کسی یارانه را مطلقاً حذف می کند؟
اکونومیست هر روز چند نمودار خیلی خوب می دهد ببینید یک لیتر بنزین در کشورهای مختلف چه قیمتی دارد؟ برخی کشورها هم به آن یارانه می دهند. البته من موافقم که یارانه انرژی به صورت تدریجی حذف شود. ولی یارانه ابزار سیاست گذاری است.
دفاع کشورهای غربی از ارائه یارانه به بخش کشاورزی
WTO در سال ۱۹۹۴ تشکیل شد. در نخستین اجلاس WTO قرار شد کشورهای غربی یارانه ای را که به بخش کشاورزی می دهند، حذف کنند. چون می گفتند جهان یکپارچه است و چون عمده کالاهای صادراتی کشورهای جهان سوم محصولات کشاورزی است از کشورهای غربی خواستند که چون شما به تولید محصولات کشاورزی و دامی یارانه می دهید این محصولات ارزانتر از محصولات جهان سوم می شود، کشورهای جهان سوم نمی توانند محصولات کشاورزی ودامی خود را به غرب صادر کنند لذا کشورهای جهان سوم به غربی ها گفتند که اگر می خواهید باهم کار کنیم یارانه را حذف کنید تا قیمت کالاهایتان افزایش یابد و به جای آن محصولات کشورهای جهان سوم در غرب به فروش برسد و از پول حاصل از آن کالاهای دیگر از غرب خریداری شود. کشورهای غربی پذیرفتند ولی در عمل اجرا نکردند.
کشورهای غربی آن چه در کتابهایشان به ما یاد می دهند اگر اقتضا کند خودشان اجرا نمی کنند. وزیر کشاورزی فرانسه گفته بود که محصول کشاورزی کالای اقتصادی نیست! جالب است که هر وقت در اقتصاد می خواهند بازار رقابت کامل را مثال بزنند بازار محصولات کشاورزی را مثال می زنند با این حال وزیر کشاورزی فرانسه گفته بود محصول کشاورزی کالای اقتصادی نیست چون به زمین وابسته است و زمین یک مقوله فرهنگی است. لذا محصول کشاورزی کالای اقتصادی نیست و نباید موضوع بحث WTO قرار گیرد.
همین کوپن را در نظر بگیرید. در آمریکا 6/44 میلیون نفر کوپن غذا دریافت می کنند. در اقتصاد بخش عمومی بحث می کنند که یارانه چون تخصیص بهینه منابع را به هم می زند خوب نیست مگر این که مجبور باشیم. اگر مجبور باشیم و اقتضا این باشد که عمل کنیم سوال این است که باید یارانه را نقدی داد یا کالایی؟ به عبارت دیگر برای بخش کشاورزی کود بدهیم یا پول ؟ برای فقرا نان بدهیم یا پول؟ پاسخ این است که هر جا می خواهید سطح خرید مصرف کننده را افزایش بدهید پول پرداخت کنید اماهر جا خواستید کالای مشخصی توسط مصرف کننده مصرف شود پول ندهید بلکه کالا بدهید. مثل شیر برای بچه مدرسه ای ها. اگر پول به خانواده اش بدهید ممکن است به جای شیر سیگار بخرند. یک وقت آمده بودند از من کمک بگیرند. پرسیدم چی کسر دارند؟ گفتند می خواهند سیسمونی تهیه کنند. این فرد فقیر است و عقلش نمی رسد که به جای این که پول برای تحصیل بچه اش خرج کند می خواهد برایش سیسمونی تهیه کند.
برای همین است که آمریکا کوپن غذای گرم می دهد. اگر پول بدهد ممکن است بخشی از افراد به جای غذا سیگار یا موادمخدر تهیه کنند. مقاله ای می خواندم که در سنگاپور از اواسط دهه ۱۹۹۰قانونی تصویب شد که هرکس خودرو می خواهد باید در صف سهمیه بندی منتظر بماند. چرا؟ پول نداشتند یا وارداتشان مشکل داشت؟ نه! محیط زیست برایشان مهم بود. می گفتند جزیره کوچکی هستیم و اگر خودرو زیاد شود علاوه بر این که آلودگی هوا سلامتی مردم را به مخاطره می اندازد، جاذبه توریستی آن کشور هم از بین می رود. این ها ابزار سیاست گذاری است و نباید از آن ترسید. لذا ما باید در این شرایط سخت که مردم تحت فشار هستند حتما تضمین کنیم که برخی کالاهای اساسی نصیب همه مردم می شود.
ضرورت تغییر در تعرفه ها و اعمال برخی ممنوعیت ها در عرصه واردات
راهکار دیگر توجه به تعرفه ها، جواز واردات و برخی ممنوعیت ها در عرصه بازرگانی است. همین تحریمی که علیه ایران اعمال می کنند مگر در مدل های اقتصادی خود غرب قابل دفاع است؟ به هیچ وجه قابل دفاع نیست. در اقتصاد تحریم یعنی تخصیص ناکارای منابع جهانی. این اقدام به لحاظ علمی محکوم است ولی چون مقاصد بالاتری به نظر خودشان دارند این اقدام را انجام می دهند. لذا محدودیت در واردات هم یک ابزار است. اثر این ابزار این است که بازار غیررسمی ارز را کوچکتر می کند.
به عنوان مثال برای ۵سال واردات خودروی خارجی ممنوع شود، آن هم با توجه به این که خودروی خارجی را نمی شود به داخل قاچاق کرد.البته مواردی مثل لوازم آرایش را می توان قاچاق کرد لذا نمی توان تعرفه آن را زیاد افزایش داد اما تعرفه واردات خودرو را می توان تغییر داد.
۳۰هزار میلیارد تومان اعتبار بانک مرکزی برای بانک مسکن و تاثیر ۵ برابری این رقم در افزایش نقدینگی
راهکار دیگر پرهیز از سیاست های مالی انبساطی نظیر افزایش یارانه نقدی و اجتناب از سیاست های پولی انبساطی نظیر اعتبارات مسکن مهر است. اعتبارات مسکن مهر موضوع کم اهمیتی نیست. متاسفانه آقای احمدی نژاد فشار آورده است و بانک مرکزیِ بی اراده ۳۰هزار میلیارد تومان اعتبار به بانک مسکن داده است. این مبلغ ضرب در ۵ موجب افزایش نقدینگی شده است. زمانی که رهبری می فرمایند در اقتصاد مقاومتی سرمایه های ایرانی و کار و اندیشه ایرانی باید مورد استفاده قرار گیرد مربوط به این موارد است. حال ایشان پدر است همه موارد را نمی گوید. من که برادرم حرف ها را می زنم. البته من هم که برادرم بخشی از حرف ها را نمی زنم.
آخرین نکته درباره راهکارهای بهبود وضعیت ارزی این است که راهکارهای تفصیلی از ما نخواهید چرا که راهکارهای تفصیلی نیاز به اطلاعات ریز درباره این است که چقدر منابع ارزی داریم؟ چقدر از این منابع در دسترس است؟ چقدر اسکناس از هر نوع ارزی داریم؟ در چه برهه های زمانی می توانیم ارز را عرضه کنیم؟ مذاکره با بخش خصوصی چقدر نتیجه داده است؟ چه کسانی با بخش خصوصی مذاکره می کنند، می توانند اعتماد آن ها را جلب کنند؟ و مشابه این اطلاعات برای راهکارهای تفصیلی لازم است که در اختیار ما نیست.
راه حل سیاسی برای حل مشکل بازار ارز
اماآخرین نکته این است که مشکل ما در بازار ارز بی اعتمادی است. بی اعتمادی در بازار ارز به شدت نسبت به دولت وجو دارد. راه حل اصلی ماجرا احیای اعتماد از دست رفته است که راه حل سیاسی است نه اقتصادی. با ادامه صدارت آقای احمدی نژاد این کار اگر نگویم ناممکن لااقل بعید است من به این آقایان گفتم مردم به شما اعتماد ندارند، استعفا دهید و بروید. گوش نکردند. در جلسه ای به این آقایان گفتم شما که اهل استعفا دادن نیستید. در آن جلسه آقای لاریجانی و ۲نفر از وزرا حضور داشتند. گفتم حداقل به عنوان یکی از قیود تصمیم گیری هایتان بنویسید که مردم اعتماد به دولت ندارند. این قید را بنویسید. راه حل بازار ارز سیاسی است و اقتصادی نیست. الان به نظرمن راه حل اقتصادی صرف حداقل راحت و زود جواب نمی دهد. حتما راه حل سیاسی می خواهد. حالا ما نمی توانیم این ها را عوض کنیم چون اقتضائات سیاسی نمی گذارد. ثبات سیاسی و مسائل خارجی نمی گذارد آقا به این دلایل هنوز راضی نیست و برای حفظ ثبات سیاسی ما ترجیح می دهیم آقای احمدی نژاد را تا پایان دوره تحمل کنیم. این به مصلحت کشور است البته اگر خودش بگذارد. ولی بدانید حل کردن مشکل ارز با این وضعیت سخت است. حال ما باید کوتاه بیاییم تا جایی که می توانیم کار کنیم و سعی کنیم فضای سیاسی کشور ملتهب تر نشود تا شاید بازار ارز زودتر به ثبات برسد. و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین .
پرسش: چرا با سوال از رئیس جمهور مخالف بودید؟
پاسخ: دلیل مخالفت ما خیلی واضح است. آیا آقای احمدی نژاد را می خواهید با سوال کنترل کنید؟ او سوال کنندگان را کنترل خواهد کرد. می آید در مجلس و همه را به هم می زند. آیا غیر از این است که به مجلس لطمه می زند؟ من به آقای مطهری گفتم اگر تو یک ساعت وقت داشتی احمدی نژاد هم یک ساعت حتماً احمدی نژاد حریف تو می شد. چه برسد به این که تو یک ربع وقت داری و احمدی نژاد یک ساعت. به مطهری گفتم این کار را نکن به ضرر کشور است. به جای آن از ماده 233(حالا با اصلاحات آئین نامه داخلی مجلس شماره اش عوض شده که نمیدانم چند است) استفاده کنیم. این ماده می گوید اگر 10 نماینده به دلیل نقض قانون یا عمل نکردن به آن یا اجرای ناقص آن به دست رئیس جمهور یا وزراء و کسانی که از آنان حکم دارند، کمیسیون ظرف 10 روز رسیدگی می کند و به صحن گزارش می دهد. اگر در صحن رای آورد، پرونده برای رسیدگی قضایی به دادگاه می رود. این طوری بدون التهاب آفرینی و با دقت های کارشناسی بیشتر کار پیش می رود. الان ضرر سوال از رئیس جمهور خیلی بیشتر است چون موضوع سوال از رئیس جمهور ارز است. بازار ارز هم به شدت نسبت به سیاست حساس است وگرنه ناراحتی من از احمدی نژاد بیشتر از ناراحتی مطهری از احمدی نژاد است. اما می گویم سوال از رئیس جمهور به مصلحت نیست. من می گویم حال که تغییر احمدی نژاد ظاهرا ممکن نیست کاری کنیم که تا پایان دوره ریاست جمهوری ضرر حضورش کمتر باشد و اگر منفعتی دارند بیشتر باشد.
پرسش: نظرتان در باره اقتصاد مقاومتی چیست؟
پاسخ: این حرف هایی که گفتم همه مربوط به اقتصاد مقاومتی است که رهبری مطرح کرده اند، تصمیم گیری با ثبات، و کارشناسانه و همراه با اتحاد همه جزو اقتصاد مقاومتی است. باید با عقلانیت وصداقت تصمیم گیری کنیم. تقصیر و قصور نماینده ها در تصمیمات غلط کم نیست. وقتی در مجلس همین هفته های قبل موضوع اصلاح قانون بودجه مطرح بود پیشنهادهایی طرح می شد که کاملاً نقیض اهداف طرح بود وباعث افزایش نقدینگی و تورم می شد که الحمدلله رای نیاورد. وقتی نمایندگان و دولت استراتژی نداشته باشند سینوسی حرکت می کنند
پرسش: اگر به خاطر داشته باشید در انتخابات سال ۷۲ در نطق رادیویی گفتید اقتصاد ایران بیمار است. الان پس از ۲۰سال گفتید ارزش پول ملی ۱۱۳ درصد کاهش یافته است و کیمیایی برای حل این معضل وجود ندارد. با وجود این که چند دوره سیاسی از محافظه کاران، تکنوکرات ها، اصلاح طلبان و اصول گرایان را تجربه کردیم به نظر شما در این ۲ دهه چرا نتوانستیم مشکل اقتصاد را حل کنیم با وجود این که تجارب زیادی در زمینه بین المللی نظیر مالزی داشتیم. چرا شاخص های اقتصادی ما در این ۲ دهه بهبود پیدا نکرده است.رشد نقدینگی همواره بالا بوده است. نقدینگی به سمت تولید نیامد و اقتصاد ما ۸۰ تا ۸۵ درصد متکی به نفت باقی ماند. آیا این دلیل مدیریتی دارد یا بحث سیاسی هم در آن دخیل است؟
پاسخ: دلیل این نوسانات هم به اشخاص، هم به ساختارها و هم به استراتژی ها برمی گردد. متاسفانه ما در جمهوری اسلامی ایران حرکتمان معمولاً بر مبنای آزمون و خطاست و تجربیات متراکم و مدون نمی شود. انتقال تجربیات، به اشخاص بستگی دارد و انتقالش غیرسیستماتیک انجام می شود.
به عنوان مثال آقای هاشمی خاطرات خود را می نویسد و هرکس آن را بخواند به اندازه وسعش یا علاقه اش از آن استفاده می کند. حزب هم نداریم و افراد به اتکای حوادث یا پیوند کانون های قدرت سرکار می آیند. این حدیث را بشنوید حدیث عجیبی است. مَن رَفَعهُ الاتفاق وَضَعَه الاستحقاق زمانی فرزند یکی از سیاستمداران رای خیلی بالایی آورده بود. گفتم ناراحت نباشید یک روز می آید پایین و سرجای خودش قرار می گیرد به تعبیر حدیثی که عرض کردم وَضَعَهُ الاستحقاق. استحقاقش این است که سرجای خودش قرار بگیرد. لذا این اتفاقات می افتد چون حزب نیست ناگهان آقای خاتمی رئیس جمهور می شود، آقای احمدی نژاد یک دفعه رئیس جمهور می شود. این ساختار ناقص نقش اشخاص را مهمتر می کند. زمانی که مردم سالاری هست ولی احزاب قوی نیست موارد اتفاقی بیشتر می شود. در دوره ای که سیاست خیلی از افرادِ موثر در انتخابات تکثر نامزدها بود و در نتیجه بسیاری از افراد تایید شدند مشخص بود که بعداً دچار مشکل می شویم زیرا زمانی که هر فردی را رَجُل سیاسی بدانیم بعداً می گویید عجب کاری کردیم که هر فردی را رَجُل سیاسی محسوب کردیم.
ساختار ما هم هنوز ساختار نفتی است. دولت ها هم وفادار به کار علمی نیستند. نمی گویم کار علمی نمی کنند بلکه به کار علمی وفادار نیستند، نمی گویم که باید صددرصد به کار علمی وفادار بود چرا که اقتضائاتی در اجرا وجود دارد و علوم انسانی هم وحی نیست. اما اجمالاً باید به کار کارشناسی وفادار باشند و برخی اوقات کارهایی براساس اقتضائات انجام دهند که آن هم نوعی از کار کارشناسی است. ساختار وقتی نفتی شد اقتصاد ذاتاً مستعد رکود تورمی خواهد بود و دولت ها باید خیلی عاقل باشند تا از نفت درست استفاده کنند. این کاری که رهبری انجام دادند و به جای حساب ذخیره و ارزی که ته آن را هم جارو کردند، صندوق توسعه ملی را بنا کردند تازه پارسال در این صندوق هم سوراخ کوچکی ایجاد کردند و ۱۰درصد منابع صندوق را به صورت ریالی برای صنعت و ۱۰درصد هم برای کشاورزی اختصاص دادند. در مجلس می خواستند ۱۰درصد را تبدیل به همه منابع کنند که جلوی آن را گرفتیم که منابع، به شکل ارزی خرج شود و نه ریالی تا فناوری و ماشین آلات وارد کشور شود و بیماری هلندی نیز تکرار نشود.
از پذیرش استراتژی تعدیل صندوق بین المللی پول توسط هاشمی را تئوریزه کردن حاکمیت سرمایه در زمان خاتمی پس این نوسانات به اشخاص و ساختارهای معیوبی که نتوانسته ایم اصلاح کنیم مربوط است و علاوه بر این ۲ به فقدان استراتژی یا معیوب بودن استراتژی ها هم ارتباط دارد. آقای هاشمی استراتژی تعدیل صندوق بین المللی پول را پذیرفت. آقای خاتمی هم آن را پذیرفت. با این تفاوت که در زمان آقای خاتمی آن را تئوریزه هم می کردند. زمان آقای هاشمی تئوریزه نمی شد. آقای هاشمی می گفت مصلحت کشور این است که سیاست تعدیل اجرا شود ولی زمان آقای خاتمی کار نظری هم برای حاکمیت سرمایه انجام دادند که در کتاب مستندات و مبانی برنامه چهارم بسیار مشهود بود. یک بار آقای دکتر تابش نماینده اردکان که خواهرزاده آقای خاتمی است و زمان ریاست جمهوری ایشان رئیس دفتر آقای خاتمی بود به من گفت که روزنامه ها از قول تو نوشته اند که مبانی برنامه چهارم اسلام آمریکایی است. گفتم من این طور نگفته ام. بلکه گفته ام مبانی برنامه چهارم اسلام ناب آمریکایی است. گفت این چه حرفی است که می زنید تعداد زیادی انسان مسلمان برای تهیه این برنامه زحمت کشیده اند. من گفتم نمی گویم افرادی که این برنامه را تهیه کرده اند مسلمان نیستند بلکه گفته ام این برنامه آمریکایی است. به او گفتم چون می دانم خط امام را می شناسی و قبول داری، صفحات فلان تا فلان کتاب مبانی و مستندات برنامه چهارم را نگاه کن اگر خودت به این نتیجه رسیدی که مبانی آن اسلام آ مریکایی نیست من حرفم را پس می گیرم. گفت حتماً این کار را می کنم ولی دیگر سراغ من نیامد. مطمئنم رفت و مطالعه کرد و دید مبانی آن اسلام ناب آمریکایی است. در آن دوره علیه نظام نظریه پردازی می کردند که خطر بلندمدتش خیلی بیشتر بود.
احمدی نژاد مدل های اقتصادی موجود را قبول نداشت و جایگزینی هم برای آن ها پیدا نکرد
آقای احمدی نژاد هم که از روز اول گفت من به این مدل های اقتصادی اعتقادی ندارم. خب من هم اعتقادی ندارم اما چون مختصری عقل دارم می دانم نمی شود کشور را بدون مدل اداره کرد. پس باید از بین آن ها گزینش کرد. آن مدلی که کمتر معارض اسلام و منافع ملی است را به کار می گیریم تا بتوانیم مدل جدیدی طراحی کنیم. چون آقای احمدی نژاد مدل های موجود را قبول نداشت و جایگزینی هم برای آن ها نداشت و فکر می کرد همه چیز را خودش می داند اسیر جو موجود شد و کار دست آقای دکتر پژویان و شاگردانش افتاد.
از اصلاحات مجلس هفتم در برنامه چهارم توسعه تا برنامه پنجم که اصلاً برنامه نیست
آن هایی که اساتید اقتصاد را می شناسند می دانند کار دست چه کسانی افتاده است. چون به ناچار به بن بست می خورند عقب گردهای شدیدی دارند. من یک زمانی گفته بودم کشتی اقتصاد دولت قطب نما ندارد و واقعاً همین گونه است. پس اداره اقتصاد کشور تا حد زیادی وابسته به اشخاص و در وضعیت فقدان استراتژی هاست. مبانی برنامه چهارم اشکال داشت. برنامه وجه عملیاتی استراتژی است. برنامه چهارم پس از تصویب در مجلس ششم بدون طی مراحل قانونی به مجمع تشخیص فرستاده شد. اولین کاری که در مجلس هفتم انجام دادیم این بود که نامه ای به رهبری نوشتیم که این برنامه مسیر قانونی را برای ارسال به مجمع تشخیص طی نکرده است و باید به مجلس بازگردد. نامه را من، سبحانی، خوش چهره، نادران و مصباحی مقدم امضاء کرده بودیم. رهبری دستور دادند برنامه چهارم از مجمع تشخیص به مجلس بازگشت. ما در اصلاح ۱۲۸ اشکالی شورای نگهبان بر مصوبه مجلس داشت، سعی زیادی کردیم تا برنامه چهارم تصحیح کنیم و برنامه چهارم نسبتاً قابل قبول شد.
برنامه پنجم که اصلاً برنامه نیست. این را هم خدمت رهبری بیان کردم که ایشان پذیرفتند مطالبی را هم آقای احمدی نژاد گفت که رهبری پذیرفتند و تکالیفی به ما فرمودند که ما انجام دادیم.
با این توضیحات مشکلات اقتصادی ۳ علت دارد، ساختارها، اشخاص و فقدان استراتژی. این ها باعث می شود ما با آزمون و خطا کارهایمان را انجام دهیم. هنوز هم بر این اساس اقدام می کنیم.
پرسش: توضیحاتی که جنابعالی ارائه کردید نشان داد که باید مسئولیت مجلس و تاثیر الگوی رفتاری که مجلس با دولت داشت را هم توضیح دهید که تا چه اندازه در بروز وضعیت اقتصادی امروز کشور نقش داشته است؟ نکته ای که الان وجود دارد این است که آقای احمدی نژاد نه شما را قبول دارد و نه راه حل های شما را. ایشان همه صحبت هایی را که باید داشته باشد داشته است حال باید چه کار کنیم؟
پاسخ: (باخنده) هر کس باید کار خود را بکند، مثل الان.
پرسش: این جا بحثی وجود دارد که مجلس خیلی به اهمال و کنار آمدن با دولت ادامه داده است و این اهمال باعث شده است دولت وضعیت اقتصاد را به این جا برساند. درباره سوال از رئیس جمهور هم که شما می فرمایید با دولت کنار بیاییم تا دوره اش تمام شود. آیا واقعا اگر تحلیل لس آنجلس تایمز درست در بیاید و اقتصاد به مرز فروپاشی برسد آیا وقتی برای کنار آمدن با دولت به وجود می آید؟
پاسخ: در این که مجلس عیب ها و ضعف هایش در بروز شرایط فعلی موثر بوده است تردیدی نداریم.
معامله در مجلس به قیمت یک دفتر پیشخوان خدمات دولت
مجلس گرفتار آسیب های جدی است. وقتی می گویند تعامل منظورشان معامله است. برخی تعامل می کنند و برخی معامله. هر دو از یک ریشه است و فرقی ندارد! برخی نیز به شدت کم قیمت هستند. برخی قیمتشان را کسی جز خدا نمی داند که آن ها کارشان درست است. این افراد ممکن است اشتباه کنند اما قیمت خودشان را می دانند. برخی هم قیمتشان بالاست و حاضر نیستند با هر قیمتی معامله کنند. برخی هم در حدی قیمتشان پایین است که به یک دفتر پیشخوان خدمات دولت برای فرزندشان رضایت می دهند. از این دسته افراد در مجلس داریم. گاهی اوقات با یک سفر خارجی رای درست می شود. با تغییر رئیس اداره آموزش و پرورش رای درست می شود و این خیلی سخیف و بد است.
این که آقای احمدی نژاد به رهبری شکایت کرد و گفت این ها سوالات بی خود می پرسند و وزیر من باید دائم به مجلس بیاید و پاسخ دهد درست می گفت. سوال از وزیر مطرح می شود ولی سوال گرو است.
برخی سوال ها در مجلس خیانت در امانت است اما احمدی نژاد و اطرافیانش در تشدید این خیانت دست داشته اند
سوال جدی نیست و ابزار است. پس از این که حاجتش تامین شد سوالش را پس می گیرد. این ها خیانت در امانت است ولی احمدی نژاد و دار و دسته اش در تشدید این خیانت نقش زیادی داشته اند. چون اهل معامله هستند. وزیری با من مشورت کرد که اگر من را استیضاح کردند چه کنم؟ چون به وی گفته بودند باید مدیرکل را عوض کند و وی گوش نکرده بود. سپس به او گفته بودند نشانت می دهیم. به آن وزیر گفتم برو پشت تریبون از خودت دفاع نکن. بگذار حرف هایشان را بزنند تو در موقع دفاع بگو نمایندگان محترم بنده هیچ دفاعی ندارم و بدتر از آن چه که این نماینده گفت هستم ولی علت این استیضاح فلان درخواست غیرقانونی نماینده سئوال کننده است. بعد هم برو و بنشین مطمئن باش مجلس حتما به نفع تو رای می دهد. ولی خوب از این جگرها ندارند. احمدی نژاد کسانی را انتخاب کرده است که جگر ندارند. می شود جلوی این مجلس ایستاد و تأدیبش کرد ولی چون خود دولتی ها اهل معامله هستند تأدیب نمی کنند بلکه معامله می کنند. مثال های دیگری هم دراین باره دارم.
خاطره ای از نقش مجلس در خالی کردن حساب ذخیره ارزی
همین استفاده زیاد از ارز نفتی در بودجه و خالی کردن حساب ذخیره ارزی فقط تقصیر دولت نبود بلکه مجلس هم مقصر بود. حال دولت بیشتر و مجلس کمتر اما هر دو مقصر بودند. در مجلس هفتم روزی در هنگام رسیدگی به لایحه بودجه در صحن علنی پیشنهاد مکتوبی ارائه شد که یک میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی برای گازرسانی به روستاها برداشت شود. اسم روستا هم که می آید همه رای می دهند. برخی براساس انگیزه مقدس کمک به ضعفا و مستضعفین و برخی براساس انگیزه نامقدس رای عمل می کنند. من به عنوان مخالف صحبت کردم و گفتم با تصویب این پیشنهاد دو اقدام اشتباه انجام خواهید داد. حساب ذخیره ارزی برای روز مبادا و سرمایه گذاری بخش خصوصی تعبیه شده است. پس این پیشنهاد با برنامه توسعه همخوانی ندارد. نکته دیگر هم این که در حال حاضر گاز ندارید. شما باید طبق قانون برنامه روزی ۵۰۰ میلیون مترمکعب گاز به چاه های نفتی تزریق کنید تا نفت تبدیل به قیر نشود. میلیاردها دلار سرمایه ملی تبدیل به قیر می شود و نمی توان برای آن کاری کرد چون این نفت قیر شده در زیر زمین باقی می ماند و نمی توان از آن استفاده کرد. گفتم گاز نداریم و از ترکمنستان گاز وارد می کنیم، سپس علمک گاز در روستا نصب می کنید و مردم را امیدوار می کنید و سپس از تزریق به چاه های نفتی کم می کنید. مردم علمک را می بینند و خوشحال می شوند ولی کاهش تولید نفت را نمی بینند. این کار خیانت به مردم است و نکنید. غلغله ای شد. من خیلی عصبانی بودم و استدلالم هم مشخص بود. یک نماینده آمد و گفت من مشکل را حل کردم و پیشنهاد جدیدی دارم. گفتم پیشنهادت چیست؟ گفت: ۲ میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی برداشت کنیم، یک میلیارد دلار به تولید گاز و یک میلیارد دلار به توزیع گاز اختصاص دهیم. گفتم تو که PhD در رشته انرژی داری چرا این حرف را می زنی. اگر بخواهی کفش بخری ۲ ساعت در بازار دور می زنی. حال در عرض ۵ دقیقه برای یک میلیارد دلار تصمیم می گیری. من بلد نیستم راجع به هزار میلیارد تومان در ۵ دقیقه تصمیم گیری کنم. شما اگر بلدید بکنید و تصمیم گیری کردند. این ها مسائل خیلی مهمی است که به چشم های غیرمتخصص نمی آید اما شما چون متخصص هستید این مسئله را می بینید.درباره این نکته که فرمودید ایشان (آقای احمدی نژاد) بنده راقبول ندارد باید بگویم که متاسفانه بسیاری از ما به همدیگر کمک نمی کنیم. البته من به خیال خودم سعی کرده ام کمک کنم. نامه نوشته ام سخنرانی و نصیحت می کنم. در مرکز پژوهش های مجلس هر نامه ای که لازم بود برای ایشان می فرستادم. اوایل خوش بین هم بودم ولی ۶-۵ سال است که دیگر خوش بین نیستم ولی تا زمانی که در مرکز پژوهش ها بودم این کار را می کردم. الان هم چیزی به نظرم برسد به ایشان می گویم.
پرسش: این سوال مطرح است که شاید تا پایان دوره ریاست جمهوری فعلی اصلاً نرسیم. بحث این است که مصلحت هایی که براساس آن گفته می شود ایشان تا پایان دوره باقی بماند چیست؟
پاسخ: در همه مسائل سیاسی اختلاف نظر وجود دارد. جنابعالی به عنوان یک کارشناس سیاسی نظری دارید و بنده هم ممکن است نظری داشته باشم. رئیس مجلس نظری دیگر و رهبری هم نظر دیگری داشته باشند. در این مسئله اختلاف نظر هست. بنده خودم معتقدم یک روز فعالیت این رئیس جمهور زودتر پایان یابد بهتر است. چون قابل پیش بینی نیست که ایشان چه می کند. کسی که می گوید اسرائیل باید نابود شود و سپس در آمریکا می گوید ما باید با آمریکا رابطه داشته باشیم و در همین سفر اخیر به نیویورک چندین باراین موضع رابطه با آمریکا را تکرار می کند و با بی اعتنایی آن ها مواجه میشود. این دو موضع با هم می خواند؟ ایشان گفته است سلمان رشدی به تاریخ پیوست. اگر این حرف را خاتمی می زد به داخل کشور راهش نمی دادند. خب آقای احمدی نژاد واقعاً قابل پیش بینی نیست که چه کاری می کند. بر این اساس نظر من این است که ادامه فعالیت ایشان مضر به حال کشور است ولی نظرات دیگری هم وجود دارد که استدلالشان قابل اعتناست. نظر مخالف این است که ثبات سیاسی کشور ما در حال حاضر ما را در منطقه قابل تکیه نگه می دارد. ما باید این ثبات را در سوریه خرج کنیم، در لبنان خرج کنیم. در مقابل ناوهای آمریکا از آن استفاده کنیم.
این دیدگاه می گوید اگر در داخل ثبات سیاسی نباشد همه موارد مثبت ممکن است به موارد منفی تبدیل و خطر برایمان درست کند.
خطر اگر جدی هم نباشد میزان اندک آن هم می تواند برای ما مشکل ایجاد کند. تعویض رئیس جمهور در فاصله چند ماه تا پایان دوره حتماً نشانه بی ثباتی است و این را شما بهتر از من واقف هستید.
مشکلات مواجهه با سیاستمداری که به مردم پول نقد می دهد
به اضافه این که آقای احمدی نژاد پول نقد می دهد. کدام سیاستمدار چنین کاری می کند. ایشان در کرمانشاه گفت من پول نفت را جوری تقسیم می کنم که تا ۱۰۰سال کسی نتواند تغییرش دهد. همان قصد سوء را دارد. البته سوء از نظر کارشناسی بنده و کاری به نیت ایشان ندارم درباره عملش حرف می زنم. همین ۴۵هزار و ۵۰۰تومان را از نظر سیاسی چه کسی می تواند به راحتی حذف کند؟ اگر ۱۰۰هزار تومان به این مبلغ اضافه کند چگونه می توان با وی مخالفت کرد. یک عده مثل من به صورت انتحاری مخالفت خواهند کرد ولی تاثیر سیاسی بیرونی آن چیست؟
من اگر بین مردم محبوبیت داشته باشم حتماً به دلیل مخالفتم این محبوبیت لطمه خواهد خورد اما او محبوبیت پیدا خواهد کرد. تمام خانوارهایی که جمع دریافتی آن ها از یارانه ها بیشتر از افزایش سبد هزینه شان باشد راضی خواهند بود. هرچه تورم بیشتر شود کسانی که هزینه شان از یارانه دریافتی فراتر می رود، افزایش خواهد یافت.احمدی نژاد می خواهد جمعیت راضی از دریافت یارانه را بالاتر ببرد و این کار به لحاظ سیاسی یک تیزهوشی و البته اغواء و سیاسی کاری محسوب می شود.
ایشان می خواهد افرادی که دریافتی شان از هزینه شان بیشتر است افزایش یابند. هنوز هم جمعیت کثیری دریافتی شان از افزایش هزینه شان بیشتر است و به احمدی نژاد خوش بین هستند.
وقتی شما در زمانی که هنوز مسئولی را که عده ای از جامعه به وی خوش بین هسنتد بر می دارید حتماً هزینه سیاسی خواهد داشت. سیاستمداران دو دسته اند: دسته اول جمع این هزینه ها را بیشتر از منفعت کنار گذاشتن ایشان می دانند و دسته دوم جمع این هزینه ها را نسبت به آن منفعت کمتر می دانند. این یک اختلاف نظر کارشناسی است، چون سکان دست رهبری است و ایشان جزو دسته اول هستند (البته تحلیل من این گونه است با خود رهبری صحبت نکرده ام که ایشان چنین چیزی به من گفته باشند) هزینه حذف زودهنگام ایشان را بیشتر از منافع آن می دانند.
امر جامع امری که بدون نظر رهبری نباید درباره آن اقدام کرد
طبیعی است سیاست گذاری را ایشان انجام می دهند و ما هم وظیفه داریم دیدگاه خود را به اطلاع ایشان برسانیم ولی تصمیم نهایی را ایشان اتخاذ می کنند. چون امر جامع است و به نظرم در سوره نور آمده است که مومنان در امر جامع بدون نظر پیامبر عمل نمی کنند. امر جامع امری است که خیلی مهم است و به همه جامعه ربط پیدا می کند) و قطعاً همه ما تایید می کنیم که این مسئله یکی از مهم ترین امور جامع است در نتیجه بدون نظر رهبری نمی توان در این زمینه اقدامی کرد. فعلاً عده ای از سیاستمداران که در راس آن ها مقام معظم رهبری است معتقدند هزینه برداشتن زودهنگام رئیس جمهور از مسئولیتش بیشتر از فواید آن است. البته من نمی دانم تا پایان دوره ریاست جمهوری ایشان خودش دوام می آورد یا نه؟
پرسش: درباره راهکارهای مقابله با گرانی نظرتان چیست؟ مجلس یک زمانی طرح تثبیت قیمت ها را مطرح کرد ولی الان اقدام مشخصی نمی بینیم آیا با ساختارهای موجود امیدی به مجلس هست؟ ما نمی گوییم ایشان را برکنار کنید ولی یک تکان اساسی بدهید؟!
پاسخ: به مجلس امید هست.
پرسش: ۳عامل تاثیرگذار، ساختار، اشخاص و استراتژی ها را اشاره کردید. فرض کنیم شما در مسند امور قرار گیرید و استراتژی ها به روزتر شود، با ساختارها چه می کنید؟ برخی امور واقعاً از دست رئیس دولت خارج است.
واقع بینانه باید نگاه کرد. ما نهادهای حکومتی و غیردولتی را داریم که بسیار قدرتمند هستند. حتی اشخاص حقیقی داریم که بسیار قدرتمند هستند و بازار را به راحتی دچار تلاطم می کنند و هر جور که بخواهند نرخ گذاری می کنند. این ها را نمی توان انکار کرد. وارداتی و احیاناً صادراتی که توسط این نهادها صورت می گیرد و دولت روی آن ها هیچ کنترل و نظارتی ندارد.
آقای توکلی با این بعد قضیه می خواهید چه کار کنید؟
پاسخ: من به سوالات فرضی جواب نمی دهم چون هزینه دارد ولی منفعت ندارد. ولی برخی از اجزای سوال شما اطلاعاتی دارد که قابل بحث است.
نتیجه تقویت بیش از حد نهادهای خارج از دولت توسط دولت
مثل این که نهادهایی خارج از دولت وجود دارند که همه چیز را تعیین می کنند. یک مثال بزنیم، مثلاً سپاه را می گویید؟ سپاه ما را خودِ دولت در این عرصه ها تقویت می کند. وقتی خارج از تشریفات به قرارگاه خاتم الانبیا (ص) پروژه ها را واگذار می کنیم و وقتی مخابرات را برخلاف قانون به بنیاد تعاون سپاه واگذار می کنیم نتیجه اش همین می شود.
در موضوع واگذاری مخابرات چه کسی غیر از من و آقای نادران مخالفت کرد؟ خودشان برای سپاه این میدان ها را گشوده اند و مجلس هم سکوت کرد.البته من همه آن چه در باره قدرت اقتصادی سپاه گفته می شود، قبول ندارم. اغراق هم می شود. سپاه وفادار به نظام است و ورودش به این عرصه ها در دراز مدت زیانبار است. البته در قانون اساسی آمده که در دوران صلح ارتش و سپاه در سازندگی مشارکت داشته باشند که این وظیفه به دست این دو نهاد گرانسنگ با کاسبی و تجارت کردن متفاوت است انجام آن وظیفه بر عزت و گرانسنگی آن ها می افزاید ولی دومی از آن می کاهد. این از سپاه دیگر چه کسی مدنظر است.
همین بانک مرکزی ضعیف ۳۰هزار میلیارد تومان پول از حساب بانک ها برداشت
مثلا ممکن است بانک خصوصی ایکس را نام ببرید. آیا کنترل بانک ... مشکل است؟ همین بانک مرکزی ضعیف از حساب بانک های خصوصی، به دستور آقای احمدی نژاد حدود ۳۰هزار میلیارد تومان پول برداشت. گفتند ارز را در بازار آزاد فروخته اید و این پول را به شکل غیرقانونی برداشت کرد. آیا بانک ها کاری توانستند انجام دهند؟ فقط توانستند به مجلس شکایت ببرند. مجلس هم اعتراض کرد و بانک مرکزی گفت دفاتر بانک ها را بررسی می کند و هرچه حق آن ها بود باز می گرداند. پس همین بانک مرکزی ضعیف است که ۳۰هزار میلیارد تومان از حساب بانک ها برداشت میکند. چه کاری توانستند انجام دهند؟ می گویند بانک ... پول در بازار سکه و ارز ریخت و سکه و ارز خرید؟
خب جلوی این بانک را می گرفتید؟ مطمئن باشید جرات نمی کرد با بانک مرکزی مخالفت کند. بخش خصوصی به تعبیر امیرالمومنین(ع) محافظه کار است و دنبال دردسر نیست. الان این هایی که به تعبیر شما تعیین کننده اند، زیر چشم خود دولت فساد می کنند. کسی که با ارز ۱۲۲۶ تومانی کنجاله می آورد و به جای ۶۳۰تومان، ۷۵۰تومان می فروشد چه کسی است؟ ببینید با چه کسی تماس دارد و چه کسی از او پشتیبانی می کند؟ خودشان پشتیبانی می کنند. من باشم پشتیبانی نمی کنم بلکه پدرشان را هم در می آورم. چون من معاون متهم به فساد بغل دست خودم نمی گذارم.بنابراین اشخاص خیلی مهم هستند چه خوب آ ن ها و چه بد آن ها. این حرف ها را که دیگران نمی گذارند کار کنیم برای فرافکنی مطرح می شود. برای این که ضعف های خود را بپوشانند مطرح می شود. اصلاً تو را رئیس جمهور گذاشته اند که این اتفاقات نیفتد نه این که این اتفاقات نگذارد تو کار کنی. دولت می آورند برای این که این اتفاقات نیفتد. نمی گذارند من کار بکنم یعنی چه؟
پرسش: من خبرنگار اقتصادی هستم ولی سوال اقتصادی ندارم چون مباحث اقتصادی خیلی شفاف مطرح شد و من هم به همان نتیجه ای رسیدم که شما رسیدید یعنی این که ریشه مشکل سیاسی است؟ پس سوالم سیاسی - اقتصادی است. با فرض این که رئیس جمهور تا پایان دوره اش باقی بماند، برای انتخابات ریاست جمهوری با توجه به مشکل ساختارها برای این که اتفاقی که در این ۸ سال رخ داد در ۴ تا ۸سال آینده تکرار نشود، باید چه کار کرد و چگونه باید روی فردی مناسب اجماع کرد. به نظر شما فردی که باید رئیس جمهور آینده شود با توجه به این که عده ای معتقدند رئیس جمهور آینده باید اقتصاددان باشد به نظر شما در بسته خروج از بحران ارزی که مطرح کردید نقش رئیس جمهور آینده چیست؟
پاسخ: در انتخابات ریاست جمهوری آینده تعداد کسانی که تکلیف شرعی احساس خواهند کرد! و کاندیدا می شوند بسیار بیشتر از دوره های گذشته است. در نتیجه کار خیلی سخت تر خواهد بود. حتی افرادی که آن ها را می شناسیم معلوم نیست با چه گفتمانی وارد عرصه انتخابات خواهند شد و با چه افرادی به میدان می آیند. این دوره تصمیم گرفته ام تا روزهای آخر حرف نزنم و اشتباه گذشته را مرتکب نشوم. برخی هم بهتر از برخی دیگر هستند ولی همین قدر هم درباره کاندیداهای فعلی صحبت نخواهم کرد چون یک دفعه ممکن است ببینیم که فردی را می خواهد معاون اولش کند که در نتیجه مجبور شویم بگوییم فرد دیگر از این فرد مناسب تر است. در نتیجه متاسفم که نمی توانم در این زمینه کمکی به شما بکنم اما شما هم همین احتیاط را در پیش بگیرید به نفعتان خواهد بود. زیرا من از افراد خوب چیزهایی می بینم و می دانم که باعث شده منتظر بمانم و ببینم آیا چیزهای دیگری هم از آن ها دیده خواهد شد یا نه.
پرسش: منظر من بحث شخص نبود که چه کسی برای انتخابات مناسب است، بلکه بحث این بود که در همین کوتاه مدت چگونه می توان شرایط و ساختارها را برای انتخابات به گونه ای فراهم کرد که فردی رئیس جمهور شود که مناسب باشد.
پاسخ: ما می توانیم گفتمان خاصی را در جامعه تدارک ببینیم که این گفتمان بر نامزدها تحمیل شود و به آن ها خط دهد. یکی از منافع بزرگی که آقای احمدی نژاد داشت این بود که به تعبیر من رهبری به دست آقای احمدی نژاد برای برخی مفاهیم تجدید ارزش کرد و خود آن مفاهیم شاقول رفتار احمدی نژاد شد و کجی رفتار وی را نشان داد. این کار خیلی بزرگی بود. رهبری مفاهیمی را که داشت از هستی ساقط می شد دوباره زنده کرد. حال همان مفاهیم را کنار احمدی نژاد که می گذاریم شاقول وی می شود. این هنر بزرگی است که رهبری به خرج دادند. البته مردم چون جنس بدلی دیده اند ممکن است به جنس واقعی ایمان نیاورند ولی باید این مفاهیم را زنده نگه داریم. مثلاً الان بگوییم ما با پارتی بازی مخالفیم می گویند برو آقا آن یکی هم مخالف بود. اگر بگوییم ما فامیل گرا نیستیم می گویند آن یکی هم که گفت فامیل گرا نیست زن و بچه و دامادش را به نیویورک برد.
اگر بگوییم ما در جیبمان نام همه رانت خوارها را داریم و افشایشان می کنیم می گویند آن یکی هم ۸سال این نام ها در جیبش بود ولی افشا نکرد. چون این قضیه به شکل نادرستش اتفاق افتاده است، پیگیری کردن شکل درست آن سخت است ولی ما باید اصرار کنیم که این مفاهیم مقدس و درست است حتی با وجود این که کسی که قوی ترین ادعاها را در این زمینه داشت درست عمل نکرده باشد. پس گفتمان عدالت خواهی، استکبارستیزی، عقلانیت، عقلانیت و عقلانیت باید مطرح شود. عقلانیتی که حزب اللهی ها نسبت به آن کم توجه تر هستند. این آخرین حدیث من باشد هدیه به شما. امیرالمومنین(ع) فرمودند: اذا بنی الملک علی قواعد العدل و دعی علی دعائم العقل نصرالله الموالی و خذل المعادی؛ اگر پی ساختمان عدالت و ستون هایش از عقلانیت باشد، خداوند یاران این حکومت را عزیز می دارد و دشمنانش را خوار می کند. ما هرچه نصرت الهی می خواهیم باید به عدالت و عقلانیت تکیه کنیم. عوامل موثر بر افزایش نرخ ارز
نقدینگی نامتناسب با تولید ملی، مهمترین عامل اقتصادی افزایش نرخ ارز است. این عامل که در پایان شهریور 84 مبلغ 78 هزار میلیارد تومان بوده در پایان شهریور 91 به حدود 400 هزار میلیارد رسیده است. بیش از 5 برابر!
استفاده بیش از اندازه از ارز نفتی در بودجه دولت، افزایش بدهی بانک ها به بانک مرکزی و یارانه نقدی از علل این رشد نقدینگی است.
میدان تحرک این نقدینگی بسیار تنگ است: رکود رو به تزاید کاهش سرمایه گذاری و فعالیت دولت در بخش مسکن نقدینگی به بازار ارز و سکه هجوم می آورد.
سیر صعودی پرنوسان انتظارات تورمی را تشدید می کند و تقاضای ارز برای سفته بازی، حفظ دارایی پولی و فرار سرمایه افزایش می یابد و موجب افزایش مجدد قیمت ارز می شود.
بی کفایتی مقامات پولی و اقتصادی دولت یکی از دو عامل اصلی است. هر چه مقامات درباره بازار ارز و سكه می گویند خلاف در می آید. بانك مركزی بسیاری از كارشناسان زبده خویش را از دست داده است. مقامات مهمترین وظیفه خود را اطاعت از رئیس جمهور می دانند ولو خواسته وی غیر علمی و غیر كارشناسی باشد .
تعلل دولت در چاره مشکل عامل اصلی دیگر است. اقدام دولت در 4 بهمن 90 که سه روزه نرخ ارز را از 2050 به 1650 کاهش داد، 18 روز قبل تصمیمش گرفته شده بود. مقامات اقتصادی با رئیس جمهور در سفر آمریکای لاتین بودند! در شهریور ماه به دستور رئیس جمهور بانک مرکزی از مداخله در بازاز منع شد و تا دو روز پیش (25 مهر) ارز عرضه نکرد.راه حل های برون رفت از آشفتگی بازار ارز
بر اساس قانون عمل شود و ارز جعلی مرجع کنار گذاشته شود.
برای 1-2 سال نظام نرخ ثابت به جای نظام شناور مدیریت شده اعمال شود.
مجلس برنامه پنجم را اصلاح کند و به دولت اجازه تعیین نرخ ثابت را بدهد .
تقاضای ارز برای واردات هر کالا و خدمت مُجازی را بپذیرد .
از ابتداء اعلام کند که بازار غیررسمی ارز باقی خواهد ماند. (با ثبات این سیاست به تدریج که اعتماد به بازار رسمی احیاء شود فاصله نرخ دو بازار کاهش می یابد و در میان مدت بازار یکی می شود)
نرخ ارز برای واردات کالاهای اساسی نیز همان نرخ بازار رسمی باشد.
دولت به هر مقدار که لازم می بیند تا تولیدات متکی به کالاهای اساسی ارزان به دست مردم برسد به واردکننده یارانه نقدی بدهد.
سبدی از کالاهای اساسی به شکل کوپنی و سهمیه بندی توزیع شود تا حداقلی از مصرف برای مستضعفان تضمین گردد.
تعرفه ها و جواز واردات و ممنوعیت های بازرگانی به عنوان ابزار مهار تقاضای ارز برای واردات کالاهای لوکس و غیرضروری بکار گرفته شود.
با جدیت از سیاست انبساطی مالی، مانند افزایش یارانه نقدی و سیاست انبساطی پولی، مانند اعتبارات مسکن مهر بپرهیزد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 1
معاون وزیر صنعت: نرخ ارز در صرافی ها و مرکز مبادلات به زودی یکسان می شود
معاون وزیر صنعت و تجارت و رئیس کل سازمان توسعه تجارت اعلام کرد: برخورداری از یک نظام ارزی یکسان بسیاری از مشکلات مربوط به تولید، صنعت و بازار کشور را برطرف می کند و به همین دلیل به زودی نرخ ارز در صرافی ها و مرکز مبادلات ارز یکسان خواهد شد.به گزارش ایرنا به نقل از شبکه اطلاع رسانی تولید و تجارت ایران (شاتا)، حمید صافدل گفت: ما در مسیر تک نرخی شدن ارز قرار داریم و اکنون نرخ مبادله ای مبنای اکثر محاسبات اقتصادی در کشور قرار گرفته و در بازار بورس نیز برای کشف قیمت مواد اولیه و در کف بازار برای محاسبات سازمان حمایت تولیدکنندگان و مصرف کنندگان، مبنای نرخ ارز، نرخ مبادله ای است.
صافدل گفت: براساس تفاهم نامه ای که بین سازمان توسعه تجارت و بخش خصوصی امضا شد، صادرکنندگان می توانند ارز خود را در اختیار واردکنندگان و یا در سپرده ویژه ای در بانک مرکزی قرار دهند و از منافع آن بهره مند شوند و یا معادل ریالی آن را دریافت کنند که تاکید دولت در این بخش نرخ مبادله ای برای ارز است.صافدل یادآور شد: تصمیمات اتخاذ شده در چند ماه گذشته متناسب با شرایط ویژه اقتصادی کشور بود و براساس کار کارشناسی دولت و وزارت صنعت و تجارت قرار شد به آن دسته از کالاهایی که برای واردات مواد اولیه آن ها ارز با نرخ مرجع پرداخت می شود، اجازه صادرات داده نشود.برهمین اساس قرار شد مازاد کالاهای تولید شده با مواد اولیه وارداتی، پس از پرداخت عوارض صادراتی دوباره امکان صادرات داشته باشد.صافدل در ارتباط با فهرست کالاهای ستاره دار و غیرستاره دار اظهار داشت: لیست گروه (ب) بدون ستاره شامل کالاهای مورد نیاز صنایع پایین دستی است که این کالاها با پرداخت مابه التفاوت و عوارض صادراتی و نیز حصول اطمینان از تامین نیاز بازار داخلی امکان صادرات آن فراهم است.وی افزود: گروه (ب) ستاره دار کالاهایی هستند که علاوه بر پرداخت عوارض صادراتی باید مجوزی از کارگروه اقتصاد نیز جهت صادرات دریافت کنند.صافدل گفت: گروه (ب) دو ستاره نیز شامل گروه کالایی دارویی و پزشکی می شوند که علاوه بر پرداخت عوارض صادراتی و دریافت مجوز از کارگروه اقتصاد باید مجوز اجازه صادرات از وزارت بهداشت نیز دریافت کنند.صافدل افزود: اعمال سیاست های بلندمدت اقتصادی منجر به اعتلای تولید، صنعت و ثبات بازار کشور می شود.
سردرگمی صادرکنندگان در پی ابلاغ نشدن یک مصوبه؛دستورالعمل اختصاص ارز صادرات به واردات ابلاغ نشد
در حالی رئیس سازمان توسعه تجارت یکی از راه های ورود ارز صادر کنندگان به چرخه اقتصاد کشور را اختصاص این ارز به وارد کنندگان کالا اعلام کرده که به گفته نایب رئیس کنفدراسیون صادرات دستور العمل اجرایی این کار هنوز ابلاغ نشده است. به گزارش ایسنا، رئیس سازمان توسعه تجارت در تازه ترین اظهارات خود گفته است که ارز صادر کنندگان به سه شکل می تواند وارد چرخه اقتصاد کشور شود؛ شکل اول این که صادر کنندگان ارز خود را در سپرده ویژه ای در بانک مرکزی قرار داده و از منافع آن بهره ببرند. شکل دوم این که صادر کنندگان ارز خود را با نرخ مبادله ای در مرکز مبادلات ارزی عرضه کنند. شکل سوم نیز این که صادر کنندگان ارز خود را با نرخ توافقی به وارد کنندگان کالا بدهند. با این وجود به گفته نایب رییس کنفدراسیون صادرات ایران دستورالعمل اجرایی اختصاص ارز صادرات به واردات هنوز به گمرک ها و سازمان های صنعت، معدن و تجارت استان ها برای اجرا ابلاغ نشده است. محمد لاهوتی در گفت وگو با ایسنا با اشاره به این که قرار بود یکی از راه های ورود ارز صادر کنندگان به چرخه اقتصاد کشور اختصاص این ارز به وارد کنندگان با نرخ توافقی باشد، افزود: بعد از توافق شش ماده ای صادر کنندگان با سازمان توسعه تجارت بخشنامه مربوط به این توافق درباره واردات کالا از محل ارز صادراتی ابلاغ شد اما تاکنون دستور العمل اجرایی آن ابلاغ نشده است.
وی افزود: اگر صادر کننده ای بخواهد ارز خود را به واردات کالا اختصاص دهد، نمی تواند چون مکانیزم اجرایی این کار هنوز وجود ندارد و این وضعیت باعث سردرگمی صادر کنندگان برای مدیریت ارز و عمل به تعهداتشان شده است.
نایب رئیس کنفدراسیون صادرات ایران افزود: هنوز در سیستم ثبت سفارش گزینه واردات در مقابل صادرات وجود ندارد و این باعث شده تا وارد کنندگان نتوانند از ارز صادراتی برای واردات کالا استفاده کنند. به گزارش ایسنا وزیر صنعت، معدن و تجارت چند روز پیش با اشاره به این که در ابتدای امسال ارز بحران جدی را برای کشور ایجاد کرد، اعلام کرد که طی همین مدت از 17 میلیارد دلار واردات کالا هفت میلیارد دلار از طریق ارز صادرکنندگان تامین شد و سیگنال هایی به ما داده شد که بانک مرکزی نمی تواند ارز کشور را به طور کامل تامین کند. به گفته مهدی غضنفری در شش ماه نخست امسال نیز از 27 میلیارد دلار واردات کالا 11 میلیارد دلار آن از طریق ارز غیربانکی تامین شد که این نشان داد بانک مرکزی مانند گذشته نمی تواند ارز خود را وارد چرخه تجارت کشور کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
یک مقام وزارت دفاع روسیه: ایران تنها کشوری است که موفق به شکار پهپادهای جاسوسی آمریکا شده است
با گذشت چند روز از شکار دومین پهپاد جاسوسی آمریکا توسط ایران بازتاب ها و واکنش ها به این مسئله ادامه دارد. ایگو کاروتچنکو رئیس شورای اجتماعی وزارت دفاع روسیه با تأکید بر این که ایران تنها کشوری است که تاکنون موفق به شکار پهپادهای جاسوسی آمریکا شده است، گفت: این اقدام موفقیت بزرگ دفاعی و نظامی برای ایران است. به گزارش باشگاه خبرنگاران، ایگور کاروتچنکو سردبیر مجله دفاع ملی روسیه و رئیس شورای اجتماعی وزارت دفاع این کشور افزود: موفقیت جدید ایران نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران به فناوری به دست گرفتن کنترل پهپادهای جاسوسی آمریکا و همچنین رمزگشایی و ورود به سامانه مدیریتی این نوع پرنده ها، دست یافته است . این تحلیلگر ارشد مسایل نظامی، ادامه داد: بدون شک این موفقیت بزرگ دفاعی و نظامی برای ایران محسوب می شود، زیرا این گونه فناوری ها انحصاری و فقط در اختیار برخی کشورهای محدود است. کاروتچنکو گفت: به صراحت می گویم که سپاه پاسداران ، وزارت دفاع و در مجموع نیروهای مسلح ایران به قابلیت بسیار بالایی در این زمینه رسیدهاند ، یعنی از نگاه تخصصی ایران در دانش و کاربرد اطلاعات الکترونیک پیشرفت کرده و از نگاه عام ، قدرت دفاعی و نظامی ایران به سطح بالایی رسیده است. رئیس مرکز مطالعاتی تحلیل تجارت جهانی تسلیحات، افزود؛ ایران در جایگاهی قرار دارد که همه طرح های نظامی و دفاعی این کشور از جمله در حوزه شکار هواپیماهای بدون سرنشین به ثمر نشسته است و تاکید می کنم از منظر کارشناسان روسی، شکار ایگل آمریکا رویداد و موفقیت بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران است . وی با بیان این که غیر از ایران تا کنون هیچ کشوری موفق به کنترل و شکار هواپیماهای پیشرفته جاسوسی آمریکا نشده است، افزود: این موفقیت از جنبه اطلاعاتی بسیار مهم است، زیرا امکان دسترسی به فناوری پیچیده، رمز گشایی و ورود به سامانههای جمع آوری اطلاعات پهپادهای جاسوسی آمریکا برای ایران فراهم شده است . کاروتچنکو خاطرنشان کرد؛ ایران می تواند با استفاده از اطلاعات به دست آمده از پهپادهای شکار شده آمریکا، برای استتار و دفاع از واحدها و تاسیسات مدنظر خود در مقابله با جنگ الکترونیکی دشمن، ابتکار عمل را به دست بگیرد.
کارشناس روس: شکار پهپاد آمریکا آغازگر عصرجدیدی درجنگ های الکترونیکی جهان است
ورونیکا کراشنینیکووا مدیرعامل انستیتو ابتکارات وتحقیقات سیاست خارجی روسیه بااشاره به بی سابقه بودن شکار پهپادهای جاسوسی در جهان و اهمیت فراوان اقدام ایران دراین زمینه گفت: شکار پهپاد اسکن ایگل آمریکا عصر جدیدی را درجنگ های الکترونیکی و جاسوسی هوایی جهان آغاز کرده است. خانم کراشنینیکووا در گفت و گو با ایرنا در مسکو افزود: ایران با این اقدام، توانمندی دفاعی و پتانسیل بالای صنایع نظامی خود را به جهان نشان داد و این حقیقت نشان می دهد که بخش عمده این صنایع هنوز برای جهان ناشناخته مانده است.
در همین حال ژنرال لئونید شرشنیوف رئیس بنیاد امنیت ملی و بین المللی روسیه نیز به ایرنا گفت: جمهوری اسلامی ایران با شکار پهپاد جاسوسی اسکن ایگل آمریکا، توانایی دفاعی خود در جنگ الکترونیکی در سطحی عالی را به رخ جهانیان کشید.
در همین حال به گزارش مهر سردار نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: جهانیان باید بدانند که موفقیت های ایران اسلامی به شکار پهپاد خلاصه نمی شود، بلکه اتفاقات دیگری نیز افتاده که انتشار خبر آنها به مصلحت نیست.
پنتاگون: به نظر می رسد پهپاد شکار شده توسط ایران ساخت آمریکا باشد
درهمین حال به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری بلومبرگ، «جرج لیتل» سخنگوی وزارت دفاع آمریکا «پنتاگون» در تغییری آشکار از موضوع قبلی واشنگتن اعلام کرد به نظر می رسد پهپادی که اخیرا ایران آن را به دام انداخته است یک اسکن ایگل ساخت آمریکا باشد. سخنگوی ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در منطقه پیشتر اعلام کرده بود هیچ کدام از پهپادهای آمریکا در منطقه طی روزهای اخیر مفقود نشده است. در عین حال یک مقام دیگر نظامی آمریکا اعلام کرده بود یک پهپاد آمریکایی از نوع اسکن ایگل چند روز قبل از این مفقود شده بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
آیت ا... مهدوی کنی: جامعه روحانیت در زمان مناسب مصادیق انتخابات ریاست جمهوری را اعلام می کند
هادی محمدی – مراسم چهلمین روز درگذشت آیت ا... محی الدین انواری از مبارزین قدیمی انقلاب عصر روز پنج شنبه با حضور مقامات کشوری و اقشار مختلف مردم در مسجد نور تهران برگزار شد.به گزارش خراسان در حاشیه این مراسم آیت ا... مهدوی کنی درمورد تعیین مصادیق کاندیداتوری ریاست جمهوری از سوی جامعه روحانیت مبارز گفت : هنوز مصداقی تعیین نکرده ایم اما در صورت معلوم شدن مصادیق کاندیداتوری ریاست جمهوری در زمان مناسب اعلام خواهیم کرد.وی در پاسخ به سوال خراسان در خصوص اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری نیز گفت : من در این کارها وارد نیستم و وارد هم نمی شوم .محمدرضا باهنر نایب رییس مجلس شورای اسلامی نیز در حاشیه مراسم چهلمین روز درگذشت آیت ا... انواری در جمع خبرنگاران درباره دیدار جبهه پیروان خط امام(ره) و رهبری با آیت ا... یزدی افزود: دیدار این هفته جبهه با آیت ا... یزدی انجام نمی شود.باهنر در مورد شایعه دیدار انتخاباتی اش با ولایتی نیز اظهار داشت : ما مرتب همدیگر را در مجمع یا جاهای دیگر می بینیم و با هم ناهار هم می خوریم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
مخالفان پیشنهاد مرسی را
برای گفت وگو رد کردند
با وجود درخواست محمد مرسی برای مذاکرات فراگیر، مخالفان با ادامه تظاهرات مقرهای اخوان المسلمین در چند شهر مصر را به آتش کشیدند. روز گذشته قاهره نیز شاهد حضور مخالفان و موافقان رئیس جمهور در خیابان ها بود. به گزارش خبرگزاری "الشرق الاوسط" هزاران نفر از مردم مصر دیروز با حضور در مسجد دانشگاه 'الازهر' قاهره؛ در مراسم تشییع جنازه کشته شدگان درگیری های ۲ روز گذشته این کشور شرکت کردند. درگیری های بین مخالفان و هواداران مرسی در روز پنج شنبه ۵ کشته و 644 زخمی برجا گذاشت. ده ها هزار نفر از مخالفان محمد مرسی نیز ضمن برگزاری تظاهرات در میدان 'التحریر' قاهره، هرگونه گفت وگو با دولت را رد کردند. گروهی دیگر از مخالفان مرسی نیز با تجمع در مقابل کاخ ریاست جمهوری، خواستار لغو 'احکام اخیر محمد مرسی' و 'به تعویق افتادن زمان برگزاری همه پرسی پیش نویس قانون اساسی' شدند.در همین حال پایگاه اینترنتی شبکه خبری الجزیره نوشت، محمود غزلان، سخنگوی اخوان المسلمین اظهار کرد که حدود 200 نفر به گفته او"اراذل و اوباش" به مقر اخوان المسلمین در منطقه «المقطم» حمله بردند و دست به اقدامات خرابکارانه زدند و ساختمان را به آتش کشیدند. خبرنگار الجزیره گزارش داد که مقر اخوان المسلمین در منطقه «المقطم» در قاهره و ۲ مقر حزب آزادی و عدالت، شاخه سیاسی اخوان المسلمین در ۲ منطقه «المعادی» و «المنیل» در قاهره مورد حمله واقع شد و این مراکز نیز به آتش کشیده شدند. با وجود این، یک مسئول امنیتی اعلام کرد که آتش سوزی محدود بوده و نیروهای امنیتی مانع از اقدامات خرابکارانه معترضان شدند. منابع خبری اعلام کردند که درگیری های خشونت آمیزی میان معترضان و نیروهای امنیتی در اطراف مقر اخوان المسلمین صورت گرفت و نیروهای امنیتی برای متفرق کردن معترضان از گاز اشک آور استفاده کردند. مراد علی، مشاور رسانه ای حزب آزادی و عدالت اعلام کرد، در درگیری های چند روز اخیر حملاتی به مقرهای حزب آزادی و عدالت در شهرهای «دمنهور» و «المحلة»، «اسکندریه» و دیگر شهرهای مصر نیز انجام گرفته بود.
پیشنهاد رئیس جمهور مصر برای گفت و گو با مخالفان
این در حالی است که به گزارش بی بی سی محمد مرسی، رئیس جمهور مصر، خواهان برگزاری دیداری با مخالفان در روز شنبه ۸ دسامبر شد تا از تشدید بحران سیاسی جلوگیری شود. درگیری ها بین مخالفان و هواداران آقای مرسی به مرگ ۵ نفر و زخمی شدن ۶۴۴ تن منجر شد. محمد مرسی، در یک سخنرانی تلویزیونی از کشته شدن این ۵ نفر ابراز تاسف کرد. او افزود که حق اعتراض مسالمت آمیز را به رسمیت می شناسد ولی گفت که برخی پول گرفته اند تا کاری کنند که اعتراض ها به خشونت کشیده شود. باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا از خواسته آقای مرسی برای گفت و گو با مخالفان استقبال ولی بر بدون پیش شرط بودن این مذاکرات تاکید کرده است. وی با تاکید بر این که هدف این اقدامات گسترش ناآرامی و آشوب است، اظهار کرد: عوامل نظام پیشین درصدد خدشه دار کردن ثبات کشور هستند. محمد مرسی در سخنان خود گفت 80 نفر از کسانی که متهم به اقدام به رفتارهای خشونت آمیز هستند، بازداشت شده اند. محمد مرسی گفت که بخش های بحث برانگیز فرمان اخیرش را که در آن اختیارات زیادی برای خود قائل شده، می توان بعد از گفت و گو با مخالفان تعدیل کرد. به گفته او، پیش نویس قانون اساسی در روز 15 دسامبر به همه پرسی گذاشته می شود و نتیجه هر چه باشد، اختیاراتی که برای خود قایل شده، لغو خواهد شد. مرسی با تاکید بر این که نظام پیشین مصر، به هیچ وجه باز نمی گردد، اظهار داشت: «منافع و اراده مردم با خشونت یا تجمع های خشمگین محقق نمی شود، بلکه نیازمند حکمت، اندیشه و صبر است.» او ادامه داد: «مگر دموکراسی این نیست که باید اقلیت به خواست اکثریت تمکین کند؟ اکثریت و اقلیت باید در جهت تامین منافع ملی تلاش کنند. نباید تعصبات گروهی و حزبی مانع از محقق شدن منافع ملی شود.»
گروه های اصلی مخالف پیشنهاد گفت وگوی مرسی را رد کردند
با این حال به گزارش شبکه خبری الجزیره، هرچند در نخستین واکنش به سخنان مرسی، حسین عبدالغنی سخنگوی جبهه نجات ملی گفت که این ائتلاف پیشنهاد رئیس جمهور مصر برای گفت و گو را بررسی می کند، اما گروه های اصلی مخالف این پیشنهاد را رد کردند. جبهه نجات ملی ائتلافی است که پس از آغاز بحران اخیر مصر با حضور محمد البرادعی، عمرو موسی و حمدین صباحی، ۳ تن از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اخیر مصر و شماری دیگر از گروه ها و احزاب مخالف مرسی تشکیل شده است. اما گروه جوانان ۶ آوریل که نقش برجسته ای در انقلاب سال گذشته مصر علیه نظام محمد حسنی مبارک داشت، در بیانیه ای اعلام کرد که دعوت مرسی برای گفت و گو را نمی پذیرد و در تظاهرات روز جمعه علیه او شرکت فعال خواهد داشت. محمد البرادعی، از مخالفان برجسته مصر نیز در صفحه توییتر خود از نیروهای سیاسی خواست، در مذاکرات شرکت نکنند. همچنین خبرگزاری دولتی مصر گزارش داد، حزب لیبرال وفد نیز اعلام کرده است، در مذاکرات شرکت نخواهد کرد.در همین راستا حمدین صباحی، نامزد سابق انتخابات ریاست جمهوری مصر و موسس جریان مردمی نیز اعلام کرد که محمد مرسی با اصراری که برای باقی ماندن اوضاع بر همین منوال و مقابله با مردم مصر دارد، روز به روز مشروعیت خود را از دست می دهد و نمی تواند رئیس جمهوری برای تمام مصری ها باشد. از سوی دیگر احمد مکی، وزیر دادگستری مصر اعلام کرد محمد مرسی تضمین داده که همه توافق های به دست آمده با مخالفان را اجرا می کند. این مقام مصری از این که گروه های مخالف پیش شرط هایی برای مذاکرات گذاشته اند، انتقاد کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
وعده نماینده شاهین شهر اصفهان برای پیگیری طرح تعطیلی ساعت ۲۴ مشهد در مجلس
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی:کسی نمی تواند بگویدروز کار کن وشب کار نکن
برای آن هایی که مشهدی نیستند و مشهد را به عنوان یک کلان شهر زیارتی می شناسند اجرای طرحی که در آن برای اصناف سقف ساعت کاری اجباری تعیین می شود و براساس آن واحدهای صنفی می توانند فقط تا ساعت 24 فعالیت کنند به جز تعداد اندکی که می توانند با مجوز تا ساعت 2 فعال باشند، آن قدر غیر منتظره است که وقتی آن را با برخی نمایندگان غیر مشهدی مجلس شورای اسلامی مطرح می کنیم نسبت به آن واکنش نشان می دهند تاجایی که نماینده مردم شاهین شهر اصفهان می گوید: به ما پیشنهاد بدهید ما هم طرحی را به مجلس می بریم و مسئله را به نفع مردم حل می کنیم. در این میان سخن گوی کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز با بابیان این که « هم به لحاظ زائرپذیر بودن مشهد و هم به لحاظ اصول فعالیت اقتصادی این چنین تصمیمی "خلاف بَیّن"است تصریح می کند که: باید نظرات و استدلال های فرمانده انتظامی کشور را[درباره طرح تعطیلی ساعت24 در مشهد] بشنویم، سردار احمدی مقدم هر چند هفته یک بار به کمیسیون می آید و برای برخی مسائل توضیحاتی ارائه می کند و کمیسیون هم بر اساس ضرورت تصمیم گیری می کند.در این گزارش موضوع تعطیلی اصناف مشهد در ساعت 24 را با 5 نماینده غیر مشهدی که از مجمع نمایندگان استان های خوزستان، اصفهان، تهران و فارس در مجلس حضور دارند در میان گذاشته و از آن ها درباره این طرح پرسیده ایم. یکی از مهم ترین سوالاتی که خبرنگار ما در این گفت وگوها پرسیده است این است که « اگر در شهری که شما نمایندگی مردم آن را بر عهده دارید این چنین طرحی تصویب می شد چه واکنشی نشان می دادید؟» این گفت وگوها را بخوانید.
صادقی نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال که نظر شما درباره طرح تعطیلی اصناف مشهد در ساعت 24 و بازبودن اصناف اطراف حرم مطهر و تعداد معدودی تا ساعت 2 بامداد چیست؟ می گوید: موضوع به اعضای شورای شهر و مسئولان امنیتی شهر مشهد مربوط است ولی اگر زمینه ای فراهم شود و با جلب اطمینان مغازه ها بعد از ساعت 24 نیز باز باشد، فعالیت اصناف اقدام مناسبی است چون ممکن است در آن ساعت از شبانه روز، خدمت رسانی به مردم نیاز باشد.فعالیت اصناف بعد از ساعت 24 خود نوعی ارائه خدمت به مردم است
وی با بیان این که احساسم این است که بعد امنیتی اجازه نمی دهد اصناف بعد از این ساعت فعالیت کنند می افزاید: باید مسائل امنیتی را ساماندهی شده ببینیم، پس از آن اگر فروشندگان آماده فعالیت باشند در صورت تامین امنیت، این کار [فعالیت اصناف بعد از ساعت24] خود نوعی ارائه خدمت به مردم است.
صادقی در پاسخ به این سوال که اگر در شهری که شما نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی هستید اصناف را بعد از ساعت 24 تعطیل کنند چه واکنشی نشان می دهید؟ می گوید: ابتدا ابعاد امنیتی را در نظر می گیریم، وقتی زمینه مناسب فراهم شد، اصناف از این ساعت به بعد هم فعالیت خواهندکرد.
وی پس از این که به او اعلام می کنم در مشهد بر عکس این اتفاق افتاده است، اظهار می دارد: اگر بتوانیم بعد امنیتی را طوری در نظر بگیریم که فروشنده، خریدار و مردم احساس امنیت کنند و اتفاقی هم نیفتد [فعالیت اصناف پس از ساعت 24]خدمات رسانی به مردم است که به دنبال آن خدمات دهنده و خدمات گیرنده منتفع می شوند.
چه دلیلی دارد بی جهت به مردم سخت گیری کنیم؟
«حاجی» نماینده مردم شاهین شهر و میمه استان اصفهان در مجلس شورای اسلامی پس از توضیح خبرنگار ما درباره طرح، همان ابتدا از علت اجرای این طرح سوال می کند و می گوید: باید دلایل شان برای اجرای طرح را بررسی کرد و اگر دلایل قابل قبول و منطقی باشد قابل تامل است اما در غیر این صورت چه دلیلی دارد بی جهت به مردم سخت گیری کنیم؟
با فعالیت اصناف امنیت بیشتری برای زائران فراهم می شود
وی تاکید می کند: اعتقادم این است که اتفاقا اگر مغازه ها و واحد های تجاری فعالیت کنند به نسبت زمانی که خیابان خلوت و سوت وکور باشد امنیت بیشتری برای زائران فراهم می شود و از این منظر فعالیت اصناف اقدام مثبتی است .حاجی این سوال را مطرح می کند که «چه اشکالی دارد اصناف فعالیت کنند؟»
وی درباره پیشنهاد تعیین ساعت کاری و تعطیلی اصناف مشهد بعد از ساعت 24 در مشهد به استناد قانون نظارت بر اصناف اظهار می دارد: برخی مواقع ما وقتی بیش از اندازه دورمیز می نشینیم تصمیماتی می گیریم که با واقعیت های درون جامعه مطابقت ندارد.
توصیه نماینده استان اصفهان به مسئولان مشهدی
حاجی تصریح می کند: به مسئولان شهر مشهد توصیه می کنیم به میان مردم بروند و مسائل را بررسی کنند و آن جا که با مصالح نظام مشکلی ندارد بر مردم سخت نگیرند.
به فرماندار می گفتم مانع اجرای این مصوبه شود
وی در پاسخ به این سوال که اگر در شهری که شما نمایندگی مردم آن را به عهده دارید این چنین طرحی تصویب می شد چه واکنشی نشان می دادید؟ می گوید: به فرماندار می گفتم مانع اجرای این مصوبه شود.
ما طرحی را به مجلس می بریم
حاجی با بیان این که نماینده منتخب یک شهر تنها نماینده آن شهر نیست بلکه بر اساس قانون اساسی نماینده ملت ایران است، اظهار می دارد:به ما پیشنهاد بدهید ما هم طرحی را به مجلس می بریم و مسئله را به نفع مردم حل می کنیم.
اگر دلایل منطقی برای اجرای این طرح دارند ارائه کنند
وی می افزاید: به آقایان بگویید اگر دلایل منطقی برای اجرای این طرح دارند ارائه کنند در غیر این صورت افرادی که موافق فعالیت اصناف بعد ازساعت 24 هستند به ما اعلام کنند تا ما این[لغو طرح تعطیلی اصناف در ساعت24 ] را به طرحی [در مجلس] تبدیل کنیم.
برای زیارت امام رضا(ع) شب یا روز مطرح نیست
نقوی حسینی، نماینده مردم ورامین و سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی درباره طرح تعطیلی اصناف مشهد در ساعت 24 می گوید: قطعاً این چنین تصمیمی را شورای تامین گرفته که باید نظرات آن ها را بشنویم چون حتما استدلال هایی برای اقدام شان دارند، شاید مفسده هایی متوجه شهر باشد که برای جلوگیری ازآن مفسده ها این چنین تصمیمی گرفته شده است.
وی یادآور می شود: از ائمه اطهار(ع)تنها امام رضا (ع) میهمان مردم ایران هستندو قلب همه مردم برای آن حضرت می تپد و برای زیارت این امام شب یا روز مطرح نیست. نقوی حسینی می افزاید: دل همه مردم ایران می خواهد که در این مکان مقدس حضور پیدا کنند بنابراین زائری که شب وارد می شود امکاناتی لازم دارد و باید آن چه نیاز دارد در دسترس باشد.
از نگاه زائران اقدام مناسبی نیست
وی تصریح می کند: از نگاه زائران این کار[تعطیلی اصناف بعد از ساعت24]اقدام مناسبی نیست و اقدام مثبتی محسوب نمی شود.
کسب وکار و فعالیت اقتصادی نباید تحت تاثیر احکام قرارگیرد
نقوی حسینی می افزاید: از سوی دیگر کسب وکار و فعالیت اقتصادی نباید تحت تاثیر احکام قرارگیرد چون بالاخره فرد آزاد است که فعالیت اقتصادی انجام دهد وکسی هم نمی تواند بگوید روز کار کن وشب کار نکن یا شب کار کن و روز کار نکن. وی می افزاید: به عنوان مثال من که مکان اقتصادی دارم و دارای مجوز رسمی هم هستم، تابع مقررات دولتی نیستم چون در بازار آزاد کار می کنم بنابر این هم به لحاظ زائرپذیر بودن مشهد و هم به لحاظ اصول فعالیت اقتصادی این چنین تصمیمی «خلاف بَیّن» (آشکار) است ولی آن هایی که این چنین تصمیمی می گیرند حتماً استدلال هایی هم دارند.
نقوی حسینی تصریح می کند: علی القاعده فعالیت اقتصادی نباید محدود شود علاوه بر این مشهد شهر زیارتی است و زائر باید به امکانات دسترسی داشته باشد پس هم از لحاظ زائران و هم از نظر فعالیت های اقتصادی نباید این محدودیت وجود داشته باشد. وی برای محدود نبودن زائران این گونه مثال می زندو اظهار می دارد: من ساعت 2 نصف شب می خواهم زرشک بخرم نباید محدودیت داشته باشم چون من روز استراحت کرده ام و قصد دارم شب خرید کنم.
باید استدلال های فرمانده ناجا را در این باره بشنویم
نقوی حسینی در پاسخ به این سوال که آیا از نظر کمیسیون امنیت ملی پذیرفته شده است که اصناف مشهد به دلیل مسائل امنیتی بعد از ساعت 24 تعطیل شوند؟ به حضور فرمانده انتظامی کشور در این کمیسیون اشاره می کند و می گوید: باید نظرات و استدلال های فرمانده انتظامی کشور را[درباره طرح تعطیلی ساعت24 در مشهد] بشنویم، سردار احمدی مقدم هر چند هفته یک بار به کمیسیون می آید و درباره برخی مسائل توضیحاتی ارائه و کمیسیون هم بر اساس ضرورت تصمیم گیری می کند.
شاید دلیل اجرای این طرح مسائل امنیتی یا صرفه جویی درمصرف برق باشد
همچنین«سید حسین ده دشتی» نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی درباره اجرای طرح تعطیلی اصناف مشهد بعد از ساعت 24 می گوید: باید علت اجرای این طرح بررسی شود چون هر شهری شرایط خاص خود را دارد، شاید دلیل اجرای این طرح مسائل امنیتی یا صرفه جویی درمصرف برق باشد. وی با بیان این که باید اجرای این طرح به صورت کارشناسی بررسی شود، تصریح می کند: باید ابتدا درباره علت اجرای این طرح مسئولان توضیح دهند چون باز بودن مغازه ها موجب تامین امنیت می شود. «ده دشتی» می افزاید: اگر شرایط عادی و مشکل خاصی وجود نداشته باشد هر قدر شهر روشن و با نشاط تر باشد بهتر است، این [فعالیت اصناف بعد از ساعت24] خودش نشان دهنده زنده بودن شهراست.
وی با بیان این که ممکن است برخی مواقع مسائل حاشیه ای ایجاد شود که در این موارد نیز باید تدبیرکرد، می گوید: به طور کلی باید به گونه ای اقدام کنیم که در شهر جنب وجوش باشد چون به نظر می آید همین روشن بودن شهر باعث تامین امنیت می شود.
ده دشتی تاکید می کند: با توجه به این که حرم مطهر رضوی 24 ساعته پذیرای مردم است و زائران شب و نیمه شب مراجعه می کنند، در شرایط عادی فعالیت اصناف در شهر هم منعی ندارد و بهتر است که فعال باشند.
دوست دارم وقتی وارد مشهد می شوم شهر را زنده وپویا ببینم
«شمس ا... بهمئی» نماینده مردم رامهرمز و رامشیر استان خوزستان در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی هم درباره این طرح می گوید: وجود بارگاه ملکوتی امام هشتم (ع) علاوه بر تاثیر معنوی که بر مردم مشهد دارد تاثیر مستقیم و بی نظیری بر اقتصاد، رونق و توسعه شهر نیز می گذارد.
وی با بیان این که خوزستان یکی از استان های کشور است که اعزام کاروان ها از این استان به مشهد مقدس در فصل تابستان حال و هوای خاصی دارد، اظهار می دارد: دوست دارم وقتی وارد مشهد می شوم در هر زمانی از شبانه روز که باشد شهر را زنده و پویا ببینم.بهمئی می افزاید: مسئولان شهر باید زمینه ای را فراهم کنند که مردم با شهر خاموش مواجه نشوند چون مشهد مقدس با همه شهرهای ایران تفاوت دارد و باید امکانات مورد نیاز در اختیار مردم قرار گیرد و امنیت آن ها هم تامین شود.
مشهد تنها متعلق به مشهدی ها نیست بلکه متعلق به همه مردم ایران است
وی خطاب به مسئولان شهر می گوید: اگر مشکلاتی در این زمینه وجود دارد از ظرفیت نمایندگان مردم دیگر شهرها در مجلس شورای اسلامی برای رفع مشکلات استفاده کنند چون مشهد تنها متعلق به مشهدی ها نیست بلکه متعلق به همه مردم ایران است و همه مردم ایران دوست دارند هر زمانی که وارد شهر می شوند به آن ها خدمات ارائه شود و مردم حتی نصف شب با آرامش و امنیت به زیارت بروند.
مسئولان باید به جای پاک کردن صورت مسئله، مشکلات را حل کنند
بهمئی با تاکید بر ضرورت حل مشکلات پیش رو به جای تعطیلی اصناف، اظهار می دارد: مسئولان باید مشکلات را حل کنند نه این که صورت مسئله را پاک کنند چون آن چه مردم می خواهند به طور طبیعی این است که امکانات در شهر فراهم باشد به عنوان مثال در این شرایط من که مسافرم و دوست دارم شب خرید ها را انجام دهم باید حتما به اطراف حرم مطهر بروم، ولی به نظر می رسد این امکانات باید در سطح شهر گسترده باشد.وی در پاسخ به این سوال كه "اگر در شهری که شما نمایندگی مردمش را برعهده دارید چنین طرحی اجرا می شد چه واكنشی نشان می دادید؟" می گوید: اگر این چنین ظرفیت و قابلیتی برای اشتغال وجود داشت از فعالیت اصناف بعد از ساعت 24 حمایت می کردم.
همراهی با دیگر نمایندگان درساماندهی وضعیت مشهد
بهمئی درباره همراهی خود با طرحی که احتمالا از سوی دیگر نمایندگان برای ساماندهی به این وضعیت مشهد مطرح خواهد شد، اظهار می دارد: نمایندگان این شهر و منطقه با این مشکلات آشنایی بیشتری دارند و اگر طرحی در این زمینه تهیه شود چون کلیات آن مورد تایید است از آن حمایت می کنم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عناوین صفحه
-
گزارش میدانی خراسان از منطقه زلزله زده زهان
-
دلایل توکلی برای احیای کوپن درشرایط فعلی اقتصاد کشور
-
معاون وزیر صنعت: نرخ ارز در صرافی ها و مرکز مبادلات به زودی یکسان می شود
-
یک مقام وزارت دفاع روسیه: ایران تنها کشوری است که موفق به شکار پهپادهای جاسوسی آمریکا شده است
-
آیت ا... مهدوی کنی: جامعه روحانیت در زمان مناسب مصادیق انتخابات ریاست جمهوری را اعلام می کند
-
مخالفان پیشنهاد مرسی را برای گفت وگو رد کردند
-
وعده نماینده شاهین شهر اصفهان برای پیگیری طرح تعطیلی ساعت ۲۴ مشهد در مجلس