کلنگ تخریب یکی یکی برسر خانه های تاریخی
دانش پور-چیزی نمانده تا آن روز که چشم باز کنیم و ببینیم در تمام خیابان ها و کوچه پس کوچه های شهرهایمان اثری از بناهای تاریخی باقی نمانده و به جای آن ساختمان های بلند و مدرن قد کشیده اند. همین الان هم سربرافراشتن این ساختمان های بلند آن قدر رونق گرفته و آن قدر بعضی ها را منتفع کرده، که دلی برای ویران شدن این زیبایی های تاریخی نمی سوزد. کم هستند کسانی که در میان روزمرگی های زندگی دلشان از لرزش ستون های این خانه ها که روزی با کمترین امکانات اما والاترین هنر ها ساخته شده اند می لرزد. هر روز هم که می گذرد انگار ویران کردن این خانه های زیبا راحت تر و بی دردسر تر می شود. اصلا گویا عزم بعضی ها بر این قرار گرفته که منافع مادی شخصی و دستگاهی خود را به هر چیزی ترجیح دهند. آن قدر که خانه های تاریخی تهران، مشهد،کرمان، شیراز، اصفهان و خیلی جا های دیگر از بیم تخریب شبانه و تیشه ای که بر ستون هایشان می خورد بر خود می لرزند...
تخریب خانه «ملکه توران»، آخرین جدال بر سر حفظ بنا های تاریخی است. جدالی بی نتیجه و دردآور. ماجرایی که بدون تردید در آینده در مورد دیگر بناها باز هم ادامه خواهد داشت.
جالب توجه آن که به گفته یک کارشناس میراث فرهنگی همزمان با روند تخریب آثار تاریخی فرهنگی کشورمان در سال های اخیر در دیگر کشور ها ماجرا به گونه ای دیگر رقم خورده است، مثلا بسیاری از بنا های معاصر در سطح جهان همچون بنای اپرای سیدنی وبرخی کار های بتونی آلوار آلتو از معماران متاخر فنلاندی و... به دلیل اهمیت و ویژگی های منحصر به فرد در فهرست آثار ملی و جهانی به ثبت رسیده اند. مهدی معمار زاده می گوید: موضوع صیانت از مواریث فرهنگی به هیچ عنوان مقطعی و سلیقه ای نبوده و هرگونه تصمیم گیری در مورد آن نیز باید مبتنی بر شرایط زمانی ودر جهت تحکیم قانون صورت پذیرد، زیرا اموال و آثار تاریخی فرهنگی از متعلقات عمومی بوده و در سطح ملی قابل طرح و تصمیم گیری است که قوانین مترتب بر این آثار چنین مسیری را طی کرده اند و عدول از آن به خیر وصلاح میراث فرهنگی کشور نبوده و نخواهد بود. وی خاطرنشان می کند: سبک های هنری هر دوره تاریخی نتیجه تجربیاتی است که هنرمندان آن دوره با الهام از دستاورد های پیشینیان و پاسخ به نیاز های روز به آن دست یافته اند. به عنوان نمونه تغییر الگوی خانه سازی از شیوه درونگرا (اندرونی وبیرونی) در دوره قاجار به شیوه برون گرا، از مهمترین تحولات معماری وشهر سازی کشور محسوب می شود که علاوه بر بعد اجتماعی که تاثیر شگرفی در زندگی افراد جامعه گذاشته است ارزش های فنی و معماری نیز به همراه آن متحول می شود. وی تاکید می کند: جایگاه ثبت آثار فرهنگی تاریخی نیز بر این پایه استوار شده است، تا با حفظ دستاورد های فرهنگی، اجتماعی که به دلیل امر توسعه در معرض فراموشی و نابودی قرار می گیرند، از طریق ثبت الگو های بی بدیل آن ماندگار و به عنوان شناسنامه وهویت ملت ها حفاظت و نگهداری شود.
به تخریب خانه های تاریخی عادت کرده ایم؟
خدا نیاورد روزی را که گوش هایمان به شنیدن خبر تخریب خانه های تاریخی عادت کند و دلمان دیگر از چنین وقایعی ریش نشود. شاید هم بهتر است بگوییم خدا نیاورد روزی را که مسئولان متولی حفاظت از این بنا های زیبا بی خیال از بروز این اتفاقات به راحتی از کنار این تخریب ها بگذرند. هر چند که مدیرکل حفظ و احیای بنا ها، محوطه ها و بافت های تاریخی برای اتفاقاتی که این روز ها در کشور می افتد حرف هایی دارد. اگر چه غلامرضا میثاقیان مدعی است که وظیفه حفاظت از این بنا های تاریخی بر عهده سازمان میراث فرهنگی است و آن ها هم اجازه نمی دهند این بنا ها خراب شوند اما به گفته وی صرف وجود قانون دلیلی کافی برای رعایت آن نیست چون سازمان میراث فرهنگی بر اساس قوانین موجود بار ها از تخریب کنندگان بنا ها شکایت کرده است اما این دلیل نمی شود که برخی باز هم تخلف نکنند. وی معتقد است که فرهنگ سازی و ایجاد حساسیت در بین مردم و رسانه ها برای حفظ آثار تاریخی بهترین نتیجه را دارد. به عبارتی باید افراد را به این نکته متوجه کنیم که آثار تاریخی ثروت است. این گونه است که می توان مطمئن بود چنین اتفاقاتی کمتر رخ می دهد. همان گونه که اکنون حساسیت های به وجود آمده باعث شده روند تخریب بنا ها نسبت به گذشته بسیار کمتر باشد و حفاظت از میراث فرهنگی یک مطالبه اجتماعی شده است و حتی افرادی هستند که برای حفظ بنای تاریخی خود وام گرفته اند و قسط می دهند.
اگر حساسیت رسانه ها نبود...
از میثاقیان می پرسم آیا ایجاد حساسیت بین مردم برای ممانعت از تخریب این ساختمان های زیبا کافی بوده است و اگر این گونه بوده چرا همچنان شاهد نابود شدن آثار گذشتگان هستیم؟ وی در پاسخ می گوید: از طریق همین ایجاد حساسیت در بین مردم و رسانه ها بسیاری از بنا های تاریخی تهران و یا شهر های دیگر از تخریب نجات پیدا کرده اند. به عنوان مثال اگر فشار افکار عمومی نبود خانه اتحادیه در تهران از بین می رفت. وی البته توضیح می دهد: ما قوه قهریه نداریم که بتوانیم جلوی کسی که تخریب می کند را بگیریم. ما یگان حفاظت داریم که آن هم مسلح نیست شاید فقط یک باتوم داشته باشند. گاهی یگان ما نمی تواند جلوی تخریب را بگیرد. بنابراین به صرف این که قانونی وجود دارد و ما اراده ای برای ممانعت از اقدام برخی داریم اما باز هم نمی توانیم جلوی این گونه اقدامات را بگیریم.ضمن آن که ما به هیچ عنوان مجوزی برای تخریب صادر نمی کنیم و این مجوز ها توسط دستگاه های دیگر صادر می شود.این گفته مدیر کل حفظ و احیای بنا ها و بافت های تاریخی به این معناست که اصولا تعاملی بین دستگاه های متولی برای حفاظت از این بنا ها وجود ندارد. میثاقیان درباره این موضوع از تعارض قوانین با یکدیگر می گوید. وی توضیح می دهد: به شهرداری ها گفته شده که شما می توانید از هر راهی درآمد داشته باشید شهرداری هم می گوید که من از تخریب و نو سازی درآمد کسب می کنم. به عبارتی وظیفه ما حفاظت و وظیفه شهرداری تخریب است. حال در این میان شما پیدا کنید پرتقال فروش را.وی اضافه می کند: حتی گاهی از متخلفان شکایت کرده ایم و فرد دستگیر و زندانی شده اما بنای تخریب شده هیچ گاه بر نمی گردد.وی خاطرنشان می کند: البته باید متوجه باشید که همه مردم این گونه آثار ارزشمند را تخریب نمی کنند. به عنوان نمونه می توان به مردم یزد و یا کاشان اشاره کرد که خودشان به دنبال آن هستند که بنایشان را ثبت و مرمت کنند. در برخی جا ها هم مردم نمی خواهند بناهایشان تخریب بشود ولی سود اقتصادی کاذبی که در تخریب و نو سازی بناها وجود دارد و سهمی که خیلی ها از این ماجرا می برند باعث ترغیب برخی از مردم به تخریب می شود.
اهمیت به آثار تاریخی در کشورهای دیگر
اما آیا چالش تخریب بنا های تاریخی بین مردم، رسانه ها و مسئولان مرتبط در کشورهای دیگر هم به همین شکل وجود دارد؟ میثاقیان درباره این موضوع توضیح می دهد: کشور های دیگر مسائل خاص خودشان را دارند. مثلا در هیچ جای دنیا نیست که کسی ساختمان بسازد و با این کار پول خود را ده برابر کند. تنها کشوری که از تخریب و نو سازی چنین درآمدی به دست می آورد ایران است.
دوم این که سایر کشور ها متوجه ارزش آثار فرهنگی خود شده اند و همین آثار میراث فرهنگی را وسیله ای برای کسب درآمد می دانند ودر نتیجه همین نگاه اقتصادی، حفاظت از میراث فرهنگی را به تخریب آن ترجیح می دهند.
وی می افزاید:موضوع دیگر هم به بحث مالکیت خصوصی در کشور های دنیا بر می گردد. به بیان دیگر مالکیت خصوصی به معنایی که در کشور ما وجود دارد در نقاط دیگر دنیا دیده نمی شود. آن ها مالک اعیانی هستند ولی ما مالک زمین هستیم و هر کار که دلمان می خواهد می توانیم انجام دهیم. در نتیجه نوع رفتار ها فرق دارد. ضمن آن که در خیلی از نقاط دنیا وقتی قانون چیزی می گوید همه خود را ملزم به رعایت قانون می کنند و اگر کسی تخلف کرد قانون هیچ جای توجیه و تفسیر و یا تخفیف و مراعات را برای او باقی نمی گذارد.
مدیر کل حفظ و احیای بنا ها و بافت های تاریخی همچنین با اشاره به این که تخمین می زنیم بالغ بر 800-900 هزار بنا در کشور داریم که باید ثبت بشود از وجود 13 هزار بنای تاریخی ثبت شده در کشور می گوید اما نسبت به تعداد آثاری که طی سال های گذشته تخریب شده اند اظهار بی اطلاعی می کند.