یادداشت
تعداد بازدید : 105
دانشجو؛آرمان گرا ومطالبه گر!
نویسنده : سید جلال فیاضی
برای من «روز دانشجو» همواره با یک احساس خوب و نوستالژیک همراه بوده است. شاید این احساس دو دلیل داشته باشد؛ اول حرفه روزنامهنگاری است که به گمان من روزنامهنگار همواره باید روحیه دانشجویی داشته باشد و دوم به دوران دانشجوییام بازمیگردد؛ مهر 55 تا بهمن 63-که پرفرازونشیبترین سالهای دانشگاههای ایران است- از مبارزات انقلابی تا پیروزی انقلاب اسلامی و از دانشگاه پس از انقلاب و تاختوتاز گروههای سیاسی تا انقلاب فرهنگی!بنابراین از دانشجو نوشتن و گفتن همواره برایم با یک احساس قرابت با او همراه بوده است. من همیشه دانشجو را با این ویژگیها میشناسم:
1-آرمانگرا و آرمانخواه: دوران دانشجویی برای همه، مقطع شناخت و جستجوی آرمانها است؛استقلال،آزادی، عدالتخواهی، ظلمستیزی، حمایت از محرومان و مستضعفان، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، مسئولیتپذیری به جای قدرتطلبی، خدمت گزاری به جای حکمرانی، مردمسالاری دینی، اخلاقمداری و مدارا با مردم و.... آرمانهایی هستند که هر دانشجویی با هر گرایش فکری و سیاسی بدان عشق میورزد و برای تحقق آن تلاش میکند.
2- مطالبه گری: دانشجو تجلی مطالبات انقلابی و مردمی در هر زمانهای است. جامعه، دانشجویان را به این ویژگی ارزشمند میشناسد و فضای دانشگاه همواره مرکز مطالبه آرمانهای انقلابی در جامعه بوده است. بدون مطالبه گری دانشگاه به رکود و خمودی میگراید و از پویایی و بالندگی فاصله میگیرد.
3- صداقت و صراحت: ازآنجاکه دانشجو گرفتار بازیهای دنیایی و گرفتاریهای زندگی نشده لذا از رودربایستی فاصله دارد او اهل صداقت و صراحت است. صادقانه و بیهیچ پردهپوشی سخن میگوید و اهلمعامله نیست.
4- استقلال فکری: دانشجو اگرچه متأثر از جریانهای فکری و سیاسی جامعه است؛ اما به خاطر ویژگیهای خاص این دوران از استقلال فکری برخوردار است. حتی اگر یک دانشجو یا تشکل دانشجویی به جریان، گروه یا حزب سیاسی احساس قرابت بیشتری داشته باشد نمیتواندو نباید همه آنچه آن جریان دیکته میکند را بپذیر د و به «واحد دانشجویی» یک حزب سیاسی تبدیل شود! بلکه با استقلال فکری حتی جریان نزدیک به خود را نیز در بوته نقد مینهدو آرمانهای خود را مطالبه میکند. با این توصیف فضای دانشگاه همواره –البته با فرازو نشیب – فضای آزاداندیشی و تعاطی افکار و اندیشه و تعامل نحلههای فکری و سیاسی بوده است وباید باشد. رهبر فرزانه انقلاب- که همواره بر ایجاد کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها تأکید داشتهاند- دربیانی دردمندانه کسانی را که میخواهند دانشگاه سیاسی نباشد،لعنت میکنند. البته روشن است که این سیاسی بودن نباید هویت اصلی دانشگاه و دانشجو را -که علمآموزی و دستیابی به قلههای علم و فن آوری است- به حاشیه براند.
واما در انتهای این نگاره سخنی با متولیان دانشگاهها دارم وحرفی کوتاه با دانشجویان عزیز:
متولیان دانشگاهها باید این واقعیت را بپذیرند که دانشجو همچنان که رشته تحصیلی خودرا میآموزد وتجربه میکند، در عرصه فعالیت سیاسی واجتماعی نیز درحال آموزش وتجربه است، بنابراین هرگز نباید به دانشجو به عنوان یک سیاست ورز حرفه ای بنگرند، بلکه اورا آماتور ودرحال کسب تجربه بدانند ولذا درجه ای از خطاواشتباه رابرای دانشجووفعالیت های دانشجویی به رسمیت شناخته وباآنها با مدارا ومسامحه برخورد کنند.دانشجویان عزیز به این نکته توجه داشته باشند که شاید در یک نظام غیر مردمی وستمگر- که مردم نیز دربرابر آن عاصی هستند- هنجارشکنی وقانون گریزی توجیه داشته باشد، کما اینکه دانشجویان انقلابی پیش از انقلاب با چنین روحیه ای مبارزه میکردند، اما فعالیت دانشجویی در یک نظام مردم سالار ومبتنی براراده مردم نمیتواند ونباید همراه با هنجارشکنی وقانون گریزی باشد. بدیهی است که این به معنای سکوت دانشجوونفی آرمان خواهی و مطالبه گری اونیست. دانشجو حتماً باید منتقد بوده واز مسئولان اصلاح امور را مطالبه کند امادر نظام مردمی جمهوری اسلامی نقد ومطالبه در چارچوب قانون وهنجارهای جامعه از دانشجویان عزیز مورد انتظار است. «روز دانشجو» را به همه دانشجویان عزیز میهنم تبریک می گویم ویاد ونام شهدای عزیز دانشجو به ویژه 3 شهید سعید 16 آذر- که درجریان مبارزه قهرآمیز ضد آمریکایی ملت بزرگ ایران به شهادت رسیدند- را گرامی میدارم.