منظومه اخلاق اجتماعی درسیره رضوی
نویسنده : جواد نوائیان رودسری info@khorasannews.com
زائر امام رضا(ع) بودن، افتخاری بس عظیم است؛ اینکه مهمان مهربانی میشوی که مهماننواز است و رئوف، برای تو و آنان که خسته و درماندهاند از زخمهای ظاهری و باطنی روزگار، مغتنم است. گویی، هنگامی که اذن دخول را میخوانی و به محضر امام رئوف، بار مییابی، دنیا و هرچه در آن است به نظرت کوچک میرسد؛ میخواهی غرق شوی در نوری که پیش روی توست و توشهای برگیری برای خودت و کسانی که دوستشان داری. با این حال، این احساس لطیف و زیبا، زمانی تأثیر ماندگار پیدا میکند که زائر، صاحب حرم را بشناسد، به او معرفت پیدا کند و بکوشد که در مسیر زندگانی، چون او باشد. چنین رویکردی، همان سعادتی را در پی دارد که زائر، با طی کردن مسیر طولانی و خریدن رنج سفر، خواهان آن است؛ سعادتی که به برکت زیارت نصیب زائر میشود و او را از زشتیهایی که به سبب پیروی از هوای نفس و جهالت، در آن ها گرفتار شده است، میرهاند.بیتردید، یکی از مهم ترین جلوههای سیره رضوی که میتواند نجات بخش فرد و اجتماع باشد، مشی اخلاقی حضرت امام رضا(ع) در تعامل با مردم است. روایات و احادیث نقل شده از آن امام همام، نشاندهنده اهتمام حضرت ثامنالحجج(ع)، به نیکرفتاری و مهرورزی با مردم است؛ سیرهای که اگر امروز مورد توجه قرار گیرد و به آن تأسی شود، راهگشای بسیاری از بنبستهای اجتماعی و رفع کننده بسیاری از مخاصمات و معضلات اخلاقی است. آن چه در پی میآید، روایات و حکایاتی است از سیره عملی امام رضا(ع) در تعامل با مردم و مهر ورزیدن به بندگان خدا؛ سیرهای که باید از آن، به منظومه اخلاق اجتماعی آن حضرت تعبیر کرد.
آداب میزبانی
در آموزههای اخلاقی سیره رضوی، تکریم مهمان، جایگاهی ویژه دارد. امام رضا(ع) اهتمام فراوانی به میزبانی محترمانه و آسایش کامل مهمان داشتند؛ تا جایی که نقل شده است، یک بار، هنگامی که آن حضرت، شب هنگام، میزبان یکی از آشنایان بودند، وقتی چراغ داخل اتاق واژگون شد و مهمان درصدد رفع مشکل و روشن کردن دوباره چراغ برآمد، امام(ع) مانع از اقدام مهمان شدند و فرمودند: «ما خانوادهای هستیم که از مهمانانمان کار نمیکشیم.»(اصول کافی؛ جلد6؛ ص283) امام رضا(ع) همواره اصحابشان را به احترام و تکریم مهمان، سفارش میکردند و میفرمودند:«از حقوق مهمان آن است که او را هنگام رفتن از منزلت، همراهی کنی تا جایی که از حریم خانهات بیرون رود.»(عیون اخبار الرضا(ع)؛ جلد 2؛ ص119)
منع ثروت اندوزی
امام رضا(ع) اصحاب و یاران خود را از ثروتاندوزی و بی اعتنایی به افراد ضعیف جامعه، برحذر میداشتند. یکی از شاگردان امام(ع) از آن حضرت روایت کردهاست که فرمودند:«ثروت انباشته نمیشود، مگر به سبب پنج چیز: بُخل شدید، آرزوی طولانی، حرص زیاد، قطع رحم و ترجیح دادن دنیا بر آخرت.»(عیون اخبار الرضا(ع)؛ جلد 1؛ ص 250) امام(ع)، ثروتمندان جامعه را دارای وظایفی میدانستند که انجام آن ها، در واقع شکر و سپاس گزاری از نعمتی است که پروردگار به آن ها ارزانی کرده است. از آن حضرت نقل است که فرمودند:«بر صاحب نعمت، حقوقی واجب است؛ یکی از آن ها پرداخت زکات مال و دیگری، برابری با برادران دینی و دیگر، به جا آوردن صلۀ رحم و فراهم کردن آسایش خانواده است.»(مشکاة الأنوار، جلد 1، ص 579)
قدردانی از محبت دیگران
امام رضا(ع) ابراز محبت و مهربانی اطرافیان را، بیپاسخ نمیگذاشتند. بسیار پیش میآمد که فقرا و افرادی که ظاهراً، به لحاظ اجتماعی، جایگاه درخوری نداشتند، از امام(ع) برای صرف غذا یا شرکت در مهمانی دعوت میکردند و آن حضرت، بی درنگ دعوت را میپذیرفتند و پس از شرکت در مهمانی یا ضیافتِ آن افراد، آن ها را به منزلشان دعوت میکردند تا از مهربانیشان، قدردانی کنند. کوچکترین ابراز لطف و دوستی، از دید امام رضا(ع) پنهان نمیماند. نقل شده است، «علی بن عبیدا...»، فردی زاهد، متقی و در عین حال فقیر، یکبار، هنگام بیماری امام رضا(ع) به عیادت آن حضرت رفت. این نخستین باری بود که «علی بن عبیدا...» به افتخار دیدار امام(ع) نائل میشد و پس از آن نیز، فرصتی برای تجدید دیدار با آن حضرت پیش نیامد. چندی بعد، «علی» بیمار شد و در بستر افتاد. خویشان و نزدیکان او، به عیادتش رفتند. وقتی خبر بیماری «علی» به امام رضا(ع) رسید، آن حضرت، بیدرنگ به عیادت وی رفتند و احوال او را پرسیدند. حضور امام(ع) در منزل «علی» تا بیرون رفتن تمام عیادت کنندگان ادامه داشت و آن حضرت، پس از طلب شفای عاجل برای او، از منزلش خارج شدند.(رجال کشی؛ ص 593؛ حدیث 1109)
احترام و نیکوکاری در حق فقرا
در سیره امام رضا(ع)، همانگونه که در آموزهها و سیره اجداد طاهرینشان به چشم میخورد، ملاک برتری انسان ها، تقواست و ثروت و مکنت، باعث برتری جایگاه نمیشود. امام(ع) افرادی که فقرا را به دلیل فقرشان تحقیر میکردند، به سختی نکوهش می کردند. «فضل بن کثیر» از آن حضرت نقل کردهاست که فرمودند:«هر کس که به مسلمان فقیری سلام کند، برخلاف آنگونه که به ثروتمندان سلام میکند، در حالی خداوند را ملاقات خواهد کرد که پروردگار بر او خشم گرفته است»(عیون اخبار الرضا(ع)؛ جلد 2؛ ص 75) امام رضا(ع) پیوسته اصحاب خود را به انفاق سفارش میکردند. نقل شده است که یکبار، به یکی از یارانشان فرمودند:«آیا امروز چیزی انفاق کردهای؟» او پاسخ داد:«خیر! ای فرزند رسول خدا!» امام(ع) به او فرمودند:«پس چگونه امید داری که خدا دوباره به تو نعمت دهد؟ انفاق کن، ولو اینکه یک درهم باشد.»(اصول کافی؛ جلد 4؛ ص44)
پرداخت حقوق زیردستان
حضرت امام رضا(ع)، در زمینه رعایت حقوق زیردستان، مراقبت و مواظبتی دایمی داشتند. «سلیمان بن جعفر» نقل کرده که یکبار همراه امام(ع) به منزل آن حضرت رفته است؛ تعدادی کارگر در خانه مشغول کار بودند. در میان آن ها، مردی سیهچرده بود که امام(ع) او را نمیشناختند. به همین دلیل پرسیدند:«این مردی که با شما کار میکند کیست؟» عرض کردند که کارگری غریبه است. امام(ع) فرمودند:«آیا مزد او را تعیین کردهاید؟» پاسخ دادند:«خیر؛ هر چه به او بدهیم، راضی است.» آن حضرت از رفتار آن ها خشمگین شدند و فرمودند:«شایسته نیست که کسی را بدون تعیین مزدش به کار بگمارید.»(اصول کافی؛ جلد 5؛ ص288) «شعیب»، یکی از یاران امام رضا(ع) در مدینه، نقل کرده است که یک بار با آن حضرت، به باغی که متعلق به ایشان بود، رفته و مشاهده کرده است که تعدادی کارگر در آنجا مشغول به کار هستند. وی میگوید که وقتی کار آن ها به پایان رسید، امام(ع) رو به پیشکارشان «متعّب» کردند و فرمودند:«أعطِهِم اُجورَهُم قَبلَ أن یَجِفَّ عَرَقُهُم؛ پیش از آنکه عرقشان خشک شود، مزدشان را بپرداز»(همان؛ ص289) افزون بر این، امام رضا(ع)، هرگاه فراغتی پیدا میکردند، اطرافیان، خدمتکاران و کارگرانشان را نزد خود فرا میخواندند و جویای احوال آن ها میشدند؛ سپس با آن ها بر سر سفره مینشستند و غذا میخوردند. «عبدا... بن صلت»، از مردی از اهالی بلخ نقل کرده است که وقتی به محضر امام رضا(ع) شرفیاب شد، هنگام ناهار، دید که آن حضرت همه غلامان و خدمتکاران را به ناهار دعوت کردند و بر سر سفره خود نشاندند. مرد بلخی به امام(ع) عرض کرد:«ای پسر رسولخدا! کاش سفره غلامان و خدمتکاران را جدا میکردید!» آن حضرت به وی فرمودند:«مَهْ إِنَّ الرَّبَّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَاحِدٌ وَ الْأُمَّ وَاحِدَةٌ وَ الْأَبَ وَاحِدٌ وَ الْجَزَاءَ بالْأَعْمَالِ؛ دست بردار! خدای همه ما یکی، پدر و مادرمان یکی و پاداش نیز، به اعمال است.»(اصول کافی؛ جلد8؛ ص230)