غرب گذشته خود را فراموش کرده است؟
تعداد بازدید : 34
سهم تمدن غرب از افراط گرایی
با وجود آن که مسلمانان جنایتهای داعش و حملات تروریستی را محکوم میکنند اما انگشتهای اتهام جهان غرب همچنان به سوی اسلام نشانه میرود. این در حالی است که فجایع گروههای تروریستی که «خود را به ناحق به اسلام مرتبط میسازند»، با جنایتهای تمدن غرب آن هم تنها در قرن بیستم میلادی قابل مقایسه نیست.«نادر بکار»، تحلیلگر و سیاستمدار مصری در مقالهای تحت عنوان «سهم تمدن غرب از افراط گرایی» که روزنامه الشروق آن را به چاپ رسانده آورده است که «پس از گذشت دو سال از کابوس داعش که یکی از آنها مملو از انفجارهای خونین در قلب اروپا بود، این روزها شاخص افراط گرایان اروپا و آمریکا همان گونه که انتظار میرود رو به افزایش است، محبوبیت افراط گرایی معکوس در محافل غربی بالاتر میرود و یکسان پنداشتن اسلام و تروریسم و همچنین مسلمانان و تروریستها نیز که در اکثر موارد از روی عمد بوده و در موارد دیگری از روی نادانی، روز به روز بیشتر میشود.»عجیب آن که هر مسلمان عاقل و خردمندی جنایتهای داعش را تقبیح میکند و اکثریت قاطع مسلمانان نیز هر گونه حمله تروریستی که بیشتر آنها در جهان اسلام و در موارد اندکی در اماکن دیگری روی میدهند، را محکوم میکنند. واقعیت آن است جنایتهای تمدن غرب آن هم تنها در قرن بیستم میلادی فجیع تر از حوادث تروریستی اخیر است؛ با این حال ما هرگز واژههایی همچون مسیحیت افراط گرا، تروریسم یهودی و وحشی گری بودایی را به کار نبردیم.
نظام کمونیستی ژوزف استالین بیش از ۲۰ میلیون از شهروندان جماهیر شوروی سابق را به صورت مستقیم و از طریق تبعید به سیبری به قتل رساند، جنگ جهانی اول کشته شدن بیش از ۲۰ میلیون نفر دیگر را در پی داشت و شمار قربانیان جنگ جهانی دوم نیز از ۸۰ میلیون تن میگذرد، تمامی این آمار نیز مربوط به کشتههای غیر نظامی است چرا که اعداد ذکر شده نظامیان قربانی، زخمیها و افراد مفقود الاثر را در بر نمیگیرد.
فراموشی نسل کشی هیروشیما و ناگازاکی
آمریکا نیز با وجود آن که پایان جنگ جهانی دوم قطعی بود و ژاپن نیز از طریق شوروی تمایل خود برای تسلیم شدن را ابراز کرده بود، بر پرتاب یک بمب هستهای اصرار ورزید که بیدرنگ جان ۹۰ هزار زن و کودک و کارگر در هیروشیما را گرفت، تنها سه روز بعد از آن نیز و در حالی که جهانیان تصاویر ویرانی و زشتی ناهنجاریهای ظاهری غیر نظامیان را مشاهده نموده و در دلهای خود احساس رعب و وحشت میکردند، آمریکا دومین شهر یعنی ناگازاکی را نیز که همانند هیروشیما تنها سکنه آن غیر نظامیان بودند، بمباران کرد تا شمار قربانیان قتل عام هستهای به نزدیک ۲۵۰ هزار تن برسد.
جنایت غرب در ویتنام
در ویتنام نیز جنگندههای آمریکایی آتش واقعی جهنم را روی سر مردم بیپناه میریختند و حافظه تاریخ همچنان تصویر آن دختر خردسال ناله کنان از درد و در حال دویدن در جاده بیهدف را به یاد میآورد که از آتش شعله ور در لباس و در بر گیرنده بخشی از بدن کوچک خود فرار میکرد در حالی که جهان تنها به مشاهده این تصویر بسنده کردند، آن جنایت تروریسم واقعی بود که میان کوچک و بزرگ تفاوتی قائل نبود، عجیب آن که برخی مفسرین آمریکایی چند دهه پیش برای توصیف آن فاجعه دقیقا از اصطلاح «تروریسم ناخواسته» استفاده کردند، اصطلاحی که هم اکنون بر سر زبانها افتاده و آن را به اسلام چسبانده اند.
تجاوز دسته جمعی متفقین به زنان آلمانی
در مورد تجاوز به زنان نیز «آنتونی بیوور»، تاریخ نگار بریتانیایی حوادث روی داده هنگام اشغال آلمان از سوی متفقین پس از سرنگونی نازیها را بزرگترین رویداد تجاوز دسته جمعی در تاریخ خواند، روزنامه بریتانیایی گاردین نیز تاکید کرد که تمامی دختران و زنان آلمانی هشت تا ۸۰ ساله مورد تجاوز نیروهای روس و یا نیروهای آمریکایی قرار گرفتند، تنها در برلین به ۱۰۰ هزار زن تجاوز شد و بیش از ۲۰۰ هزار زن آلمانی نیز در مجموع بر اثر پیامدهای مستقیم تجاوز وحشیانه جان سپردند.
جنایتهای نادیده گرفته شده قرن 21
حتی نیروهای حافظ صلح وابسته به سازمان ملل متحد نیز پرونده سفیدی در رابطه با این جنایتها ندارند، جایی که بر اساس نوشته روزنامه آمریکایی واشنگتن پست، این نیروها در اکثریت مناطق محل خدمت خود در جهان و بدون شک در راس آنها قاره آفریقا، با جنایتهای تجاوز و هتک حرمت روبرو هستند.
در هزاره جدید میلادی و دقیقا در سال ۲۰۱۳ نیز گزارش وزارت امور خارجه آمریکا درباره جنایتهای قاچاق انسان، فرانسه را ایستگاه استقبال یا همان کشور مقصد مردان و زنان و کودکانی توصیف کرد که از شرق اروپا، غرب آفریقا، برزیل و برخی کشورهای آسیا آورده میشوند و سپس آنها را با تهدید مداوم به تن فروشی وادار میسازند، برخی از آنها نیز در کارهای بدون مزد که بیشتر آنها در مزرعههای فرانسه بوده، به بردگی گرفته میشوند، در واقع بدترین شیوه برده داری در فرانسه شکوفا است، کشوری که مرکز تمدن غرب بوده اما امروزه حتی راضی نمیشود به خاطر دوران اشغالگری خونین خود در الجزایر و کشورهای واقع در غرب آفریقا، معذرت خواهی کند!
همه آن چه ذکر شدند در حالی است که به رویدادهای عراق، افغانستان و سومالی، قتل عام مسلمانان در میانمار، کشتار دسته جمعی و تجاوز در بوسنی و هرزگوین و کوزوو، جنایتهای چندین دهه رژیم اشغالگر صهیونیستی، زندانهای گوانتانامو و ابوغریب، سازمان مسیحی افراط گرای «کو کلاکس کلان» یا همان «KKK»، سوزاندن کودکان شیرخوار در کرانه باختری رود اردن به دست افراط گرایان یهودی و غیره نپرداختیم. «در پایان باید گفت که تروریسم دین ندارد اما اگر اصرار دارید که داشته باشد، بدون شک دین آن اسلام نخواهد بود و آمار و اعداد نیز گواهی صحت این مسئله هستند.»