شاهد- صبح می شود با تو حتی اگر خورشید طلوع نکرده باشد. چشمه می شود زمین حتی اگر سرپنجه ای هم آن را نخراشیده باشد و به بار می نشیند نخل حتی اگر خشکیده باشد. تو پیغام صریح خدایی برای همیشه.نفس که بکشی «ویخرجهم من الظلمت الی النور» سهم مردم می شود. پلک که بتکانی، شیر و شمشیر عاشق می شوند. زبان که بازکنی، خود معجزه محقق می شود؛ ..فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کَانَ فِی الْمَهْد صَبیًّا (2) جواب شان را نه مادر- که در روزه سکوت است- که خود تو می دهی باذن ا...؛ قَالَ إِنِّی عَبْدُ ا... آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبیًّا (3)همان دم و در برابر چشمان به تعجب گشوده خلق، عنایت خالق را شرح می کنی که؛ وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ وَأَوْصَانِی بالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا (4)...آی مسیح! مهربانی، شرح چشمان توست و عزت، عظمت نگاه توست که مردمان را به بهشت، راه می نماید.آی پسر مریم مقدس! قداست غزلی است که تا قیامت به نام تو سروده می شود و از لبان مطهر تو می تراود که... وَمُبَشِّرًا برَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدی اسْمُهُ أَحْمَدُ (5)را چنان صریح خواندی که هر که اهل معرفت بود به اعجاز چشم دوخت و ما جان یافتگان در آخرین معجزه خدا، به تیمن نام تو چشم روشن داریم که چراغ ها با نفس های تو روشن می شوند و جهان نیز با تو در کنار آخرین ذخیره خدا، مهدی موعود، نسیم بهشت را در کوچه های شهر حس خواهد کرد.
پی نوشت:
1 - آیه 255 سوره بقره
2 و 3 و 4-آیات 29- 31 سوره مریم
5 - آیه 6 سوره صف
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
متن کامل جوابیه روابط عمومی دفتر آقای جواد کریمی قدوسی
در پی درج نکتهای کوتاه با عنوان «رعایت امانت از احکام اولیه شرعی است» به قلم دکتر محمد سعید احدیان مدیر مسئول روزنامه خراسان، در ذیل مطلب «واکنش ها به انتشار اظهارات محرمانه منتسب به ظریف در کمیسیون امنیت ملی» در صفحه 4 روز پنجشنبه مورخ 95.10.02، روابط عمومی دفتر آقای جواد کریمی قدوسی نماینده محترم مردم شریف مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی، جوابیه ای را در حجم بیش از 5 برابر نکته کوتاه روزنامه خراسان، برای روزنامه ارسال کرده است که متن کامل این جوابیه و نیز توضیحات روزنامه خراسان در ادامه می آید.
متن جوابیه روابط عمومی دفتر آقای جواد کریمی قدوسی به شرح زیر است:
«روزنامه محترم خراسان
با سلام
احتراماً پیرو درج مطلبی با عنوان «واکنش ها به انتشار اظهارات محرمانه منتسب به ظریف در کمیسیون امنیت ملی» در شماره 19429 روز پنجشنبه مورخ 95.10.02 که در رابطه با اظهارات اخیر آقای جواد کریمی قدوسی نماینده مردم شریف مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی در خصوص پذیرش اشتباه در مذاکرات هسته ای موسوم به برجام از جناب آقای ظریف وزیر محترم امور خارجه که در جلسه کمیسیون امنیت ملی مطرح شده است، آقای سعید احدیان مدیر مسئول آن روزنامه محترم، دیدگاهی را منتشر کرده اند که ذیلاً پیرامون آن توضیحاتی را ارائه نموده و با توجه به ماده 23 قانون مطبوعات درخواست چاپ آن در شماره بعدی را دارم.
«رهبر معظم انقلاب:
(من به خود مسئولین هم این را گفته ام؛ مسئولین باید بیایند مردم را و به خصوص نخبگان را از جزئیات و واقعیات مطلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم. چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است.)
جمهوری اسلامی ایران کشوری مبتنی بر رأی مردم است و ملت خودشان برای سرنوشتشان تصمیم گیری و تصمیم سازی می کنند و برای تصمیم گیری و تصمیم سازی نیز باید از زوایای مختلف در جریان امور سیاسی، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی باشند.
حال که دولتمردان و مسئولین دولتی، بنا بر دلایل معلوم و نامعلوم از شفاف سازی و ارائه اخبار و مطالب صحیح به مردم اجتناب می ورزند و جرأت و جسارت رو راستی با مردم را ندارند، با توجه به سخنان صریح رهبر معظم انقلاب وظیفه چه کسانی است تا این مطالب عمدتاً حساس و سرنوشت ساز در اداره کشور را در اختیار مردم که همانا صاحبان اصلی این انقلاب و مملکت هستند، قرار دهند؟
اکنون که نماینده ای انقلابی و با شهامت که خود را نسبت به رأی مردم مسئول می داند و به سهم خود سعی در شفاف سازی خبری برای افکار عمومی داشته و مطالبی را مطرح می نماید، چرا با جوسازی رسانه ای و ایجاد گرد و غبار سیاسی، سعی در تخریبش می شود؟
اگر ایشان و امثال ایشان این گونه اخبار و مطالب را به مردم ارائه ندهند، باز همین ها شاکی می شوند که چرا شما می دانستید نگفتید تا کار بدین جا بکشد؟
اگر بحث صداقت و امانتداری است باید گفت که چرا دولتمردان رأی مردم را امانتداری نکردند و در قبال ملت و سرمایه های مملکت بیصداقتی کردند؟
آیا افشای حقیقت، بی صداقتی و بی اخلاقی محسوب می شود!!؟
جناب آقای احدیان امام علی علیه السلام می فرمایند: هر کس باطل را یاری کند، به حق ستم کرده است.
جناب آقای احدیان چرا نسبت به کم کاری، بی توجهی و عدم شفافیت مقامات دولتی در مسائلی همچون حقوق های نجومی، رکود، بیکاری و معضلات اجتماعی که امر رهبر معظم انقلاب برای پیگیری مجدانه مطالبات و حقوق حقه مردم در رابطه با این گونه مسائل را نیز در پی دارد، احساس تکلیف نمی کنید و آنان را امر به معروف و نهی از منکر نمی کنید؟
جناب آقای احدیان امام علی علیه السلام در سیره عملی و نظری خود تأکید داشتند حاکم باید با صراحت و صداقت با مردم برخورد نماید و بر اساس همین اخلاق سیاسی بود که چون آن حضرت زمام امور را در دست گرفت در نخستین خطبه حکومتی خود به مردم فرمود: «پیمان من بدانچه می گویم در گرو است و به درستی گفتارم متعهد و متکلفم».
جناب آقای احدیان مگر همان اخلاق اسلامی نمی گوید که حاکم باید با مردم صادق باشد و مگر آقای این آقایان در بجنورد تواضع قهرمانانه نکرد و نگفت که رهبری در فلان موضوع اشتباه کرده، یعنی شأن اینان از رهبری بالاتر است؟
پس بهتر است کمی عمیق تر، دقیق تر و منصفانه تر به مسائل پیرامون خود و جامعه نگاه کرده و در آن تفکر کنیم. باشد روزی که بتوانیم حق را بهتر دریابیم.
و من ا... التوفیق»
توضیحات روزنامه خراسان درباره جوابیه دفتر آقای کریمی قدوسی
درباره انتقاداتی که دفتر نماینده محترم مردم شریف مشهد و کلات مطرح کردند، روزنامه خراسان ضمن تشکر از نقد انجام شده و استقبال از ایجاد فضای آزاد برای بیان دیدگاه های مختلف میان مردم، مسئولان و رسانه ها در چارچوب قانون و آموزه های دینی، توضیحاتی را مطرح می کند:
* بر اساس آنچه در این جوابیه نوشته شده بر «شفاف سازی و ارائه اخبار و اطلاعات صحیح به مردم» تاکید شده است، موضوعی که مبتنی بر مشی تاریخی روزنامه خراسان درباره «صداقت با مردم» است و می تواند مبنای مشترک روزنامه خراسان با مسئولان و نمایندگان محترم برای حل مسائل و مشکلات مردم و کشور باشد.
* نکته اصلی یادداشت روز چهارشنبه ضرورت رعایت یک حکم شرعی بود که در جوابیه فوق، به طور مشخص پاسخی داده نشده است که برای رعایت نکردن حرمت شرعی عدم امانت داری، چه توضیحی وجود دارد؟ به گونه ای که حتی ادعا نشده است محتوای جلسه محرمانه نبوده است یا منعی از انتشار آن نبوده است. از محتوای پاسخ اینگونه برداشت می شود که نظر دفتر نماینده محترم مشهد بر این است که اطلاع مردم از مسائل ضرورت دارد و مسئله اصلی تری محسوب می شود و جناب آقای کریمی برای انجام وظیفه افشای حقایق به انتشار محتوای جلسه پرداخته اند و وظیفه اطلاع رسانی را وظیفه خود می دانند تا از این طریق مردم نسبت به عدم امانت داری مسئولان هسته ای آگاه شوند. در این زمینه ذکر چندنکته را ضروری می دانیم:
1- در یادداشت هم ذکر شد، هر زمان مشخص شد محتوای دقیق اظهارات آقای ظریف در جلسه چه بوده است، آنگاه خراسان می تواند درباره آن اظهارنظر و موضع گیری کند تجربه چندین سال روزنامه نگاری به ما نشان داده است با این همه اظهارنظرهای مختلف و متفاوت درباره محتوای جلسه تا از جزئیات محتوا مطمئن نشدیم وارد موضع گیری نشویم لذا اجازه بدهید درباره درستی یا نادرستی ادعاهای مطرح شده درباره اظهارات آقای ظریف، فعلا نفیا یا اثباتا موضع گیری نکنیم.
2- ولی به نظر می رسد ما اختلاف سلیقه مبنایی در این قبیل زمینه ها داریم. براساس آن چه در جوابیه دفتر جناب آقای کریمی قدوسی بیان شده است، مسئله اصلی «شفاف سازی» است و از نظر روزنامه خراسان مسئله اصلی «رعایت حدود احکام شرعی در فضای اجتماعی» است. همه قبول داریم که ملاک و معیارها برای ما، این مبانی دینی است؛ به گونه ای که «سیاست ما عین دیانت ما است و دیانت ما عین سیاست ما است». بر این اساس:
اول: قاعده مبنایی «هدف وسیله را توجیه نمیکند» را یادآور می شویم. بر این اساس به هیچ وجه نمی توان برای رسیدن به هدف درست از وسیله ناصواب استفاده کرد. آقای ظریف که سهل است؛ پیروزی علیه معاویه هم باعث نشد حضرت علی (ع) این قاعده را رعایت نفرمایند. بر اساس این قاعده هیچ توجیه و وسیله ای نادرست برای رسیدن به هدفِ درست پذیرفته نیست. لذا حتی اگر روشنگری برای مردم موضوع اصلی باشد، که هدفی درست و مهم است، اما برای رسیدن به آن نمی توان از وسیله نادرست، یعنی «عدم رعایت امانت» به عنوان یکی از مهمترین حدود شرعی استفاده کرد.
دوم: از نظر ما «رعایت اخلاق»، موضوع اصلی است و « شفاف سازی و روشنگری برای تجربه برجام» فرعی؛ همانطور هم که در یادداشت ذکر شد وقتی هم از اخلاق سخن می گوییم درباره احکام اولیه شرعی سخن می گوییم نه اینکه هر رفتار سیاسی مانند شفاف سازی را به عنوان یک حکم مبتنی بر اخلاق اسلامی مطرح کنیم حتی اگر آن فعل سیاسی امری مهم محسوب شود. بر این اساس خط قرمزهای ما در اخلاق مبتنی بر احکام روشن دینی است که رعایت امانت و عهد یکی از مهمترین این احکام است.
وقتی می پذیریم که جمهوری اسلامی با محوریت ولی فقیه جامع الشرایط در ادامه رسالت انبیاء است ، نمی توانیم این روایت نبوی را فراموش کنیم که :«إِنّی بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ». پس هدف نهایی پیامبر اکرم (ص) و در نتیجه هدف نهایی جمهوری اسلامی «مکارم اخلاق» است. اصولا جمهوری اسلامی آمده است اخلاق را بر صدر نشاند و طبیعتا همه تلاش های صورت گرفته از قیام امام خمینی (ره) تا شهید شدن صدها هزار جوان برای اخلاق است. ازاین لحاظ از نظر ما «اخلاق» در برابر همه مسائل دیگر نه حتی این مسئله، مسئله و موضوع اصلی است به گونه ای که حتی در ماجرای لغو سخنرانی آقای مطهری هم به دلیل عدم رعایت اخلاق اسلامی و زدن تهمت به نماینده ولی فقیه، با جدیت و شدت در چند مطلب هم شخص دکتر احدیان مدیر مسئول روزنامه خراسان و هم در مطالب روزنامه خراسان با بی اخلاقی صورت گرفته از سوی آقای علی مطهری مقابله صریح کردیم.
خلاصه آنکه هدف این است که جمهوری اسلامی بتواند جامعه ای الگو بسازد و مکارم اخلاق در این جامعه باید در صدر باشد. حال اگر برای رسیدن به این جامعه الگو، اخلاق را ذبح کردیم یا حتی فرعی دانستیم، به فرض که شفاف سازی کردیم و تجربه برجام و دیگر موارد مشابه را به جامعه نشان دادیم، آیا به سمت آن جامعه الگو می رویم؟ یا داریم به مردم آموزش می دهیم که اخلاق و حدود شرعی در برابر امور دیگر فرعی محسوب می شوند و با توجیهات مختلف می شود از آن ها گذشت؟
اگر هدف روشنگری مردم نسبت به تجربه برجام مبنی بر باور به عدم اعتماد به لبخند و بیان آمریکا است، ما الان استدلال های متعدد بیِّن و روشن مانند بدعهدی های علنی و نقض برجام و...داریم که دیگر نیازی نداریم نقلی را از جلسه ای که 3 بار آقای ظریف بر بیرون نرفتن آن تاکید می کند، بیرون بیاوریم. آیا همین الان این مسئله بدعهدی آمریکا برای مردم روشن نشده است و نمی توان از شیوه هایی مشروع و درست مسئله را برای مردم روشن کرد؟
البته ما از نظر ویژگی های شخصیتی بر اساس تصریحات علنی رهبری معظم انقلاب، آقای ظریف را «امین»، «متدین»، «از بچه های انقلاب» و کسی که «شبانه روز برای به نتیجه رسیدن امور عرق میریزد» می دانیم اما درباره عملکرد آقای ظریف عملکرد ایشان را مجموعه ای از عملکردهای مثبت و منفی می دانیم و اینکه برایند عملکرد ایشان چیست هنوز فعلا بر این باوریم که برایند عملکرد ایشان مثبت بوده است اما ممکن است بعدا معلوم شود که در این برداشت اشتباه کرده ایم (گرچه الان چنین برداشتی نداریم) یا بعدا عملکرد وی در آینده به گونه ای شود که برایندش منفی شود (همانطور که برایند عملکرد آقای احمدی نژاد در دور اول مثبت و در انتهای مسئولیتش منفی شد).
بر همین اساس همانگونه که در جوابیه از روزنامه خراسان پرسیده شده «چرا نسبت به کم کاری، بی توجهی و عدم شفافیت مقامات دولتی در مسائلی همچون حقوق های نجومی، رکود، بیکاری و معضلات اجتماعی که امر رهبر معظم انقلاب برای پیگیری مجدانه مطالبات و حقوق حقه مردم در رابطه با این گونه مسائل را نیز در پی دارد، احساس تکلیف نمی کنید و آنان را امر به معروف و نهی از منکر نمی کنید؟» مروری مختصر به یادداشت ها، تحلیل ها و گزارش های روزنامه خراسان و به خصوص مدیرمسئول روزنامه، نشان می دهد ما هرجایی نقدی را وارد دانستیم مانند حقوق های نجومی یا برخی اشتباهات آقای ظریف از جمله ماجرای پیاده روی با جان کری، دست دادن با اوباما، برخی دیدارهای دیپلماتیک، نوع مواجهه با بدعهدی های آمریکا در برجام و ...به تصریح نقد کردیم(البته آن ها را مصداق نهی از منکر نمی دانیم چون منکر تعریف خاصی دارد) و البته هرجایی هم که نقاط قوت دیدیم بی توجه به تخطئه ها و فشارها از آن ها دفاع کرده ایم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بر اساس پیشنهاد جدیدی که هم اکنون در حال بررسی توسط تعدادی از اعضای هیئت دولت است، مقرر شده با جرم انگاری مواردی چون جراحی های غیرضروری، جنگ انداختن، استفاده بیش از توان یا غیرمتعارف، تخریب آشیانه یا زیست بوم و همچنین رها کردن حیوانات صاحب دار در محدوده و حریم شهر و روستا یا در طبیعت، مرتکبان این اقدامات به جزای نقدی تا سه برابر ارزش عرفی جرم، پرداخت هزینه اقدامات بهداشتی درمانی مورد نیاز و نگهداری حیوان ضبط شده تا پایان مرحله انتقال آن به مکان مناسب و در صورت تکرار حسب مورد به مجازات های تعزیری درجه شش تا هشت محکوم شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
الهه توانا- سردردهای هرروزه، امانم را بریده بود. چند وقتی هم بود که دوستانم از دستم کلافه شده بودند؛ تخته سیاه را درست نمی دیدم و مدام ازشان می پرسیدم روی تخته چی نوشته شده یا خودم را خم می کردم روی دفتر و کتابشان. چند هفته ای طول کشید تا راضی شدم بروم پیش چشم پزشک. از مطب دکتر که برگشتم، خانه مان مهمان آمده بود. طفلک از دیدن من حسابی شوکه شد و فکر کرده بود کسی فوت کرده! وقتی با چشمان گریان برایش توضیح دادم: «عینکی شدم!»، نمی دانست بخندد یا همدردی کند. از آن روز، سال ها گذشته است و من دیگر به عینک عادت کرده ام. آن قدر که خیلی وقت ها یادم می رود موقع خوابیدن یا صورت شستن از چشمانم برش دارم. افراد عینکی زیادی را هم می شناسم که همین قدر با عینکشان رفیق شده اند؛ البته بعضی ها به دلایل مختلف دوست ندارند عینک بزنند اما در مورد جراحی کردن چشمشان هم خیلی مطمئن نیستند. بعضی از پدر و مادرها هم نمی دانند چه طور فرزند خردسالشان را به استفاده از عینک راضی کنند. در این پرونده ضمن ارائه راهکارهایی برای عینکی های کوچولو، با یک چشم پزشک درباره عمل های جراحی چشم هم صحبت کرده ایم. از دردسرهای افراد عینکی گفته ایم و اطلاعات جالبی درباره عینک از گذشته تا امروز جمع آوری کرده ایم. برای کسانی هم که قرار است به جمع عینکی ها بپیوندند، پیشنهادهایی داریم تا بتوانند عینکی متناسب با فرم صورتشان را انتخاب کنند. با ما همراه باشید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دلار در مرز روانی 4 هزار تومان قرار گرفته و فعلا در این نرخ پایدار مانده است. در این رابطه 3 سوال اساسی راجع به علل، آثار و نحوه مواجهه با این پدیده مطرح است: «چرا دلار در یک ماه (آذرماه) به یک باره 400 تومان معادل 11 درصد رشد کرد؟»، «آثار این جهش بر بخش واقعی اقتصاد و نرخ تورم چیست؟» و نهایتا «سیاست بهینه سیاست گذار در مواجهه با این شرایط چیست؟» دولت بیش از این نتوانست در برابر نیرو های واقعی مقاومت کند
علل این جهش، نه تنها اکنون روشن است بلکه از مدت ها قبل اظهر من الشمس بود. نگارنده در گزارش تحلیلی مورخ 11 آبان ماه[1] (یعنی 20 روز قبل از شروع جهش دلار) تاکید کرد که نرخ دلار به صورت مصنوعی پایین نگه داشته شده است. اندازه این سرکوب هم حداقل 22 هزار تومان محاسبه شد. یعنی اگر دولت یازدهم می خواست تجربه تلخ دولت قبل را تکرار نکند و بر اساس قانون و منطق اقتصادی عمل کند باید پیش و بیش از این اجازه رشد «تدریجی» و منطقی دلار را می داد اما دولت، به دلایلی که شاید فضای روانی ثبات دلار و آثار تورمی آن مهمترینش باشد، بر این سیاست نادرست اصرار کرد. نه تنها اجازه رشد منطقی و تدریجی نرخ ها داده نشد بلکه حتی رئیس جمهور از مسئولان بانک مرکزی به خاطر خودداری از کاهش قیمت دلار انتقاد می کرد[2]! لذا دلیل این جهش روشن است؛ فنر نرخ ارز کاملا فشرده شده بود و منتظر یک تکانه بود تا به سطح آزاد خود نزدیک شود؛ این تکانه هم با پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا، رشد ارزش جهانی دلار در برابر سایر ارز ها و افزایش نگرانی ها از آینده برجام ایجاد شد.
غول تورم زایی افسارگسیخته رشد دلار، توهم است
در مورد آثار رشد نرخ دلار، مهمترین شاخص های اقتصادی، تولید (مشخصا تجارت خارجی) و سطح عمومی قیمت ها (نرخ تورم)، باید مورد توجه قرار گیرد. در مورد بخش واقعی مجموعا رشد دلار به نفع اقتصاد است؛ دلار ارزان به واردات (و البته قاچاق) کمک می کند و قدرت رقابت کالای داخلی را به شدت تضعیف می کند. مخصوصا در شرایط فعلی که اقتصاد از ضعف تقاضا (مخصوصا تقاضای داخلی) رنج می برد و به اعتقاد برخی از کارشناسان، راهی جز تقویت تقاضای خارجی برای خروج از رکود وجود ندارد. در این حوزه رشد دلار نه تنها نگران کننده نیست بلکه حتی به عنوان یک سیاست ضدرکودی توصیه می شود؛ چنانچه پیش از این نیز در گزارش های مختلف[3] به دولت توصیه شده بود.
اما در حوزه دوم یعنی تورم حساسیت ها بیشتر است. آثار تورمی افزایش نرخ ارز از سه کانال منتقل می شود. کانال اول افزایش قیمت کالا های وارداتی نهایی و واسطه ای است. کانال دوم آثار روانی و انتظارات است و کانال سوم، توسعه صادرات و ضعف عرضه کالا در داخل است.
اثر تورمی منتقل شده از کانال اول قطعی و گریزناپذیر است اما مقدار آن اصلا نگران کننده نیست. طبق آخرین گزارش مرکز آمار از تولید ناخالص داخلی، واردات کمتر از 10 درصد (8.9 درصد در سال 94) GDP ایران را به خود اختصاص می دهد (کل ارزش واردات سالانه کشور حدود 40 میلیارد دلار است که چنانچه تمام آن کالای نهایی باشد با فرض تولید ناخالص داخلی 400 میلیون دلاری کشور، همین 10 درصد را نتیجه می دهد). یعنی افزایش 10 درصدی دلار، نهایتا یک درصد تورم ایجاد می کند و افزایش 11 درصدی اخیر، فقط 1.1 درصد.
اما ممکن است کانال دوم، یعنی آثار روانی و انتظاری به این موضوع دامن بزند. موضوعی که مستقیما به رفتار سیاست گذار بستگی دارد و قابل کنترل است و در بخش بعد به آن می پردازیم. کانال سوم هم در شرایط فعلی اقتصاد کشور، یعنی ضعف تقاضا، موضوعیت ندارد و نمی تواند بر آثار تورمی اندک رشد دلار بیفزاید.
دولت سیگنال درست به بازار بدهد
با همه این ها اما در این شرایط رفتار سیاست گذار بسیار مهم است. متاسفانه رویکرد غلط پیشین همچنان ادامه دارد و بانک مرکزی با وجود ناتوانی در کنترل نرخ ارز در برابر نیرو های تجمیع شده بازار، وعده کاهش نرخ می دهد. این یعنی تقابل دولت با این نیرو ها و منافع اقتصادی بلندمدت جامعه. این تقابل چند اثر مخرب دارد؛ اول این که فضای التهاب و نااطمینانی را زنده نگه داشته و فرصت را به سفته بازان می دهد تا از هر خبری برای ایجاد نوسان و کسب سود از آب گل آلود استفاده کنند. مثلا با هر اظهارنظر مقامات دولتی مبنی بر این که «نرخ فعلی ارز را کاذب می دانیم»، نرخ مقداری تضعیف می شود و به خاطر وجود نیرو های بالقوه، در اثر هر خبر مخالفی، مثل رشد دلار جهانی یا نگرانی از روابط سیاسی، به شدت رشد می کند. اثر مخرب دیگر هم تشدید فضای روانی و افزایش غیرواقعی آثار تورمی جهش دلار است. علاوه بر آن رفتار دولت، معلق ماندن اقتصاد و احتمالا تشدید رکود را نتیجه می دهد؛ چنانچه با وعده کاهش نرخ، فعالان اقتصادی دست از خرید بر می دارند تا شاید نرخ ها تعدیل شود و این خود به تشدید رکود می انجامد.
اما در مقابل، دولت می تواند یک سیگنال درست به بازار بدهد. از نرخ های فعلی حمایت کند و اجازه ایجاد نوسانات التهاب زا توسط سفته بازان را ندهد. با تبیین واقعیت های اقتصادی برای مردم از آثار روانی و غیرواقعی این اتفاق جلوگیری می شود و بخش حقیقی اقتصاد نیز منافع خود را خواهد برد. اگرچه شاید از نظر سیاسی و در آستانه انتخابات، اصرار بیشتر بر کنترل مصنوعی دلار، برای بخشی از دولت مهم تلقی شود اما منفعت بلندمدت اقتصاد در این موضوع نیست. علاوه بر تمام منافع ذکرشده، منفعت مهم دیگر رشد ارزی اخیر، پیشگیری از یک جهش ویرانگر - مثل آنچه در سال 90 رخ داد- است. جهش ویرانگری که در صورت اصرار بر این سیاست غلط به صورت بالقوه وجود خواهد داشت و اقتصاد کشور و دولت را سایه به سایه تعقیب خواهد کرد تا با بروز کوچک ترین تکانه، خود را نمایان کند. البته در شرایط فعلی با توجه به جهش یکباره در یک ماه اخیر دولت باید نرخ ها را کمی تعدیل کرده و در قیمت های منطقی حمایت کند.
در مورد رفتار سیاست گذار در مواجهه با این مسئله، یک نکته جانبی هم مربوط به سیاست تک نرخی کردن ارز است. موضوعی که با وجود وعده های مکرر (از جمله وعده شخص رئیس جمهور برای تک نرخی شدن ارز در نیمه دوم امسال) عملا، حتی قبل از جهش دلار، از آن عقب نشینی شد. حتی اگر این عقب نشینی رخ نداده بود، دولت نمی توانست بیش از این به بهانه تک نرخی کردن ارز، دلار آزاد را سرکوب کند. حالا که دولت عملا اجرای این سیاست را تا زمان نامعینی به تعویق انداخته، قطعا نمی توان نرخ ارز و نیرو های واقعی بازار را منتظر نگه داشت. سیاست بهینه سیاست گذار در این شرایط می تواند دست کشیدن از تک نرخی کردن عمومی ارز و کاستن از تعداد کالا های مشمول ارز مبادله ای باشد.
[1] این گزارش در صفحه 8 روزنامه خراسان در آن تاریخ چاپ شده است.
[2] اظهارات رئیس جمهور، مورخ 24بهمن 94 در مجمع بانک مرکزی
[3] از جمله از طرف موسسه عالی آموزش وپژوهش مدیریت وبرنامه ریزی به ریاست مشاور ارشد اقتصادی رئیس جمهور با عنوان «تحلیل بخش حقیقی اقتصاد و چشم انداز رشد اقتصادی در سال 1394» که تیرماه سال گذشته منتشر شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسئول اجرای طرح کاهش طلاق در خراسان رضوی گفت: از میان 55 دلیلی که متقاضیان طلاق توافقی برای جداییشان عنوان کردهاند، عدم رضایت جنسی در رتبه سوم قرار دارد.به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه اطلاعرسانی بهزیستی خراسان رضوی، دکتر غلامحسین حقدادی در جلسه آموزشی مددکاران کلینیکهای مشاوره طرف قرارداد طرح کاهش طلاق، اظهار کرد: عدم رضایت جنسی همیشه به معنای داشتن بیماری جنسی یا جسمی نیست بلکه نوعی از آن، پیامد اختلالات روانی یا فقدان مهارتهای ارتباطی یا دلایل دیگری است که در زندگی زوجها زیاد دیده میشود.وی ضمن اشاره به تاثیر برنامههای رسانهای و شبکههای ماهوارهای در تغییر ذائقه جنسی مردان، گفت: تصور نادرست از رابطه جنسی و تجسم یک رویای جنسی غیر واقعی، مهمترین مشکل مردان جوانی است که در رابطه جنسی با همسرشان دچار تنش هستند؛ این امر یکی از دلایل شایع طلاق در خراسان رضوی و شاید در کشور است.وی با تاکید بر اینکه بیشتر اختلالات جنسی از طریق درمان روانی، مشاوره، آموزش و فراگیری مهارتهای خانوادگی، قابل درمان است، گفت: البته مهارتهای فکری و اجتماعی، همیشه آموختنی نیست و یک زمینه استعدادی باید در فرد باشد تا آموزش نتیجه بدهد.این روانپزشک درباره نقش مردان در ایجاد عدم رضایت جنسی بانوان، گفت: مردانی که برای راضی کردن همسر خود وقت نمیگذارند و ویژگی های روانی و جنسی همسرشان را نمیدانند، با ایجاد نارضایتی جنسی در همسرشان، در این زمینه کوتاهی میکنند.وی به انواع اختلالات جنسی و روانی موجود در مردان و زنان اشاره کرد و گفت: اختلالات جنسی ناشی از بیماریهای جسمی بسیار کمتعداد است و نقش آنها در طلاق فقط 10 درصد است، در حالی که اختلالات جنسی ناشی از علل روانی، سهم 90 درصدی در طلاقهایی دارد که عدم رضایت جنسی را برای جدایی عنوان میکنند.حقدادی با اشاره به آنچه وی نرخ پایین باروری عنوان کرد، گفت: نرخ باروری در ایران حدود 1.8 است در حالی که نرم آن حدود 2.1 است و این عدد نشان میدهد که تمایل به باروری از سوی هر دو طرف (زن و شوهر) کاهش یافته است.وی اظهار کرد: آن طور که اطلاعات ما نشان میدهد بچهدار نشدن چه حاصل از بیماری جسمی باشد چه روانی، عامل مهمی برای طلاق نیست.حقدادی با اشاره به دو اختلال جنسی شایع در بین مردان و زنان گفت: این اختلالات، با مشاوره، روشهای عاطفی، آموزش مهارتها و روشهای غیر دارویی، قابل درمان است و لزوما نباید موجب جدایی یا سردی روابط طرفین شود.مسئول اجرای طرح کاهش طلاق در خراسان رضوی، رتبه اعتیاد را در بین دلایل طلاق توافقی، پنجم عنوان کرد و گفت: اعتیاد زنان اگرچه آمار بسیار کمتری نسبت به مردان دارد، اما نقش آن در از هم پاشیدن زندگی زناشویی، بسیار بالاست.وی افزود: تاکید مسئولان کشور بر پیشگیری از شیوع اعتیاد در زنان، به دلیل همین آسیبزا بودن اعتیاد زنان است؛ مصرف مخدرها و محرکهای شیمیایی و مصنوعی، عملکرد فردی و اجتماعی افراد را دچار اختلال جدی می کند و خطر طلاق را در زندگی مشترک بالا میبرد.وی گفت: توصیه روانشناسان و مددکاران برای تغییر مصرف مخدرات باید مبتنی بر فرهنگ و اعتقادات دینی باشد یعنی مثلا اگر ادامه یک زندگی مشترک، دایر بر تغییر مصرف شخص معتاد از مواد مخدر به الکل باشد، روانشناس نباید چنین توصیهای داشته باشد به دلیل اینکه اولا این توصیه، جنبه علمی و متقن ندارد و ثانیا با اعتقادات دینی و ارزشهای اجتماعی ما مغایر است.حقدادی درباره اختلالات شخصیتی و نقش آن در طلاق، گفت: ساختار و شکلگیری شخصیت، از ماههای اول تولد آغاز می شود و تا حدود 20 سالگی با شدت و ضعف ادامه مییابد و از این به بعد، تقریبا تغییری نمیکند.وی ادامه داد: به هر حال، وجود اختلال شخصیت در هریک از زوجین، زمینهساز طلاق است، اگر مرد دچار اختلال شخصیت باشد نقش بیشتری در سوق دادن زندگی به سمت جدایی دارد و اگر زن دچار اختلال شخصیت باشد، ممکن است حاضر شود در انزوا و سکوتی مرگبار به زندگی ادامه دهد اما تقاضای جدایی نکند.حقدادی گفت: عمده مطلب در اختلالات روانی که در جدایی همسران نقش دارد، این است که بیشتر این اختلالات با مشاوره و آموزش و کارهای مددکاری و فراگیری مهارتهای فردی و اجتماعی قابل درمان و اصلاح است و اگر زن و شوهر واقعا تمایل به ادامه زندگی مشترک داشته باشند، میتوانند این مشکل را رفع کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس سازمان بهزیستی کشور از افزایش ۲۰ درصدی مستمری مددجویان خبر داد و گفت: این افزایش تا پایان امسال اجرایی میشود.انوشیروان محسنی بندپی با اشاره به این که افزایش مستمری مددجویان از مطالبات همیشه سازمان است ، گفت:مستمری 50 تا 100 هزار تومانی اکنون کفاف زندگی را نمی دهد. به طور مثال زندگی یک فرد معلول و زن سرپرست خانوار با ماهی 53 هزار تومان نمیچرخد.وی افزود: علاوه بر پیشنهاد افزایش دو برابری مستمری که در کمیسیون اجتماعی مجلس تصویب شده، در کمیسیون تلفیق مجلس نیز مصوب شده که از ابتدای قانون برنامه ششم توسعه، مستمری مددجویان بهزیستی به چهار برابر افزایش یابد.«بندپی» با اشاره به رویکرد بهزیستی برای توجه به حاشیه نشینی شهرها گفت:در زمینه افزایش مهارتهای زندگی و مهارتهای فنی با هدف اشتغال زایی، با سازمان فنی و حرفهای تفاهمنامهای امضا شده تا افرادی که علاقهمند هستند مهارتهای فنی آنان افزایش یابد که این آموزشها به رایگان و با معرفی نامه سازمان بهزیستی ارائه می شود.فرشادان نماینده مردم سنندج چندی پیش با بیان اینکه با این تصمیم کمیسیون تلفیق، مستمری مددجویان تحت پوشش سازمان بهزیستی و کمیته امداد در طول برنامه ششم توسعه به ۲۰ درصد حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار و تامین اجتماعی افزایش می یابد، خاطرنشان کرد: این افزایش مستمری، امیدها برای برآورد حداقل نیازهای زندگی مددجویان را بیشتر می کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- راننده ای که به خاطر بوق نابجا، راننده یک خودروی دیگر را در پی عصبانیت آنی به قتل رسانده بود، با صدور حکمی از سوی قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به قصاص نفس محکوم شد.به گزارش اختصاصی خراسان، حدود ساعت 4 بعدازظهر هشتم فروردین کارگر یک نانوایی که لباس کارش را به تن کرده بود سوار بر خودروی پراید در بولوار توس مشهد حرکت می کرد که با توقف نابجای راننده 43 ساله یک خودروی دیگر در مسیر حرکتش روبه رو شد. آن راننده که جای مناسبی برای توقف پیدا نکرده بود در حال پیاده کردن مسافرش بود که این موضوع راننده پراید را به شدت عصبانی کرد و دستش را روی بوق فشرد و با به صدا درآوردن بوق ممتد، از راننده 43 ساله خواست تا حرکت کند اما راننده مذکور بعد از آن که مسافرش پیاده شد به حرکت خود ادامه داد. راننده 44 ساله (نانوا) نیز پدال گاز را فشرد تا مقابل راننده پراید رسید و با عصبانیت به وی اعتراض کرد. این اعتراضات که بنا به ادعای راننده 43 ساله با توهین و فحاشی همراه بود به درگیری کشید و هر دو راننده از خودرو پیاده شدند. درگیری دو راننده به اوج خود رسیده بود که ناگهان راننده 44 ساله با برداشتن چماق از داخل خودرو به سوی راننده پراید حمله کرد. مرد 43 ساله نیز کارد آشپزخانه را از روی داشبورد برداشت و ضربه ای به پهلوی راننده مقابل فرود آورد. مرد 44 ساله نقش بر زمین شده بود که رهگذران وارد ماجرا شدند و مجروح این حادثه به مرکز درمانی فدک در بولوار توس انتقال یافت. اما دیگر دیر شده و راننده 44 ساله که مهدی نام داشت جان خود را از دست داده بود. در همین حال راننده پراید هم که به مرکز درمانی رفته بود با شنیدن خبر مرگ مصدوم، قصد فرار از محل وقوع حادثه را داشت که در محاصره رهگذران قرار گرفت و تحویل پلیس شد. این گزارش حاکی است دقایقی بعد با حضور قاضی سیدجواد حسینی (قاضی ویژه قتل عمد در زمان حادثه) تحقیقات قضایی در این باره آغاز شد. متهم 43 ساله که خود را نقاش ساختمان معرفی می کرد در تشریح ماجرا گفت: من مسافرکشی نمی کنم و این کار شغل من نیست اما امروز (روز حادثه) به طور اتفاقی مردی را سوار کردم که مقصدش در مسیر حرکت من قرار داشت ولی وقتی توقف کردم تا او پیاده شود راننده ای که پشت سر من بود با صدای بوق ممتد خواست که حرکت کنم در حالی که مسافرم با دست اشاره می کرد لحظه ای تحمل کند او سرش را از شیشه خودرو بیرون آورد و شروع به فحاشی کرد. اما من توجهی نکردم تا این که او مقابل خودروام پیچید و با چماق به سمت من حمله کرد. دیگر نتوانستم خشم خودم را کنترل کنم به همین دلیل با کارد آشپزخانه ای که روی داشبورد بود ضربه ای به پهلویش زدم که همین ضربه به مرگ او منجر شد. بنا بر این گزارش، پس از اعترافات صریح متهم، کیفرخواست این پرونده جنایی در دادسرای مشهد صادر شد و عامل جنایت در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پای میز محاکمه ایستاد. بدین ترتیب جلسات محاکمه مرد 43 ساله به ریاست قاضی مجتبی علیزاده و مستشاری قاضی مصطفی بنده ای در دادگاه کیفری یک آغاز شد. این در حالی بود که عامل جنایت سعی کرد چنین وانمود کند که در این نزاع خونین به دفاع مشروع از خودش پرداخته است اما اظهارات متناقض او با توجه به مستندات قانونی، مورد قبول قضات باتجربه دادگاه قرار نگرفت و رای دادگاه درباره این مرد، پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه با حضور وکلای مدافع صادر شد.گزارش خراسان حاکی است بنا به رای صادر شده از سوی شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، «قاسم» (متهم 43 ساله) که از تاریخ 95.1.9 در بازداشت به سر میبرد با توجه به گزارش ماموران، کشف آلت قتاله خون آلود و اقرارهای صریح متهم، به قصاص نفس محکوم شد اما رای صادر شده از سوی دادگاه، در مهلت قانونی قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حسین بردبار- نمایندگان 14 تشکل و سندیکای بخش خصوصی طی نامه ای خطاب به رئیس جمهور با اشاره به مشکل تامین مواد اولیه چند هزارشرکت خصوصی وشرکت های زیرمجموعه این تشکل ها در داخل خواستار برداشته شدن معافیت مالیاتی صادرات مواد خام و جلوگیری از ارزان فروشی مواد اولیه صادراتی توسط برخی از این شرکت های خصولتی و شبه دولتی شدند.به گزارش خراسان، نمایندگان این تشکل ها دیروز درجلسه ای دراتاق بازرگانی ایران ضمن قرائت بیانیه خود خطاب به رئیس جمهور اعلام کردند که باوجود پی گیری این درخواست ها از وزارتخانه های مربوط به ویژه وزارت صنعت متاسفانه نتیجه ای نگرفته اند.درنامه این تشکل های صنعتی خطاب به رئیس جمهور آمده است: صنایع تکمیلی عضو انجمنها و سندیکاهای امضاکننده به دلایلی اعم از کمبود مواد اولیه، بالا بودن قیمت نسبت به قیمتهای جهانی و قیمت صادرات همین کالا، کمبود عرضه و یا نامناسب و غیرمستمر بودن عرضه مواد اولیه با ظرفیت خالی روبهرو هستند ولی متأسفانه مواد اولیه مورد نیاز آن ها از جمله ورقهای فولادی مورد نیاز صنعت لوله و پروفیل و خطوط انتقال آب و گاز و نفت، ساخت قطعات و موتورسیکلت و دوچرخه و مواد اولیه سیم و کابل و مفتول مس و آلومینیوم، سولفور و مولیبدن و مواد پتروشیمی و مواد محصولات پلیمری و پلاستیک و امثال آن توسط شرکتهای دولتی و خصولتی با قیمتهای بسیار ارزانتر از فروش داخل در حال حراج است. به گونهای که اتحادیه اروپا در حال وضع عوارض ضد دامپینگ بر فولاد و هند و چین بر مواد پلیمری ایران است. اما چندین هزار شرکت بخش خصوصی واقعی به علت کمبود مواد اولیه و یا بالا بودن قیمتها در معرض از دست دادن فرصتهای صادراتی و حتی در بسیاری از بخشها از دست دادن بازار داخلی هستند.این نامه می افزاید: صنایع مادر و شرکتهای تولیدکننده مواد اولیه از دهها میلیارد دلار یارانه و امتیاز مانند ارز دولتی جهت واردات مایحتاج، معادن، ارزانترین برق جهان، آب تقریباً رایگان و گاز یارانهای برخوردار میباشند (فقط مابهالتفاوت بهای گاز مصرفی در شرکت فولاد مبارکه با ارزانترین گاز صادراتی کشور در سال 1392 بیش از 1.2 میلیارد دلار بوده است) اما در مقابل این هزینه گزافی که اقتصاد ملی به آنان پرداخت میکند، کوچکترین مزیتی برای صنایع پاییندستی و مصرفکننده داخلی قائل نیستند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.