- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالیکه فرایند تغییر استانداران با تعیین هفت استاندار جدید برای برخی استانهای کشور طی چند روز گذشته کلید خورد،گمانه زنیهای متعددی درباره سکاندار جدید خراسان رضوی نیز دررسانهها مطرح شد.
در همین ارتباط یک منبع آگاه در گفتوگو با خراسان رضوی از قطعی شدن سید محمد پژمان شهردار سابق مشهد برای به دست گرفتن سکان استانداری خراسان رضوی خبر داد.
به گزارش خراسان رضوی، روز گذشته نیز دربرخی شبکههای اجتماعی، مطلبی با عنوان« شنیدهها » مطرح شد که از انتخاب استاندار خراسان رضوی از میان 18 گزینه اولیه و سه گزینه نهایی تا روز یک شنبه و همزمان با اولین جلسه هیئت دولت یا در نهایت چهارشنبه هفته جاری خبر داده بود.
بر پایه همین گمانه زنی، مقرر شده است تا روز شنبه، سه گزینه نهایی این مسئولیت تعیین و برای بررسی به کمیته سه نفرهای به ریاست جهانگیری معاون اول دولت دوازدهم معرفی شوند.
بااین همه، علیرضا رشیدیان روز گذشته در گفت و گوی کوتاهی درباره گمانه زنیهای صورت گرفته درخصوص تغییر و تحول در استانداری خراسان رضوی گفت:من سرباز انقلاب و نظام هستم، از امام بزرگوار آموختم خستگی در مسیر خدمت به انقلاب و مردم معناندارد.
دولت محترم، قوه عاقلهای دارد و هرتصمیمی بگیرد آن تصمیم قطعا به نفع نظام و مردم است و من تابع نظر دولت محترم هستم.»اگرچه او در این گفت و گو تغییر خودش را تایید یا تکذیب نکرد اما گمانه زنیها درباره پست آینده علیرضا رشیدیان نیز قابل توجه است. پستهایی مثل ریاست سازمان حج و زیارت و ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و....
شایان ذکر است طی روز های گذشته از افرادی همچون پژمان،محسن مهرعلیزاده، خباز، اسماعیل نجار، جواد آرین منش، حسین امینی و مروی نیز به عنوان دیگر گزینههای مطرح استانداری خراسان رضوی نام برده شده بود که بر اساس اطلاعات موثق از یک منبع آگاه استانداری پژمان قطعی و روز یکشنبه در هیئت دولت مطرح خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آذر صدارت- وقتی غمگین و ناامیـد، از همهجا رانده و مانده میشوید؛ وقتی فهرست دفترچه تلفنِ همراهتان را بالا و پاییــن و حس میکنید به هیچکس و هیچکدام از این اسمها و آدمها، نمیتوانید زنگ بزنید، اعتماد کنید، دو کلمه حرف بزنید و درددل کنید؛ وقتی بیپول و ندار و گرفتار و بیپناه میشوید؛ وقتی احساسِ ورشکستهها و بازندهها را دارید و زیر فشار مشکلات زندگی کم آوردهاید و از طرفی، نمیخواهید جلوی غریبهها به روی خودتان بیاورید؛ وقتی اتفاقِ خوب و قشنگی برایتان میافتد و از صمیم قلب دوست دارید این شادی را با نزدیکترینها، همانها که در غمها و دشواریها کنارتان بودند تقسیم کنید؛ وقتی یک راز روی سینهتان سنگینی میکند و با هیچ کس نمیتوانید دربارهاش صحبت کنید و... در تمام این لحظات، به سراغ چهکسی یا کسانی میروید؟ «خانواده». پدر و مادر، خواهر و برادر، همسر و فرزند مهمترین پناه و آخرین امیدهای ما در لحظات تلخ و شیرین زندگی هستند. همانها که بودنشان، وجودمان را گرم میکند، هم آراممان میکند و هم شاد و بانشاطمان. کنارشان، هم میشود در سکوت نشست و هم از ته دل قهقهه زد. هم از شادیها و موفقیتهایمان شاد میشوند و هم با غمهایمان اشک میریزند. تنها کسانی که ما را همینطور که هستیم، دوست دارند و پذیرفتهاند. تنها آدمهایی که زخم نمیزنند، حداقل آگاهانه نمیزنند و همیشه و همهوقت و همهجــا هوایمان را دارند. سرنوشتمان با سرنوشتشان گره خورده و از روزی که به دنیا میآییم تا روزی که از دنیا میرویـم، تحتتاثیر یکدیگریم. امروز 25 شهریورماه، روز خانواده است. روزی برای مهمترین جمع و گروهِ دنیا. جمعی که از طرفی به تکتکِ افراد و از طرف دیگر به کل جامعه، هویت میدهد و شناسنامه و ریشه ماست. به همین مناسبت پرونده امروز «زندگیسلام» قرار است در قالب تعدادی یادداشتِ خواندنی، به بررسی مفهوم خانواده و کارکردهای آن بپردازد و البته از خانواده های عجیب دنیا هم بگوید. با ما همراه باشیـد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پس از شکست های بزرگ تکفیری ها در حلب، موصل و دیرالزور حالا این جنگجویان به اصطلاح عقیدتی با مشکلات جدی اعتقادی مواجه شده اند. در سال 2014 و در دوران اوج قدرت تخریبی این گروه ها که پیروزی های پی در پی را برایشان به ارمغان آورد، بی وقفه از کمک های الهی سخن گفته می شد که به کمک شان آمده است، اما حالا که حامیان غربی و عربی مانند گذشته از آنان حمایت نمی کنند و در واقع از آنان نا امید شده اند، این شکست های پی در پی است که واقعیت ها را نشان می دهد. واقعیت هایی که اعتقادات باطل تکفیر را تکفیر می کند.از آن جا که جبهه عراق و سوریه برای این دسته از فریب خوردگان دیگر جایی برای مجال ندارد احتمال پخش شدن آنان در کشور های عربی یا غربی به وجود آمده است، امری که می تواند حامیان گذشته را به دشمنان امروز تبدیل کند. جنگ سوریه و عراق بدون شک اثری شگرف بر جهان اسلام گذاشت و اذهان و منابع آن را یکسره از مسئله اصلی یعنی فلسطین و قدس منحرف ساخت. ضرر ها و آسیب هایی که برای سال ها بر پیکره جهان اسلام باقی خواهد ماند.در جایی دیگر در شرق آسیا اقلیتی مظلوم از مسلمانان مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده اند و در این میان کشته بسیار نیز داده اند. دولت میانمار در تلاش است تا این یک میلیون مسلمان را از مرزهای خود خارج کند. این ظلم آشکار که با سکوت کشور های قدرتمند و همچنین سازمان های بین المللی نیز همراه شده است، می تواند بهانه ای جدید برای حضور تکفیری ها باشد. در روزهای نخست بحران سوریه، مبلغان مذهبی در شبکه های تکفیری، جوانان را به اسم جهاد و خلافت اسلامی برای دفاع از مسلمانان در مقابل "رافضی ها" از اقصی نقاط جهان به شام فراخواندند و جبهه جنگ بزرگی را ایجاد کردند. حالا نیز که دشمنان حقیقی در حال کشتن و ظلم کردن واقعی به مسلمانان هستند، می توان یک جبهه دیگر را باز کرد تا سرریز تکفیری های عراق و سوریه به جای ورود به سرزمین های غربی و عربی به این جبهه جدید ریخته شوند. امری که می تواند دوباره جهان اسلام را با یک بحران جدید مواجه کند و مسئله فلسطین را بار دیگر به تعویق بیندازد.این ظلم آشکار را به همین دلیل باید سیاسی و نه دینی-مذهبی دانست. بدون شک لازم است تا به این مردم تحت فشار رسیدگی شود و بساط ظلم هرچه سریع تر برچیده شود اما راه حل آن سیاسی است. در واقع گرهی را که می توان با دست باز کرد، نباید به دندان سپرد. کشورهای اسلامی می توانند با فضا سازی بین المللی و فشار بر کشورهای جهان و پیگیری امر در سازمان های بین المللی بر دولت میانمار فشار بیاورند تا موضوع به سرعت مرتفع شود، حال این که اگر تکفیری ها با اسلحه به این منطقه سرازیر شوند بهانه ها برای کشتار بیشتر نیز مهیا خواهد شد. بنابراین باید توجه داشت و مراقب بود که این فاجعه تنها باید از راه حل های سیاسی فعالانه حل شود تا فاجعه های بزرگ تری را موجب نشود، امری که متاسفانه تا به امروز کشورهای اسلامی در آن عمل خاصی انجام نداده اند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رحیم پور-«دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا ۱۶ مرداد راهبرد جدید این کشور را برای افغانستان اعلام کرد که این راهبرد علاوه بر افغانستان کشورهای دیگری نظیر هند و پاکستان را نیز در برمی گرفت و در واقع به نحوی تهدیدی برای پاکستان و ترغیبی برای هند در زمینه ایفای نقش موثرتر در ایجاد صلح و ثبات در افغانستان بود.این راهبرد جدید با واکنش های مختلفی در داخل و خارج از افغانستان نیز رو به رو شد، همچنین چالش دیگری که افغانستان با آن دست به گریبان است، ابهام در تداوم حیات سیاسی حکومت وحدت ملی وحضور داعش و مواضع طالبان در قبال اقدامات این گروه است.در این باره گفت وگویی با «سیداحمدموسوی مبلغ » رئیس خبرگزاری اطلس افغانستان و کارشناس مسائل شبه قاره انجام داده ایم که در ادامه از نظر می گذرد:
* تشکیل دولت وحدت ملی در افغانستان، نظرات مختلف تحلیل گران مسائل بینالملل را در پی داشته است؛ عدهای آن را گامی مثبت در مسیر بلندمدت تحقق دموکراسی ارزیابی میکنند و عدهای دیگر این دولت را دارای ثبات چندانی نمیدانند. اکنون وضعیت دولت وحدت ملی و همچنین اوضاع امنیتی افغانستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید ترسیم کلی از حضور خارجی ها در افغانستان داشته باشیم .ما که می گوییم خارجی، از کشورهای آمریکا وانگلیس وفرانسه بگیرید تا آلمان، پاکستان وهند وحتی جمهوری اسلامی ایران را شامل می شود.البته بدیهی است نوع سیاست هایی که این کشور ها دنبال می کنند با هم متفاوت است و گاه این مداخلات جنبه کاستن از تنش و بحران در منطقه را دارد و اگر تفاوت هایی بین جناح های مختلف حکومت در افغانستان وجود دارد، در اصل ارتباط ومتکی بودن به کشورهای خارجی نیست بلکه در این است که به کدام کشور خارجی باید متکی بود و با آن ارتباط داشت. به طور مثال دکتر عبدا... عبدا... به عنوان رئیس اجراییه حکومت افغانستان از سال های بسیار دور متحد راهبردی ونزدیک ایران وهمسو با هند و در این سال های اخیر تا حدی همسو با روسیه بوده و به تازگی هم چین وارد عرصه افغانستان شده است. ازطرف دیگر تیمی که در مقابل آقای عبدا... قرار دارد یعنی تیم ارگ که شامل رئیس جمهور غنی ونزدیکانش می شود حداقل در این دو دهه اخیر ارتباط بسیار تنگاتنگی با ناتو و آمریکا داشته اند.افزون براین درمیان رجال سیاسی افغانستانی هم مشکلات داخلی متعددی وجود دارد. مثلا دکتر عبد ا... از فارسی زبانان تاجیک وبخش زیادی از هزاره هاپشتیبانی می کند. از سوی دیگر تیم ارگ عمدتا پشتون ها را در افغانستان نمایندگی می کند.تنها مجموعه فارسی زبانی که در کنار رئیس جمهور غنی حضور داشت، مجموعه ژنرال دوستم و ازبک ها بودند که عملا چند ماهی می شود کلید حذف ژنرال دوستم از قدرت زده شده است و خود دوستم هم اکنون در ترکیه در تبعید به سر می برد و عملا ازبک ها از تیم ارگ جدا شده اند وبا اتحادی که با استاد عطا از سران قدرتمند تاجیک با عنوان ائتلاف نجات ایجاد کرده اند، در این جبهه قرار گرفته اند.بخش دیگر قضیه هم اختلافات داخلی بین خود آن هاست.مثلا دکتر عبدا...، صلاح الدین ربانی وعطامحمد نور والی بلخ از نظر حزبی همه در حزب جمعیت اسلامی هستند اما با هم اختلاف نظرهای زیادی دارند. مثلاعطامحمد نور معتقد است که دکتر عبدا... نتوانسته است منافع تاجیک ها را تامین کند وسهم آن ها را از قدرت بدهد. خب دکتر عبدا... به خاطر این که از قافله رقابت های سیاسی عقب نماند هم اکنون به تیم ارگ و اشرف غنی نزدیک تر شده است ورئیس جمهور هم به علت این که آقای محقق معاون رئیس اجراییه در زمره مخالفان قراردارد، اگر دکتر عبدا... در کنار تیم ارگ نباشد، عملا حکومت وحدت ملی ازهم متلاشی وساقط می شود. بنابراین غنی مجبور است برای حفظ توازن توجه بیشتری به عبدا... داشته باشد و سعی کند وی را در کنار خود نگه دارد. از سوی دیگر خارجی ها به طور مشخص آمریکایی ها وانگلیسی ها در عین حال که راجع به مسائل کلی نگرش شان به افغانستان بایکدیگر هم فکر هستند، اختلافات زیادی با یکدیگر دارند. بخشی از این اختلافات به مسائل مالی و اقتصادی برمی گردد. مثلا هلمند به عنوان یکی از معادن غنی اورانیوم در افغانستان سال ها در اختیار انگلیس بوده است.این عامل برای آمریکایی ها وسوسه کننده است که بیایند و موقعیت های مشابه را در اختیار بگیرند. بخشی از اختلافات هم به مسائل سیاسی برمی گردد. این که هر دو کشور تمایل دارند بخش عمده ای از مدیریت نظام حاکم بر افغانستان را همسو با کشورخودشان پیش ببرند. این اتفاق درباره ایران، پاکستان ،هند ،روسیه و چین هم صدق می کند. یعنی این طور نیست که این کشورها بدون تمایل باشند وحضوری در افغانستان نداشته باشند. روس ها مدت زیادی حضور نداشتند اما با توجه به پیروزی های متحدانشان در عراق وسوریه برای روسیه این احساس به وجود آمده است که درافغانستان می تواند حضور پررنگ تری داشته باشد وبهانه اش هم این است که تروریست های شکست خورده در عراق وسوریه اکنون نیاز به مرکز و جغرافیای جدیدی دارند واگر قرار باشد بخشی از آن ها به افغانستان بیایند روسیه خود را ذی حق می داند که از موجودیت خودش در افغانستان دفاع و از خطرات احتمالی علیه خودش پیشگیری کند.
*ترامپ چند روز گذشته راهبرد آمریکا برای افغانستان را اعلام کرد و اسلام آباد را حامی تروریسم خواند و موضع سختی درباره پاکستان گرفت، این موضوع واکنش های مختلفی را چه از طرف اسلام آباد و چه از طرف کشورهای منطقه به دنبال داشت. در این شرایط دولت وحدت ملی افغانستان و به طور مشخص اشرف غنی چه موضعی در این باره اتخاذ خواهند کرد؟
متاسفانه حکومت افغانستان حکومتی است که هم در بخش در آمدهای مالی وتامین هزینه های حکومت وهم در بخش سیاست گذاری های داخلی وخارجی کاملا متکی به خارجی هاست. این طور نیست که ما بتوانیم یک دولت مستقل را در افغانستان تصور بکنیم که این دولت مستقل خودش تصمیم گیرنده واجرا کننده باشد. عوامل بیرونی و قدرت های خارجی به شدت بر سیاست های داخلی وخارجی حکومت افغانستان تاثیر گذار هستند . بنابر این سیاست «اشرف غنی» رئیس جمهوری و «عبدا... عبدا...» رئیس اجرایی دولت وحدت ملی افغانستان چون در راس قدرت قرار دارند، تعیین کننده این امر است و این دو نیز حمایت خود را از راهبرد جدید ترامپ اعلام کردند و این حمایت آن ها نیز به این معناست که امیدوارند سیاست جدید آمریکا سبب تغییر موضع پاکستان شود.به هر حال هزینه های دولت افغانستان را خارجی هامی پردازند. یعنی دولت افغانستان درآمد داخلی برای تامین هزینه هایش ندارد.
*پس هم اکنون مقامات سیاسی افغانستان باید چه مناسباتی را با کشورهای همسایه و نیروهای خارجی تنظیم کنند تا منابع افغانستان در اختیار مردم این کشور قرار گیرد و رو به توسعه گام بردارند؟
عمده درآمد دولت مالیات هایی است که دریافت می کند و اگر قرار بر درآمدزایی باشد، بخش عمده ای از معادن نفتی وفلزی افغانستان قابل استخراج است ولی تا الان هیچ فعالیت چشمگیری برای بهره برداری از معادن افغانستان انجام نشده است.مثلا در منطقه سرپل که طالبان حمله کرد و حادثه میرزا اولنگ اتفاق افتاد،نفتی که دارد استخراج می شود با پالایشگاه های خصوصی وخانگی تصفیه می شود و به چرخه بازار میآید. این طور نیست که دولت سرمایه گذاری کرده باشد یا مثلا در شمال غرب افغانستان چاه هایی از قدیم حفاری شده است که دوسال پیش یک شرکت چینی قراردادی برای استخراج نفت از این منطقه منعقد کرد اما عملا تاکنون کار ملموسی آن جا اتفاق نیفتاده است. این که چرا منابع مالی افغانستان تقویت نمی شود، یک سوال جدی است. چرا خارجی ها برای این که هزینه های خودشان را کم بکنند به دولت افغانستان کمک نمی کنند که به درآمدزایی برسد؟براساس آمارها افغانستان دومین معدن بزرگ آهن جهان را دارد. یعنی اگرصنایع آهن و وفولاد در افغانستان راه اندازی شود، می تواند به یک صنعت بسیار پول ساز تبدیل شود. ظاهرا بخشی از با ارزش ترین سنگ های قیمتی در افغانستان وجود دارد.براساس برآوردی که چهار ماه پیش وزارت معادن افغانستان اعلام کرد ارزش معادن افغانستان میلیاردها دلار تخمین زده شده است که البته کاملا به صورت خام مانده و هنوز اقداماتی برای استخراج صورت نگرفته است. علاوه بر این باید گفت، افغانستان بهترین کشمش دنیا ، پوست حیوانی و چرم دنیا را داشته اما همه این ها از بین رفته است و هیچ کدام قابل عرضه نیست در صورتی که همه این ها می تواند منابع مالی قابل توجهی برای دولت افغانستان باشد .درطول16 سال گذشته میلیاردها دلار پول به افغانستان آورده شده اما حکومت افغانستان هیچ گاه به منابع مالی دایمی دست پیدا نکرده است که بتواند خود اتکا باشد.پس این سوال جدی ماست که خارجی ها با صرف این همه بودجه، در افغانستان چه کارهایی کرده اند؟تنها پاسخ این است که هزینه هایی که صورت گرفته با این هدف بوده است که دولت افغانستان نتواند دولتی مستقل ومتکی به نفس باشد.بنابراین طبیعی است که هر حکومتی در افغانستان باشد، مجبور است که با خارجی ها تعامل کند و هر دستوری را که از ناحیه آن ها دیکته می شود، بپذیرد تا بتواند همین وضعیت نیم بند فعلی را حفظ بکند که در نتیجه آن این حکومت و امنیت نسبی وشکل ظاهری دموکراسی به وجود آمده است. اما تصور من برخلاف آن است. یعنی این آمریکایی ها هستند که مجبورند تعامل فعلی شان را با حکومت افغانستان حفظ بکنند. به نظر من روشی که حامد کرزی در سال های آخر خود پیش گرفت روش کاملا درستی بود. کرزی حاضر نشد آن معاهده امنیتی را با آمریکا امضا بکند و استدلالی که احتمالا در ذهن آقای کرزی بوده این است که ما این معاهده را چه امضا بکنیم وچه نکنیم، آمریکا مجبور است در افغانستان بماند و وضعیت فعلی را حفظ بکند.بنابراین چرا ماباید به آمریکا تعهد بدهیم که مثلا 10 پایگاه دایمی نظامی در افغانستان داشته باشد.حال اگر ما این تعهد را بدهیم آمریکا با یک پوشش قانونی در افغانستان خواهد ماند اما اگر این تعهد را ندهیم آمریکا به عنوان یک نیروی متجاوز خواهد بود که هرزمان مردم بخواهند می توانند علیه او اعتراض کنند. اکنون نیز حکومت افغانستان می تواند از این اجبار آمریکا برای حفظ منافعش در این کشور در زمینه حفظ منافع ملی افغانستان استفاده کند که متاسفانه این کار راانجام نمی دهد.
*با توجه به ارتباط نزدیکی که پاکستان با طالبان دارد، آیا امکان متحد شدن این دو علیه آمریکا در افغانستان وجود دارد؟نقش چین وهند در معادلات افغانستان چگونه است؟
طالبان همیشه متهم بوده که ارتباطش با پاکستان عمیق و راهبرد ی وعملا نماینده پاکستان برای تامین منافع این کشور است. بنابراین هند برای این که بتواند به پاکستان فشار بیاورد، همیشه با جریانی کار کرده که مخالف طالبان بوده است، مثلا همکاری گسترده با حکومت کابل. اکنون نیز پدیده داعش در افغانستان به وجود آمده که بازهم انگشت اتهام پشتیبانی از این گروه تروریستی به سمت پاکستان است. بنابراین این که از طالبان به عنوان یک ابزار پیشگیری در مقابل داعش استفاده شود، سیاستی است که هند یا حتی روسیه وایران می توانند جلو ببرند. افزون بر این بین طالبان وپاکستان هم اختلافات گسترده ای به وجود آمده است. اولا ساختار تشکیلاتی و سازمانی طالبان که در اواخر دهه نود میلادی وجود داشت و طالبان را به یک مجموعه منسجم ومنظم تحت پرچم یک رهبر واحد به نام ملاعمر تبدیل کرده بود، از هم پاشیده است. طالبان به مجموعه های مختلفی تقسیم شده است که این مجموعه های مختلف تفاوت های مبنایی و ایدئولوژیکی هم با یکدیگر دارند و اساس این تفاوت های مبنایی باعث شده است در یارگیری های خارجی متفاوت از هم عمل کنند. برخی گزارش ها حاکی از آن است که ایران نیز بابخشی از طالبان ارتباط دارد. روسیه وهند این را تایید می کنند که با بخشی از طالبان ارتباط دارند. چین میزبانی نشست های صلح با طالبان را عهده دار می شود. این ها نشانگر این است که طالبان تغییر رویه داده است و دیگر فضای بسته گذشته را ندارد و نسل جدیدی آمده اند که شاید قابل تحمل تر باشند.ازسوی دیگر آمریکا هم بدش نمی آید که طالبان قدرت چند تکه ای باشد ونتواند به حکومت مرکزی فشار چندانی وارد کند واز سوی دیگر همیشه توانایی ضربه زدن به حکومت مرکزی را داشته باشد که این فضای ناامنی در افغانستان ادامه پیدا کند. به طور دایم منابع مطلع گزارش می دهند که مهمات ونیروی انسانی در مناطقی که داعش یا طالبان در آن جا حضور دارند هلی برد می شود. در حالی که در فضای افغانستان کوچک ترین پرنده ای که پر می زند با امکانات فوق پیشرفته راداری آمریکا قابل رصد است،آیا این هلی برد ها بدون مجوز آمریکایی ها امکان پذیر است که اتفاق بیفتد؟ اصلا امکان پذیر نیست. هواپیمای حامل ژنرال دوستم بنادارد از ترکیه وارد افغانستان شود اما نیروهای خارجی مانعش می شوند یعنی این قدر اطلاعات آمریکایی ها دقیق است که می دانند در هواپیما چه افرادی حضور دارند و مانع فرودش می شوند. اما از هلی بردی که وارد مناطق اشغالی طالبان و داعش می شود، بی خبر می مانند؟ این نشان دهنده این است که آمریکا هم بدش نمی آید که فضای ناامنی بر افغانستان ادامه پیدا کند. در واقع اکنون آمریکا با مدیریت بحران نوعی توازن قوا میان طالبان و نیروهای امنیتی در افغانستان برقرار کرده است. بنابراین راهبردی که ترامپ در افغانستان اعلام کرده است، راهبرد موفقی نخواهد بود. شش محور عمده در این راهبرد وجود دارد. تعبیر من این است که ترامپ تنها به خاطر این که برنامه ای اعلام شده باشد، این راهبرد را مطرح کرد وگرنه در سیاست ها وبرنامه های آمریکا در افغانستان تغییر عمده ای اتفاق نخواهد افتاد. یعنی همین روال ادامه پیدا می کند. باید گفت که هر مقدار که نیروهای آمریکایی درافغانستان افزایش یابند برای مبارزه با نیروهای تروریستی نیست بلکه تصورمن این است که این نیروها برای مهار فعالیت های روسیه، هند، ایران وچین به افغانستان خواهند آمد نه مبارزه باتروریسم. اساسا بنا نیست با هراس افکنی مبارزه بشود. در سال های اولی که آمریکا به افغانستان حمله کرد، با توجه به این که از خلیج فارس تا قندوز در افغانستان چند هزار کیلومتر راه است و از آن جا موشک با خطای بسیار کم چند متری به پایگاه های طالبان شلیک می کرد در عرض چند روز می توانست طالبان را در افغانستان از پای در آورد که این کار را نکرد. آیا آمریکا این توان را ندارد که پایگاه های داعش و طالبان را در افغانستان بزند؟ تصمیمی برای مبارزه با تروریست ها ندارند و حتی اگر به جای چهار هزار و 500 نیرو 10 هزار نیرو هم اضافه شود، این ناامنی ها ادامه پیدا خواهد کرد.
*از سوی دیگر،داعش نیز در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که برای تشکیل ولایت خوراسان خود (ISIS-K) به افغانستان و پاکستان نیرو میفرستد و از آن زمان حملههای متعددی را در این مناطق صورت داده و کشتههای زیادی بر جای گذاشته است. در یک سال گذشته حضور ، نفوذ و وضعیت داعش در افغانستان چگونه بوده است؟
بدنه مردم واهل سنت افغانستان معتدل هستند و به افراط گرایی علاقه مند نیستند وخوشبختانه با همه اختلافات شدید مذهبی که در کشورهای اسلامی مانند پاکستان وعراق وجود د ارد در افغانستان در طول 40 سال گذشته جنگ ها با محوریت اختلافات مذهبی نبوده است. اما باید گفت که از دوره تسلط طالبان وبعد از سقوط آن ها تاکنون سرمایه گذاری های کلان ومتعددی از سوی کشورهای حامی افراط گرایی در مناطق مختلف افغانستان صورت گرفته است.برای ساخت مساجد در مناطق مختلف، میلیون ها دلار هزینه شده است.این میلیون ها دلار تنها صرف احداث ساختمان نشده است. ساختمان های خیلی شیک ایجاد، سپس در کنار آن یک دارالعلوم تاسیس شده است وسپس استادانی برای این مراکز آموزشی فرستاده شده اند. خب ممکن است که این فعالیت های آموزشی وغالبا مذهبی که در مناطق اهل سنت افغانستان بوده است، به ایجاد تفکرهای افراطی در سراسر افغانستان منجر شده باشد. بله اساسا مردم افغانستان به افراط گرایی گرایش ندارند اما این طور نیست که همه هم اکنون همین طور باشند. بخش زیادی از جوان ها که برای شان سرمایه گذاری سنگینی ازنظر جهت دهی فکری شده است الان به سمت افراط گرایی تمایل پیدا کرده اند. در هرات در همسایگی جمهوری اسلامی ایران سندی منتشر شد که یکی از عوامل کشتار میرزا اولنگ مدتی در دار العلوم هرات حضور داشته و از آن جا به میرزا اولنگ رفته است وبخش عمده ای از جریان های سلفی وافراطی در هرات دارند جولان می دهند.پس این طور نیست که بگوییم سلفی گری وافراط گرایی در افغانستان الان هم هیچ خاستگاهی ندارد.اتفاقا تا الان نشانه ای از این که داعشی ها از سوریه وعراق وارد افغانستان شده باشند،وجود ندارد.بلکه آن چه از حضور داعش در افغانستان گزارش می شود،نیروهایی هستند که از قبل در افغانستان بوده اند.این که نیروهای داعشی بومی هستند، نشان می دهد که زیرساخت های حضور داعش در افغانستان ایجاد شده است. 20 سال کار عمیق فرهنگی وآموزشی صورت گرفته است تا بخش هرچندکمی از مردم به این سمت جذب شوند.اکنون این گروه تروریستی حداقل در پنج ولایت افغانستان، از جمله هلمند، زابل، فراه، لوگر و ننگرهار با تلاش در زمینه تثبیت قلمروهای کوچک برای بسط دادن خود، ظهور پیدا کرده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امروزه یکی از دغدغه های اصلی دولت ها، موضوع تامین خدمات سلامت جامعه است. دولت های مختلف در کشورهای متفاوت با به کارگیری نظام های خاص بهداشتی و درمانی، درصدد برطرف کردن مشکلات مربوط به این بخش و ارائه خدمات مناسب و در دسترس برای آحاد جامعه هستند.
در ایران نیز، دولتهای مختلف و به ویژه دولت تدبیر، به بهداشت و درمان به عنوان یک مسئله اجتماعی توجه کرده است و تلاش دارد با اتخاذ سیاستهای مناسب ، بودجه مورد نیازحوزه سلامت را تامین و امکان دستیابی به خدمات بهداشتی و درمانی را برای همه مردم فراهم کند.
کشور عزیزمان ایران بر اساس اسناد بالادستی به خصوص بند 2 سیاست های کلی سلامت، باید به جایگاه نخست در حوزه بهداشت و درمان در منطقه جنوب غربی آسیا تا سال 1404 دست یابد. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای دست یابی به این چشم انداز و تحت پوشش قرار دادن جامعه هدف وسیع تر، سیاستهایی را اتخاذ و اولویت هایی را مشخص و وزیر بهداشت شش اولویت اجرایی اصلی حوزه بهداشت و درمان در دولت دوازدهم را در قالب برنامه تقدیمی به مجلس شورای اسلامی ارائه کرده است.
تداوم، ارتقا و نهادینه سازی طرح تحول سلامت به عنوان نخستین اولویت تعیین شده، مطرح است چرا که این طرح، رضایت 82 درصدی مردم را از طریق حفاظت مالی از مردم و افزایش خدمات رسانی به آنان جلب کرده است.
اولویت دوم استقرار نظام ارجاع و خدمات پزشکی خانواده در قالب شبکه خدمات جامع و همگانی سلامت است که در برنامه ششم توسعه هم بر تحقق این مهم تاکید بسیار شده است.
در این راستا خدمات بهداشتی و درمانی عمدتا از طریق بهورز و پزشک خانواده در روستاها و نیز مراقب سلامت و پزشک خانواده در شهرها نهادینه خواهد شد.
اولویت سوم، اجرای برنامه تحول و نوآوری در آموزش و پژوهش علوم پزشکی است. با توجه به ادغام دانشگاه ها در وزارت بهداشت و درمان می بایست از آموزش و پژوهش برای حل مشکلات بهداشتی و سلامتی مردم نهایت بهره را برد.
اولویت چهارم ؛تامین منابع مالی پایدار، مدیریت شفاف و متناسب سازی درآمدها و هزینه های درمانی و بهداشتی است. بودجه حوزه بهداشت و درمان باید از منابع غیرپایدار همچون درآمدهای نفتی فاصله بگیرد و به سمت منابع مالی پایدار همچون مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر کالاهای آسیب رسان و... حرکت کند. برای تحقق این موضوع، ابتدا باید درآمدها و هزینه ها مشخص و نیز باید تصمیم گرفته شود که چه درصدی از درآمد سرانه کشور به حوزه سلامت اختصاص مییابد. اولویت پنجم، اصلاح ساختار نظام سلامت به منظور تقویت تولیت، چابک سازی و تفکیک نقشهای مختلف است. تولیت، وظیفه و تکلیف اصلی وزارت بهداشت بر اساس سیاست های کلی سلامت است. اقدامات تولیتی مناسب باید از طرف وزارتخانه به درستی انجام شود و امید است که سازمانها و نهادهای دیگر نیز همراهی و همکاری مناسبی با این حکمرانی خوب داشته باشند.
باید تصدی گری دولت در حوزه بهداشت و درمان کاهش یابد اما نقش سیاست گذاری، برنامه ریزی و نظارت دولت باید افزایش پیدا کند. علاوه بر این، باید میان نقشهای مختلف وزارت بهداشت اعم از خریدار، فروشنده، تولیت و نظارت تفکیک قائل شد.
ششمین اولویت؛ رصد مولفه های اجتماعی موثر بر سلامت همچون فقر، بیکاری، حاشیه نشینی، اعتیاد، طلاق و ... است.
اگر این مسائل با همکاری سایر دستگاه ها مدیریت، مطالبه و اصلاح شود، از ورود آسیب های اجتماعی به ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی سلامت پیشگیری خواهد شد.
البته ناگفته نماند وزارت بهداشت به منظور تحقق این اهداف و اولویت ها با چالش های عدیدهای مواجه است که مهم ترین آن ها ناپایداری منابع، تمرکز نداشتن تولیت نظام سلامت کشور در وزارت بهداشت، متعدد بودن صندوق های بیمه و جدا بودن شورای عالی بیمه سلامت از تولیت وزارت بهداشت است.
آسیب پذیر بودن کشور در برابر حوادث غیر مترقبه، رشد سریع شهرنشینی در کشور و تاثیرات منفی آن بر سلامت مردم و آلودگی های زیست محیطی و صنعتی از دیگر چالش هایی است که بار آسیب های اجتماعی و عوارض ناشی از آن را افزایش داده است که باید این چالش ها با همکاری و عزم ملی مرتفع شود.
برای تحقق رویکرد سلامت همه جانبه و انسان سالم با رعایت اولویت پیشگیری بر درمان و مسئولیت پذیری، توانمندی و مشارکت ساختارمند و فعالانه فرد، خانواده و جامعه در تامین، حفظ و ارتقای سلامت، تامین امنیت غذا و درمان، ارائه خدمات آموزشی، پژوهشی، بهداشتی، درمانی و توان بخشی سلامت مبتنی بر اصول و ارزشهای انسانی- اسلامی و نهادینه سازی آن در جامعه، راه طولانی و پر فراز ونشیبی در پیش است که با اراده ملی و همدلی و هم زبانی عناصر مربوط تحقق آن کاملا ممکن خواهد بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
طاهری- هرچه زمان می گذرد بر پیچیدگی های تصمیمی که ترامپ و دولتش باید درباره توافق هسته ای بگیرند افزوده می شود. از یک سو او ناچار شد روز پنج شنبه ادامه تعلیق تحریم های ایران را طبق برجام برای 120 روز دیگر تمدید کند و از سوی دیگر وعده یک اقدام بزرگ را در آبان داده است؛ زمانی که دولت او باید رسما بگوید آیا ایران به برجام عمل کرده یا نه؟ از سوی دیگر سیاست های دیگری نیز علیه ایران مطرح می شود. سیاست هایی با این محوریت که برجام ادامه یابد اما با فشارهای بیشتر علیه تهران؛ چیزی که شاید بتوان آن را سیاست کج دار و مریز ترامپ درباره توافق هسته ای توصیف کرد.دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برخلاف مواضعی که علیه توافق هسته ای مطرح می کند، روز پنج شنبه تعلیق تحریم های ایران را تمدید کرد؛ البته در همان روز وزارت خزانه داری این کشور، دستور تحریم 16 فرد و شرکت مرتبط با ایران را نیز صادر کرد تا نشان بدهد به رغم حفظ ظاهر برجام سعی دارد ایران را از به دست آوردن منافع اقتصادی آن ناکام بگذارد. تحریمهایی که تعلیق شدهاند تحریمهای مندرج در بند 1245 لایحه بودجه دفاعی آمریکا سال 2012 هستند. این قانون بانکهای کشورهای خریدار اصلی نفت ایران را تهدید میکند در صورت عدم کاهش خرید نفت خام ایران با تحریم مواجه خواهند شد. در این قانون تصریح شده که این تحریمها را حداکثر به مدت 120 روز میتوان تعلیق کرد. تمدید قبلی تعلیق این تحریم ها اواخر اردیبهشت 96 انجام شده بود.
ترامپ: به زودی خواهید دید که چه خواهیم کرد!
به گزارش فارس، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا ساعاتی پس از امضای تمدید 120روزه تعلیق تحریم های هسته ای ایران در سخنانی به موعد انتشار سیاست جدید آمریکا در قبال ایران و برجام پرداخت و در تهدیدی مبهم گفت: «به زودی در ماه اکتبر (اوایل آبان) خواهید دید که چه خواهم کرد.» در عین حال «هیثر نوئرت» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با اشاره به موضوع تمدید تعلیق تحریم های هسته ای ایران گفت: ترامپ در کنار تمدید این تعلیق، در پی کسب حمایت کنگره و هم پیمانان آمریکا برای بررسی معایب برجام و کسب وقت بیشتر برای تنظیم سیاست کلی دولت در قبال «اقدامات شرورانه» ایران است. نوئرت در ادامه تصریح کرد: تعلیق برخی تحریمهای ایران را نباید به عنوان نشانه موضع ترامپ یا دولت وی در قبال برجام و یا مجوزی به ایران برای اقدامات شرورانه این کشور دانست.در همین حال براساس اعلام وزارت خزانه داری آمریکا پنج شخص و دو موسسه ایرانی به فهرست تحریم های این کشور اضافه شد. براساس این گزارش پنج فرد و شرکتهای ایرانی ITSec (امن پردازش خوارزمی) و مهندسی سدید کاران صبا هم در کنار افراد فوقالذکر، به اتهام آن چه آمریکا آن را «حمایت از سپاه و ترتیب دادن حملات سایبری علیه آمریکا» دانسته، تحریم شدهاند. در فهرست جدید تحریمی آمریکا، سه فرد و شش شرکت خارجی از جمله دو شرکت هواپیمایی اوکراینی هم به بهانه همکاری با ایران تحریم شدهاند. بی بی سی درباره این تحریم ها نوشت: «...اغلب کسانی که به فهرست تحریمها اضافه شدهاند افرادی بیست و چند ساله هستند که آمریکا آن ها را به نقش داشتن در حملات سایبری متهم کرده است.این چندمین باری است که آمریکا پس از توافق هستهای افراد یا شرکتهایی را به فهرست تحریمهای ایران اضافه میکند.»
راهبرد آمریکا درباره برجام؛ هم این و هم آن!
تمدید تعلیق تحریم های هسته ای ایران در حالی انجام شده است که کاخ سفید اعلام کرده در جست وجوی راههایی برای اعلام پایبند نبودن ایران به مفاد این توافق هستهای در گزارشی است که قرار است ماه اکتبر(اوایل آبان) تقدیم کنگره شود. اگر آمریکا پایبند نبودن ایران به توافق هسته ای را اعلام کند خود را در مقابل آژانس انرژی اتمی و اتحادیه اروپا قرار داده است زیر این دو در چند ماه اخیر پایبندی ایران به توافق هسته ای را رسماً اعلام کردهاند.در عین حال برخی نشانه ها حاکی از احتمال تغییر در سیاست ترامپ است.موضوعی که نیویورک تایمز در تحلیل روز پنج شنبه خود به آن پرداخت و درباره چرخش در سیاست های ترامپ در قبال برجام نوشت: « ... به نظر می رسد که دولت ترامپ به این نتیجه رسیده که به جای این که این توافق را نادیده بگیرد، باید راه هایی برای بازنگری عناصر آن پیدا کند... تیلرسون وزیرخارجه آمریکا نیز دراین باره تاکید کرده که ممکن است آمریکا در نهایت هم توافق موجود را حفظ کند و هم نظر متحدان خود را برای گسترش محدودیت ها علیه ایران درباره فعالیت های هسته ای و توسعه و آزمایش موشک های بالستیک جلب کند.»
گزارش المانیتور درباره سیاست جدید ترامپ
دراین باره سایت آمریکایی المانیتور به نقل از یک مقام آمریکایی نیز خبر داد ترامپ در روزهای گذشته به دستیارانش گفته میخواهد درباره ایران شدت عمل بیشتری به خرج دهد، اما هنوز مشخص نیست این کار قرار است چطور انجام شود. به گفته منبع مورد استناد المانیتور، بررسیهای درون سازمانی انجامشده در دولت ترامپ در خصوص ایران توصیه میکنند که «آمریکا به برجام پایبند بماند اما روشهایی را برای سختگیری درباره ایران پیدا کند.» رکس تیلرسون نیز که در انگلیس به سر می برد درباره برجام با بروس جانسون همتای انگلیسی اش رایزنی کرد و در سخنانی به موضوع دستور ترامپ برای بازبینی برجام اشاره کرد و گفت این تیم در حال بررسی برجام هستند، اما اظهارات همتای انگلیسی تیلرسون یعنی جانسون نشان می دهد که آمریکا تاکنون نتوانسته است نظر همفکران خود را هم جلب کند. وزیر خارجه انگلیس در سخنانی در حضور تیلرسون تأکید کرد: ما معتقدیم که ایران با جمعیت 80 میلیونی که اغلب آنها جوان و بالقوه لیبرال هستند، میتواند مسیر دیگری انتخاب کند؛ بنابراین آنها باید ببینند که دارند از برجام منتفع میشوند.
پیشنهاد اروپایی ها به ترامپ
با این حال المانیتور خبر داده که متحدان اروپایی آمریکا از ترامپ خواستهاند به توافق هستهای با ایران پایبند بماند و در عین حال به ترامپ پیشنهاد کردهاند با دولت وی درباره فشار به ایران در مسائل دیگری نظیر فعالیتهای منطقهای ایران و برنامه موشکی این کشور همکاری خواهند کرد. این پایگاه در ادامه می نویسد گزینه دیگری که مقامهای اروپایی پیشنهاد میکنند این است که بدون بازگشایی پرونده برجام امکان مذاکره با ایران برای رسیدن به توافقات دیگر مورد بررسی قرار گیرد.
سفیر روسیه: نوبت اروپا است که حمایت خود از برجام را با صدای بلند اعلام کند
با این حال روسیه به نظر می رسد نظر مساعدی با اروپا در این باره ندارد. لوان جاگاریان سفیر روسیه در تهران موضع مسکو راجع به توافق هسته ای ایران را روشن و بدیهی خواند و به ایرنا گفت: روسیه و چین موضعی مشخص دارند؛ اکنون نوبت اروپاست که حمایت خود از برجام را با صدای بلند اعلام کند.با این حال «کالین کال» مشاور امنیت ملی «جو بایدن» معاون سابق رئیسجمهور آمریکا روز چهارشنبه به خبرنگاران گفت: تحریم ایران مورد حمایت اروپا قرار ندارد و نمیتواند اثرگذاری پیش از برجام را داشته باشد. وی همچنین گفت با وجود فشار آمریکا، کشورهایی چون چین و هند میتوانند به خرید نفت از ایران ادامه دهند و در آن صورت آمریکا باید با قدرتهای بزرگ وارد جنگ تجاری شود.
نسخه «قرنطینه کوبایی» مخالفان برجام برای ایران
با این مشکلات، راهبرد آینده آمریکا در قبال ایران و برجام موضوعی است که مورد توجه مقامات و رسانه های آمریکایی قرار گرفته است. نشریه «فارین پالیسی» روز پنج شنبه در گزارشی اختصاصی از طرح پیشنهادی مخالفان توافق هستهای در آمریکا برای اعمال تحریمهای همهجانبه علیه ایران خبر داده است. بنا بر این گزارش، این طرح که به کنگره و کاخ سفید ارائه شده، توصیه کرده است که دولت آمریکا با بیان این که ادامه اجرای برجام در راستای منافع امنیت ملی آمریکا نیست، از صدور تائیدیه پایبندی ایران به توافق هستهای خودداری کرده و تهدید کند که اگر ایران ظرف 90 روز با برخی درخواستها از جمله صدور مجوز بازرسی از اماکن نظامی موافقت نکند، «تحریمهای اقتصادی جهانی» علیه تهران اعمال شود. در نسخهای از این سند که به رویت فارین پالیسی رسیده، این طرح «نسخه قرن بیست و یکمی قرنطینه اقتصادی کوبا توسط کندی» توصیف شده است و در صورت اجرایی شدن، علاوه بر احیای تحریمهای تعلیق شده تحت برجام، تحریمهای تازهای از جمله در زمینه صادرات نفت ایران اعمال خواهد کرد. با این حال، فارین پالیسی نوشته است که اعضای ارشد دولت «دونالد ترامپ»، از جمله «رکس تیلرسون» و «جیمز متیس» به ترامپ توصیه کردهاند که به اجرای برجام ادامه دهد.
خبر مرتبط
مجلس نمایندگان آمریکا به منع فروش هواپیما به ایران رای داد
گویا کنگره هم آماده کنار گذاشتن آمریکا از برجام است. چرا که مجلس نمایندگان آمریکا 2 روز پیش متممی را به تصویب رساند که در صورت نهایی شدن در سنا و امضای رئیس جمهور این کشور می تواند مانع فروش هواپیماهای تجاری به ایران شود. این مصوبه در حالی تصویب شد که برخی از دموکرات ها هشدار دادند تبدیل این مصوبه به قانون می تواند به تضعیف توافق بین المللی برای محدود شدن برنامه هسته ای ایران بینجامد. هرچند نشریه هیل نوشته که یک سال پیش هم مجلس نمایندگان مصوبه مشابه ای را به تصویب رساند اما هرگز در سنا بررسی نشد اما اگر این بار این مصوبه به قانون تبدیل شود، پیشبینی میشود در گام اول تفاهمنامه و قرارداد فروش ۱۶۰ فروند بوئینگ به ایرلاینهای ایرانی منتفی خواهد شد. این اقدام قانوگذاران آمریکایی همزمان با ضرب الاجل ایران به پنج شرکت هواپیمایی اروپایی انجام شده است. جایی که هفته گذشته قائم مقام راه و شهرسازی در امور بینالملل با اعلام درخواست از این کشورها برای فشار به آمریکا در زمینه مجوز فروش هواپیماهای جدید گفته بود: اگر اروپاییها به شکلی جدی اجرای قرارداد را پیگیری نکنند ایران امکان تجدیدنظر در شرایط خود را خواهد داشت. این درحالی است که رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس تاکید کرده است: در متن و پیوست برجام تاکید شده است که هواپیمای مسافربری باید بدون هیچ گونه محدودیتی به فروش برسد. به این ترتیب به نظر می رسد کنگره درحال ورود به نقض سیستماتیک برجام از طریق مصوبه های قانونی است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سرکنسول جمهوری اسلامی ایران در بصره آخرین آمار حمله تروریستی پنج شنبه گذشته در غرب شهر ناصریه مرکز استان ذیقار در 380 کیلومتری جنوب بغداد را 11 شهید و 11 زخمی اعلام کرد. بیشتر شهدای ایرانی حادثه از اهالی استان های فارس و هرمزگان بوده اند. در این حادثه همچنین 59 عراقی نیز به شهادت رسیدند. احمد سیاهپوش سرکنسول ایران در بصره در گفت وگو با ایرنا افزود: تاکنون هویت 11 شهید ایرانی مشخص شده و هویت چند تن از شهدا به دلیل سوختگی بالا از حیث ایرانی یا عراقی بودن هنوز مشخص نشده است.در همین حال منعم شمشادی نماینده مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلال احمر ایران در عراق از تحویل پیکرهای این شهدا خبر داد .براساس این گزارش در این دو حمله که مسئولیت آن را داعش بر عهده گرفته است حدود شش مهاجم شرکت داشتند. یکی از مهاجمان جلیقه انفجاری خود را داخل رستورانی در بزرگراهی در جنوب غربی شهر ناصریه منفجر کرد. سپس سه تا چهار تن دیگر نیز به سمت کسانی که در داخل این رستوران بودند، تیراندازی کردند.در حمله دوم که انفجار یک خودروی بمب گذاری شده بود، یک ایست بازرسی نیروهای امنیتی در همین بزرگراه هدف قرار گرفت. معمولا زائران ایرانی برای رفتن به شهرهای مقدس نجف و کربلا از این بزرگراه استفاده میکنند. بنا بر اعلام منابع امنیتی، مهاجمان لباس مبدل نیروهای نظامی بر تن داشتند. گفته می شود: زائران ایرانی پس از بازگشت از کربلا قصد داشتند از مرز زمینی بصره به ایران بازگردند. رستوران بین راهی فدک بیشتر ویژه زائران ایرانی و عراقی عتبات است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه بین الملل- فراخوان جنبش ۱۵ سپتامبر و دعوت از مردم عربستان برای شرکت در اعتراضات ضد آل سعود، سبب تشدید تدابیر امنیتی از سوی نظامیان سعودی در این کشور شده است.دعوت فعالان سعودی عضو جنبش « 15 سپتامبر» از مردم عربستان برای شرکت در تظاهرات (15 سپتامبر) ماهها و به طور مشخص از ماه می گذشته در شبکههای اجتماعی آغاز شده است و در آن هم وطنان خود را به شرکت در اعتراضات مردمی مسالمت آمیز علیه ظلم و خودکامگی خاندان آل سعود اعم از شاه سعودی و فرزندش که ولیعهد عربستان است، فرا می خوانند که به شدت باعث تکاپو و واهمه حکومت سعودی شده است. سیاست سرکوب گرانه محمدبن سلمان ولیعهد این کشوردر برخورد با منتقدان و مخالفان به خصوص در موضوع قطر، این روزها باعث انتقاداتی در فضای مجازی علیه وی شده است. علاوه بر بازداشت و حصر خانگی تعدادی از امیران و شاهزاده ها، برخی از مبلغان مذهبی، روزنامه نگاران و توئیتر بازان این کشور نیز دستگیر یا تحت فشار قرار گرفته اند.این در حالی است که جنبش 15 سپتامبر برای اولین بار از اعتراضات مذهبی شیعی عبور کرده و نماینده مطالبات بخش گستردهای از جامعه عربستان شده است. علاوه بر این، وضعیت اقتصادی نابه سامان، میزان ناکامی ها در یمن و نزدیکی ناگهانی به عراق، همگی باعث نارضایتی هایی شده است و این نارضایتی به سود برخی از جناح ها و طرف های موجود و منتقد در خاندان حاکم سعودی است.دیروز نیزفعالان سعودی در صفحات توئیتر خود اعلام کردند که نیروهای امنیتی عربستان برای جلوگیری از برگزاری تظاهرات ۱۵ سپتامبر(دیروز)، ریاض را به پادگان نظامی تبدیل کردند. نیروهای امنیتی سعودی همچنین به دلیل ترس از خروج تظاهرات کنندگان تعداد زیادی از مساجد را بستند و حتی برخی از موذنها را بازداشت کردند .علاوه بر وضعیت غیرعادی امنیتی و نظامی در پایتخت، خطیبان جمعه سراسر عربستان سخنرانی متحد خود را به حرام بودن هرگونه اقدام و فتنه انگیزی اختصاص دادند.کاربران اینترنتی در شبکههای اجتماعی نوشتند ، درریاض موانع و مراکز ایست و بازرسی در بسیاری از خیابان های پایتخت مشاهده می شود.فعالان سعودی با تاکید بر بسته شدن بسیاری از مساجدی که به عنوان نقطه شروع تظاهرات دیروزانتخاب شده بودند، اعلام کردند که برخی از امامان جماعت نیز دستگیر شدند. جنبش مذکور هر چند به دلایل امنیتی ساعت و مکان مشخصی را برای برگزاری اعلام نکرده است اما نفس ظهور چنین حرکت هایی در کشوری که شیوخ دینی وهابی و سلفی، خروج بر حاکم و اعتراض علیه او را غیر شرعی می دانند، قابل توجه و ضربه ای به دستگاه دینی است. در هر صورت حتی اگر این حرکت ناکام بماند ، می تواند به عنوان نقطه آغازی برای انجام چنین حرکت های اعتراضی به شمار برود. آن هم در کشوری که مخالفان هیچ ابزار و کانالی برای نشان دادن مخالفت و انتقاد خود ندارند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه تهران با استناد به آمارهای سال گذشته مدعی شد: 30 درصد از جوانان شش کلان شهر تهران، مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز و اهواز زندگی مجردی دارند؛ این در حالی است که خانواده رکن اصلی، سازنده فرد و شخصیت و هویت کل جامعه به شمار میرود. به گزارش ایسنا، علی اشرف نظری در نشست «سبک زندگی؛ بررسی تغییرات، روندهای فعلی و آتی» با اشاره به افول مفهوم سنتی خانواده و ظهور خوابگاههای مدرن افزود: امروزه دیگر بحث خانواده گسترده مطرح نیست. شاهد خانوادههای بحران زدهای هستیم که به سراغ ازدواج سفید یا پدیدههای عجیبی مانند جشن طلاق میروند.
وی با بیان این که 30 درصد از جوانان شش کلان شهر تهران، مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز و اهواز زندگی مجردی دارند، اظهار کرد: همچنین شاهد خانوادههایی از جمله خانوادههای رنگین کمانی، تک والدی، ارتباطات بدون ازدواج و سیطره الگوهای خود محور و سودجویانه در حوزه روابط اجتماعی هستیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«مخابرات توضیح دهد چرا حجم اینترنت شبانه که استفاده نشده است، همزمان با پایان حجم اینترنت روزانه حذف می شود؟ آیا این مصداق بارز کم فروشی نیست؟»
«مصرف اینترنت همراه اول هیچ حساب و کتابی ندارد. جدای از این که بسته های اینترنت آن محدود و بدون تنوع است ، یک بسته دو گیگ خیلی راحت و بدون هیچ حساب و کتابی ظرف یک هفته به اتمام می رسد. جالب این که همراه اول وقتی میزان مصرف بسته اینترنت به 80 درصد برسد پیامکی می دهد و موضوع را اعلام می کند اما برای من بارها پیش آمده که ثانیه ای بعد از پیامک اخطار مصرف 80 درصد بسته اینترنت، کل بسته به اتمام رسیده و اینترنت مصرفی از اعتبار اصلی خط تلفن همراه کسر شده است. همچنین در بسته های همراه اول هزینه ای بابت ترافیک در ساعات شبانه ( 2 تا 8 صبح ) دریافت می شود که عملا هیچ استفاده ای برای برخی مشترکان ندارد. چرا همراه اول این حق انتخاب را به مشترکان خود نمی دهد که هر کسی نیازی به ترافیک شبانه ندارد آن را نخرد؟»
بسته های اینترنت همراه اول و مشکلات و دردسرهایی که مردم در استفاده از آن دارند یکی از مواردی است که بخش زیادی از پیام های ارسالی شهروندان به سامانه های حرف مردم و تلگرام روزنامه «خراسان رضوی» را به خود اختصاص داده است. یکی از این موارد مشکلی است که استفاده کنندگان از بسته های اینترنت همراه اول در حجم شبانه این بسته ها دارند؛ این که برای حجم شبانه هزینه ای پرداخت می کنند اما با پایان حجم روزانه، حجم شبانه هم غیرقابل استفاده می شود.
در پیگیری گلایه های ارسالی شهروندان به سامانه حرف مردم روزنامه «خراسان رضوی» که درباره مشکلات بسته های اینترنتی مطرح شده بود با شرکت مخابرات استان تماس گرفتیم که روابط عمومی این شرکت، تنها با ارسال پاسخی مکتوب به روزنامه «خراسان رضوی» اعلام کرد: «در اعلام فروش بسته ها قید گردیده که مبلغ بسته دو گیگابایت، 12 هزار تومان و دو گیگابایت wifi و دو گیگابایت شبانه هدیه داده شده است و هدیه وقتی اعتبار دارد که اصل بسته اعتبار داشته باشد.»
خریدی که شفاف نیست
برای بررسی بیشتر موضوع، از طریق گوشی تلفن همراه به سامانه خرید بسته اینترنتی همراه اول مراجعه می کنیم. در مراحل لازم برای خرید بسته اینترنتی «آلفا پلاس» یک ماهه چهار گیگابایتی، اشاره ای به استفاده مشروط یا تقسیم حجم بسته اینترنتی مذکور به روزانه و شبانه نمی شود و مبلغ پرداختی برای خرید این بسته اینترنتی نیز 12 هزار تومان اعلام می شود. البته در مرحله پایانی خرید بسته، سامانه پیغام می دهد که پس از تأیید مندرجات در وب سایت همراه اول مراحل بعدی خرید طی شود. اطلاعات در زمان خرید بسته اینترنتی به صورت شفاف به مشترک ارائه نشده و روشن نمی شود که همین میزان حجم روزانه و شبانه بسته است و مبلغ دریافتی برای تمام حجم خریداری شده آن هم بدون تفکیک دریافت می شود. از طرفی نیز تعداد بسیار معدودی از مشترکان همراه اول هستند که شرایط مندرج در وب سایت همراه اول را مطالعه می کنند. البته در وب سایت همراه اول اعلام شده است که بسته اینترنتی چهار گیگابایتی، شامل دو گیگابایت اینترنت روزانه و دو گیگابایت هدیه شبانه است اما باز هم صحبتی از انقضای هدیه شبانه با پایان حجم اینترنت روزانه به میان نیامده است، ضمن این که این تفکیک حجم بسته خریداری شده باید همانند دیگر اپراتورها در هنگام خرید به مشتری نشان داده شود که این اقدام در هنگام خرید بسته های اینترنت همراه اول انجام نمی شود.
طبق قانون عرضه کنندگان خدمات باید مشخصات کامل را هنگام خرید به مشتری ارائه دهند
برای بررسی بیشتر و پیگیری گلایه های مردم با معاون نظارت و بازرسی سازمان صنعت، معدن و تجارت استان گفت و گو می کنیم. علی باخرد با اشاره به تکالیف مشخص شده در قانون برای واحدهای تولیدی و خدماتی می گوید: با وجود آن که در قانون حمایت از حقوق مصرف کنندگان، واحدهای خدماتی نیز در کنار واحدهای تولیدی مشمول رعایت موازین قانونی شده اند اما کمتر به این نکته توجه می شود که در موضوع ارائه خدمات نیز گران فروشی، تقلب، کم فروشی، عرضه نامناسب و ... وجود دارد.
وی می افزاید: بر مبنای بند 2 ماده 3 قانون حمایت از حقوق مصرف کنندگان «عرضه کنندگان کالا و خدمات و تولیدکنندگان مکلف اند اطلاعات لازم شامل نوع، کیفیت، کمیت، آگاهی های مقدم بر مصرف، تاریخ تولید و انقضای مصرف را در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند.» باخرد تصریح می کند: بر مبنای همین قانون مشخصات خدمات ارائه شده به مشتریان باید به صورت شفاف و پیش از ارائه خدمات در اختیار مشتریان قرار گیرد. این قانون درباره عرضه خدمات اینترنتی نیز جاری است و عرضه کنندگان اینترنت و از جمله شرکت مخابرات موظف اند اطلاعات لازم درباره خدمات خود را در همان زمان ارائه خدمت و به صورت شفاف در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند.
بازرسی از شرکت مخابرات استان
در ادامه موضوع را از کارشناس مسئول اداره نظارت و بازرسی سازمان صنعت، معدن و تجارت استان جویا می شویم. مهدی مقدسی با ارائه خلاصه ای از اقدامات انجام شده توسط این اداره برای پیگیری گلایه های مردم از بسته های اینترنتی همراه اول می گوید: پیروی حضور کارشناس بازرسی صنعت و معدن در شرکت مخابرات استان، مراحل مربوط به خرید بسته های اینترنتی با حضور کارشناس مربوط در شرکت مخابرات انجام شد. همچنین کارشناس شرکت مخابرات اعلام کرد که با پایان حجم هر بسته روزانه، هدیه شبانه آن نیز منقضی می شود و قابل استفاده نخواهد بود.
مقدسی با اشاره به این که تمام موارد مذکور صورتجلسه شده و به مهر و امضای کارشناس مربوط شرکت مخابرات نیز رسیده است، می گوید: البته ادعای کارشناس شرکت مخابرات این است که این شرکت یک حلقه از یک زنجیره است و موضوع قیمت گذاری بسته های اینترنتی به صورت کشوری به استان ها ابلاغ می شود و استان ها نقشی در کاهش و افزایش قیمت ها و خدمات ندارند. وی می افزاید: قرار شد مدارک لازم در این زمینه به ما ارائه شود تا در صورت نیاز مسئله در سطوح بالاتر پیگیری شود.
احراز تخلف گران فروشی و کم فروشی همراه اول در ارائه خدمات اینترنتی
کارشناس مسئول اداره نظارت و بازرسی سازمان صنعت و معدن استان می گوید: با توجه به بازرسی انجام شده، بین خدمات معرفی شده و خدمات ارائه شده اینترنتی تفاوت قابل توجهی مشاهده می شود و بر اساس مستندات موجود، برای ما محرز شده است که این بسته های اینترنتی بدون اطلاع رسانی کافی به مشتری به فروش می رسد و این کار مصداق گران فروشی و کم فروشی بوده و تخلف است. وی می افزاید: علاوه بر این، فروش بسته های اینترنتی با این روش مصداق تبلیغات خلاف واقع برای خدمات است که بر اساس ماده 7 قانون حمایت از مصرف کنندگان، ممنوع و مشمول مجازات است. مقدسی تاکید می کند: علاوه بر این که در بند 2 ماده 3 قانون حمایت از مصرف کنندگان اطلاعات موجود کالا یا خدمات باید مقدم بر مصرف به مشتری ارائه شود، در ماده 7 این قانون و همچنین آیین نامه اجرایی ذیل آن مصادیق تبلیغات غیرواقع و ارائه اطلاعات نادرست برای کالا و خدمات نیز ذکر شده است و بر همین اساس قانون گذار برای ارتکاب به هر یک از این موارد مجازات قابل توجهی نیز تعیین کرده است. وی تصریح می کند: بر اساس ماده 19 قانون حمایت از مصرف کنندگان «عرضه کنندگان کالا و خدمات و تولیدکنندگانی که مبادرت به تخلفات موضوع مواد 3 تا 8 این قانون نمایند، در صورت ورود خسارات ناشی از مصرف همان کالا و خدمات به مصرف کنندگان، علاوه بر جبران خسارت به جزای نقدی حداکثر معادل دو برابر خسارت وارد شده محکوم خواهند شد.»کارشناس مسئول اداره نظارت و بازرسی سازمان صنعت و معدن استان می افزاید: بر اساس صورت جلسه بازرسی انجام شده، پرونده تخلفات کم فروشی، گران فروشی و تبلیغات خلاف واقع تنظیم شده است که پس از تکمیل به مراجع ذی صلاح ارجاع داده می شود. وی تصریح می کند: این که نمایندگان استانی مخابرات درباره صحت و سلامت کالا یا خدمات ارائه شده از خود سلب مسئولیت می کنند نیز برای ما قابل قبول نیست و مسئولیت اولیه در این زمینه با ارائه دهنده خدمات در استان است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ایلنا- معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در کانال تلگرامش از کاهش سن بازنشستگی زنان به ۲۵ سال خبر داد. معصومه ابتکار معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در کانال تلگرامش نوشت: « در لایحه خدمات کشوری در دولت کاهش سن بازنشستگی زنان به ۲۵ سال و عضویت معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده در شورای عالی اداری کشور به تصویب رسید.» به گزارش خراسان لایحه خدمات کشوری پس از تصویب در دولت ، برای تصمیم نهایی باید به صحت علنی مجلس برود و پس از تصویب در پارلمان اجرایی می شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.