غربت زبان فارسی در رسانه ملی
استفاده از واژگان بیگانه و ارائه اطلاعات نادرست از شاهنامه در برخی از گزارشهای ورزشی از رقابتهای المپیک در روزهای اخیر انتقاداتی را به همراه داشته است. اسماعیل امینی، شاعر و استاد دانشگاه، در صفحه شخصیاش در فضای مجازی نوشت: «مجریان تلویزیون به مدالها میگویند: نشان در حالی که از میان میلیونها فارسیزبان و هزاران ورزشکار حتی یکنفر هم به اینها نمیگوید: نشان.
آن وقت همان مجریان دلسوز زبان فارسی، به بازیکن المپیکی میگویند: المپین. به زمان میگویند: تایم. به امتیاز میگویند: پوئن. به دیوار میگویند: وال. به چالش میگویند: چلنج».
بیگانه بودن گزارشهای ورزشی با زبان فارسی تنها به استفاده از این اصطلاحات و واژگان ختم نمیشود. گاه اطلاعات نادرستی نیز که در گزارشها ارائه میشود، حکایت از غربت زبان فارسی دارد. از جمله این موارد میتوان به توصیف ناهید کیانی از زبان یکی از گزارشگران اشاره کرد که پیوسته او را «تهمینه ایران» میخواند. تهمینه در شاهنامه تنها همسر رستم است و مادر سهراب. هیچ ویژگی دیگری که نشاندهنده جنگاوری او باشد در شاهنامه ذکر نشده است. شاید خوب باشد گزارشگران «گردآفرید» یاد کنند؛ دختر گژدهم، پهلوان ایرانی که جنگاور بود و با فنون رزم آشنا. از سوی دیگر، با تدبیر بود و با استفاده از همین بهرهمندی از خرد توانست زمانی که در چنگ سهراب گرفتار شده، خود را برهاند.
در ماده یازدهم آییننامه اجرایی قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه درباره لزوم استفاده از زبان فارسی در رسانه ملی آمده است: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران موظف است با ایجاد واحد مناسب در تشکیلات فعلی خود، ضمن زمینهسازی برای اجرای قانون، با جدیت از بهکارگیری واژههای بیگانه خودداری و ضوابط دستور زبان فارسی معیار را در همه برنامههای خود رعایت کند.