آیابانک ها به توافق خود درباره کاهش نرخ سود پایبند می مانند؟
تعداد بازدید : 175
بازخوانی تجربه نافرجام کاهش نرخ سود
نویسنده : جواد غیاثی
مدیران عامل بانک ها دوباره در جلسه ای با هم در مورد کاهش نرخ سود به توافق رسیدند. بانک ها که فروردین امسال برای کاهش نرخ سود از 22 به 20 درصد توافق کرده بودند و یک هفته بعد با تصویب شورای پول و اعتبار، این توافق آنها تبدیل به قانون شده بود، روز شنبه این هفته هم تصمیم گرفتند سقف نرخ سود سپرده را از 20 به 18 درصد برسانند. اقدامی که موافقت تلویحی بانک مرکزی را هم در پی داشت. تصمیماتی که سوالات متعدد در خصوص ضرورت کاهش نرخ سود، کارایی کاهش دستوری و البته مشکلات بنیادینی که مانع از کاهش طبیعی نرخ سود می گردد، را دوباره بر سر زبان ها انداخته است. سوالاتی که با نگاهی به تجربیات گذشته و نظر اقتصاددانان قابل پاسخگویی است.
کاهش نرخ سود بانکی، چرا و چقدر و چگونه؟
در مورد لزوم کاهش نرخ سود بانکی با تداوم روند کاهشی نرخ تورم تردیدی نیست. کاهشی که می تواند از هزینه های تامین مالی بنگاه کاسته و به تولید کمک کند. کارشناسان، میزان مناسب آن را هم 2 تا 3 درصد بالای نرخ تورم می دانند. اما نکته تناقض آمیز موضوع آنجاست که تقاضا برای همین تسهیلات گران هم زیاد است. به عبارت دیگر بانک ها هم اکنون با کمبود شدید منابع مواجه اند. همین موضوع است که کاهش نرخ سود را بسیار سخت کرده و باعث رقابت منفی بانک ها برای جذب سپرده بیشتر می شود. لذا به نظر می رسد موضوع حل کمبود اعتبار بانک ها یا جهت دهی درست منابع موجود، ضروری تر از کاهش دستوری نرخ سود است. موضوعی که نیازمند اصلاحاتی در نظام بانکی است که بر کاهش نرخ سود اولویت دارد. چند نمونه از این اصلاحات ضروری را در ادامه از نظر کارشناسان می خوانیم.
انحراف نقدینگی
یکی از این مشکلات بنیادین انحراف نقدینگی است یعنی نقدینگی موجود در کشور توسط نظام بانکی به درستی به بخش مولد تزریق نمی شود به گونه ای که باعث چرخش پول در اقتصاد گردد. دکتر بحرینی، اقتصاددان و نماینده مردم مشهد در مجلس، موضوع انحراف نقدینگی را مهمترین معضل نظام بانکی دانسته و عزم جدی برای حل این مسئه را از ضروریات اولیه نظام بانکی می داند. به اعتقاد ایشان انحراف نقدینگی در یک اقتصاد، به معنای وفور نقدینگی، اما توزیع و آمایش نادرست آن است که باعث ناکارآمدی منابع موجود می گردد.
قانون ورشکستگی و رقابت منفی بانکی
کارشناسان معتقدند یکی از مشکلات بنیادین فعلی نظام بانکی که در ایجاد شرایط تناقض آمیز فعلی نیز نقش تاثیرگذاری دارد موضوع ورشکستگی بانک هاست. بانک ها ( حتی آنهایی که واقعا ورشکسته اند) هرگز هراسی از جذب سپرده با سود بالاتر و حتی اضافه برداشت 34 درصدی از بانک مرکزی ندارند چرا که مطمئن هستند بانک مرکزی اجازه ورشکستگی آنها را نخواهد داد. این یعنی نه کنترل نقدینگی ممکن است و نه کنترل نرخ سود. لذا تلاش و رقابت منفی بانکها استمرار خواهد داشت تا کاهش عملی نرخ سود ممکن نباشد.
اگرچه کاهش نرخ سود بانکی ضروری می نماید اما پرواضح است که اولا اکنون گلوگاه اصلی اقتصاد نیست و ثانیا باید به جای تمرکز بر سیاستهای دستوری، بر از بین بردن زمینه های این شرایط اصرار شود. البته می توان به تصمیم و کاهش دستوری هم توجه کرد اما این سیاست های بلندمدت نباید باعث به حاشیه رفتن اساس مشکلات گردد. چرا که چنانچه تجربه همین 6 ماه گذشته نشان می دهد اینگونه سیاست ها نه کارایی کافی دارد و نه قابل اجرایند. مخصوصا اگر این مسکن ها باعث فراموشی بیماری های عمیق گردد و اصلاح آن ها به کندی فعلی پیش رود قطعا ضررآن بیش از منفعتش خواهد بود.