مجید حسین زاده- 13 شهریور 1395 بود که رهبر انقلاب در اجرای بند یک اصل 110 قانون اساسی، سیاست های کلی خانواده را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده بود به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، ابلاغ فرمودند. تا امروز بیش از 25 ماه از آن زمان گذشته است و شاید بتوان ادعا کرد تا همین چند روز قبل، چندان حرکت منسجمی در این حوزه انجام نشده است. با این حال، اولین کنگره ملی خانواده 25 و 26 مهر با هدف همافزایی میان فعالان حوزه خانواده در زمینههای علمی و اجرایی در مجتمع فرهنگی آدینه تهران برگزار شد که در ادامه، گزارش خراسان از این کنگره ملی را می خوانید.
شناسایی 10 هزار فعال حوزه خانواده در کشور
اولین کنگره ملی خانواده با همت بنیاد ملی خانواده، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت کشور و قوه قضاییه با حضور جمعی ازفعالان مردمی حوزه خانواده از سراسر کشور از ساعت 9 صبح چهارشنبه گذشته آغاز به کار کرد. مدیرعامل بنیاد ملی خانواده به عنوان اولین سخنران در افتتاحیه این کنگره، ضمن خوش آمد به مهمانان و با تاکید بر این که وضعیت خانواده ایرانی نسبت به شان فرهنگیاش مناسب نیست، گفت: «برای حل معضلات این نهاد نیازمند حضور مردمی هستیم. هرجا در حوزه خانواده و تحکیم آن موفق بودهایم مردم به کمک حاکمیت آمدهاند. باید چالشهای خانواده ایرانی را یک بار برای همیشه برطرف کنیم. این امر نیازمند همافزایی میان سازمانهای غیردولتی است.» در ادامه «فضه سادات حسینی»، دبیر علمی کنگره ملی خانواده نیز با اشاره به اهمیت و جایگاه خانواده در دین اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی یادآور شد: «در مسئله قانون گذاری و سیاستگذاری برای این نهاد اجتماعی کاستی وجود ندارد.» وی گفت: «مقام معظم رهبری در سال 1396 قوانین خانواده را مطرح کرد و این قوانین به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید و در این زمینه در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هم تاکید شده است.» دبیر علمی کنگره ملی خانواده گفت: «برای برگزاری این کنگره، حدود 10 هزار فعال حوزه خانواده شناسایی و از این میان حدود 700 فعال عرصه خانواده در زمینههای گوناگون به کنگره ملی خانواده دعوت شده اند.»
سخنرانی رئیس جوان سازمان تبلیغات
ویژه ترین مهمان افتتاحیه اولین کنگره ملی خانواده، حجت الاسلام محمد قمی، رئیس جوان سازمان تبلیغات اسلامی بود. وی با اشاره به این که اگر به خانوادهها الگوی هویتی عرضه نکنیم ناموفق خواهیم بود، گفت: خداوند برای پیشبرد اراده الهی در زمین بر موضوع خانواده حساب ویژه ای بازکرده است. از دیگر سخنرانان افتتاحیه، کمال اکبری معاون مشارکتهای اجتماعی سازمان امور اجتماعی وزارت کشورو سیداحمد عبودتیان، مدیرکل بنیاد فرهنگی قرارگاه خاتم الاوصیاء بودند که هر کدام دقایقی درباره جایگاه و اهمیت توجه به خانواده نکاتی را مطرح کردند.
نقاط قوت در اولین کنگره
گرد هم آوردن بیش از 700 فعال در حوزه خانواده که برای اولین بار در کشور رخ داد، همچنین بنابر ادعای برگزارکنندگان، شناسایی 10 هزار فعال در حوزه خانواده شامل اشخاص حقیقی و موسسات مردم نهاد در این حوزه و خبر تشکیل یک بانک اطلاعات ملی قابل توجه از این افراد ازجمله مهم ترین اتفاقات مثبت این کنگره محسوب می شود.در این همایش 9 ارائه با حضور استادان مطرح درباره پنج محور ازدواج، طلاق، اقتصاد خانواده، فرزندآوری و تربیت فرزندان برگزار شد. در خور ذکر است که پنل ها در جلساتی دو ساعته به همراه پرسش و پاسخ با حضور چند مسئول، کارشناس و فعالان حوزه خانواده برگزار شد. تعدادی از استادان و مسئولان شرکت کننده در این پنل ها عبارت بودند از: «دکتر «عادل پیغامی» عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع)، «علی محمد زنگانه» مدیرکل پیشگیریهای فرهنگی و اجتماعی معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه، «سیدحسن موسوی چلک» رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، محمدباقر عباسی مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور و ... ». جلساتی که سطح علمی و آماری قابل توجهی داشت و شرکت کنندگان از این لحاظ، راضی به نظر می رسیدند. در ضمن رعایت نظم در برگزاری پنل ها، برخورد مناسب با شرکت کنندگان، در دسترس بودن دبیر و مدیران کنگره و پاسخ دادن آن ها به سوالات شرکت کنندگان از دیگر نقاط قوت این کنگره بود.
آسیب ها و نقاط ضعف
چهار هدف اصلی از برگزاری این جشنواره که در سخنرانی ها و سایت این کنگره، ذکر شده بود عبارت اند از: ایجاد شبکه ارتباطات همافزای فعالان مردمی حوزه خانواده در سراسر کشور، معرفی الگوها و ایدههای برتر در حوزه خانواده، ارتقای دانش و توانمندیهای تخصصی در موضوع خانواده و سیاستگذاری و تعیین خطمشی ملی در حوزه خانواده. آن چه که در این جشنواره بیش از همه به چشم آمد، هدف ارتقای دانش شرکت کنندگان بود و همین مسئله با اعتراضات بعضی شرکت کنندگان همراه شد. توقع بسیاری از شرکت کنندگان، ایجاد شبکه ارتباطی برای پیشرفت در کارشان بود که در این کنگره دو روزه، فقط یک ساعت به نشست صمیمانه فعالان حوزه خانواده گذشت. نشستی که با وجود اصرار مجری برای طرح مشکلات و موضوع نشست، به خاطر صحبت های برخی درباره موضوع چند همسری به حاشیه رفت و نفرات بعدی مقداری از وقت شان را به اظهار نظر درباره این موضوع پرداختند. به جز این نشست و هم اندیشی اعضای فعال چند استان از جمله خراسان رضوی که به صورت خودجوش انجام شد، تلاشی برای شبکه سازی در این همایش به چشم نیامد. در موضوع معرفی الگوهای برتر هم به جز چند موسسه شناخته شده که صحبت های آن ها هم کمتر رنگ و بوی اجرایی داشت، اتفاق دیگری در این باره رخ نداد. نکته جالب درباره سیاست گذاری که از مهم ترین اهداف این کنگره بود، این که برای اختتامیه حتی یک بیانیه یا یک جمع بندی ساده هم ارائه نشد تا بتوان خروجی آن را به گوش مسئولان عرضه کرد که البته همین مسئله با واکنش مجری برنامه هم روبه رو شد. ضمن این که بسیاری از شرکت کنندگان به صرف تئوری پردازی و نه ارائه راهکارهای اجرایی در این همایش اعتراض هایی داشتند و معتقد بودند که باید با یک برنامه ریزی بهتر برای به ویژه شناساندن شرکت کنندگان در این همایش به یکدیگر و استفاده از تجربیات شان، قدم های موثرتری برداشته می شد.
و اما حاشیه های اولین کنگره
* 9 پنل برگزار شده در این همایش در چهار بازه زمانی برگزار شد ، یعنی امکان حضور در تمامی آن ها فراهم نبود و شرکت کنندگان باید یکی از آن ها را انتخاب می کردند که همین مسئله باعث شلوغ شدن بعضی پنل ها و نبودن جا برای شرکت کنندگان و خلوت ماندن بعضی پنل های دیگر شد.
* چند نفر از مسئولان و استادان، بر خلاف تعهدشان برای حضور در پنل ها حاضر نشدند که این موضوع با اعتراض شرکت کنندگان همراه شد.
* در پایان نشست فعالان حوزه خانواده، فردی که خودش را رئیس یک مرکز مطالعات راهبردی معرفی کرد، بدون هماهنگی و در حالی که صدای سالن را قطع و نور را کم کرده بودند به جایگاه رفت و ادعاهایی درباره تخلف های مالی بنیاد ملی خانواده مطرح کرد که قرار شد صبح روز بعد به این ادعا پاسخ داده شود اما این اتفاق نیفتاد.
* اختتامیه که قرار بود از ساعت 15 تا 17:30 روز پنج شنبه ادامه داشته باشد، به یک باره در ساعت 16:30 با اعلام و هشدار به حاضران برای تخلیه فوری سالن ناتمام ماند که برخی شرکت کنندگان از این مسئله دلخور شدند چراکه اطلاع رسانی دقیقی درباره علت این ماجرا و حادثه داده نشد و سپس به مهمانان اعلام شد که کنگره به پایان رسیده است!
مدیر عامل بنیاد ملی خانواده در گفت و گو با خراسان:
برگزاری این کنگره قدم اول بود
رضا رویت، مدیرعامل بنیاد خانواده در گفت و گو با خبرنگار خراسان درباره این که از چهار محور و هدف کنگره، تنها یک محور ارتقای دانش فعالان حوزه خانواده به چشم آمد، می گوید: «به طور مثال درباره شبکه شدن باید بدانید که این مسئله اولا به شناسایی نیاز دارد و سپس باید افراد و سازمان ها توانمندی های شان مشخص شود. همان طور که گفتیم در این کنگره، 10 هزار فعال را شناسایی کردیم و سپس هفت هزار تماس با این ها داشتیم و 700 نفر را به کنگره دعوت کردیم که در خدمت شما به عنوان نماینده روزنامه خراسان به خاطر اهمیتی که به حوزه مسائل خانواده می دهید، بودیم. این شبکه سازی شاید چندین سال طول بکشد اما به شدت پیگیر ادامه این مسیر هستیم. من بارها در این کنگره اعلام کردم که این تازه شروع کار ما بود و این قدم اول ماست. حالا و از این به بعد دبیرخانه دایمی شکل گرفته و اصولی تر پیگیر مسائل حوزه خانواده خواهیم بود.» او درباره راه اندازی مجمع ملی خانواده که قولش را در اختتامیه این همایش داد، می افزاید: «پیش نویسی برای راه اندازی مجمع ملی خانواده شروع شده و برای ثبت آن با وزارت کشور هماهنگ شده است و ان شاءا... برای چند ماه آینده ثبت خواهد شد.» او در پایان می گوید: «مسائل و مشکلات مجموعه های مردمی با گفت و گوهای متقابل و برگه های نظرسنجی توزیع شده بین آن ها، شناسایی شده و به زودی دسته بندی خواهد شد و برای رفع این مشکلات، پیگیر خواهیم بود.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به مصوبه شورای سران قوا مبنی بر لزوم عرضه ارز ناشی از صادرات غیرنفتی به سامانه نیما یا چرخه اقتصاد کشور به ترتیبی که بانک مرکزی مشخص می کند، گفت: در هفته های آینده شاهد شتاب گرفتن و افزایش عرضه ارز برای تأمین واردات (در بازار ثانویه) خواهیم بود.همتی حجم مبادله (خرید وفروش) دربازار ثانویه را در حدود دو ماه گذشته معادل 7.3 میلیارد یورو اعلام و پیش بینی کرد با مجوز دریافت شده از سران قوا مبنی بر خرید و عرضه ارز پتروشیمی ها و دیگر صادرکنندگان غیرنفتی توسط بانک مرکزی، عرضه در این سامانه شتاب بیشتری بگیرد و برخی از مسائل مطرح شده در حاشیه آن نیز مرتفع شود.همتی ضمن تقدیر از تلاش فعالان اقتصادی و بازرگانی در توسعه صادرات کشور تاکید کرد مصوبه سران قوا اختیارات لازم را به بانک مرکزی برای پیگیری قضایی جهت اعمال این مصوبه، یعنی آوردن ارز صادرات غیر نفتی به چرخه اقتصاد، داده است و امیدوارم بانک مرکزی به هیچ وجه مجبور به استفاده از این اختیار خود نباشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جنگ جهانی اول، آثار مصیبتباری برای جامعه بشری در پی داشت. در اروپا، دولتهای محور، یعنی همانها که در جنگ مغلوب شده بودند، بیش از دیگران متحمل خسارت شدند. در این بین، آلمان که در برافروختن نایره جنگ نیز، نقش محوری داشت، بسیاری از امتیازات و سرمایههای خود را از دست داد. طبق معاهده ورسای که نمایندگان ژرمنها تنها برای امضا و نه اظهار نظر، در جلسه تصویب آن حضور یافته بودند، آلمانیها تمام مستعمرات خود را از دست دادند و افزون بر این، از داشتن ارتش محروم و محکوم به پرداخت غرامت به متفقین شدند. تحمیل این قرارداد، غرور ملی آلمانیها را به شدت جریحهدار کرد. وقتی چند سال بعد، فرانسویها به بهانه پرداخت نشدن غرامت جنگ از سوی آلمان، بخشی از قسمتهای غربی این کشور را اشغال کردند، خشم عمومی آلمانیها افزایش پیدا کرد. در چنین وضعیتی، شرایط برای فعالیت گروههای ملیگرای افراطی، بیش از پیش فراهم شد. آنگونه که وقتی «آنتون درکسلر» در 7 مارس 1918، حزب نازی را بنیان گذاری کرد، در اندک زمانی، هزاران تن از آلمانیهای ملیگرا به آن پیوستند و به این ترتیب، زمینه رشد و قدرت گرفتن حزب نازی و رهبر بعدی آن، یعنی «آدولف هیتلر» فراهم شد. اینکه هیتلر با استفاده از شرایط به وجود آمده، چگونه توانست مدارج ترقی را طی کند و ابتدا صدراعظم و سپس، پیشوای آلمان شود، موضوع این نوشتار نیست. واقعیت آن است که صعود هیتلر به قله اقتدار و قدرت، بدون همکاری و همراهی برخی از هواداران وفادارش، ناممکن بود و بدون تردید، «ژوزف گوبلز»، در ردیف یکی از مهم ترینِ این هواداران وفادار قرار داشت؛ او رهبر دستگاه تبلیغاتی هیتلر و یکی از طرفداران دوآتشه پیشوای آلمان و دیدگاههای نژادپرستانه وی بود.
پسری از «راین لند»
ژوزف گوبلز در خانواده ای متوسط از اهالی «راینلند» در آلمان، در سال 1897، متولد شد. در نوجوانی، زانویش آسیب دید و تلاش پزشکان برای جراحی و ترمیم آن با شکست روبهرو شد. به همین دلیل ژوزف، تا پایان عمر میلنگید. او علاقه فراوانی به ادبیات داشت و تحصیلات خود را تا مرحله دکترا، در این رشته ادامه داد. توانایی ذاتی وی برای سخنوری از یک سو و تسلطش به ادبیات آلمانی از سوی دیگر، از گوبلز یک سخنران زبردست ساخت که با سخنرانیهای آتشیناش، همگان را میخکوب میکرد و ذهنها را تحت تأثیر قرار میداد.
او پس از پایان تحصیلات در دانشگاه هایدلبرگ، در سال 1921، به کار روزنامهنگاری روی آورد و در تلاش برای کسب شهرت که ریشه در روحیه جاهطلبانهاش داشت، حتی رمان نویسی را هم امتحان و داستانی با عنوان «مایکل» را روانه بازار نشر کرد که البته، با استقبال چندانی روبهرو نشد. گوبلز در سال 1924، رسماً به عضویت حزب نازی درآمد؛ حزبی که با تکیه بر دیدگاههای افراطی ملیگرایانه، درصدد بود با استفاده از فضای ناشی از جریحهدار شدن غرور ملی آلمانیها در جنگ جهانی اول، به قدرت دست پیدا کند. او که در ابتدای کار، چندان با نظرات آدولف هیتلر، رهبر حزب نازی، موافق نبود، مدتی بعد، در زمره هواداران پر و پاقرص وی قرار گرفت و به این ترتیب، در جمع اطرافیان وفادار هیتلر، جایی ویژه برای خودش دست و پا کرد. گوبلز در سال 1931 با زنی بیوه به نام «ماگدا کواندت» ازدواج کرد و پسر او «هرالد» را هم به فرزند خواندگی پذیرفت؛ هرالد بعدها به عضویت «اس اس» در آمد و تنها عضو خانواده گوبلز بود که دنیای پس از جنگ جهانی دوم را هم تجربه کرد. دشمنان گوبلز، درباره ارتباط همسر او با هیتلر، داستانهای زیادی نقل کردهاند؛ اما هیچکدام از این داستانها، به لحاظ تاریخی، قابل اثبات نیست.
نابغه «پروپاگاندا»
با قدرت گرفتن نازیها، گوبلز تمام استعدادهای درونی خود را ظاهر کرد. او در امور تبلیغاتی، یک نابغه بود؛ به خوبی میدانست که از فضاهای به وجود آمده چگونه استفاده کند و استاد به راه انداختن جنگ تبلیغاتی و «پروپاگاندا» بود. گوبلز به خوبی اهمیت رسانه و تهییج افکار عمومی را میدانست. به دستور او، هزاران رادیوی ویژه در آلمان تولید و توزیع شد. رادیوهایی که ظاهراً چند موج داشت، اما با آن ها تنها میشد صدای آلمان را شنید! گوبلز در سازمان عریض و طویل تبلیغات نازی همه کاره بود. ماشین تبلیغاتی هیتلر، زیر نظر گوبلز، با استفاده از آخرین شیوههای تبلیغاتی، حتی در آخرین روزهای جنگ هم، به آلمانیها تلقین میکرد که پیروزی از آنِ نازیهاست.
در سایه همین تبلیغات بود که بسیاری از اقدامات جنایتبار ارتش نازیها، به صورت فتحی بزرگ برای مردم آلمان تصویر میشد و باورهای هیتلر را در ذهن آن ها نهادینه میکرد. گوبلز، معتقد بود که دروغ، هر چه بزرگ تر باشد، باورش برای مخاطبان راحتتر است! بر پایه همین دیدگاه، او موجهای تبلیغاتی بزرگی را به راه میانداخت که حتی گاهی، دشمنان آلمان را هم تحت تأثیر قرار میداد. این تکنیک که با اصطلاح «دروغ بزرگ» یا «دروغ گوبلزی» شهرت یافته است، به دفعات مورد استفاده نازی ها قرار گرفت و نازیها آن را، برگرفته از روشهای سرمایهداران یهودی آلمانی، پیش از آغاز جنگ جهانی اول میدانستند. گوبلز که از سال 1933، مسئولیت وزارت تبلیغات سیاسی هیتلر را برعهده داشت، تا واپسین روز زندگی خود این مسئولیت را حفظ کرد و هیچگاه مورد سوءظن وی قرار نگرفت.
گوبلز در شناخت ابزارهای تبلیغاتی نیز، توانمند بود. او از «رنی ریفنشتال»، فیلم ساز مشهور آلمانی خواست تا فیلمی را در راستای سیاستهای تبلیغی آلمان نازی بسازد و «پیروزی اراده» که برخی آنرا نخستین فیلم تبلیغاتی – سیاسی دنیای سینما میدانند، با سفارش گوبلز ساخته شد و به نمایش درآمد. گوبلز با وجود مشغله فراوان در وزارت تبلیغات، از سال 1940 و همزمان با اوجگرفتن پیروزی های آلمان، اداره مجله «رایش» را شخصاً برعهده گرفت و به نگارش مقالات متعدد در آن، مبادرت کرد. سرمقالههای گوبلز در این مجله، یکی از برجستهترین الگوهای پروپاگاندا در تاریخ محسوب میشود. او با بیپروایی تمام از ساخت سلاحهایی معجزهآسا سخن میگفت که قادرند یک شبه کار دشمنان آلمان را بسازند و صحنه جنگ را به نفع نازیها تغییر دهند. گوبلز با این شیوه، میکوشید روحیه سربازان آلمانی را بالا ببرد و همزمان در دل دشمنان، ترس و واهمه ایجاد کند. اما به تدریج متفقین به روشهای گوبلز در ارائه الگوهای تبلیغاتی پی بردند و در سالهای پایانی جنگ، دیگر حنای او برای دشمنان نازیها، رنگی نداشت! با این حال، او هیچگاه از ادعاهایش کوتاه نیامد و حتی، با وجود قطعی شدن شکست آلمان، به حمایت خود از هیتلر ادامه داد، حمایتی که سرنوشتی شوم را برای نابغه تبلیغاتی نازیها در پی داشت.
تصمیم وحشتناک یک تبلیغاتچی
حاصل ازدواج گوبلز با «ماگدا»، شش فرزند بود. دیدگاههای «ماگدا» نیز، مانند شوهرش، منطبق با دیدگاههای نژادپرستانه و راسیستی آدولف هیتلر بود و بر همین اساس، برخی از تاریخ نگاران، «ماگدا» را بانوی اول نازیها میدانند. شکستهای پیدرپی ارتش آلمان در سالهای 1944 تا 1945، به ویژه شکست سنگین آن ها در شوروی، شرایط را برای هیتلر و اطرافیانش، هر لحظه سختتر میکرد. با نزدیک شدن نیروهای شوروی به برلین، وحشت گرفتار شدن به دست کمونیستها، یک لحظه از فکر هیتلر و گوبلز خارج نمیشد. اخبار وحشتناکی از قتل، غارت و تجاوز سربازان روس در شهرهای مختلف آلمان به گوش میرسید. شرایط به وجود آمده، در نهایت هیتلر را به این نتیجه رساند که باید به زندگی خود خاتمه دهد؛ این تصمیم، تصمیم گوبلز و همسرش نیز بود. اما گوبلز 48 ساله و همسر 43 سالهاش برای اجرای این نقشه، با مشکلی جدی روبهرو بودند؛ باید با شش فرزند خود چه میکردند؟ تصمیم وحشتناکی که این زن و شوهر گرفتند، عبارت بود از پایان دادن به حیات شش فرزندشان! آن ها فرزندانشان را بیهوش کردند و سپس، به آن ها سم سیانور خوراندند؛ آن گاه گوبلز، به سربازان تحت امرشان دستور داد که به طرف او و همسرش شلیک کنند و آن دو را به قتل برسانند. این اتفاق، ساعاتی پس از خودکشی هیتلر، در روز اول ماه مه سال 1945 روی داد. هنگامی که نیروهای شوروی به محل زندگی گوبلز هجوم آوردند، با پیکر غرق در خون و سرِ متلاشی شده گوبلز و همسرش روبهرو شدند. با دستور فرمانده روس، جسد هیتلر، معشوقهاش «اِوا براون»، گوبلز، ماگدا و فرزندان خردسال این دو، سوزانده شد. گزارشهایی در دست است که نشان از کبودی صورت و دهان یکی از فرزندان آن ها دارد؛ برخی معتقدند شاید او، بیهوش نبوده و در برابر خوردن سیانور، مقاومت کرده است. به هر حال، جنون جاهطلبی ژوزف گوبلز و همسرش، سرانجام با مرگ وحشتناک و جنایتبار فرزندانش به دست خود او، پایان یافت.
منابع:
جنگ ناشناخته؛ اتو اسکورزنی؛ ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی؛ نشر البرز
وزیر تبلیغات آلمان نازی؛ حسن شریفی؛ انتشارات اندیشه معاصر
جنگ جهانی دوم از آغاز تا فرجام؛ گردآوری و ترجمه: حمید عشقی؛ انتشارات آرمان رشد
مهیبتر از طوفان(نبرد برلین)؛ فرانکو باندینی؛ ترجمه بهرام افراسیابی؛ نشر مهرفام
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دی ماه 95 بود که طباطبایی مدیرعامل سابق آبفای مشهد در نشستی خبری با خبرنگاران و در هنگام ارائه گزارش عملکرد خود، وعده داد که «اجرای شبکه فاضلاب شهر مشهد تا یک سال و نیم آینده به اتمام خواهد رسید.» وعده ای که البته چندماهی از سررسید آن می گذرد و خبری از تحقق آن نیست. آن طور که سخنگوی آبفای مشهد اعلام کرده است، هنوز 30 درصد مشهدی ها از شبکه جمع آوری فاضلاب محروم اند و معلوم نیست چه زمانی این شبکه تکمیل خواهد شد. ضرورت تکمیل شبکه فاضلاب در مشهد برکسی پوشیده نیست و هنوز هم می توان در برخی کوچه ها و محلات شهر مشکلات ناشی از نبود شبکه فاضلاب و رهاسازی فاضلاب های خانگی در معابر را دید که خطری جدی برای بهداشت آن محلات به حساب می آید.
هزار و 470 کیلومتر دیگر هنوز باقی مانده است
برای پیگیری موضوع تلاش کردیم با مدیران آبفای مشهد گفت و گو کنیم اما این بار هم مدیر روابط عمومی این شرکت به جای تسهیل شرایط گفت و گو، صرفا پاسخ سوالات را به صورت مکتوب برای ما ارسال کرد. وی درباره میزان تکمیل شبکه فاضلاب مشهد اظهار کرد: هم اکنون سه هزار و 330 کیلومتر، شبکه فاضلاب را اجرا کردیم و تعداد مشترکان فاضلاب حدود 900 هزار مشترک و جمعیت تحت پوشش نیز 70 درصد است، طول شبکه فاضلاب در افق طرح، چهار هزار و 800 کیلومتر است که باید به این عدد دست یابیم.وی افزود: براساس برنامه ریزی انجام شده، پیش بینی می شود امسال 200 کیلومتر شبکه جمع آوری فاضلاب اجرا شود که از این میزان 70 کیلومتر از محل منابع داخلی، 65 کیلومتر از محل فاینانس، 20 کیلومتر از محل طرح های عمرانی و 45 کیلومتر از محل منابع اداره راه و شهرسازی خواهد بود.
علاوه بر این برنامه ریزی شده است که از محل سرمایه گذاری خارجی و دریافت وام 286600 متر مکعب در شبانه روز به ظرفیت تصفیه خانه های فاضلاب افزوده شود.
اولویت با مناطق حاشیه شهر است
سخنگوی آب و فاضلاب مشهد درادامه پاسخ مکتوب خود، در پاسخ به سوالی درباره مناطق دارای اولویت برای اجرای شبکه فاضلاب آورده است: اولویت اجرای شبکه فاضلاب در محدوده های حاشیه شهر مشهد همچون بولوار طبرسی، پنجتن، سیدی، شهرک های مهرگان، امام علی(ع) و کشاورز است و پیش بینی می شود امسال 15 هزار فقره نصب انشعاب فاضلاب نیز در حاشیه شهر مشهد انجام پذیرد و مناطقی که باقی مانده بیشتر حاشیه شهر است.
وی با تاکید بر این که هم اکنون 70 درصد از شهر مشهد تحت پوشش خدمات جمع آوری و دفع فاضلاب است، گفت: 30 درصد باقی مانده برای تکمیل شبکه فاضلاب را شرکت آب و فاضلاب مشهد به صورت جدی پیگیری می کند و ما توانستیم طی دو سال 520 کیلومتر را اجرا کنیم. زمانی که 70 درصد شهر مشهد تحت پوشش شبکه فاضلاب درآمده بالطبع استقبال مردم نیز در رابطه با همکاری های لازم، خوب بوده است.وی افزود: حجم تصفیه خانه ها 263 هزار متر مکعب است و 140 هزار متر مکعب تصفیه خانه در حال ارتقا داریم و 411 هزار متر مکعب کمبود تصفیه خانه داریم که به همین منظور احداث چندین تصفیه خانه را در برنامه خود قرار داده ایم.
کمک 60 میلیارد تومانی از محل تبصره 3
در ادامه با معاون خدمات و محیط زیست شهری شهرداری مشهد درباره اقدامات شهرداری برای همکاری با آبفا در زمینه توسعه شبکه فاضلاب شهری و همچنین آسیب های دفع غیربهداشتی فاضلاب در شهر گفت و گو می کنیم. خلیل ا... کاظمی در گفت و گو با «خراسان رضوی» اظهار می کند: دو اتفاق اساسی در مجموعه ما در این زمینه رخ داده است، یک مورد مربوط به تبصره 3 قانون توسعه شبکه آب رسانی است که براساس آن مصوبه، هر سال شهرداری سهمی را از طریق مصوبات شورای شهر برای کمک به توسعه شبکه فاضلاب شهری به این موضوع اختصاص می دهد و امسال نیز برآوردی حدود 60 میلیارد تومان از محل تبصره 3 در نظر گرفته شده است. وی می افزاید: تاکنون هدف بر این بوده است که فاضلاب شهری از طرق مختلف از سطح شهر جمع آوری و به تصفیه خانه های متمرکزی که در خارج از شهر قرار دارد، منتقل و تصفیه شود و مجدد به مصرف برسد. معاون خدمات و محیط زیست شهری شهرداری مشهد تصریح می کند: مصوبه ای را مبنی بر ساخت تصفیه خانه هایی بالغ بر 12 و نیم میلیون متر مکعب از طریق سرمایه گذاری بخش خصوصی اخذ کرده ایم که این تصفیه خانه ها محلی است و در نقاط مختلف شهر احداث می شود و نیازی به خطوط انتقال فاضلاب به بیرون شهر ندارد و فاضلاب های هر منطقه را تصفیه می کند. وی می افزاید: رقم ریالی این سرمایه گذاری بیش از 240 میلیارد تومان است و عملا احداث 15 مورد از این تصفیه خانه ها مصوب شده که سرمایه گذار در حال احداث دو مورد از آن است و امیدواریم تا پایان سال به بهره برداری برسد.
آسیب های دفع غیربهداشتی فاضلاب و تجمع سالک
وی در پاسخ به این سوال که دفع غیربهداشتی فاضلاب در کدام مناطق مشهد بیشتر رخ می دهد نیز می گوید: به صورت کلی به دلیل این که بافت ساکن در مناطق حاشیه شهر براساس طرح های شهری نیست و کوچه هایی تنگ و خانه هایی نزدیک به هم دارد، اجرای خطوط فاضلاب شهری را با مشکل مواجه می کند. بیشتر دفع غیر بهداشتی فاضلاب در مناطقی از جمله مناطق دو، سه، چهار، پنج و شش است.
کاظمی تاکید می کند: این طور نیست که در تمام نقاطی که گفته شد موضوع نگهداری موقت یا امحای فاضلاب نباشد اما چون هزینه چاه های جذبی برای آن ها بیشتر است متاسفانه فاضلاب را به معابر و خیابان های شهر منتقل می کنند. وی اظهار می کند: همین مسئله باعث ایجاد بوهای نامطبوع می شود و آلودگی محیطی را به دنبال دارد. فاضلاب جاری شده در معابر در کال ها و جوی ها حرکت می کند و از آن جا که کال ها برای جمع آوری آب های سطحی در نظر گرفته شده، تجمع فاضلاب در آن باعث می شود کال ها یکی از کانون های رشد و تجمع سالک و ... شود که به نوعی مشکلاتی هم برای شهروندانی که در آن ناحیه هستند و هم شهروندانی که در پایین دست آن نواحی مستقرند به وجود می آورد، ضمن این که هزینه های مربوط به مرمت جداول و جوی ها و شست و شوی کانال ها را نیز افزون می کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وزیر 6 ساله با ژستی منتقدانه رفت
شریعتمداری با کارنامه پرحاشیه از «صمت» به «کار» می رود
استعفای وزیر راه و صنعت با موافقت رئیس جمهور مواجه شد. وزیر راه دیروز در نامه استعفای خود با تندی از سیاست های دولت انتقاد کرد و نوشت که دولت در شرایط جدید برخی اصول مهم از جمله پایبندی به قانون را نقض کرده است و در این شرایط نمی تواند به کار خود ادامه دهد. آخوندی که شش سال سمت وزارت راه و شهر سازی را در دولت تدبیر و امید بر عهده داشت در لباس منتقد ظاهر شده و به صراحت روش رئیس جمهور در پیگیری طرح بازآفرینی شهری را مورد نقد قرار داده است.انتقادی که در متن پذیرش استعفای وی از سوی رئیس جمهور بدون پاسخ نماند . رئیس جمهور در نامه خود به دو وزیر ضمن پذیرش استعفای آن ها، تفاوت های معناداری را قائل شده است. روحانی خطاب به آخوندی ضمن پذیرش استعفا از تلاش های او تشکر کرده است اما درباره شریعتمداری، ضمن تشکر از "زحمات خالصانه و خدمات بی شائبه"، تصریح کرده است که "امید است همچنان برای تداوم خدمت در دولت تدبیر و امید مهیا و موفق باشید". موضوعی که شایعات درباره معرفی شریعتمداری به عنوان وزیر کار را تقویت می کند. این در حالی است که انتقادهای بسیاری به عملکرد شریعتمداری در وزارت صنعت، به خصوص در حوزه تخصیص ارز، قیمت گذاری کالاها و به ویژه نظارت بر بازار، واردات غیرقانونی خودرو و صدور دستورالعمل های متناقض از سوی فعالان اقتصادی و کارشناسان وارد شده است. پس از اعلام استعفای شریعتمداری وزیر صمت و آخوندی وزیر راه، دیروز پایگاه های اطلاع رسانی دولت و ریاست جمهوری، از موافقت رئیس جمهور با این استعفاها خبر دادند. در عین حال، پایگاه خبری جماران اعلام کرد روحانی، محمد اسلامی (استاندار مازندران) و رضا رحمانی (قائم مقام وزیر صمت در امور تولید) را به عنوان سرپرست وزارتخانه های راه و شهرسازی و صمت منصوب کرد. از سوی دیگر، دیروز (شنبه) محسن بیگلربیگی رئیس ستاد فضای مجازی روحانی، در یادداشتی اعلام کرد روز یک شنبه رئیس جمهور علاوه بر معرفی جانشینان آخوندی و شریعتمداری، محمد شریعتمداری (وزیر صمت) و فرهاد دژپسند (معاون بودجه سازمان برنامه) را برای وزارتخانه های کار و اقتصاد معرفی خواهد کرد. وزیر راه و شهرسازی که طرح استیضاحش به هیئت رئیسه مجلس تقدیم شده است، دیروز نامه استعفای خود را که 10 شهریور ماه نوشته شده بود، منتشر کرد. وی در نامه استعفایش که در صفحه رسمی خود در فضای مجازی نوشته شده، خطاب به رئیس جمهور آورده است: «پیرو سه بار درخواستی که در سال گذشته از محضر جناب عالی داشتم اجازه میخواهم از خدمت شما در دولت رخصت بخواهم. به نظر نمیرسد در خصوص روش بازآفرینی شهری مد نظر جناب عالی بتوانم کار مؤثری انجام دهم. همچنین، درباره سیاست دولت در بازار و روش سامان دهی امور اقتصادی به لحاظ شرایط موجود بازار نیز امکان هماهنگی ندارم. این حق شماست که وزیر همراهتری را در دولت داشته باشید.» وی در ادامه، به اصول اقتصادی که وی به آن اعتقاد داشته و در عین حال در دولت مورد توجه قرار نگرفته است، اشاره و تصریح کرده است: «من بر این اعتقاد هستم که سه اصل پایبندی به قانون، احترام به قانون مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی را در هیچ شرایطی نباید زیر پا گذاشت. آن چه که در تدبیر شرایط سخت ناشی از تحریمهای آمریکا شاهدیم نقض همین سه شرط است.»به نظر می رسد همان گونه که خود آخوندی به آن تصریح کرده، مسکن و بازآفرینی شهری، یکی از نقاط افتراق وی و دولت بوده است. موضوعی که رئیس جمهور در مرداد سال قبل و در مراسم رای اعتماد نیز به آن اشاره و اظهار کرد: آقای آخوندی وزیر بسیار فعالی بودند البته در بخش مسکن ما نتوانستیم به توافق نهایی با یکدیگر برسیم و در دولت دوازدهم اولین چیزی که از ایشان به جد خواهم خواست مسئله مسکن است. بعد از آن و در دی ماه سال قبل نیز، انتصاب ترکان به سمت مشاور رئیس جمهوری در امور هماهنگی نوسازی بافت فرسوده و ناپایدار شهری نشان داد که روحانی از عملکرد وزیر در حوزه مسکن هنوز راضی نیست. علاوه بر این، آخوندی بارها در دوران وزارتش از مسکن مهر، به شدت انتقاد کرد و احتمالاً همین نگاه وی هم باعث شد که او نتواند برخلاف وعده خود مبنی بر اتمام این طرح تا پایان سال 96، این کار را به انجام برساند. همچنان که دیگر طرح های مسکن وی نیز از قبیل مسکن حمایتی و اجتماعی نیز اجرا یی نشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مائده کاشیان - در سالهای اخیر بازیگرانی روی پرده نقرهای دیدهایم که نوید ظهور ستارههای تازهای را در سینمای ایران میدهند و میتوان به عنوان امیدهای آینده سینما روی آنها حساب کرد. بازیگرانی که آمدهاند تا دایره محدود کسانی که آنها را ستاره سینما مینامیم، بزرگتر و جای خودشان را در سینما پیدا کنند. امیر جدیدی یکی از این ستارههاست که با نگاهی به کارنامه هنریاش متوجه خواهید شد از ابتدای ورودش به عرصه بازیگری تا همین امروز، پلههای مسیر پیشرفت را دو تا یکی بالا رفته و آینده درخشانی در سینمای ایران خواهد داشت. او هم اکنون با فیلم «عرق سرد» توجه همه را جلب کرده است و قبل از آن هم با فیلم موفق «تنگه ابوقریب» روی پرده سینماها حضور تحسینبرانگیزی داشت. به بهانه بازی و نقش متفاوت امیر جدیدی در فیلم «عرق سرد» مروری داشتهایم بر کارنامه هنری و انتخابهایی که تا به امروز داشته است.
89
آفریقا
امیر جدیدی به واسطه هومن سیدی وارد دنیای بازیگری شد. او مربی تنیس و البته دوست هومن سیدی بود و به پیشنهاد او تصمیم گرفت که علاوه بر ورزش، هنر را هم تجربه کند. هومن سیدی و امیر جدیدی هر دو، اولینهایشان را همراه یکدیگر تجربه کردند. او سال 89 در اولین فیلم بلند سیدی ایفای نقش کرد و در این فیلم در کنار شهاب حسینی و جواد عزتی، نقش «کسری»، یک جوان خلافکار و فروشنده مواد مخدر را بازی کرد. لحن صحبت و ادبیات قلدرمنشانه جدیدی، به خوبی روی شخصیت منفی و بزهکار «کسری» نشست. چون این فیلم در شبکه نمایش خانگی توزیع شد، به اندازه کافی دیده نشد اما امیر جدیدی با بازی در «آفریقا» خود را به سینمای ایران معرفی کرد.
92
سیزده
جدیدی در دومین تجربه بازیگری خود نیز با هومن سیدی همکاری کرد و سال 91 در فیلم «سیزده»، نقش شخصیتی به نام «آرش» را بازی کرد. او در این فیلم هم مشابه «آفریقا»، دوباره نقش یک خلافکار با همان شمایل لاتی را بازی میکرد، اما برخی وجوه انسانی در لابه لای شخصیت «آرش»، بازی او را نسبت به فیلم اول متفاوت کرده بود. از آن جایی که «آفریقا» به صورت عمومی در سینما اکران نشد، بیشتر از فیلم «سیزده» به عنوان اولین حضور رسمی امیر جدیدی در سینما یاد میکنند.
92
پایان خدمت
امیر جدیدی بعد از دو فیلم «آفریقا» و «سیزده»، دست به انتخاب متفاوتی زد. او در سال 92 و در فیلم «پایان خدمت»، در نقش کاراکتری بازی کرد که در مقایسه با دو فیلم قبلیاش کاملاً متفاوت بود. او در این فیلم نقش یک سرباز به نام «پوریا قزلباش» را بازی کرد که در آخرین روزهای دوران خدمتش، بنا به دلایلی دختری را که به پزشک قانونی انتقال میداد، فراری میدهد. او در نقش یک جوان سادهدل شهرستانی ظاهر میشود که هیچ نشانهای از زرنگبازی، لاتبازی یا شرارت شخصیتهای قبلی را در او نمیبینیم. ارتباط و زندگی امیر جدیدی با افراد ترک زبان، برای بازی در این نقش کمک زیادی به او کرده و باعث شده بود به خوبی از پس صحبت کردن به زبان ترکی برآید. او سال 92، در سیودومین جشنواره فیلم فجر توانست برای بازی در این فیلم و «سیزده»، دیپلم افتخار بهترین بازیگری را از آن خود کند.
93
رخ دیوانه
نام امیر جدیدی با فیلم «رخ دیوانه» بر سر زبانها افتاد. این فیلم به کارگردانی ابوالحسن داوودی، در جشنواره فیلم فجر با استقبال منتقدان و تماشاگران روبهرو شد. امیر جدیدی در «رخ دیوانه» نقش جوانی به نام «پیروز» را بازی کرد که از طریق فضای مجازی با چند جوان مرفه و ثروتمند قرار میگذارد و این دیدار مقدمه اتفاقات عجیبوغریبی برای هرکدام از آنها میشود. امیر جدیدی در «رخ دیوانه» هم در نقش یک شخصیت مثبت بازی میکند که البته نمیتوان آن را مشابه «پوریا» در «پایان خدمت» دانست. «پیروز» جوان صادق، سربهراه و البته فقیری است که با وجود مشکلات مالی به اخلاقیات پایبند است و همین خوب بودن او باعث میشود از بقیه اعضای گروهی که در فضای مجازی با آنها آشنا شده رودست بخورد. چهره امیر جدیدی همانقدر که میتواند برای نقشهای منفی مناسب و مشکوک باشد، به همان اندازه هم میتواند برای نقشهای مثبت مناسب و معصوم باشد.
94
من
جدیدی در سال 93، در یک فیلم دیگر هم با عنوان «خندههای آتوسا» نقش نسبتاً کوتاهی داشت. فیلم خیلی دیده نشد و اثر مهمی در کارنامه جدیدی نیست. پس از این فیلم، اولین همکاری امیر جدیدی با سهیل بیرقی بود که در فیلم «من» رقم خورد. او در این فیلم نقش جوانی به نام «آریا» را بازی میکرد که رگههایی از طنز هم در نقش او دیده میشود. «آریا» پسر ضعیفی است که سودای خوانندگی در سر دارد و برای یکشبه معروف شدن، دست به دامن زنی به نام «آذر» با بازی لیلا حاتمی شده است. در کاراکتر «آریا» از جدیت خاصی که در میمیک صورت و لحن صدای او وجود دارد و در فیلمهای قبلی او دیدهایم خبری نیست. البته که این شخصیت روی دیگری هم دارد که تقریباً در انتهای فیلم آشکار میشود اما امیر جدیدی را در فیلم «من»، بیشتر در جلد همان «آریا»ی ساده میبینیم و روی غالب شخصیت این کاراکتر، همان است. به همین دلیل میتوان از «آریا» به عنوان یکی از متفاوتترین نقشهای او یاد کرد و بازی در مقابل لیلا حاتمی را جزو یکی از شانسهای او دانست.
94
اژدها وارد میشود
بعد از فیلم «من»، امیر جدیدی مسیر پیشرفت را بدون توقف طی کرد و در آثاری بازی کرد که همه آنها فیلمهای مهمی هستند و حسابی دیده شدهاند. او در همان سال در «اژدها وارد میشود» نقش یک کارآگاه ساواکی به نام «بابک حفیظی» را بازی کرد که در جستوجوی کشف راز یک قتل بود. اگرچه قصه و فرم متفاوت فیلم، روی بازی امیر جدیدی سایه انداخته بود ولی او در این فیلم دوباره آن روی جدی شخصیتش را نشان داد و تبدیل به کارآگاهی دقیق و جستوجوگر شد.
95
قاتل اهلی
نام مسعود کیمیایی در ذهن مردم و علاقه مندان به سینما، با فیلمهایی مانند «قیصر»، «رضا موتوری» و «گوزنها» و قهرمانان به یادماندنیشان گره خورده است. او در فیلم «قاتل اهلی» ماجرای فردی به نام «جلال سروش» را روایت میکند که در تلاش است با فسادهای شرکت داروسازی «پیسارو» مبارزه کند. جدیدی در «قاتل اهلی» نقش «سیاوش مطلق» را بازی میکند که چون والدینی نداشته، تحت حمایت «جلال سروش» با بازی پرویز پرستویی بزرگ شده است و حکم فرزند او را دارد. بازی امیر جدیدی جزو معدود نکات مثبت «قاتل اهلی» است. «سیاوش مطلق» جوان شجاع و باعرضهای است که یک تنه سراغ بدخواهان «جلال سروش» میرود و تا پای جان با آنها مبارزه میکند. امیر جدیدی با بازی فوقالعادهاش در این فیلم، تبدیل به یک قهرمان سینمایی شد.
96
تنگه ابوقریب
نقش «حسن» در فیلم «تنگه ابوقریب» هم تجربه متفاوتی را برای او رقم زد. «حسن» همراه دوستانش «خلیل»، «عزیز» و «مجید» راهی جبهه و جنگ میشوند تا از سرزمینشان دفاع کنند. «حسن» شبیه هیچ کدام از همرزمانش نیست، جوان لوطی، سربههوا و به قول معروف کلهخراب این گروه چهار نفره، «حسن» است. او شخصیت بیادعایی است که وقتی پای دفاع از سرزمین و هموطنانش به میان میآید احساساتش فوران میکند و تصمیمی را که به نظرش درست است، میگیرد. امیر جدیدی در این فیلم هر دو روی جدی و طنز «حسن» را به نمایش میگذارد و تماشاگر را تحتتأثیر هر دو بعد این شخصیت قرار میدهد. او برای این فیلم و «عرق سرد» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فجر را گرفت.
96
عرق سرد
امیر جدیدی در نهایت با نقشآفرینی فوقالعادهاش در فیلم «عرق سرد» بیشتر از قبل تواناییاش را ثابت کرد، به طوری که میتوان «عرق سرد» را یک طرف و بقیه فیلمهای او را در طرف دیگر قرار داد. او در دومین همکاریاش با سهیل بیرقی در جلد مرد دورویی به نام «یاسر شاهحسینی» فرو میرود که ظاهر آرام، منطقی و موجهش همه را فریب میدهد اما حقیقت شخصیتش، متعصب و آزاردهنده است. امیر جدیدی در «عرق سرد» بازی بسیار باورپذیری دارد و موفق میشود با آرامش عذابآوری که در حرکات و صورتش مشهود است، حسابی حرص مخاطب را دربیاورد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نشانه موس را روی مانیتور حرکت میدهید، وارد فضای اینترنت میشوید، کلیک میکنید، پنجرهها پشت سر هم باز میشوند و هر پنجره، مجوز ورود شما به یک جهان تازه و ناشناخته است. جهانِ بزرگ و عمیقی که اگر مطمئن نباشید قصد دارید تا کجای آن پیش بروید و چه چیزی به دست بیاورید، لایه به لایه شما را به عمق خود میکشد و میبلعد. بله! نباید بیانصاف باشیم؛ اینترنت و فضای مجازی همه چیز را سریع و آسان کرده: ارتباطات، نقل و انتقال پول، خرید و صدها امکانات دیگر، اینروزها تنها با یک اشاره امکانپذیر است. اما آیا همه واقعیت اینترنت، همین لایه ظاهری و سطحی است؟ قطعا نه. این جهان بیش از هر چیز شبیه پیاز است؛ پیازی که هر لایهاش دنیای پیچیده و عجیبی است. انتهای این جهان کجاست؟ اینترنت، این فضای لایهلایه، چه چیزهای مخوف و ناشناختهای در خود دارد و باید حواسمان به چه نکاتی جمع باشد؟ در پرونده امروز «زندگی سلام» قرار است درباره بخشی از لایههای زیرین و البته عفونیِ این پیــاز، حرف بزنیم. جهانی پنهان و عمیق در فضای نت که در دسترس عموم نیست و پر از نفرت و سیاهی و تاریکی است. جهان تروریستها، خلافکاران، بیمارانجنسی، قاچاقچیهای اسلحه و مخدر و حتی انسان، پاتوق هکرها و شکنجهگاههای نفرتانگیز سفارشی! ممکن است اسمش را شنیده باشید: «دارک وب» یا «وبسیاه»!
همهچیز درباره دیپوب و دارکوب، روی پنهان سکه اینترنت!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویدئوی برنامه «بر فراز الوند» در حالی مورد توجه در فضای مجازی قرار گرفت که مجری این برنامه ضمن بررسی قاچاق سوخت، از قاچاق 40 میلیون لیتر بنزین در روز خبر می دهد و در ادامه سود حاصل از این قاچاق را بین دقیقه ای 277 میلیون تا 138 میلیون تومان اعلام می کند. او در پایان از درخواست دلسوزان و مسئولان برای احیای کارت سوخت جهت مبارزه با قاچاق سوخت خطاب به دولت می گوید: «نکنه دولت میگه چون (کارت سوخت) مال دولت قبلی بوده که ملغی کردیم اگه فعال کنیم یعنی اشتباه کردیم و آن ها کار درست رو انجام دادن» کاربری نوشت:«با این عدد و رقم ها یعنی قاچاقچی محترم یه سر برن دست شویی دویست و خرده ای میلیون ضرر می کنه!» کاربر دیگری هم نوشت: «بابا آقایان مسئول، تحریما و ترامپ رو ول کنین همین جلوی قاچاق سوخت رو بگیرین کلی به کشور کمک کردین».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.